یکشنبه 25 بهمن 1383

خاتمي: اگر جمهوري اسلامي از بين رفت، حكومت دموكراتيك ديگري در اين مملكت ايجاد نخواهد شد، ايسنا

خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس سياسي

رييس‌جمهور، محرم را ماه عشق و دلدادگي، مردانگي و جوانمردي،‌ عزت و حرمت انسان، ماه پيروزي در سايه‌ي مظلوميت، ماه خون خدا، ماه پيروزي خون بر شمير و داد بر بيداد توصيف كرد و با اشاره به نقش بي‌بديل و بي‌نظير عاشورا در تاريخ كشور، خاطرنشان كرد كه با توسل به مكتب اباعبدالله حسين(ع) و راه او مي‌توانيم به آينده اميدوار باشيم.

به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، حجت‌الاسلام والمسلمين سيدمحمد خاتمي طي سخناني در جمع نخبگان و نمايندگان تشكل‌هاي مختلف استان كرمانشاه، در پاسخ به سوالاتي مبني بر اين كه پس از برداشتن گام اول و دوم در دو دوره‌ي گذشته گام سوم چيست؟ و اين كه چرا گفته مي‌شود خاتمي عقب‌نشيني كرد؟، اظهار داشت: همه‌ي گام‌ها در كشور ما بايد در يك مسير و راه برداشته شود. اگر آن راه هموار باشد گام‌هاي اول، دوم و سوم و تا بي‌نهايت هم مي‌توان در اين مسير برداشت و اگر خداي ناكرده راه دچار خلل شود هيچ گامي نمي‌توان برداشت. راهي كه بايد در آن گام برداشت جمهوري اسلامي است كه خونبهاي اين مردم و حاصل مردمي‌ترين و آزادانه‌ترين انقلابي است كه لااقل در يك قرن گذشته و شايد در همه‌ي طول تاريخ و قرون مختلف با اين حجم و ابعاد رخ داده است.

وي با بيان اين كه حاصل اين انقلاب، جمهوري اسلامي ايران و چگونه تعريف كردن جمهوري اسلامي مهم است، خاطرنشان كرد: معتقدم و روي اين اعتقاد خود ايستاده‌ام و برخلاف نظر بعضي‌ها، يك سانتي‌متر و حتي يك ميلي‌متر از آن عقب‌نشيني نكرده و نخواهم كرد. تا وقتي هم كه هستم در مسير جمهوري اسلامي ادامه خواهم داد و معتقدم راه نجات مردم ايران در آن است. اين راه مي‌تواند الگويي از نحوه‌ي سلوك و روش و رفتار را در دنياي پرتنش و آشوب كنوني مشخص كند.

خاتمي با اشاره به اين كه جمهوري و اسلامي هركدام معني خود را دارند، تاكيد كرد: وقتي مي‌گوييم جمهوري يعني در مقابل همه‌ي سيستم‌هاي موجود حكومتي، جمهوري را انتخاب كرده‌ايم كه محتواي آن هم دموكراسي و مردم‌سالاري است. مردم‌سالاري مقدماتي دارد كه اگر آن‌ها نباشد هر ادعايي هم بكنيم مردم‌سالاري نيست و اين مقدمات ديني و غيرديني ندارد.

وي افزود: وقتي مي‌گوييم جمهوري يعني مردم در حكومت اصل هستند، تعارف هم نداريم. يعني حكومت هيچ خاستگاه و جايگاهي جز مردم ندارد. درست است كه در بينش اسلامي يا ليبراليستي براي حكومت خصوصيات و مشخصاتي را معين كرده‌اند، اما جمهوري اسلامي در صورتي تحقق پيدا مي‌كند كه مردم اين حكومت را با آن خصوصياتي كه مورد نظر خدا هم هست، بخواهند و اگر نخواستند هيچ‌كس حق حكومت كه به نظر خودش هم حق است، ندارد. اين فرق جمهوري است و فرق دموكراسي با سيستم‌هايي است كه در آن يك طرف خودش را نماينده‌ي خدا مي‌دانست و با تكيه بر شمشير حكومت خود را به مردم تحميل مي‌كرد و مردم چاره‌اي نداشتند جز اين‌كه گوش بدهند.

وي با تاكيد بر اين كه در جمهوري مبنا و منشا قدرت مردمند، افزود: اگر مردم خواستند آن حكومت مشروعيت پيدا مي‌كند و مي‌تواند كار خود را انجام دهد و اگر نخواستند ولو اين‌كه حق به جانب اوست حكومت حق ندارد كه خود را به مردم تحميل كند.

رييس‌جمهور پايه دوم دموكراسي در جمهوري اسلامي را پاسخگويي و مسووليت پذيري حكومت در برابر مردم دانست و خاطرنشان كرد: لازمه‌ي اين كار آزادي انديشه و بيان در جامعه است تا بتوان قدرت را مورد سوال قرار داد. در جامعه‌اي كه آزادي نباشد و فقط مردم آزاد باشند به‌به و چه‌چه حكومت را بگويند حكومت مسووليتي براي خود نخواهد داشت و بنابراين يك پايه‌ي اساسي دموكراسي در جامعه از بين مي‌رود.

وي ادامه داد: سومين پايه‌ي دموكراسي اين است كه مردم قدرت را به وجود ‌آورند و در صورتي كه آن را نخواستند بدون توسل به زور آن قدرت را جابه‌جا كنند. اين از مقدمات دموكراسي است كه با بينش اسلامي مي‌توانيم آن را به دست آوريم.

رييس‌جمهور در ادامه با بيان اين كه ميان ليبراليسم و اسلام تفاوت‌هاي مهمي وجود دارد، گفت: اما دموكراسي يك راه و بستر است كه مي‌تواند در آن حكومت اسلامي را پياده كرد، در صورتي‌كه اين اسلام با مقدمات حداقلي دموكراسي سازگار باشد.

وي ادامه داد: اگر حكومتي روي كار بيايد، ابزارهايي درست و مردم را وادار كند به راهي كه او مي‌خواهد بروند، آن حكومت، حكومت دموكراتيك نيست و به نظر من اسلامي هم نيست. چون اسلامي در اين زمان معناي خودش را پيدا مي‌كند. اما وقتي اين حكومت مستقر شد، بايد احكام و ارزشهاي الهي و اسلامي بر آن حاكم باشد، نه ارزش‌هاي ليبرالي، تا آن وقتي كه آن پايه كه خواست مردم است، آن را بخواهند. اما در مورد اسلام بايد پرسيد، كدام اسلام؟ اسلامي كه زمان و مكان را درك كرده باشد و بتواند مسائل را حل كند. اگر ما معتقديم كه دين امري ابدي است كه معتقديم، اين دين در هر زمان و مكاني بايد پاسخگو باشد. نمي‌توانيم بگوييم اسلامي را كه در اين زمان مي‌خواهيم به زن به عنوان شي نگاه مي‌كند و زن براي مرد خلق شده است. آيات قرآني را ناقص در نظر بگيريم و بعد بگوييم در همه جا و هميشه مرد برتر از زن است.

وي با اشاره با اينكه امروز يك جريان بسيار خطرناك طالباني و القاعده در دنيا حضور دارد، گفت: مشكل ما، ذات دو صداي خشونت‌آميز و ظاهرا انعطاف‌ناپذيري است كه از دنيا بيرون مي‌آيد. يكي در افغانستان زمان طالبان است و ديگري از كاخ سفيد. گرچه اين دو روبه‌روي يكديگرند و همديگر را مي‌كوبند و مي‌زنند. همان‌گونه كه طالبان مي‌گويد هركه مانند من نمي‌انديشد كافر، ملحد و مهدور‌الدم است، مي‌توان به خاطر كشتن او حتي هزاران انسان بي‌گناه را پودر كرد و به هوا فرستاد، عين همين صدا از كاخ سفيد مي‌آيد، مي‌گويد هر كه با ما نيست، بر ماست و جنگ عليه او، يك جنگ مقدس است. اگر يك ذره لعاب‌ها را كنار بزنيم، نمي‌توان حرف بوش را از حرف بن‌لادن تشخيص داد.

وي در ادامه با بيان مثالهايي از به روز شدن احكام اسلامي بر اهتمام به اجتهاد پويا تاكيد كرد.

رييس‌جمهور با تاكيد بر آزادي بيان و انديشه اظهار داشت: البته معتقدم هر نظامي ضوابطي دارد و آنها را بايد اجرا كرد. نمي‌شود بگوييم يكي بيايد حرف الحادي بزند يا ترويج فساد و زشتي در جامعه كند. اما در عين حال ما بايد همانطور كه امام گفت كه “كاري نكنيد در پيچ و خم جهان متمدن امروز، اسلام متهم به ناتواني شود“، اسلام نو را در عين وفاداري به چارچوب‌ها و پايه‌هاي اصلي با اجتهاد نو كه جوابگوي روزگار ما باشد عرضه كنيم و در اين راه اول بايد تكليف خودمان را روشن كنيم.

به گزارش ايسنا، خاتمي در ادامه با بيان اينكه “آزموده را نبايد دوباره بيازماييم“ به خلا معنويت در دنياي امروز اشاره كرد و گفت: بحثي كه در دنياي غرب به صورت ليبرال دموكراسي تجلي پيدا كرد در بستر تاريخ و فرهنگ غرب رشد كرد. ما تاريخ و فرهنگ و هويت ديگري داريم. درست است كه دموكراسي را بر اساس قانون اساسي‌مان به عنوان فرم حكومت خودمان پذيرفته‌ايم، اما اين دموكراسي را بايد بومي كنيم. اگر خواستار دموكراسي هستيم جز از طريق دين، دموكراسي در اين كشور مستقر نخواهد شد، از سويي دموكراسي غيرديني را علاوه بر اين كه مستقر نمي‌شود، ما نمي‌خواهيم، اكثريت جامعه‌ي ما هم نمي‌خواهد.

وي با اشاره به ديدگاه حضرت امام كه جمهوري اسلامي بر مبناي آن بنا شد، گفت: اين جمهوري اسلامي است كه معتقدم در چارچوب‌هاي آن، گام‌ها را مي‌شود برداشت. من از اين دفاع مي‌كنم. چه رييس‌جمهور باشم چه در كتابخانه ملي باشم و چه در راس يك تشكيلات به نام گفت‌وگوي تمدن‌ها در دنيا باشم، چه يك فرد كه در خانه‌ام نشسته‌ام و گاهي با افراد سر و كار دارم. اين را گفته‌ام و اين راه را هم رفته‌ام. همين جا بگويم از آزادي، از عدالت و حقوق انسان از اين پايگاه دفاع كرده‌ام و مي‌كنم و يك سر سوزن از مواضع خودم عقب ننشسته‌ام، البته شما حق داريد كه بگوييد چرا در اين شعارهايي كه مطرح كرديد، پيشرفت حاصل نشد. خيلي شعارها داديم كه تحقق پيدا نكرد، اما اين به معناي عقب‌نشيني نيست؟! يعني بنده بيايم اعلام جنگ كنم با نظامي كه اصلش را قبول دارم؟ من معتقدم كه اگر اين از بين برود آن طرفش اصلا معلوم نيست كه چه باشد.

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

حال منهاي اعتقاد. حضراتي كه خواستار تغيير قانون اساسي و تغيير نظام هستند چه تضميني مي‌دهند كه نظام برود يك دموكراسي به معني غربي‌اش پياده مي‌شود؟! امكان ندارد يك هم‌چين چيزي. با كدام مردم و اعتقادات، با كدام پشتوانه، آمريكا سلطه‌ي خودش را بر دنيا مي‌خواهد والا آمريكا از ارتجاعي‌ترين حكومت‌هاي دنيا به عنوان هم پيمان‌هايش دفاع مي‌كند. ما ادعا نداريم كه جمهوري اسلامي عيب ندارد. نمي‌گوييم كه بعضي جاها حقوق بشر پايمال نمي‌شود. نمي‌گوييم رفتاري كه با نويسندگان و خبرنگاران مي‌شود همه‌اش درست است. ما نمي‌گوييم كه وضعمان، از نظر اسلامي ايده‌آل است. اما به صراحت مي‌گويم كه وضع ما حتي با معيارهاي امروز از همه همسايگانمان بهتر است و در عين حال ملت ما دارد اسلام واقعي را در مقابل اسلام طالباني تجربه مي‌كند و مي‌خواهد دموكراسي را پياده كند كه اين نظام مورد هجوم همه‌جانبه‌ي آمريكاست.

وي گفت: عقب‌نشيني يعني اين كه بنده بيايم با فشارهايي كه براي ضربه‌خوردن جمهوري اسلامي است هم‌صدا شوم. اگر جمهوري اسلامي از بين رفت، حكومت دموكراتيك در اين مملكت ايجاد نخواهد شد. اگر من اشتباه مي‌كنم بنشينيم با يكديگر بحث كنيم و اگر اشتباه نمي‌كنم، آن دوستاني كه از اين مسير منحرف شدند، دچار ارتجاع شده‌اند نه اينكه من دچار عقب‌نشيني شده باشم.

خاتمي ادامه داد: بله موانعي هم از طرف دوستان و هم از طرف مخالفان بود كه در جايي بايد درباره آن صحبت شود كه چرا آنچه كه ما مي‌گفتيم انجام نشد. بخشي به خاطر اين بود كه براي يك دستمال قيصريه را به آتش كشيدند. براي اين كه احساس كردند مردم به يك تفكر روي آورده‌اند، حاضر شدند وجهه، منافع جمهوري اسلامي و اعتبار ايران در صحنه بين‌المللي از بين برود تا از اين مردمي كه به اين تفكر راي دادند، انتقام بگيرند. از آن طرف تندروي‌هايي در اين زمينه شد و اين مساله پيش آمد كه گويا اصلاحات آمده است كه اسلام و جمهوري اسلامي را كنار بگذارد. اين دو تا را بايد كنار يكديگر گذاشت و بعد در مجموع ارزيابي و علت ناكامي‌هاي را بررسي كرد.

به گزارش ايسنا وي با بيان اينكه معتقد است گام اول و دوم در اين چارچوب برداشته شده گفت: به ادبياتي كه امروز در عرصه سياسي جامعه رواج يافته، نگاه كنيد، ببينيد حتي كساني كه به صراحت مخالفتشان را با انديشه‌هاي در سال 76 طرح كردند، آيا ادبياتشان تحت تاثير اين حركت قرار نگرفته است كه اينهمه مي‌گويند مردم‌سالاري و قانون؛ گام بزرگي به جلو‌ آمديم. زمان مي‌خواهد تا معلوم شود دين، مردم‌سالاري، آزادي و قانون از سوي كدام‌ها ابزاري استفاده مي‌شود.

خاتمي در ادامه به دستاوردهاي دولت در عرصه‌ي اقتصادي اشاره كرد و گفت: در عرصه‌ي اقتصادي گام‌هايمان را محكم برداشته‌ايم، بيش از اين هم توقع نداشتيم كه ره صد ساله را يك شبه بپيماييم. من آنهايي را كه وعده دادم؛ تاسيس حساب ذخيره‌ي ارزي، طرح بازسازي و نوسازي صنايع و يكسان‌سازي نرخ ارز، خودكفايي در توليد گندم و ... را انجام داده‌ام و اينها گام‌هايي است كه زيربناهاي اقتصادي كشور را محكم كرده است. اصلاح سياستهاي مالياتي واقعا يك جراحي بزرگ اقتصادي در اين كشور بود. دولت از منافع خودش در اين زمينه گذشت.

رييس‌جمهور با بيان اينكه با روش‌هاي شتاب‌زده عمل‌كردن ضربه‌هاي بزرگي به جامعه خواهد زد، گفت كه اگر برخي روش‌هاي دولت را قبول ندارند بايد بدانند كه با بعضي‌ها روش‌ها جلو سرمايه‌گذاري داخلي و خارجي، توليد در جامعه و ثبات كه امري لازم براي رشد جامعه است، گرفته مي‌شود.

دنبالک: http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/18276

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'خاتمي: اگر جمهوري اسلامي از بين رفت، حكومت دموكراتيك ديگري در اين مملكت ايجاد نخواهد شد، ايسنا' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016