خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس سياسي
بهزاد نبوي عضو برجستهي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي يكي از كهنهكارهاي عرصهي سياست در ايران است.
وي هنگام استعفا از نمايندگي مجلس ششم شوراي اسلامي با عنوان نايب رييس اين مجلس، در جلسهي علني مجلس به دليل اعتراض به چگونگي روند انتخابات مجلس هفتم، در بخشي از متن استعفايش خود را اينگونه معرفي كرد:«... 62 ساله، مسلمان و ايراني هستم. 32 سال قبل، به هنگام دستگيري، به منظور خودداري از افشاي اطلاعات مهم كه ممكن بود منجر به دستگيري و يا نابودي همرزمان و ضربهخوردن به مبارزهي مسلحانه شود، اقدام به خوردن قرص سيانور كردم كه به دليل فساد عمل نكرد و به اين دليل 32 سال از خداوند عمر اضافي گرفتهام و هر لحظه آمادهي فدا كردن آن در راه دين، كشور و ملتم هستم...»
خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، ديدار و احوالپرسي از نبوي را كه اخيرا در يكي از بيمارستانهاي ايران مورد عمل قلب باز قرار گرفت و در حال حاضر دوران نقاهت خود را طي ميكند، بهانهاي قرار داد براي گفتوگو با وي چرا كه در حال حاضر برخي از جلسات هفتگي شوراي مركزي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي در منزل اين عضو برجسته برگزار ميشود و وي با توجه به حمايت تشكل متبوعش از دكتر معين، مسووليت امور استانهاي ستاد انتخاباتي وي را عهده دار شده است و در همين رابطه نيز خاطرنشان كرد كه سفرهاي استاني دكتر معين به فرض انجام، فعلا در قالب تشكيلات استانها شكل نگرفته و بالطبع سفرهايي كه انجام ميشود هنوز ارتباطي به اين بخش پيدا نميكند.
بهزاد نبوي طي گفتوگوي خود با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، با بيان اين كه تعدد كانديداها در اين دوره، چندان هم بيسابقه نيست، يادآور شد: در دوره هشتم انتخابات رياست جمهوري ده نامزد با هم رقابت داشتند. از سوي ديگر شايد اين تعدد تا آخرين مراحل ادامه نيابد. در بين نامزدهاي اصلاحطلبي كه مطرح هستند، برخي اعلام آمادگي كردهاند كه اگر نتايج نظرسنجيهاي سراسري و نسبتا معتبر به گونهاي باشد كه نشان دهد نامزدهاي ديگر از اينها پيشي ميگيرند، حاضرند به نفع نامزدهايي كه امكان راي آوردن دارند، اعلام انصراف دهند، در بين نامزدهاي محافظهكار نيز شرايط به همين شكل است و طبيعي است كه در نهايت همه با هم رقابت نخواهند كرد و پس از بررسيهاي نهايي برخي به نفع ديگران كنار خواهند رفت.
وي با بيان اين كه در زمينهي تعدد كانديداها، نكتهي سومي هم قابل توجه است، در اينباره گفت: بعضي بلاتكليفيها در بين نامزدهاي طيف مخالف اصلاحات، ادامهي تعدد كانديداها را سبب شده است و آن روشن نبودن و قطعي نشدن تكليف نامزدي بعضي كانديداها مثل آقاي هاشمي رفسنجاني است كه يك نوع حالت بلاتكليفي در طيف مخالف اصلاحات ايجاد كرده و آنها منتظر تعيين اين تكليف با اعلام آمادگي از سوي آقاي هاشمي رفسنجاني هستند.
وي تاكيد كرد كه بر همين اساس تعدد و تكثر فعلي در بين طيفها را نميتوان نهايي دانست و افزود: البته در اين مرحله از نظر بعضي جناحها تعدد و تكثر كانديداها موجب ايجاد نوعي رقابت و گرمي بازار انتخابات ميشود و خيلي مردود نيست، مگر در مراحل نهايي كه ممكن است رقابت، سبب شكست آراي گروههاي مختلف شود.
اين عضو برجستهي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي گفت: اطلاع دارم طيف مخالف اصلاحات در نهايت مجبور است با توجه به تعدد كانديداهايي كه با آن مواجه است براي خود تعيين تكليف كند؛ چراكه اگر با كانديداهاي متعدد وارد صحنه شوند نتايج دلخواهشان را به دست نخواهند آورد.
نبوي كه تصميمگيري بر سر كانديداها در برخي گروهها را معطوف به اعلام يا عدم كانديداتوري هاشمي رفسنجاني ميداند، در بيان ديدگاه خود در مورد حضور وي در انتخابات رياستجمهوري و اين كه اگر بر فرض در نهايت انتخابات به مرحلهاي برسد كه رقابت بين هاشمي و يك كانديدا از طيف مقابل اصلاحات باشد اصلاحطلبان چه خواهند كرد؟ گفت: چون ارتباط جديدي با ايشان نداشتهام، از تصميمشان براي حضور هم اطلاعي ندارم. برخي مفروضات نيز با واقعيات تطبيق ندارد. اكثر اصلاحطلبان نامزدهاي مورد حمايت خود را اعلام كردهاند. برخي از آقاي هاشمي، برخي از آقاي كروبي و برخي نيز از آقاي دكتر معين حمايت كرده و يا حمايت خواهند كرد. فرض مطرح شده اين است كه هيچ يك از اينها در صحنهي رقابت نباشند، كه دليلي وجود ندارد اين فرض را مبنا قرار دهيم و بر اساس آن تحليل ارائه دهيم. قطعا نامزدهاي اصلاحطلب هم در صحنهي رقابت حضور خواهند داشت.
وي ادامه داد: البته اين كه اگر آقاي هاشمي باشد، آيا جناح محافظهكار در مقابل ايشان نامزدي را معرفي كند، تحقيقا پيشبينيام اين است كه اگر ايشان هم بيايد جناح محافظهكار، باز نامزدي را به منظور كاهش آراي ايشان مطرح ميكند و نه براي رقابت.
نبوي با بيان اين كه با توجه به فرصت چهار ماههي باقي مانده تا انتخابات، نظرسنجيهاي فعلي نميتواند نشاندهندهي وضعيت نهايي كانديداها باشد، در واكنش به اين اظهار نظر كه ممكن است عليرغم تعدد كانديداها در بين اصلاحطلبان با كشيدن رقابت به دور دوم يكي از دو كانديداي باقي مانده از اصلاحطلبان نباشد، تاكيد كرد كه وقتي فعاليت انتخاباتي كانديداها به شكل جدي شروع شود ميتوان پيشبيني كرد كه نتيجه چگونه خواهد بود؛ و در اينباره گفت: يا رقابت بين دو طيف اصلاحطلبان و طيف مخالفان اصلاحات خواهد بود، يا اين رقابت همراه با رقابت نامزدهاي مستقل خواهد بود و يا رقابت به درون يك طيف برگردد كه اين حالت سوم را خيلي ضعيف و غيرمحتمل ميدانم. عليالقاعده رقابت يا بين دو طيف موجود است و يا بين آنها با مستقلهاست.
وي خاطرنشان كرد كه البته نظرسنجيها ميتواند مبناي ارزيابي كانديداها باشد، ولي با دقت كافي نميتوان در مورد آن تصميم گرفت.
خبرنگار ايسنا به گفتهي يكي از نمايندگان مجلس بر اساس نتايج يك نظرسنجي اشاره كرد كه طبق آن سه تن از افرادي كه احتمال كانديداتوري آنها وجود دارد، به ترتيب در الويت انتخاب كنندگان قرار دارند و تحليل نبوي را در اين زمينه جويا شد، كه وي با بيان اين كه از چنين نظرسنجي اطلاع ندارد، گفت: آخرين نظرسنجي كه اطلاع دارم يك ارگان رسمي منتشر كرده است مربوط به نيمهي اول ديماه است كه با آنچه مطرح شده است تفاوت دارد.
وي معتقد است كه اگر آن مرجع نظرسنجي، خودش نتايج را اعلام كند خيلي بهتر است زيرا اعلام اين نتايج از سوي افراد ممكن است نوعي موضعگيري به سود يا عليه يك نامزد برداشت شود و صلاح نميداند از جايگاهي كه در آن قرار دارد به اعلام نتايجي كه از آن اطلاع دارد بپردازد.
عضو برجستهي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي با بيان اين كه از آنچه مبني بر ”دولت در سايه“ از سوي برخي مطرح ميشود اطلاعي ندارد، تاكيد كرد كه در طيف اصلاحطلبان نيز بعيد ميدانم كه چنين اقداماتي صورت گرفته باشد.
وي همچنين در مورد آنچه مبني بر كانديداي در سايه مطرح ميشود، گفت: بعضي محافل وابسته به طيف مخالف اصلاحطلبان مطرح ميكنند كه اصلاحطلبان نامزدهايي دارند كه در دقيقهي نود معرفي خواهند كرد، ولي من از چنين چيزي بي اطلاعم.
نبوي نسبت به اين كه افرادي اعلام كرده باشند در مراحل نزديك به انتخابات اعلام آمادگي كنند نيز ابراز بياطلاعي كرد.
وي در پاسخ به سوالي در مورد معرفي كابينه از سوي برخي كانديداهاي رياست جمهوري با بيان اين كه اين كار بسيار خوب براي اولين بار است كه پس از انقلاب اسلامي و در انتخابات رياست جمهوري از سوي نامزدهاي اين انتخابات در معرفي همكاران اصلياشان مطرح ميشود، در اينباره گفت: در اين صورت هم آن نامزد به اصول و ضوابطي كه بر اساس آنها در كشور تعهد ميدهد پايبند خواهد بود و هم مردم با آگاهي بيشتري در انتخابات شركت خواهند كرد.
وي با تاكيد بر اين كه ادارهي يك كشور كار يك نفر نيست و بر عهدهي مجموعهاي از افراد است، ابراز تاسف كرد كه تا كنون در انتخابات رياست جمهوري سعي نكردهايم اين مساله را به مردم تفهيم كنيم كه مثلا اگر فلان نامزد رياست جمهوري به پيروزي برسد با چنين تيم و برنامهاي كار خواهد كرد. البته در دورههاي قبل كانديداها برنامههايي را ارائه كردهاند ولي اينگونه نبوده است كه كسي همكاران خود را معرفي كرده باشد، نتيجه اين برخورد اين است كه مردم به يك مجموعه با ديد بهتري راي خواهند داد. البته طبيعي است كه همهي همكاران را معرفي نكرد، فرضا اگر وزرا معرفي شوند، ممكن است از سوي مجلس راي نياورند ولي طرح كليات از سوي كانديداها باعث ميشود مردم با ديد بازتر و بهتري به كانديداها راي بدهد.
مسوول امور استانهاي ستاد انتخاباتي دكتر معين در ادامه اظهار داشت: بعيد ميدانم كه جناح مقابل اصلاحات قصد انجام چنين كاري را داشته باشد ولي تا آنجا كه ميدانم دكتر معين قصد دارد همكاران اصلي خود را معرفي كند.
خبرنگار ايسنا (كه قبل از معرفي محمدرضا خاتمي از سوي معين به عنوان معاون اولش با نبوي گفتوگو ميكرد) با اشاره به برخي خبرهاي منتشر شده كه نبوي را نيز از جمله معاونان معين مطرح كرده بود نظر وي را جويا شد كه وي با رد اين خبر تاكيد كرد: بنده به هيچ وجه آمادگي اين كار را نداشتم و به همهي دوستان نيز گفتهام. ممكن است در محافلي اين موضوع مطرح شده باشد ولي بنده به هيچ وجه آمادگي اين كار را نداشته و ندارم.
اين عضو برجستهي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي حدود يكسال قبل در مصاحبهاي عنوان كرده بود كه به نظر ميرسد جناح مقابل اصلاحات به دنبال پياده كردن الگوي چيني باشد، از سوي ديگر زماني بعد مطرح كرد كه اينها الگوي چيني را نيز نتوانستند پياده كنند. همچنين مطرح شده بود كه جناح مقابل اصلاحات به دنبال پياده كردن الگوي كرهي شمالي است. نبوي در تحليل خود از اين اظهارات يادآور شد: تصورمان اين بود كه جناح مخالف اصلاحات در كشور به دنبال پياده كردن الگوي چيني است، به اين معنا كه جلو آزاديهاي سياسي را بگيرد و به لحاظ سياسي در كشور استبداد حاكم كند؛ ولي به لحاظ اجتماعي سعي كند آزاديهاي اجتماعي بيشتري به مردم بدهد و به لحاظ اقتصادي سياست رشد و توسعهي اقتصادي را پيش بگيرد و در سياست خارجي نيز تنشزدايي و عادي سازي روابط را با كشورهاي مختلف از جمله با آمريكا پيش بگيرد. اين مجموعه سياستهايي بود كه چين در اواخر دورهي مائو شروع كرد و تا امروز هم پيگيري ميكند. و تصور ما اين بود كه اين تنها راهي است كه آن ها براي ايستادگي در برابر اصلاحات و مردم ميتوانند اهدافشان را تحقق بخشند.
وي در بيان اين كه چرا اصلاح طلبان به اين نتيجه رسيده بودند، گفت: شعارهاي جريان انتخابات دور هفتم؛ مبني بر بررسي رابطه با آمريكا، بررسي بحث ماهواره، سعي در ايجاد ژاپن اسلامي در ايران( رشد و توسعهي اقتصادي و در عين حال حفظ جنبههاي اعتقادي)، عدم دخالت در حريم خصوصي افراد، و اين كه بعضي از متفكرين و صاحبنظران اين طيف را هم طي چند سال اخير به چين فرستاده و الگوي چيني را مورد بررسي قرار داده بودند، اين استنباط را در ما تقويت كرد كه اين دوستان به دنبال استقرار چنين الگويي باشند. ولي عملكردهاي ماههاي اخير مجلس و طيف مقابل اصلاحات نشان داد كه در بين اينها سعهي صدر لازم براي پياده كردن اين الگو با توجه به اقداماتي كه در مورد برنامهي پنج سالهي چهارم داشتند - كه نتيجهي آن كاهش قطعي رشد سالانهي اقتصادي خواهد بود - در زمينهي اقتصادي وجود ندارد. اين در حالي است كه الگوي چيني ساليان دراز است كه رشد اقتصادي حدود 10 درصد را تجربه ميكند. اقداماتشان در مورد قراردادهاي خارجي، قراردادهاي مربوط به مخابرات و وزارت راه و فرودگاه نيز نشان داد كه در اين زمينه نيز به دنبال تشويق سرمايهي خارجي نيستند و در حقيقت اقدامشان بسياري از سرمايهگذاران خارجي را دچار ترديد و بلاتكليفي كرد.
نبوي افزود: در زمينهي آزاديهاي اجتماعي نيز تحولي ايجاد نشد. در زمينهي سياست خارجي نيز ممكن بود كار به جاهاي نامناسبي برسد كه البته تلاشهاي دولت آقاي خاتمي تا حدودي جلو بروز بحران را گرفت ولي معلوم نيست در دراز مدت به كجا برسيم. لذا از مولفههاي الگوي چيني تنها در زمينهي سياسي توفيق يافتند تا حدود زيادي جلو قلمها، مطبوعات و آزادي بيان را بگيرند و متاسفانه شاهديم كه در حال حاضر فضايي ايجاد شده است كه حتي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي- كه سازماني رسمي، قانوني و طرفدار انقلاب اسلامي و نظام است - نميتواند بيانيههايش را از طريق وسائل ارتباط جمعي منتشر كند. بنابراين تنها بخش موفق از الگوي چيني تحديد آزاديهاي سياسي است كه به خوبي پيشرفت كرده است.
اين فعال سياسي ادامه داد: وقتي استبداد سياسي وجود داشت، در روابط خارجي تنشزدايي نشد و از نظر اقتصادي رشد و توسعه ايجاد نشد، تقريبا الگوي كره شمالي ايجاد ميشود. حال آن كه در كره شمالي آزادي اجتماعي وجود دارد كه در كشور ما محدود است. البته اين حرف جدي نيست كه طيف مقابل اصلاحات قصد پيگيري الگوي كره شمالي را دارد ولي بدون آنكه اينها قصد پياده كردنش را داشته باشند به نظر ميرسد آن الگو در حال پياده شدن باشد.
خبرنگار ايسنا همچنين از نبوي خواست تا با توجه به شرايط فعلي جناحهاي موجود در كشور آنچه مدتي پيش مبني بر تلاش برخي براي برگرداندن همه چيز به قبل از دوم خرداد 76 عنوان كرده است را بيشتر تبيين كند، وي خاطرنشان كرد: گفته بودم تلاش دارند همه چيز را به قبل از دوم خرداد 76 و شايد عقبتر از آن برگردانند، زيرا قبل از خرداد 76 وضع آزاديهاي سياسي - از آن چيزي كه امروز به علت تلاشهاي مخالفان اصلاحات شاهدش هستيم - بهتر بود. همچنين تلاش ميشود به لحاظ سياست خارجي نيز نتايج كار دولت اصلاحات را در ايجاد فضايي كه در جهان به سود ايران شد و جمهوري اسلامي را از فضاي بعد از راي دادگاه ميكونوس به جايي رساند كه سازمان ملل متحد سال 2001 را از سوي ايران سال گفتوگوي تمدنها ناميد و تقدير بيسابقهاي از رييسجمهور ما انجام داد، به مراحلي بازگشت دهد كه شبيه به شرايط بعد از راي دادگاه ميكونوس است. البته دولت خاتمي سعي ميكند تن به آن شرايط ندهد و تلاشهاي زيادي كرده و ادامهي مذاكرات با اروپاييها نتيجهي همين تلاشهاي دولت است، ولي به هر حال انكارناپذير است كه موقعيت بينالمللي ما نسبت به نيمهي اول دوران اصلاحات در اثر سياستهاي غلطي كه دولت و اصلاحطلبان را وادار به پيروي كردند، به شدت به ضرر كشور تضعيف شده است.
اين عضو برجستهي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي در پيشنهاد به اصلاحطلبان در برابر آنچه تضعيف اين طيف با تلاش براي بازگشت به شرايط پيش از خرداد 76 از سوي طيف مقابل اصلاحات ميداند، تاكيد كرد: اصلاحطلبان بايد با فعال بودن در انتخابات رياست جمهوري مانع از حاكميت تفكري شوند كه كشور را طي سالهاي گذشته به بنبست كشانده و قصد دارد در آينده نيز بكشاند. يكي از اهداف فعلي فعاليت اصلاحطلبان در انتخابات نيز همين است كه مانع از دست رفتن نتايج حركتهاي اصلاحي در زمينهي داخلي و خارجي شوند، جلو تحديد آزاديهاي سياسي، تنشزايي در روابط خارجي و انزواي بينالمللي را بگيرد و روند رشد و توسعهي اقتصادي مستمر را تضمين كند.
خبرنگار ايسنا با توجه با تاكيدات نبوي بر حضور فعال اصلاحطلبان در انتخابات آتي يادآور شد كه وي پيش از اين گفته است قبول ندارد كه حيات اصلاحطلبان در گرو اين انتخابات است و در عين حال گفته است كه اين انتخابات را مهمترين انتخابات نسبت به گذشته ميداند، نبوي در اينباره نيز گفت: نميتوان گفت فرضا با پيروزي اقتدارگرايان در انتخابات دورهي نهم رياست جمهوري، عمر اصلاحات در كشور ما خاتمه پيدا ميكند، اين را قبول نداريم و قبول نميكنيم. اما بارها تاكيد كردهايم كه معتقديم در شرايط تاريخي ويژهاي قرار داريم و پس از پيروزي انقلاب اسلامي حادثهاي در حال رخ دادن است كه در نوع خود بيسابقه است، به اين معنا كه انتخابات دور نهم رياست جمهوري ميتواند به انهدام اساس جمهوريت در كشور منتهي شود، به اين معنا كه قواي انتخابي كشور ديگر نتوانند نقش تعيينكننده در ادارهي امور كشور ايفا كنند. چون جمهوريت نظام در قالب شكلگيري دولتها و مجلسهاي انتخابي از سوي مردم و آن هم در يك انتخابات آزاد و رقابتي تضمين ميشود. اگر شرايطي فراهم شود كه يا مردم امكان مشاركت آزاد در انتخاباتي آزاد و رقابتي را پيدا نكنند يا منتخبين آنها از پيش تكليفشان تعيين شده باشد،بالطبع جمهوريت نظام زير سوال خواهد رفت.
بهزاد نبوي در ادامهي گفتوگوي خود با خبرنگار ايسنا با بيان اين كه ما انتخابات مجلس هفتم را با آن شرايط پشت سر داريم، ابراز عقيده كرد: در دورهي نهم انتخابات رياست جمهوري برخي تلاشها اين است كه كسي امور رياست جمهوري را در دست بگيرد كه شخصيت مستقل و صاحب ارادهاي نباشد و عملا ابزار دست جريان قدرت باشد. اين خطر بزرگي است كه رييسجمهور در معنا نقشي در ادارهي كشور نداشته و بازيچهي دست قدرتهاي پنهان باشد؛ و شرايطي ايجاد شود كه قواي انتخابي نقش فرمايشي ايفا كنند. از نظر ما اين خطر در انتخابات رياست جمهوري نهم جدي است و بايد با تمام قوا با آن مقابله كرد و اجازه نداد ادارهي كشور به دست دولت و مجلسي بيافتد كه اختيار و توان اعمال اراده از سوي ملت را نداشته باشد.
نبوي در پاسخ به اين كه برخي عملكرد شوراي نگهبان را از علل كاهش مشاركت مردم ميدانند و در مقابل برخي ديگر بيتوجهي به مشكلات مردم را دليل آن برميشمارند، با بيان اين كه اين دو دليل در مقابل يكديگر نيستند بلكه در كنار هم قرار دارند و دليلي ندارد اين دو ديدگاه را در مقابل هم قرار داد، اظهار داشت: هم عملكرد شوراي نگهبان مردم را به آن نتيجه رساند و هم بنبستهايي كه بر سر راه اصلاحات طي هشت سال اخير ايجاد شد؛ كه يكي از بنبستها همين اقدامات شوراي نگهبان است. مردم وقتي احساس كردند راي و نظرشان نميتواند در تغيير و اصلاح اساسي و بنيادي در كشور منشا اثر باشد، از رفتن پاي صندوقهاي راي مايوس شدند. يكي از دلايل نيز ردصلاحيت گستردهي نامزدهاست و نه همهي آن. پيشبيني ما نيز اين است كه در انتخابات رياست جمهوري نيز شاهد مشاركت بسيار گسترده نظير آنچه در انتخابات دورهي هفتم رياست جمهوري بوديم، نخواهيم بود، مگر تحولي رخ دهد كه در حال حاضر قابل پيش بيني نيست.
اين عضو برجستهي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي خاطرنشان كرد: براي افزايش ميزان مشاركت بايد مردم احساس كنند كه اولا در انتخاب كردن و انتخاب شدن آزادي كامل دارند و در ثاني؛ راي و تصميمشان ميتواند در ادارهي كشور موثر باشد. اگر احساس كنند مجلس از خود اراده ندارد و رييسجمهور توان اجراي حتي تعهداتي كه داده است را ندارد، طبيعي است خيليها به اين نتيجه برسند كه پاي صندوقهاي راي رفتن نتيجه ندارد. لذا براي 4 ماه آينده شايد يك راهحل ضربتي براي جلب مردم به پاي صندوقهاي راي وجود نداشته باشد جز روشهاي كلاسيك كه فرضا صداوسيما - بسته به شرايطي كه احساس كند كانديدايي پيروز شود - به كار گيرد. البته اين تبليغات كاربرد معين و محدودي دارد، نميتوان طي هشت سال كاري كرد كه به مردم ثابت شود رايشان نميتواند منشا تغيير و تحول در كشور باشد و بعد بخواهيم در چهار ماه اين وضع را تغيير دهيم و به مردم بگويند شركت كنيد، رايتان موثر است. مردم بايد در عمل احساس كنند كه آنها هستند كه بايد كشور را اداره كنند و نه هيچ قدرت ديگري. اگر به اين نتيجه رسيدند، شركت فعال خواهند داشت در غير اين صورت شركت نخواهند كرد.
وي افزود: مردم اگر احساس كنند قدرتهايي فراقانوني و ارادهي فوق قانون اساسي در دولت، مجلس و كشور حاكم است و آنها نمي توانند تصميمات خود را به مرحلهي اجرا درآورند، خاصيتي براي شركت در انتخابات نمي بينند.
نبوي در برابر اين سؤال كه ”يكي از اعضاي شوراي مركزي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي مطلبي را عنوان كرده مبني بر اين كه تا به حال شعار حداكثري با عملكردي حداقلي داشتيم و از اين به بعد شعار حداقلي با عملكرد حداكثري خواهيم داشت“ و آيا آن چه اين فرد مطرح كرده يك استراتژي جديد از سوي اصلاحطلبان است، به ايسنا گفت: ما به عنوان سازمان مجاهدين هيچگاه شعار حداكثري نداديم و هميشه شعاري دادهايم كه فكر كردهايم بايد آن را به تحقق رساند. الان نيز عليرغم برخي شعارهاي اوانگارد ديگران كه مبني بر تغيير قانون اساسي و امثالهم مطرح ميشود، مصرانه بر اجراي اصلاحات در چارچوب قانون اساسي تاكيد داريم و معتقديم اصلاحات در اين چارچوب قابل تحقق است.
وي ادامه داد: ما كماكان اعتقاد به محدود و پاسخگو كردن قدرت در چارچوب قانون اساسي داريم كه هيچ قدرتي را فوق قانون اساسي و غير پاسخگو برنتابيم. شعار اصلي ما همين است و آن را تنها راه حل مشكلات كشور ميدانيم. اگر ما به اين هدف برسيم - كه نميدانم حداكثري است يا حداقلي - نتيجهي بسيار بزرگي به دست آوردهايم. ما هرگز شعار حداكثري كه نتوانيم آن را تحقق بخشيم نداديم و البته شعاري كه در حال حاضر ميدهيم، تحققش مشكل است ولي به نظر ما اين حداقل خواسته ملت ايران است كه قدرت را محدود و پاسخگو كنند.
مسوول امور استانهاي ستاد انتخاباتي دكتر معين در مورد ضرورت اجماع در بين اصلاحطلبان با وجود تعدد كانديداهاي موجود گفت: به نظر من تعدد كانديداها براي يك جريان سياسي عيب نيست. اگر طيف مخالف اصلاحات عليرغم وحدت فرماندهي نيرومندي كه دارند كمي رها شود، دهها كانديدا سر بلند كرده و شروع به رقابت ميكنند، اگر چنين واقعهاي در بين اصلاحطلبان نيز رخ دهد عجيب و نامطلوب نيست. طبيعي است كه اجماع بر سر يك كانديدا كار خيلي خوبي است به شرطي كه شرايط و مقدمات آن وجود داشته باشد، ولي حضور چند كانديدا از يك طيف در اين عرصه نيز عيب نيست؛ چرا كه اصلاحطلبان از تمركز فرماندهي كه در طيف مخالفشان وجود دارد، بيبهره هستند. ويژگي اصلاحطلبان نپذيرفتن تمركز فرماندهي و آزاد بودن در برخورد با مسائل است. در حالي كه طيف راست ميگويند ما هرچه از راهبرانمان دستور برسد، عمل ميكنيم.
وي در مورد تاثير اجماع در مورد يك كانديدا بر ميزان مشاركت مردم نيز خاطرنشان كرد كه ارتباط چنداني ميان اين دو موضوع قائل نيست.
نبوي تاكيد كرد: اگر مسؤلان مايل به مشاركت حداكثري مردم هستند، - حتي در اين چند ماه - بايد در برخورد با مجلس و دولت به مردم نشان دهند كه واقعا مجلس و دولت در تعيين سرنوشت كشور تصميمگير هستند.
اخيرا برخي از كانديداها مطرح كردهاند كه با در دست گرفتن رياست جمهوري دولت مقتدري تشكيل خواهند داد و يا اقتدار دولت را نشان ميدهند. نبوي در تحليل از اين اظهارات و اين كه آيا دولت خاتمي از اقتدار لازم برخوردار نبوده است، گفت: حرفشان درست است! آنها مي گويند كه وقتي حاكم شويم، چون تابع مراكز قدرت هستيم، آنچه ميگوييم حرف آنهاست و چون آن مراكز از ما حمايت ميكنند، ما - البته در ظاهر - اقتدار داريم. حال آنكه آنها واقعا حرف خودشان نيست و قبل از اين كه حرفي بزنند، مراكز قدرت به آنها جواز طرح آن مساله را ميدهند و بعد بر اساس آن اقدام ميكنند. طبيعي است كه در اين صورت ميتوانند تظاهر مقتدرانه داشته باشند.
وي مثال آورد: مثلا در يك مقطع، يك شهردار يك كامپيوتر به امام جمعه يك استان ميدهد و بابت آن محاكمه و محكوم ميشود. طبعا اين نشان ميدهد كه شهردار مورد اشاره اقتدار لازم را براي ادارهي شهر تهران ندارد. ولي ديگري ميآيد و از كيسهي بيتالمال و بودجهي شهرداري وام ازدواج ميدهد و به معلمان كمك ميكند و كسي هم كاري به كارش ندارد و نه بازرسي كل كشور و نه قوهي قضاييه سراغش نميروند؛ در نتيجه تلقي جامعه اين خواهد بود كه شهردار دوم مقتدر است و آن چه ميخواهد عمل ميكند و كسي هم نميتواند مانعش باشد و شهردار ديگر حتي عرضه ندارد يك كامپيوتر بدهد.
اين فعال سياسي طيف اصلاحطلبان، ادامه داد: دولت خاتمي چون ميخواهد به تعهداتي كه به مردم داده است پايبند باشد و آنها را تحقق بخشد، با موانع جدي از سوي قدرتهاي پنهان مواجه ميشود و بالطبع نميتواند به تعهداتش عمل كند، در نتيجه از نظر افكار عمومي محكوم ميشود و هرچند خيلي از مردم ميفهمند چرا؟ ولي در هر حال ميگويند اقتدار كافي براي اجراي تصميمات را نداشته است. ولي اگر رييسجمهوري بيايد كه تابع تصميمات و دستورات مراكز قدرت باشد و از خود ارادهايي نداشته باشد، در واقع لب ميزند و آن چيزي را ميگويد كه به او ديكته ميشود و قرار است با موافقت مراكز قدرت اجرا شود و در واقع تداركاتچي باشد، ميداند تداركشوندگان چه چيزهايي را نياز دارند.
نبوي گفت: طبيعي است وقتي رييسجمهور در اين نقش ظاهر شد، خدشهاي بر گفتههايش وارد نميشود، دعوا وقتي شروع ميشود كه مردم بخواهند در مقابل قدرتهاي پنهان قرار بگيرند، ارادهي مردم بخواهد از زبان رييسجمهور بيان شود و قدرتهاي پنهان در مقابل آن بايستند. در اين شرايط رييسجمهور فاقد اختيار و اقتدار تلقي ميشود، و اين درست همان چيزي است كه اصلاحات با آن مبارزه ميكند و ميخواهد ثابت كند كه هيچ قدرتي فراقانوني وجود ندارد و ميخواهد ثابت كند كه قدرت متعلق به مردم است و هيچ كس حق تغيير نظر و اراده مردم را ندارد، متاسفانه مخالفان اصلاحات تلاششان اين است كه به مردم ثابت كنند كه مردم كارهاي نيستند.
نبوي در بخش ديگري از اين گفتوگو با خبرنگار ايسنا در مورد تاريخ ورود انتخابات به ادبيات انقلاب اسلامي، تاكيد كرد كه تا قبل از پيروزي انقلاب اسلامي، انتخابات آزاد را جز مواردي خيلي استثنايي در كشور شاهد نبوديم و افزود: بعد از 22 بهمن 57 اولين ادواري بود كه مردم ما طعم انتخابات آزاد را چشيدند و آن را تجربه كردند و تا دور سوم مجلس شوراي اسلامي انتخابات آزاد قابل قبولي را در كشور داشتيم.
خبرنگار ايسنا تبيين مفهوم انتخابات از منظر رهبر كبير انقلاب اسلامي با توجه به برخي برداشتهاي امروزي از نظرات ايشان را خواستار شد، نبوي خاطرنشان كرد: امروز تصويري از امام به مردم ارائه ميشود كه ايشان را عنصري مخالف آزادي و جمهوريت معرفي كنند و هر وقت ميخواهند جملهاي از امام نقل كنند به اين اشاره ميكنند كه؛ « بشكنيد اين قلمها را» و البته شان نزول اين جمله را هيچگاه اشاره نميكنند. متاسفانه بزرگترين خيانت به امام و انقلاب اين است كه تصويري از ايشان ارايه شود مبني بر اين كه ايشان احترامي به انتخابات، مجلس و آزاديها قائل نبودند. اين در حالي است كه در واقع امام(ره) پيش از هركس به اين موارد ميپرداختند.
اين نمايندهي دورهي ششم مجلس شوراي اسلامي ادامه داد: انقلاب ما اولين انقلابي بود كه بلافاصله پس از پيروزي بارها به آراي مردم رجوع كرد، انتخابات داشتيم. در آن زمان برخي چهرههاي آزاديخواه و دموكرات معتقد بودند كه نبايد قانون اساسي را به آن سرعت بنويسيم، ولي امام(ره) اصرار داشتند كه بايد بلافاصله جمهوريت نظام را به همهپرسي و رفراندوم گذاشت. ايشان به مجلس بهاي زيادي ميدادند. حتي بعد از جنگ كه نمايندگان دورهي سوم نامهاي انتقادي نوشته و در آن به انجام كارهاي خلاف و فراقانوني اشاره كردند و گفتند در جنگ اين كارها قابل تحمل بود و امروز بايد به قانون برگرديم، امام در پاسخ تاكيد كردند كه همه چيز را بايد در چارچوب قانون انجام داد.
نبوي تاكيد كرد: امام(ره)، خالق انقلاب و نظام و قانون اساسي بودند و اگر در زمان ايشان موارد انگشتشماري از تخطي از قوانين وجود داشت در دوران اضطرار و جنگ بود. اين تهمت بزرگي است كه برخي امام(ره) را مخالف آزادي، جمهوريت و راي مردم معرفي كنند.
وي در بيان خاطرهاي از امام آورد: يادم ميآيد؛ سال 59 طرحي در مجلس شوراي اسلامي به عنوان حذف فرمان همايوني، در شوراي انقلاب قانوني به تصويب رسيده بود كه در قوانين مشروطه هرجا اختياري به شاه داده شده بود و عبارت فرمان همايوني آمده بود، عبارت فرمان رييسجمهور جايگزين شود. در مجلس اول بعد از اختلاف رجايي و بنيصدر بنا شد براي اين فرمان همايوني يك قانون جديد بنويسند و اينگونه نباشد كه همه اختيارات شاه يكسر به رييسجمهور داده شود. روزي كه قرار بود در اين زمينه در مجلس طرحي، مطرح شود، امام(ره) پيغام دادند كه خوب است مطرح نشود. شهيد رجايي و بنده(بهزاد نبوي) در دفاع از موضوع طرح حذف فرمان همايوني در مجلس خدمت امام(ره) رفتيم و ايشان، پس از 4 ساعت بحث و گفتگو پذيرفتند كه آن طرح مطرح شود.
شهيد رجايي به امام(ره) گفتند؛ ما قصد به دست گرفتن دولت را نداشتيم، احساس كرديم شما تمايل داريد، پذيرفتيم، اما امروز با قوانين موجود مثل اين است كه دست و پاي ما را ببندند و در دريا بياندازند تا شنا كنيم، ما نميتوانيم كشور را با قانون موجود اداره كنيم و اصلاح آن را ضروري و لازم ميدانيم. شما تكليف ما را روشن كنيد.
امام در پاسخ شهيد رجايي همراه با لبخند زيبايي فرمودند شما تكليف مرا روشن كنيد. دنيا به ما چه خواهد گفت كه
بعد از 2500 سال شاهنشاهي، 11 ماه نتوانستيم رييسجمهورمان(بنيصدر) را تحمل كنيم. ميدانم اگر اين طرح را در مجلس به تصويب برسانيد اين ها كشور را به آتش خواهند كشيد و عملا رييسجمهور ساقط خواهد شد و دنيا به ما خواهد گفت كه شما تحمل پذيرش جمهوريت را پس از 2500 سال نداشتيد.
بحثهاي زيادي در آن نشست مطرح شد، به امام(ره) گفته شد كه اگر ما اين طرح را به تصويب نرسانيم اين امر باعث تضعيف مجلس شوراي اسلامي ميشود. تا اين را گفتيم، امام فرمودند اگر باعث تضعيف مجلس ميشود حرفي نيست و من نظرم را پس ميگيرم و اين كار صورت گرفت.
وي در بيان قصد خود از بيان اين خاطره گفت: بدانيد، اولا؛ امام اهل بحث و گفتگو بود و اگر قانع ميشد از تصميم خود عدول ميكرد و نظر خود را حكم خدا نميدانست. ثانيا؛ امام نقدپذير بود و براحتي ميشد از وي انتقاد كرد. ثالثا؛ برخلاف آن چه تبليغ ميشود امام به نظر مردم و حتي جهانيان توجه داشت و نميخواست كاري كند كه انقلاب در دنيا زير سوال برود. رابعا؛ اهميت فوقالعادهاي براي مجلس و اقتدار آن قائل بود.
بهزاد نبوي خاطرنشان كرد: انتخابات، مجلس و جمهوريت مورد توجه دقيق امام(ره) بود و ما شايد انتخابات آزاد و به شكلي مستمر را تنها پس از پيروزي انقلاب اسلامي تجربه كرده باشيم.
وي در ادامهي بيان ديدگاه خود در مورد تاريخ ورود انتخابات به ادبيات انقلاب اسلامي اظهار داشت: متاسفانه از دورهي چهارم و پس از ارتحال امام(ره) حركتهايي صورت گرفت كه به شدت آزادي انتخابات را تحديد ميكرد و اوج اين اقدامات را در انتخابات دور هفتم ديديم كه به قول رييسجمهور(خاتمي) و رييس مجلس(كروبي) تكليف بسياري از كرسيهاي مجلس پيش از انتخابات توسط شوراي نگهبان مشخص شد و آن چنان سازمانيافته ردصلاحيتها انجام گرفت كه مشخص شد اكثريت نمايندگان مجلس چه كساني و از چه طيفي خواهند بود و پيش از شروع انتخابات نتيجه مشخص بود.
وي گفت: ما بعد از انقلاب نميتوانستيم پيشبيني كنيم كه نتيجهي انتخابات چه خواهد بود، ولي پيش از انقلاب تقريبا هميشه معلوم بود كه كانديداهايي كه دستور پيروزيشان صادر ميشد، انتخاب خواهند شد و به مجلس راه خواهند يافت. متاسفانه در انتخابات دور هفتم مجلس عملا به اين مرحله نزديك شديم كه از پيش در مورد تعداد بسياري از كرسيها تصميم گيري شد.
نبوي كه در بخشهاي اوليهي اين مصاحبه بر نسبت ميان جمهوريت و انتخابات تاكيد كرده بود، در پايان خاطرنشان كرد كه انتخابات با اسلاميت و ايرانيت همخواني دارد و اظهار داشت: ما اسلاميت را صفت جمهوريت ميدانيم، بنابراين با اسلاميتي كه صفت جمهوريت باشد، انتخابات آزاد تعارضي ندارد. حتي با تعبير مرحوم مطهري نيز كه رابطه شكل و محتوا ميان جمهوريت و اسلاميت قائل بود، نيز معتقديم تعارضي بين اسلاميت و جمهوريت نظام وجود ندارد، چراكه رابطهي شكل و محتوا يك رابطهي ارگانيك است.