نشست سالانه اتحاد جمهوری خواهان واحد کانادا، یکشنبه 30 ژانویه در تورنتو برگزار شد. این جلسه که 17 تن از فعالان جمهوری خواه از شهرهای تورنتو، مونترال، اتاوا و لندن-آنتاریو در آن حضور داشتند به موارد زیر پرداخت:
1- گزارش یکساله عملکرد واحدهای شهری.
2- چگونگی حضور واحد کانادا در دومین همایش سراسری اتحاد جمهوریخواهان که قرار است در ژوئن 2005 در آلمان برگزار شود.
3- بررسی و ارائه راه کارهائی در رابطه با ساختار سازمانی "اتحاد جمهوریخواهان"
4- اصول و مواضع سیاسی:
- گفتگو پیرامون گفتمان تغییر قانون اساسی و رفراندوم.
- انتخابات ریاست جمهوری در بهار 1384 و اپوزیسیون جمهوری خواه.
- حمله آمریکا به ایران.
***
1- گزارش سالانه واحدهای شهری توسط نماینده مربوطه ارائه و بررسی شد.
2- در رابطه با چگونگی حضور واحد کانادا در دومین همایش سراسری "اتحاد جمهوری خواهان" و
3- ساختار سازمانی "اتحاد جمهوریخواهان" پیشنهاد زیر ارائه شد:
- کمیته ای مرکب از 4 عضو انتخاب شد. این کمیته موظف شد تا پیشنهادات را جمع آوری کرده و بر پایه آنها آئین نامه کاری واحدهای کشوری را تهیه کند.
کمیته 4 نفره با اتکاء به پیشنهادات دریافتی از واحدهای مونترال، نیویورک و تورنتو و همچنین طرح ارئه شد از سوی هیئت اجرائی درباره آئین نامه واحدهای کشوری، طرح پیشنهادی خود را تنظیم و ارائه خواهد کرد.
عمده ترین انتقاد به طرح آئین نامه از این قرار بود که ساختار "جمهوری خواهان" بر اساس کمیته های کاری شکل گرفته است، و این شکل از کارآئی مناسب برخوردار نیست.
پیشنهاد تصحیحی عبارت بود از اینکه سازماندهی می تواند براساس واحدهای کشوری انجام شود.
کمیته 4 نفره موظف شد طی دوهفته نتایج کار خود را در یک کنفرانس اینترنتی برای تصویب به نشست ویژه واحد کانادا ارائه دهد.
4- اصول و مواضع سیاسی:
در زمینه رفراندوم و تغییر قانون اساسی خلاصه نظرات بدین قرار بود:
- پس از شکست جنبش اصلاحات پارادایم جامعه تغییر کرد. تبلور این تغییر را در عدم شرکت مردم در دو انتخابات شوراها و مجلس هفتم می بینیم. انعکاس وسیع فراخوان در میان احزاب و سازمانها و شخصیت های سیاسی که در خارج از کشور بویژه برجسته بود، نشانه واضح تسلط پرادایم جدید است. نامه 8 فعال سیاسی چنان جوی را بوجود آورد که هزاران مقاله و مطلب در این رابطه منتشر و ارائه شده است در حالی که بیانیه سیاسی 250 شخصیت درون کشور نتوانست کوچکترین واکنشی را ایجاد کند. واقعیت این است که بحث مطرح شده در بیانیه 250 شخصیت، متعلق به پنج شش سال پیش بود و به همین دلیل امروز نمی توانست تأثیر ویژه ای بر جای بگذارد.
- اتحادیه جمهوری خواهان لازم است در وهله اول برای خود روشن کند که چه می خواهند و چگونه نیروئی است و در نتینجه بر کدام بخش از جامعه تأکید دارند. اگر ما خود را بعنوان یک نیروی تحول خواه و نه "اصلاح طلب" تعریف می کنیم باید بدانیم که مخاطبان ما با مخاطبان حزب مشارکت، مجمع روحانیون، کارگزاران، ملی مذهبی ها و غیره متفاوت هستند. ما اقشار وسیع میانی جامعه را مخاطب قرار می دهیم و این بخش در عمل نشان داده است که "اصلاح طلبی" را پشت سر گذاشته است و گرچه اصولا به شیوه های مسالمت جویانه اتکاء دارد اما به یک تحول ساختار شکنانه چشم دوخته است.
- خواست رفراندوم قانون اساسی در این چارچوب می گنجد و به نظر من این راهکار با شرکت در انتخابات در شکل جاری آن با محدودیت های اساسی موجود همخوانی ندارد. پس شرکت در انتخابات آینده در چارچوب راهکار رفراندوم نمی گنجد.
- یک نقطه قوت رفراندوم همه گیر بودن آن است این شعار عملا مجموعه بخش دمکراسی خواه را پوشش می دهد و بدین ترتیب می تواند وسیع ترین جبهه را در مقابل دیکتاتوری حاکم بوجود بیاورد بدون اینکه به روش های خشونت آمیز متوسل شده باشد.
- نکته دیگر اینکه، لازم است تا بحث رفراندوم بیش از آنکه به دلائل موفقیت و یا عدم موفقت مقطعی طرح، مثبت یا منفی ارزیابی شود، به دلیل کمک آن به تکامل فرهنگ سیاسی مورد توجه قرار گیرد. این بحث در تکوین فرهنگ بحث و گفتگو تأثیری بسیار سازنده داشته است.
درباره موضوع انتخابات از جمله گفته شد:
- بحث شرکت در انتخابات نمی تواند برای جمهوری خواهان به عنوان یک موضوع مطرح باشد زیرا شرکت در یک انتخابات با وجود نظارت استصوابی و قوانین محدود کننده آرای مردم تحقیر انتخاب کنندگان محسوب می شود پس جمهوری خواهان نباید در تحقیر مردم سهیم باشند. این انتخابات نامشروع است. هرگاه جمهوری اسلامی قواعد دمکراسی را رعایت کند میتوان به شرکت در آن فکر کرد.
- اعلام شرکت در انتخابات ریاست جمهوری در لحظه حاضر و به دلیل وجود نظارت استصوابی، بی توجهی به یک امکان در عرصه جنبش دمکراسی خواهی است.
در رابطه با حمله احتمالی آمریکا به ایران از جمله نظراتی با تفاوت های بنیادین بیان شد:
- تهدیدات آمریکا به حمله نظامی بسیار جدی هستند. به نظر آمریکا جمهوری اسلامی در چند سال آینده به سلاح اتمی دست خواهد یافت و غرب مصمم است آن را مانع شود. به نظر می آید جمهوری خواهان در این رابطه باید به صراحت اعلام موضع کرده و مخالفت خود را با حمله نظامی به روشنی و بدون اما و اگر اعلام دارند.
ما به عنوان نیروی پاسیفیت مخالف داشتن سلاح اتمی توسط هر کشوری هستیم اما با اتکاء به همین بنیاد فکری نیز باید به حمله نظامی آمریکا به ایران مخالفت کرد.
- حمله وسیع نظامی آمریکا به ایران بسیار نامتحمل است و هرگاه حمله ای محدود مورد نظر آمریکا باشد که تنها تأسیسات هسته ای ایران را هدف خود قرار می دهد، نباید به راحتی و ابتدا به ساکن آنرا محکوم کرد.
هرگاه بپذیریم که بنیاد گرایی اسلامی خطری جدی است و حکومت ایران حامی این بنیادگرائی است پس باید با دستیابی این قدرت به سلاح اتمی مخالف باشیم و جلوگیری از آن را دست کم محکوم نکنیم.
- حمله نظامی یقینا یکی از طرح های ایالات متحده است. اینکه این امکان تحقق بپذیرد یا خیر به شرایط آینده ایران و جهان ارتباط مستقیم خواهد داشت. اتحاد جمهوری خواهان باید برای این منظور آماده باشد. ما بعنوان جمهوری خواه باید تکلیف خود را روشن کنیم که آیا ایرانی و میهن دوست هستیم؟ اگر آری، که به عقیده من اینگونه است پس نمی توانیم با حمله ای که برای ملت و کشور ایران خساراتی جبران ناپذیر به بار خواهد آورد موافق باشیم. برخی از ما بدون اتکاء به داده های علمی ادعا می کنند که همه مردم بی قید و شرط مخالف نظام جمهوری اسلامی هستند و برخی اضافه می کنند که غالب مردم موافق حمله نظامی هستند. در صورتی که این احتمال جدی وجود دارد که علاوه بر خسارات انسانی و مادی اولین حمله آمریکا می تواد مردم را به حمایت از حاکمیتی که از محبوبیت برخوردار نیست سوق دهد. جمهوری خواهان باید برای شرایط مختلف آماده باشند و به بحث های علمی و در ارتباط با امکانات مختلف دامن بزنند.
- حمله نظامی بسیار غیر متحمل است. تلاش های آمریکا معطوف به جهتی خواهد بود که همچون ماههای پیش از انقلاب 1357 فضای باز سیاسی بوجود آید. رژیم ایران تمایل بسیار برای برقراری رابطه با آمریکا دارد اما از برآوردن شرایط مطلوب برای آمریکا عاجز و ناتوان مانده است.
در بخش مربوط به اصول سیاسی علاوه بر سه محور برشمرده، بحث های زیر نیز مطرح شد:
- رهبری موجود اتحاد جمهوری خواهان غالبا به تفکر و تشکیلات مارکسیستی تعلق داشته اند. این مجموعه نمی تواند به شکل مناسبی سیاست غیر مارکسیستی جمهوری خواهی را پیش ببرد پس پیشنهاد می شود که رهبری اتحاد به آن بخش که اصولا اعتقادات میانه داشته اند سپرده شود.
- اتحاد جمهوری خواهان به عنوان یکی از بخش های جنبش دمکراتیک با نظامی بسیار قدرتمند رو در رو قرار دارد. جمهوری اسلامی دارای نیروهای نظامی و انتظامی است که بیش از یک میلیون نظامی را در بر می گیرند، درآمد حکومت فروش نفت و دیگر منابع جانبی به46 میلیارد دلار بالغ می شود. در مقابل توانمندی های مذکور تنها نیروی مردم است که می تواند بایستد و ان را به زانو در بیاورد. برای این منظور باید نیروی مردم در نهادهای مدنی متشکل شوند و برای این کار باید ذهنیت ها ساخته شوند.
یکی از شرکت کنند گان که به عنوان میهمان از ایران در جلسه حضور داشت باعث ایجاد گفتگوئی زنده میان شرکت کنندگان گردید. او از جمله معتقد بود که اعلام اینکه به دلیل انستصوابی بودن انتخابات، نباید در آن شرکت کرد یک عقب نشینی در حرکت دمکراتیک محسوب می شود. او برای این ادعا، نمونه دوم خرداد 1376 را بیان داشت که در چارچوب نظارت استصوابی بوجود آمده و جنبشی را سبب شد که از نظر او نتایجی بزرگتر از انقلاب بهمن داشت. به نظر وی کنار نشستن در میدان انتخاب از دست دادن یکی از موقعیتهای حرکت دمکراتیک است و باید با توجه به شرایط لحظه، نحوه برخورد شورای نگهبان، شرایط مشخص حاکم در جامعه و جهان وارد میدان شد. باید بتوان مستقل از اینکه آیا امکان حضور در عرصه انتخابات با نامزد اختصاصیوجود دارد یا نه، موضعی قوی ارائه داد که با تمام محاسبات ممکنه اتخاذ شده است.
دررابطه با محور های اصلی نظر غالب در جمع حاضر عبارت از این بود که:
- اتحاد جمهوری خواهان لازم است تا در گفتمان رفراندوم شرکتی فعال داشته باشد و از ان به عنوان یک حرکت مهم در عرصه دمکراسی خواهی حمایت کند.
- شرکت در انتخابات ریاست جمهوریدر شرایط حاضر صحیح نیست.
- در رابطه با موضوع حمله نظامی آمریکا، مخالفت روشن و صریح در میان شرکت کنندگان غالب بود.