یکی از دلایل واهی و به ظاهر زیرکانه اي كه از سوی مخالفان حضور هاشمی در عرصه رياست جمهوري عنوان می شود، نسبت وی با جایگاه فعلی اش ریاست مجمع تشخیص مصلحت است. این افراد (که ظاهرا مصلحت رییس مجمع تشخیص مصلحت را از خود وی بهتر می دانند!) دلسوزانه! چنین عنوان می کنند که هاشمی با ترک جایگاه رییس مجمع و حضور در عرصه انتخابات، شان و منزلت خود را کاهش داده و به مقامی تنزل یافته که با مقام کنونی اش فاصله دارد، زیرا رییس جمهور مجبور است در جلساتی شرکت کند که در آن رییس مجمع بر وی اشراف و برتری دارد!
اشتباه و ساده اندیشی نهفته در تحلیل فوق،این است که یک برتری ظاهری( كه فقط در زمان هاي كوتاه و خاصي جريان مي يابد) را بر یک برتری واقعی ترجیح داده است. حقیقت این است که رییس جمهور (مطابق با قانون اساسی) دومین فرد مملکت است و اختیارات او بسیار گسترده تر و فراگیر تر از رییس مجمع تشخیص می باشد. در واقع مسلم و آشکار است که رییس جمهور واقعا و در عمل بر رییس مجمع برتری دارد و اين واقعيتي است كه به قدر كافي براي اثبات أن دليل وجود دارد.
اما اگر این مبنای استدلال أقايون را قبول داشته باشیم و أن را براي موارد ديگر هم تسري دهيم باید گفت مثلا زمانی که رییس جمهور برای معرفی کابینه يا وزرا يا تقديم لايحه بودجه در جلسه علنی مجلس حضور می یابد و ناگزیر است ریاست و اشراف رییس مجلس را بر خود بپذیرد، پس رییس مجلس بر رییس جمهور برتری داشته و فوق وی است! با این حساب هیچ فردي نباید نامزد ریاست جمهوری شود، بویژه افرادی که خود این استدلال مضحکانه را مطرح می کنند!