شنبه 22 اسفند 1383

شيرين عبادى: عدالت و دمکراسى ارکان اصلى صلح در جهان هستند، ايرنا

وين ، خبرگزارى جمهورى اسلامى ۲۲ / ۱۲ / ۸۳
نمايندگى.اجتماعى.عبادى.سوييس
خانم "شيرين عبادى" برنده ايرانى جايزه صلح نوبل سال۲۰۰۳ ميلادى
"عدالت " و "دمکراسى" را ارکان اصلى صلح در جهان عنوان کرد.
خانم عبادى که هم اکنون براى حضور در يک جشنواره حقوق بشر در سوييس به
سر مىبرد، طى مقاله اى که در شماره روز جمعه روزنامه فرانسوى زبان "لوتان "
چاپ سوييس منتشر شد، نوشته است : "زندگى کردن در دنياى خالى از خشونت حق
هر انسانى است . زمانى که عدالت حکمفرما نباشد، مفاهيم حقوقى معناى واقعى
خود را از دست مىدهند."
وى افزوده است : در جامعه اى که عدالت حاکم نباشد، آزادى بيان و اظهار
نظر جايى ندارد. صلح ثابت و پايدار بر پايه هاى دمکراسى و عدالت استوار
است و اختناق زمانى حاکم مىشود که دمکراسى، عدالت ، گفت وگو و اظهار نظر
وجود نداشته باشد.
اين حقوقدان ايرانى در ادامه مقاله خود سکوت را زاييده اختناق دانسته
و افزوده است : اختناق خود محصول سرزمينى است که از ترس زندانى شدن و کشته
شدن ، کسى در آن ياراى صحبت کردن و حق اظهارنظر به عنوان مخالف را نداشته
نباشد. وقتى چنين سياستى در کشورى حاکم باشد، گويى خاک قبرستان بر روى آن
پاشيده شده و سکوت مردم همچون سکوت مردگان است . ولى همين سکوت روزى به
فرياد و طغيان مبدل مىشود.
خانم عبادى افزوده است : سکوتى که مدت ۷۰ سال بر اتحاد جماهير شوروى
حاکم بود، از همين نوع سکوت است . سکوتى که هنوز هم در گوشه و کنار برخى
از نقاط دنيا متداول و جارى است .
وى با طرح اين سووال که "عدالت چيست ؟" نوشته است : عدالت مفهوم و يا
پديده توازن قدرت نيست . عدالت همچون موجود زنده اى است که در زمان و مکان
همراه با تحول و دگرگونى تمدن رشد مىکند و متحول مىشود. به ياد بياوريم
که در۲۰۰ سال پبش بردگى مرسوم بود و تنبيه بدنى يک برده ناروا نبود.
در قرن ۱۸ ميلادى بيرون کردن يک زن از خانواده و يا محکوم کردن وى به
کار در آشپزخانه جزو عادات روزانه مردم بود و عيبى هم نداشت . در آن زمان
زنها حق نداشتند بدون اجازه شوهر و تنها از خانه خارج شوند که تا قرن
نوزدهم هم تقريبا رايج بود.
برنده جايزه نوبل سال۲۰۰۳ ميلادى در ادامه اين مقاله نوشته است : در
ميان بعضى از قبايل مرسوم است که افراد مسن را که قادر به برآوردن
نيازهاى خود نيستند و يا دچار نقص عضو مىباشند، از قبيله اخراج مىکنند،
آيا ما هم اکنون مىتوانيم چنين عملى را با افراد مسن در جوامع متمدن انجام
دهيم ؟ بطور قطع نمىتوانيم .
عدالت ثمره پيشرفت علوم است و همراه با تمدن پيش مىرود و به طور قطع
عدالت هم موانعى پيش رو دارد و اين موضوع زمانى قابل درک و محسوس است که
گروه هاى محافظه کار افراطى، به سنت هاى قديمى تاسى جسته و چشم به روى تحولات
دنياى امروز مىبندند و دگرگونى تمدن را غير واقعى مىدانند. آنان غرق در
سنت هاى قديمى و کهنه هستند و از بررسى مجدد معيارهاى خود ابا دارند و سعى
مىکنند دنيا را از ديدگاه اجداد خود بنگرند. آنها مدعى هستند که مشکلات
زمان حال را با دانستنىهاى ديروز برطرف مىکنند و نام آن را نيز عدالت مى
نهند و فکر مىکنند که حق با آنها است . ولى اشتباه بزرگى است ، زيرا آنان
را در بن بست عجيبى قرار مىدهد. آنان با هر نوآورى فکرى مخالفت مىکنند و
آن را هجوم فرهنگى مىنامند در حالى که در کمال سادگى در برابر مخالفان
فکرى خود مىايستند و حتى حاضرند با کمک اسلحه اعتراض هاى آنان را در گلو
خفه کنند. چنين اشخاصى در سکوت مطلق مرگ غوطه ورند، سکوت قبرستان .
خانم عبادى افزوده است : نبايد فراموش کرد که همين انسان هاى صاحب قدرت
نقاط ضعفى هم دارند و دقيقا زمانى که خللى در قدرتشان به وجود آيد، آنانى
که حق نفس کشيدن و اظهار نظر نداشتند، طغيان مىکنند.
وى پايه ديگر صلح را دمکراسى دانسته و افزوده است ، صلحى که بر پايه
دمکراسى مبتنى نباشد، ناپايدار است . در اينجا مىتوان از صلحى صحبت کرد که
توسط کشور غالب بر کشور مغلوب و يا صلحى که توسط ابرقدرتى بر کشور
ستمديده و ضعيف تحميل مىشود، چنين صلحى نمىتواند پايدار باشد. اين قاعده
در داخل يک کشور هم مىتواند وجود داشته باشد. اگر در کشورى دمکراسى حاکم
نباشد، حکومت محکوم به از هم پاشيدگى است . زمانى اتحاد جماهير شوروى با
ايالات متحده آمريکا در حال رقابت و قدرتش بر بسيارى از کشورهاى جهان
سايه افکنده بود. در داخل ديوار آهنين همين کشور ابرقدرت ، دمکراسى معنا
نداشت و زمانى فرا رسيد که قدرت پوشالى شوروى همچون برف در برابر آفتاب
سوزان دمکراسى ذوب شد. فروپاشى شوروى قابل پيش بينى بود.

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

اين حقوقدان ايرانى اضافه کرده است : جهانى شدن نوآورى جديد عصر ما است
که کشورها را به هم نزديکتر و روابط فرهنگى، سياسى و تجارى گسترش بيشترى
پيدا مىکند. آيا مىتوان قبول کرد که در چنين فضايى صلح عمومى تيول گروه
خاصى باشد که نبايد به توهمات خود متوسل شود. آنها نمىتوانند جزيره
امنيت و عدالت به وجود آورند در حالى که حقوق ديگران پايمال شده و اهانت
و شرمسارى را تحمل مىکنند و شاهد از بين رفتن شرافت و قدرتشان هستند.
مطمئنا روزى فرا خواهد رسيد که گردباد خشونت و طغيان آرامش و امنيت
جزيره ايده آل آنان را نابود خواهد کرد. امروز ما شاهد جهانى هستيم که در
آن سرنوشت انسان ها به هم گره خورده است . اگر در گوشه اى از جهان ، ابرقدرتى
به کشور ضعيفى حمله کند، سکوت و امنيت ديگر کشورهاى کره زمين دچار مخاطره
خواهد شد. اگر در گوشه اى از جهان جنگى به وقوع بپيوندد در ديگر نقاط کره
زمين به شکلهاى ديگر جلوه خواهد کرد که حتى صلح طلبان هم قربانى خشونت و
طغيان تروريست ها خواهند شد. بدبختانه و شايد هم خوشبختانه جهانى شدن دنيا
را محل تبليغ جنگ و صلح قرار داده است .
خانم عبادى درادامه مقاله خود افزوده است : حتى کسانى که مستقيما درگير
جنگ نيستند از بلاهاى آن در امان نخواهند بود. هر يک از ما بايد در برابر
طغيان بايستيم و لو اينکه مستقيما در معرض خطر آن نباشيم . بدين گونه
خواهيم توانست تفاهم جهانى بين مردم بوجود بياوريم و بدين گونه تجاوز به
حقوق بشر ناپديد خواهد شد.
در ادامه اين مقاله آمده است : اروپاييان نبايد دربرابر به مسخره گرفتن
و زير پا گذاشتن حقوق بشر در افغانستان ، ايران ، عراق ، فلسطين و يا هر جاى
ديگر کره زمين ، بىتفاوت باشند، زيرا همه ما مسافران يک کشتى هستيم و اگر
شکافى در اين کشتى بوجود آيد و اگر سوراخى در بدنه کشتى پيدا شود، اين
کشتى قادر به ادامه حرکت نخواهد بود و غرق خواهد شد.
در پايان مقاله خانم عبادى آمده است : منطقى نيست که اقليتى در جهان
منافع دنيا را تصاحب و ديگران را از آن محروم کنند.بهترين راه براى رسيدن
به دنياى عدل و انصاف نشان محبت و خيرخواهى است . محبت سرچشمه عدالت است و
همه ما از اين نعمت فناناپذير برخورداريم .

دنبالک: http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/19233

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'شيرين عبادى: عدالت و دمکراسى ارکان اصلى صلح در جهان هستند، ايرنا' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016