چند سال قبل محمود محمودی (بابک) در اثر اختلاف نظر با رهبران يکی از سازمانهای سياسی « کبوتر پر قيچی » ناميده شد, کوتاهی بعد, بابک دستگير و اعدام شد, رهبران آن سازمان سياسی احتمالا تنها می گويند, ببخشيد !
مدت کوتاهی بعد, بازهم در اثر اختلاف نظر, رهبران دو دسته ی متفاوت در کردستان به روی هم سلاح کشيدند, حاصل مرگ پنج نفر بود, احتمالا مسئولين دو طرف و عاملين قتل اين افراد می گويند, ببخشيد !
در همين تجربه ی نه چندان دور و از ياد نرفتنی, رهبران برخی از سازمانهای سياسی رقبای فکری را « تربچه پوک » ناميدند و مبارزه ی عملی تا محدوده هايی نه چندان قابل تصور عليه رقبای فکری را همچون وظيفه ای انقلابی مقابل اعضا و وهواداران قرار دادند. در سالهای بعد, برخی از آنان گفتند, ببخشيد !
يکی ديگر از سازمانهای سياسی اعضا و هواداران ناراضی خود را به زندان و شکنجه محکوم می کند, هنوز مردم ايران ببخشيد از آنان نشنيده اند, اما سالهاست که برای سابقه ی مبارزاتی پيشينيان خود به مسئولان مختلف کاخ سفيد گفته اند, ببخشيد !
ما را چه می شود ؟ بودند زندانيان پرآوازه ای که در سالهای اخير زير شکنجه های غيرانسانی رايج در زندانهای جمهوری اسلامی به آرمانهای خود پشت پا زدند, اما عقل سليم اجتماعی هرگز اجازه نداد, بر آنان تف شود. احسان طبری زير شکنجه ی حسين شريعتمداری, کژراهه نوشت, سعيدی سيرجانی نامه به بازجوی عزيز, سحابی نامه به دخترش, علی افشاری مصاحبه ی تلويزيونی انجام داد و ... اما مردم ايران حتی لحظه ای حريم حرمت دوست را زير پا ننهادند, عتاب و خطاب خود را لحظه ای بر قربانيان ستم متوجه نکردند, حتی در صورت اختلاف نظر با آنان, هيچکس, هيچ کس حاضر نشد برای لحظه ای احسان طبری را برای سالها سياست حمايت از جمهوری اسلامی, مهندس سحابی را برای عضويت در شورای انقلاب و يا علی افشاری را برای عضويت در دفتر تحکيم وحدت مواخذه کند. آنان زير تيغ جلاد بودند و همراهی با تيغ جلاد هرگز.
ناصر زرافشان در بيانيه ی پس از اعتصاب غذای زندانيان سياسی در زندان از کسانی که کارشکنی ها کردند, که مورد حمله قرارشان دادند و قصد ترور آنها را حتی در زندان داشتند, نام نبرد و تنها به اشاراتی کفايت کرد ؛ حريم حرمت قربانيان ستم توسط قربانی ای ديگر هرگز زيرپا گذاشته نشد. اما ناصر زرافشان در مبارزه ی خود سياستی گزيد,که کسانی را خوش نيامد. حال هر روزه در کنج عافيتِ خارج از کشور مورد حمله و هتاکی قرار می گيرد.
شايد امروزه در فضای مسموم و آلوده ی کنونی, با حمله به ناصر زرافشان و ديگر قربانيان و زندانيان سياسی جمهوری اسلامی بتوان نامی ميان نامها از خود باقی گذاشت, اما يقينا نامی نيک نخواهد بود.
سيامند