مرحله دوم عمليات و حمله گازانبري كاندوليزا رايس به سياست خارجي ايران با سفر به هند، پاكستان، افغانستان، كرهجنوبي، ژاپن و چين آغاز شده است. هدف اين مرحله از عمليات ديپلماتيك رايس تشويق و يا وادار كردن شركاي غير اروپايي سياست خارجي و اقتصادي ايران به قطع يا كاهش همكاريها با ايران ميباشد. پيش از اين رايس با انجام دو سفر اروپايي، پيش و پس از سفر اروپايي بوش، سياست جديد واشنگتن مبنيبر «ديپلماسي همكاري با اروپا» را عليه برنامههاي هستهاي ايران اعلام كرد.
در اين مرحله كه مرحله اول سياست خارجي جديد آمريكا بود، رايس محور تلاشهاي خود را به همسو كردن اتحاديه اروپا به ويژه آلمان، فرانسه و بريتانيا با آمريكا قرارداد تا فشار مشترك اروپايي – آمريكايي بر ايران وارد نمايد. اساس سياست
آمريكا در اين مرحله، جلوگيري از استفاده ايران از اختلافات اروپا و آمريكا بود. لذا آمريكا پيشنهاد رقيب ديرينه خود در اروپا يعني فرانسه را مبنيبر اعطاي مشوقهاي اقتصادي به ايران پذيرفت و در مقابل در مورد ضرورت توقف دائمي غنيسازي اورانيوم از سوي ايران با اروپا هم موضع شد.
مرحله دوم عمليات ديپلماتيك رايس، اكنون شركاي تجاري و راهبردي ايران در آسيا را هدف قرار داده است. چين، كرهجنوبي، ژاپن و هند مهمترين شركاي اقتصادي ايران در آسيا و خارج از خاورميانه هستند. رايس در صدد است با اعمال فشار سياسي – رواني بر كشورهاي مذكور و پاكستان و افغانستان بهعنوان دو همسايه ايران، به محاصره ديپلماتيك ايران در اروپا و آسيا مبادرت ورزد با اين هدف كه كشورهاي اروپايي و آسيايي مذكور را مجاب سازد كه مراودات تجاري – سياسي راهبردي خود را با ايران محدود سازند تا ايران مجبور گردد به تقاضاهاي آمريكا در مورد برنامههاي هستهاياش پاسخ مثبت دهد.
در واقع حملات ديپلماتيك رايس در اروپا و آسيا، يك هدف واحد دارند و آن متوقف كردن برنامههاي هستهاي ايران از طريق راضي نمودن شركاي تجاري – سياسي ايران به كاهش يا قطع مراودات و همكاريها با ايران ميباشد. از ديدگاه رايس اگر شركاي اصلي تجاري و سياسي ايران، قراردادها و توافقنامههاي راهبردي خود با ايران را كنار بگذارند و يا
اجراي آنها را به تأخير و تعليق بيندازند، سياست خارجي و تجاري ايران دچار اختلال شده و ايران مجبور به پذيرش تقاضاي اروپا مبنيبر توقف دائمي غنيسازي اورانيوم و دست كشيدن از چرخه سوخت هستهاي خواهد شد.
فشار بر هند براي لغو قرارداد چهار ميليارد دلاري خريد گاز از ايران، فشار بر پاكستان براي عدم احداث خط لوله انتقال گاز ايران به پاكستان و هند، تشديد تحريمها عليه شركتهاي چيني داراي همكاري با ايران در همين چارچوب در حال شكلگيري و اجراست.
پيشبيني ميشود مرحله سوم اين عمليات، حمله به حوزه روابط تجاري و خارجي ايران در منطقه آسياي مركزي، قفقاز و روسيه باشد.
رايس اكنون فضاي خاورميانه را به دليل عملكرد منفي آمريكا در عراق مناسب نميبيند، لذا ترجيح خواهد داد پس از فشار بر كرهجنوبي، ژاپن و چين، در مرحله بعد بر دولتهاي آسياي مركزي و قفقاز متمركز شود دولتهايي كه به دليل مشكلات اقتصادي و امنيتي، از گرايشات و زمينههاي تأثيرپذيري بيشتري از آمريكا برخوردارند. اگرچه پيشبيني نميشود روسيه در اين حوزه امتياز خاصي به رايس بدهد، اما روسها نشان دادهاند كه تحرك خاصي نيز به نفع ايران از خود نشان نخواهند داد و اين از انتقاداتي است كه ايران به شريك هستهاي اصلي خود دارد.
ايران نيز كه براهداف سفرهاي رايس آگاه است، رايزنيهاي ديپلماتيك با شركاي تجاري و سياسي خويش را با محوريت تنوع بخشيدن به شركا ادامه ميدهد. نيازمندي شديد چين و هند به منابع انرژي و قراردادهاي جديد آنان با ايران، پس از تسلط آمريكا بر منابع نفت عراق، به سادگي با سفر رايس قابل تغيير نيستند، ضمن آنكه LG، سامسونگ، دوو، حاضر به ازدست دادن بازار ايران نيستند. افكارعمومي به شدت ضد آمريكايي خاورميانه و ناكامي آمريكا در چينش ساختار دولتي و حكومتي عراق نيز نشان ميدهد كه تمامي معادلات در سطح مذاكرات دولتمردان صورت نميگيرد و دولتها نيز همچنان كه تابع ملاحظات خاص در روابط با آمريكا هستند، ملاحظات خاص منطقهاي و نيازمنديهايشان به روابط خاص اقتصادي و اعتنا به افكارعمومي را نيز در نظر ميگيرند.