سردبير
یکم.
در سپیده دم سالی نو ایستاده ایم.سالی که به لحاظ شرایط حاکم بر مسائل داخلی و خارجی کشور،انجام انتخابات ریاست جمهوری،آغاز عملیات اجرایی سند چشم انداز 20 ساله و...بسیار مهم،تعیین کننده و تاثیرگذار خواهد بود.از خداوند قادر متعالی که «محول الحال والاحوال» است،عاجزانه استدعا می کنیم که سال 84 را به کام مردم بزرگوار و شریف ایران شیرین ساخته،امسال را با تحقق شعار همبستگی ملی و مشارکت عمومی سال صلاح،سلامت،عزت و کامروایی ملت ایران قرار دهد و آرزوی پیشوای فرزانه انقلاب را در انجام اصلاحات فوری و کاهش آلام و مشکلات مردم عملی فرماید.
«سال کهنه» را اما مردم ما چندان با نشاط و آرامش به پایان نبردند.وجود مشکلات فزاینده در زندگی مردم به ویژه ساحت مسائل معیشتی و حوزه مسائل اجتماعی،از طرفی بروز شبه بحرانها،تشنجها،ستیزه جویی ها و خشونت های فرساینده قلمی،سال 83 را در کام مردم مسلمان و نجیب ایران و رهبر فرزانه آن چندان که باید شیرین نساخت.
؛در حالی که می توانست به مدد تدبیر و ابتکار مسئولان کشور و متولیان اجزاب و جریانهای سیاسی،سالی پویا،امیدبخش و سرشار از کار و خدمت برای مردم باشد.
اوج گرفتن منازعات سیاسی،تشدید ناموجه رقابتهای درون حزبی،خلط جایگاهها و هرج و مرج سیاسی به جای اقدامات عقلانی و منطقی،برنامه ریزی دشمنان انقلاب اسلامی و مخالفان نام و نشان دار اصولگرایی برای ایجاد تفرقه،تنش وتشتت در جبهه متحد اصولگرایان و اجرا در آوردن غافلانه و نا آگاهانه این برنامه توسط برخی از دوستان و ازطرفی ،شدت بخشیدن به بازار شایعه،افترا و اتهام؛توسعه تخریب،فضا را برای برنامه ریزی جدی،متین و علمی برای حل مشکلات مردم و تحقق توسعه عدالت محور تنگ کرد و روند جریان حاکمیت یافتن اصولگرایان نواندیش را با ابهام مواجه کرد.
این ابهام گرچه در حد تاثیرگذاری برنتیجه شورای هماهنگی انقلاب و فرایند حضور شکوهمند مردم ومشارکت ملی آنان در انتخابات ریاست جمهوری نیست، اما براستی اوضاع حاکم بر مجموعه اصولگرایان ،نه آنکه چندان چنگی به دل می زند؛بلکه هرکس که دلی در گروانقلاب،آرمانهای شریعت،امام،رهبری و مردم داده و در این سالیان برای فرصت سوزی جمع موسوم به اصلاح طلب،خار در چشم و استخوان در گلو مترصد فرصتی برای حل مشکلات و کاستن از درد و رنج مردم شریف ایران بوده از وضع موجود شور بخت و متاسف است.
دوم.
حوادث و رخدادهای ماههای گذشته و پیروزی اصولگرایان در دو انتخابات شوراها و مجلس شورای اسلامی و از طرفی احتمال قریب به یقین پیروزی جریان اصولگرایان نواندیش،جریانهای متفاوت اما بسیاری را دست به کار کرده است تا به هر شکل ممکن از موفقیت این جریان جلوگیری کند، یا آنکه اوصاع را چنان تیره و غبار آلود کند که هم از مشارکت حداکثری مردم جلوگیری کند هم با استفاده از عناصر وابسته به بیگانه یا خودیهای ناآگاه زمینه بهره برداری دشمنان از شیوه و نتیجه انتخابات را فراهم کند.
امروز کسی را نمی رسد که با نگاه به وضعیت و اتمسفر سیاسی جبهه متحد اصولگرا و آنچه در ماههای اخیر بر این جبهه رفته است و نیز آنچه به صورت پی درپی و فشرده در حال بروز و ظهور«نو به نو» است؛ درتوطئه و فعالیت گسترده دشمنان انقلاب و اصولگرایی و نقشه های شوم و سیاه آنان برای ایجاد تشتت و تفرقه در جبهه متحد اصولگرا،تردیدی به خود راه دهد.
اتفاقات ماههای اخیر در جبهه اصولگرایان، یا بی سابقه و یا بسیار کم سابقه و در عین حال پیچیده بوده است.مفاد و مضمون کلی و فرایند همه این رخدادها چنین می نمایاند که غفلتی عمیق و خوابی سنگین بر این جبهه مستولی شده و گروهها و عناصر خاصی که (یا از بد حادثه اینک تاثیرگذار و تعیین کننده شده اند و یا آنکه گرفتار نوعی خودسانسوری و وحشت از خویش شده است؛یعنی جبهه متحد اصولگرا کاملا از توطئه ای که بیگانگان برایشان طراحی کرده اند،اگاه نیستند)
جبهه متحد اصولگرا بایستی با تدبیر و مدیریت شرایط و امکانات، توطئه بیگانگان را کاملا خنثی کند و برای همه تاثیرگذاران و حوزه های نفوذ، سیاست و برنامه دقیق و منسجم طراحی و عمل کند.
بی تردید هیچ یک از اصولگرایان اجازه نخواهند داد از حصن استواراین جبهه نفوذی صورت گیرد و انسجام وحدت الهی اصولگرایان مورد تهدید واقع شود.
اما غفلت مشهود از برنامه رقبا برای فروپاشی و دست کم ایجاد تفرقه در صفوف غیر قابل نفوذ اصولگرایان به طوری عجیب و سوال برانگیز است که گویی همه وظیفه خود دیده اند دست در گریبان نامزد نهایی جبهه متحد اصولگرایان کنند و هر آنچه بخواهند و به زبانشان بیاید نثارش کنند.
اندکی توجه به مواضع،افراد و جریانها در ماههای اخیر نشان می دهد که شوربختانه،عمده نامزدهای ریاست جمهوری در جبهه اصولگرا حتی گامی هم درجهت نقد اصلاح طلبان سکولار برنداشته اند وکلامی در این باب نگفته اند و هرچه گفته یا انجام داده اند تخریب ناموجه،غیرمشروع و غیرمنطقی تنها نامزدیست که بیشترین شانس را برای جلب اعتماد مردم به جبهه متحد اصولگرا دارد.
شهر آشوبی و هرزگویی پاره ای از رسانه ها و سایتهای برخی نامزدهای ریاست جمهوری،به انضمام از یاد بردن اخلاق،لمپن نویسی و به کار افتادن دلها و زبانها پرکینه ای که از قضا امروز دست به قلم هم شده اند،بخشی از اتفاقات ناگواریست که در حال وقوع است.چندان که آدمی را به یا این شعر می اندازد:
«دیده ای یک یاس و چندین داس را»
سوم.
سخن نگارنده در این بخش با بزرگان انقلاب و دلسوزان کشور و دلدادگان به شریعت،امام،رهبری و عاشقان خدمت به مردم است.
سروران محترم:جریان اصولگرا امروز در شرایطی کاملا سوال برانگیز و حیرت آور قرار گرفته و اگر شما بزرگان به خود نیایید،تعارفات را کنار نگذارید و از تمام توان و توش و سرمایه و نفوذ معنوی تان در جهت یکسره کردن کار و نشان دادن و مرز و حد هر یک از عناصر و در نهایت بازگرداندن انسجام به اصولگرایان استفاده نکنید،فردا دیر است.
از باب تذکر«فان الذکری تنفع المومنین» عرض می کنم:
اگر به خاطر سستی،رخوت و تعارفات شما اساتید و بزرگان قوم ،جریان اندیشگی اصولگرا به عنوان نماد فکر امام و انقلاب و مظهر عشق و ارادت به مردم دچار فتوری هرچند کوچک شود و خللی در سد نفوذ ناپذیر آن ایجاد شود،شما به عنوان بزرگان قوم مسئول عواقب آن خواهید بود.نگاهی به اطراف و اوضاع بیافکنید و ببنید دوستان ما و شما که مدعی انقلاب،اسلام،شریعت،اخلاق و تکلیف هستند چه ها که نمی کنند؟!و جبهه اصولگرا را در چه شرایطی قرار داده اند.
اگر شما بزرگان قوم در هر موردی(صرف نظر از آنکه چه کسی را به عنوان نامزد نهایی انتخاب می کنید) به نتیجه رسیده اید،خوب چرا از اعلام آن به هر بهانه ای واهمه می کنید؟می دانید سکوت هر روز شما مجوز ساخته شدن هزاران شایعه را صادر می کند و بدنه تعیین کننده جبهه متحد اصولگرا را در بلاتکلیفی قرار می دهد؟
به نظر شما بزرگان،در حالی که اندکی بیش از دو ماه به انتخابات ریاست جمهوری باقی نمانده و در شرایطی که به رغم معلوم شدن نامزد نهایی،از اعلام رسمی آن خودداری می فرمایید،جزحیرت مضاعف و ابهام و تردید و در نهایت مشارکت محدود را می توانید طلب کنید؟
امروز،هنوز عناصر میانی و بدنه تاثیرگذار جریان اصولگرا در حیرت است که چه باید بکند.چرا حاضر می شوید فرصت های بزرگ و طلایی متعلق به انقلاب و مردم و جربان اصولگرا چنین به آسانی از کف برود؟
هشدار نه،فریاد نه،چرا حداقل طعن و سرزنشی نثار پاره ای دوستان محترم نمی کنید که سر از پا نشناخته برای تخریب یک چهره از هر چه در چنته دارند استفاده میکنند.پس کجاست اصول؟کجاست ارزشها و کجاست احساس مسئولیت و تکلیف در قبال مردم و ارزشها؟
«هر شبنمی در این ره،صد بحر آتشین است
دردا که این معما،شرح و بیان ندارد»
کافیست بدانید که به مدد سماحت و بزرگواری شما با برخی از قدکشیده ها، کار به جایی رسیده که از شما و حتی بلند مرتبه تر از شما هم تاثیرگذارتر شده اند که ای کاش،آنها تنها درصدی از صلاحیت مکا نت و منزلتی که در پی اش هستند را می داشتند.
اگر قرار باشد جو سازی شهرآَشوبی و غوغا سالاری و اغواگری بتواند بر تصمیم برگزیدگان و رهبران حیقیقی اصولگرا تاثیر بگذارد«فعلی...السلام»
البته این وضعیت ناگوار یک نتیجه مثبت هم داشت و آن عبارت بود از اینکه اوضاع فعلی،گوهر و جوهر و ظرفیت پاره ای از مدعیان را برملا کرد چنان که امیرالمومنین علیه اسلام فرمودند:«عند تقلب الاحوال عرف جواهر الرجال»یا «خوش بودگرمحک تجربه آید به میان،تا سیه روی شود هر که در او غش باشد»
بزرگان،رهبران و متولیان جناح ارزشگرای انقلاب!بار دیگر تاکید می کنم که تلاش های بی سابقه،حیرت آور و به شدت سوال برانگیزی در حال انجام است که ایجاد تفرقه و تشتت در جبهه متحد اصولگرا راهدف قرار داده و متاسفانه اجرای این برنامه خام دستانه به عهده عناصر غافلی از جبهه خودی گذاشته شده است.
هرج و مرج و به هم ریختن منزلت ها و حد و مرزها،اغتشاش در حوزه تاثیرگذاری و تعیین کنندگی و تصمیم گیری هر روز یک یا چند عنصر محترم جبهه اصولگرا به تحریک عناصر نا معلوم را تشویق به حضور در رقابت های انتخابات ریاست جمهوری می کنند.نامزد شدن مضاعف اصولگرایان در این انتخابات به مثابه ی تزریق روزانه ی فتنه انگیزی،تخریب و میکروب های کشنده برای اضمحلال جبهه خودی و تشتت در میان اصولگرایان است.پس سروران!تا دیر نشده عزمتان را جزم کنید،تصمیم جدی بگیرید و کاری کارستان کنید
و گرنه «شب تاریک و بیم موج وگردابی چنین حایل که»