گروه سياسى: رضا خجسته رحيمى، مريم شيبانى: روز گذشته دانشگاه تهران ميزبان اساتيدى بود كه آمده بودند تا از چگونگى «گذار به دموكراسى» سخن بگويند. سخنران افتتاحيه اين مراسم اما اگر چه حسين بشيريه بود به هر دليل در اين مراسم حاضر نشد و بدين ترتيب مراسم اين دانشجويان بدون سخنان اين استاد دانشگاه در مقام سخنران افتتاحيه آغاز شد. بشيريه ولى اگر غايب اين جمع بود يكى از دانشجويان سابق او كه در ماه هاى اخير به خاطر شرايط جسمى در كمتر مراسمى حاضر مى شود، به ميان دانشجويان آمده بود تا سخنانى را با دانشجويان در ميان بگذارد. سعيد حجاريان پس از دفاع پايان نامه دكتراى خود در دانشكده حقوق و علوم سياسى دانشگاه تهران كه با راهنمايى هاى حسين بشيريه تدوين شده بود، ديروز دوباره به دانشگاه تهران آمده بود اگر چه استاد او، غايب اين جمع بود. او در حالى كه بيش از ۵ سال از ترورش مى گذرد همچنان نمى تواند راحت و بى لكنت سخن بگويد و اينچنين بود كه با خنده گفت: «هنوز احتياج به گفتاردرمانى دارم. البته همه ما احتياج به گفتاردرمانى داريم. بايد شمرده شمرده صحبت كنيم. هابر ماس هم كه به ايران آمده بود چون لب شكرى داشت نمى توانست خوب حرف بزند. به او گفتم كه شما هم مثل من احتياج به گفتاردرمانى داريد. همه ما براى مفاهمه و درك همديگر احتياج به گفتاردرمانى داريم.»
• حجاريان سه مانع گذار به دموكراسى را توضيح داد
حجاريان در متن سخنرانى اش كه توسط يكى از دانشجويان خوانده شد به بررسى موانع گذر ايران به سوى دموكراسى پرداخته بود، موانعى كه از نظر او در يك سه گانه قابل جمع بودند: «نودولتان، نوكيسگان، نوديدگان».
حجاريان مقدمه سخن خود را چنين تبيين كرد:
«منابع كمياب در هر جامعه سه هرم را تشكيل مى دهند كه به وسيله آن موقعيت هاى شغلى به شكل مخروطى لايه بندى مى شوند. اين هرم ها در كشورهايى وجود دارند كه مشاغل در آنجا از لايه هاى فرودست تا لايه هاى فرادست دسته بندى مى شود. در عين حال نردبان هايى در اين هرم ها متصورند كه برخى عمودى و برخى افقى اند و عبور از آنها حالتى مارپله مانند دارد، عدم حسابگرى در اين حالت گاهى به سقوط و حسابگرى به صعود منتهى مى گردد. به اين صورت فردى در تحرك افقى شغل خود را از بزازى به بقالى يا خياطى به آهنگرى تغيير مى دهد. تغييرات در اين دامنه در يك رديف صورت مى گيرد، به طورى كه مى بينيم اينها همه در يك رده اند، حال در مقابل تحرك عمودى را داريم. مثلاً فردى كه از خرده فروشى به عمده فروشى مى رسد، تاجرى كه ملك التجار مى شود يا افسرى كه به اميرى ارتقا مى يابد، در اينجانوعى تحرك صعودى حاصل مى گردد.» او سپس به تبيين اين مسئله پرداخت كه گاهى افراد به جاى بالا رفتن از پله، به خراب كردن پله هاى اين نردبان مى پردازند و آسانبر را جايگزين آن مى كنند. حجاريان بدين ترتيب گفت: «در اين وضعيت فرد از قاعده هرم سوار بر آسانبر به سطوح فوقانى هرم مى شود، وقتى هرم، هرم قدرت باشد، اين فرد در زمره «نودولتان» است، مليجك اين گونه به واسطه تقربش عزيز السطان و امير لشكر مى گرديد. نوكيسگان را به همين ترتيب مى توان كسانى دانست كه در هرم ثروت يك باره راه به سطوح فوقانى برده اند و براى رسيدن به اين جايگاه نه از نردبان كه به مانند نودولتان در هرم قدرت از آسانبر، سود جسته اند، رانت خوارى، امتياز گيرى و به دنبال آن پيدا شدن لايه ممتازه فرار از ماليات و امورى از اين دست، نقش اين گروه است. علاوه بر اين امروزه و در جوامع جديد ابزار كسب منزلت تحول يافته اند، به عنوان نمونه در كشور ما دارا بودن مدارك دانشگاهى يا حوزوى و آراستگى به هنر، از اسباب كسب منزلت به شمار مى روند. اما وقتى در هرم منزلت، آسانبر به جاى نردبان عمل كند، بايد نتايج ديگرى را چشم داشت. با محو عقلانيت در اين ساز و كار روند كسب منزلت مختل مى شود. مانند افرادى كه با وجود كسب مدارك عالى تحصيلى و حتى رسيدن به مقام مدرسى دانشگاهى از دانش كافى بى بهره اند. اين وضعيت چرخه اى معيوب را ايجاد مى سازد كه به آن «باز توليد جهالت» مى گويند. مدرس ضعيف، دانشجويى ضعيف تر تربيت مى كند و اين سير قهقرايى ادامه مى يابد، چون جهالت بر جاى عقلانيت نشسته است.» حجاريان بدين ترتيب اگر چه از چگونگى تعطيل شدن عقلانيت در اين سه هرم سخن گفت ولى در ادامه تاكيد كرد كه ماجرا به همين جا هم ختم نمى شود. او گفت: «ما دچار مشكل مضاعفى هستيم. در ممالك راقيه، سه هرم قدرت، ثروت و منزلت از يكديگر متمايز شده اند. در حالى كه در كشور ما هر سه هرم يكى هستند.» او سپس در پايان در تحليل تعامل همكارى جويانه اين سه هرم كه از نظر او شكل ايران نيز هست، گفت:« تعامل همكارى جويانه درون هر يك از سه هرم بر اثر ارتباط بخش هايى از آنها با دولت و تغذيه شدن از سوى آن در بزنگاه هاى حساس به ارتباط تقابلى تبديل مى گردد.
ادامه از صفحه اول
در اين وضعيت پاره هايى از هرم كه به واسطه دريافت امتيازات خاصى، موقعيتى بركشيده يافته اند، در زمان سركوب برخورد قهرى به عنوان ابزار در خدمت هرم قدرت ماهيتى سركوبگر و قهرى مى يابند.»
حجاريان بدين ترتيب در پايان تاكيد داشت كه پديد آمدن «ياس» در سطوح پايين هرم اجتماعى از عوارض سازوكار ارتقاى غير فروپاشى است.
•خسروخاور از مدل گذار در ايران سخن گفت
روزبه خسروخاور استاد دانشگاه سوربن فرانسه كه اكنون براى مدت كوتاهى در ايران به سر مى برد با حضور در ميان دانشجويان به تحليل چگونگى گذار ايران به دموكراسى پرداخت، اگرچه در ابتداى سخن خود با خنده به دانشجويان گفت: «شما در مورد دموكراسى در ايران بهتر از من مى دانيد و بايد به من ياد دهيد.» خسروخاور سخنان خود را با تقسيم گذار به دموكراسى به دو نوع خشونت آميز و غيرخشونت آميز چنين آغاز كرد: «گذار يا تحول به سوى دموكراسى يا بدون خشونت صورت مى گيرد كه نمونه چنين گذارى اسپانياست و در اين كشور نظام سياسى متحول شد بدون اينكه بريدگى جدى در آن اتفاق افتد. چنين گذارى، گذار مطلوبى به دموكراسى است. اما گاهى در گذار به دموكراسى، خشونت به كار گرفته مى شود، اگرچه نهايتاً دموكراسى محقق مى شود. در چنين گذارى بريدگى هاى متعددى ديده مى شود كه در آن يك نظام سنتى غيردموكراتيك به نظامى دموكراتيك تبديل مى شود.»
او سپس در اشاره به كشورهايى كه گذار به سوى دموكراسى در آنها با خشونت همراه بوده به فرانسه اشاره كرد كه انقلاب آن از نظر او ذاتاً دموكراتيك نبود، اگرچه شايد ايدئولوژى آن دموكراتيك به حساب مى آمد ولى به هر حال نهايتاً به دموكراسى رسيدند. خسروخاور بدين ترتيب بود كه تصريح داشت مدل گذار به دموكراسى در ايران تا حدودى شبيه به فرانسه است: «مدل ايران تا حدودى شبيه مدل فرانسه است كه بريدگى هاى متعددى در گذشته داشته ولى در آينده احتمال زيادى دارد كه به دموكراسى دست يابد.»
خسروخاور در ادامه سخنان خود به دانشجويان گفت كه كشور هاى همجوار تاثير زيادى در تحول و گذار يك كشور دارند. او توضيح داد كه چگونه همسايگان دموكراتيك براى آلمان، گذار به سوى دموكراسى را تسهيل كردند و يكى از دلايل غير دموكراتيك بودن ايران در سال هاى گذشته را عدم برخور دارى از همسايگانى دموكرات دانست.
اين روشنفكر ايرانى در ادامه سخنان خود از تاثير روشنفكران در گذار به دموكراسى سخن گفت و تاكيد كرد كه ضد دموكراسى نبودن روشنفكران در آلمان نيز گذار دموكراتيك را يارى كرد: «در ايران ما امروز روشنفكران بزرگ و تاثير پذيرى داريم كه دموكراتيك يا شبه دموكراتيك فكر مى كنند. روشنفكران ما مثل يك دهه پيش چپ و غير دموكراتيك نيستند. به اين حركت روشنفكرى البته شما بايد حركت دانشجويى و حركت زنان را هم اضافه كنيد.»
• نيلى از دموكراسى و نفت سخن گفت
جايگاه سومين سخنران سمينار گذار به دموكراسى را دكتر مسعود نيلى رئيس دانشكده اقتصاد دانشگاه صنعتى شريف به خود اختصاص داد. او كه چندى پيش به همراه اقتصاددانى ديگر بيانيه اى را معروف به بيانيه ۱۱ اقتصاددانان نوشته بود در اين مراسم به بررسى نقش اقتصاد در گذار به دموكراسى پرداخت. او با بيان اينكه مبحث دموكراسى از مقولاتى است كه در فرآيند گذار خود واجد تئورى هايى خاص است و به عنوان يك پديده به آن نگريسته مى شود كشورهاى دموكراتيك را اينچنين تعريف كرد: كشورهايى كه مسئولين آن در يك فرآيند رقابتى انتخاب مى شوند، بنابراين از اختيار لازم براى انجام وظايف خود برخوردار مى شوند و مهم اينكه محدوديتى را در راستاى وظايف خود براى مردم جامعه اعمال نمى كنند.
به اين ترتيب نيلى با تاكيد بر اين مسئله كه موضوع گذار به دموكراسى، موضوعى جهانى است و در حال حاضر نخبگان ۷۵ درصد كشورهاى جهان به صورت جدى خواهان رسيدن به شاخص هاى دموكراسى هستند، عمده بحث خود را بر روى وضعيت دموكراسى در كشورهاى صادركننده نفت متمركز كرد.
به گفته اين استاد دانشگاه كشورهاى صادركننده نفت در تمام مطالعاتى كه در مورد بررسى عوامل تعيين كننده دموكراسى انجام گرفته است، مستثنى شده اند. به اين ترتيب دكتر نيلى با ذكر اين مسئله كه حتى هانتينگتون نيز خاورميانه را از فرآيند مطالعات مربوط به دموكراتيزاسيون مستثنى كرده است اين سئوال را طرح كرد: «روند گذار به دموكراسى در كشورهاى صادركننده نفت چه تفاوتى با ديگر كشورها دارد؟» او اما خود به اين سئوال پاسخ داد: «حكومت هاى كشورهاى صادركننده نفت، دولت هايى رانتى هستند به طورى كه در اين كشورها افراد بسيار كمى از اين درآمد بزرگ نفع مى برند اما تعداد بسيار زيادى تنها از رفاه حاصل از آن منتفع مى شوند.» اين استاد دانشگاه سپس با تاكيد بر اينكه دولت هاى اين كشورها به لحاظ مالى وابسته به مردم نيستند و بنابراين در برنامه هاى خود نيازى به مردم نمى بينند، چنين نتيجه گرفت: «در اين كشورها حكومت ها به راحتى به مردم امتياز مى دهند و در نهايت اين امتيازها را به نفع حيات خويش مصادره مى كنند و در واقع سيستم يارانه اى غيرهدفمند هزينه اى است كه حاكمان براى باقى ماندن در حيات سياسى خويش مى پردازند.» نيلى با بيان اين مقدمه ساختار سياسى كشورهاى استفاده كننده از رانت نفت را ساختارى دموكراتيك ناميد و سپس ديگر نشانه هاى ساختار سياسى اين گونه كشورها را برشمرد: «وجه ديگر حكومت اين كشورها امنيتى است، يعنى دولت ها از قدرت سركوب بيشترى برخوردار هستند و ديگر اينكه در اين كشورها تمايل قوى درباره گريز از مدرنيزاسيون و صنعتى شدن وجود دارد كه باعث مى شود قشر متوسط در اين كشورها ايجاد نشود.»
عدم شكل گيرى قشر متوسط در جامعه به اين دليل كه راه ايجاد نهادهاى اجتماعى مستقل از دولت را مى بندد از ديد اين تحليلگر مسائل اقتصادى _ سياسى از نتايج مهم سكون حركت گذار به دموكراسى در اين كشورها عنوان شد: «در اين كشورها انجمن ها و نهادهاى مردمى با دولت اشتراك منافع دارند و باعث مى شود كه جامعه نتواند سازوكار شكل گيرى نهادهاى اجتماعى را تمرين كند و در نهايت پايه هاى شكل گيرى تخريب در اين كشورها عقيم مى ماند.»
به اين ترتيب اين استاد دانشگاه سخن خود را با بيان اين جملات به پايان رساند: «جامعه بايد دگرگونى هايى را در گذر زمان تمرين كند، دموكراسى آخرين حلقه مدرن شدن يك كشور است. جامعه بايد به حدى از بلوغ اجتماعى رسيده باشد كه در حوزه سياسى دولت دموكرات تشكيل شود و البته پيشتر از آن بايد در عرصه اقتصادى گروه هايى شكل گيرند كه مستقل از حكومت منبع درآمد باشند. بنابراين اشتباه است كه تصور شود فارغ از اينها مى توان دموكراسى را محقق كرد.»
• خانيكى از رسانه ها و دموكراسى سخن گفت
در سمينار گذار به دموكراسى، هادى خانيكى مشاور فرهنگى رئيس جمهور با موضوع «رسانه ها و دموكراسى» به گفت وگو با دانشجويان پرداخت. او اين روزها، اگرچه به همراه دوستان و همفكرانش به فعاليت هاى انتخاباتى و تبليغاتى در ستاد انتخاباتى مصطفى معين مشغول است اما ترجيح داده بود تا روز گذشته را به ميان دانشجويان بيايد. خانيكى محور سخنرانى خود را بر اين اصل قرار داد كه شاخص يك جامعه دموكرات «دسترسى مردم به اطلاعاتى است كه در اختيار حكومت ها قرار دارد.» و اينگونه سخن آغاز كرد: «اساساً دموكراسى يك پديده است و مهمترين تحول در ميل به سمت دموكراسى تغييرى است كه در نگرش هاى جامعه به وجود مى آيد.» خانيكى در ادامه نقش رسانه ها در پيوند نهادهاى دموكراتيك در جامعه را برشمرد: «اولين امكانى كه براى رسانه ها وجود دارد آموزش مردم است و دوم اينكه افراد جامعه را در فضاى اطلاعاتى قرار دهند.»خانيكى سپس به بررسى نقش رسانه ها در روند دموكراسى در ايران پرداخت: «علت پررنگ بودن عملكرد رسانه ها، نقش ضعيف جامعه مدنى در كشور است به طورى كه ضعف جامعه مدنى، رسانه ها را در كشور ما به نقش هاى مجازى كشانده است و وظيفه نهادهاى مدنى به رسانه ها محول شده است.»او سپس در ادامه سخنى را گفت كه چندى پيشتر فريدمن روزنامه نگار آمريكايى نيز در يكى از مقالات خود به آن اشاره كرده بود: «انقلاب مشروطه، انقلاب تلگراف بود و انقلاب اسلامى، انقلاب رسانه هاى كوچك. جنبش دوم خرداد، جنبش مطبوعات ناميده شد و امروز هم فضاى مجازى و وبلاگ نويسى نقشى متفاوت از ساير كشورها در ايران ايفا مى كند.»خانيكى سخنان خود در اين سمينار را با بيان اين نتيجه به پايان رساند كه: «اگر مى خواهيم گذر دموكراتيك در كشور ببينيم بايد پيوندى را ميان حوزه رسانه ها و حوزه نهاد هاى مدنى و غير دولتى برقرار كنيم، اين يعنى توزيع حوزه قدرت و حاصل همه آنها چيزى نيست جز استفاده از حق آزادى اطلاعات.»
• كديور از دموكراسى روحانيت سخن گفت
«روحانيت در گذار به دموكراسى» عنوانى بود كه براى سخنرانى محسن كديور اعلام شده بود. به اين ترتيب محسن كديور با بيان اينكه نيامده ام تا مشكل روحانيت با دموكراسى را حل كنم بلكه آمده ام تا مشكل دموكراسى با روحانيت را حل كنم تاكيد كرد: «من مشخصاً در مورد روحانيت شيعه در ايران صحبت مى كنم آن هم در صد سال اخير كه جامعه ايرانى با دموكراسى آشنا شد.» كديور سپس روحانيون در طول صد سال گذشته را نسبت به نقشى كه در پيشبرد دموكراسى داشته اند به سه دسته تقسيم كرد: «جريانى كه نقش مثبت ايفا كرد، جريانى كه نقش منفى آفريد و جريانى كه تماماً نقشى خنثى را عهده دار شد.» به اعتقاد اين پژوهشگر دينى اكثريت روحانيون در روند دموكراسى نقش خنثى ايفا كرده اند و نه اصلاح طلب و نه به تعبير امروز بنيادگرا بوده اند.
كديور سپس با تقسيم نقش آفرينى روحانيت به دو دوره انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامى و انقلاب اسلامى تاكنون بيان داشت: «در مرحله اول يعنى دوران مشروطه روحانيون مدافع دموكراسى در متن قرار داشتند و منتقدان دموكراسى در حاشيه به مخالفت مى پرداختند، اما در دوران بعد متن و حاشيه جابه جا شد و مخالفان پيشبرد دموكراسى در متن قرار گرفتند و مدافعان دموكراسى را به حاشيه راندند. به اين ترتيب جريان مثبت و تاثير گذار سابق به جريان منتقد و اپوزيسيون تبديل شد.»محسن كديور در ادامه سخنان خود با بيان اينكه روحانيون مدافع دموكراسى در دوران مشروطه در حوزه عمومى قائل به حكومت جمهورى و بر حق بودن مردم بودند گفت: «در شكل گيرى انقلاب هر دو گرايش پوپوليستى و دموكراتيك نقش داشتند اما به مرور توده گرايى بر صفت دموكراتيك غلبه مى يابد.» كديور به رسميت شناختن افكار عمومى توسط روحانيت را دليلى بر برخوردارى از تفكرى دموكرات ندانست و در مورد شرايط امروزى جامعه تاكيد كرد: «ميزان راى ملت بود در آن زمان كه روحانيت با اكثريت مردم هم سو بود. دموكراسى زمانى محقق مى شود كه حاضر شويم نظر مخالف را بپذيريم و براى حفظ عقيده خود به زور متوسل نشويم.» اينچنين بود كه كديور گفت: «روحانيتى مى تواند از دموكراسى بگويد كه برابرى در حوزه عمومى را پذيرفته باشد. البته اگرچه برابرى در مقابل قانون مطرح است، اما من مى گويم برابرى در قانون سنگ اول است زيرا دموكراسى با برابرى حقوقى آغاز مى شود.» با اين حال كديور اين نكته را متذكر شد كه جريان اول برابرى حقوقى را برنمى تابد: «اين جريان قائل به اين است كه خط قرمز هايى داريم كه بايد حفظ شود.» محسن كديور در پايان سخنرانى در سمينار گذار به دموكراسى با اين انتقاد كه سياست در فقه ترسيم مى شود، اما فقه امرى حقوقى نيست كه بتوان به وسيله آن سياست و كشور را اداره كرد، چنين نتيجه گرفت: «فقيه در حوزه سياسى حق ويژه اى ندارد اما يك مغالطه بسيار جدى در اين حوزه اتفاق افتاده است. قانون اساسى ايران مطابق دموكراتيك ترين برداشت از قرائت رسمى دين نوشته شده است.» به اين ترتيب اين روحانى اصلاح طلب سخنان خود در باب نقش روحانيون در پيشبرد دموكراسى را اينچنين به پايان رساند: «روحانيت رسمى قدرت خود را در دولت مى يابد و روحانيت منتقد اقتدار خود را در جامعه مدنى به دست مى آورد. با توجه به اينكه دين در ايران عنصر بسيار مهمى در تغييرات سياسى و اجتماعى است، طبيعى است كه روحانيت چه به عنوان مانع و چه به عنوان پيش برنده در گذار به دموكراسى در ايران بيشترين نقش را ايفا كرده است.»
•••
اولين روز سمينار «گذار به دموكراسى» در حالى پايان يافت كه جمعى از اساتيد دانشگاهى و روشنفكران ايرانى در فضاى ملتهب انتخابات رياست جمهورى تحليل هاى خود در خصوص گذار به دموكراسى را به دانشجويان ارائه دادند و امروز نيز دانشجويان ميزبان اساتيد ديگرى همچون اباذرى، احمد صدرى و مصطفى ملكيان خواهند بود تا پرونده «گذار به دموكراسى» را از زوايايى ديگر بررسى كرده باشند.
در روز هايى كه سياستمداران ايرانى در تدارك چينش جديدى براى دولت و حكومت هستند، دانشجويان در دانشگاه تهران فارغ از سياست، نشستى را ترتيب دادند تا ملزومات گام برداشتن به سمت دموكراسى در آينده سياسى كشور را يادآورى كرده باشند. هم چنان كه فرهاد خسروخاور نيز در اين نشست به دانشجويان گفت: «حركت اصلاحات در جامعه و اصلاحات فرهنگى بسيار موثرتر و تاثير گذارتر از حركت اصلاح طلبان در حكومت است.»