چهارشنبه 28 اردیبهشت 1384

دادگاه كيفري استان تهران زني را كه روز دوشنبه به اتهام قتل مرد جواني محاكمه شده بود به سنگسار محكوم كرد، اقبال

به گزارش خبرنگار ما، صبح ديروز پنج قاضي شعبه 71 دادگاه كيفري استان فاطمه را به اتهام مباشرت در قتل عمدي و رابطه نامشروع به قصاص و رجم محكوم كرد. اصغر همسر اين زن نيز به اتهام معاونت در قتل عمدي و جنايت بر ميت به تحمل 16 سال زندان محكوم شد. حكم صادره براي تأييد به ديوان عالي كشور فرستاده شد.
بنابراين گزارش، فاطمه درخصوص نحوه ارتكاب جنايت به قاضي دادگاه گفت: يك روز عصر مي خواستم به خانه‌مان بروم داخل كوچه دو پسر برايم مزاحمت ايجاد كردند. محمود كه شاهد اين اتفاق بود، جلوي آنها را گرفت و بعد از چند روز به طريقي كه اصلاً نمي‌دانم تلفن خانه‌مان را به دست آورد و به من زنگ زد. وي با تماس تلفني از من خواست تا بناي رابطه نامشروع را با او بگذارم. در اين مدت او به خانه ما رفت و آمد داشت.
روز حادثه ساعت 5/7 صبح بود كه محمود وارد خانه‌ام شد، همسرم پشت در مخفي شده بود. محمود به محض ورود با من شروع به دعوا كرد كه اين چند روز كجا رفته بودم؟ من به او التماس كردم كه از خانه‌ام بيرون برود.
او هميشه با خود چاقويي حمل مي‌كرد تا در صورت هرگونه مقاومت‌، مرا تهديد كند. آن روز هم از او خواستم تا از زندگي‌ام بيرون برود اما او دائماً ‌به من مي‌گفت دوستم دارد و حاضر نيست چنين كاري كند.
قاضي عزيز محمدي از او پرسيد همسرت چه موقع متوجه اين رابطه شد؟
او گفت: سه روز قبل از حادثه وقتي محمود به خانه‌ام آمد به من گفت بايد لباس‌هايت را جمع كني و با هم فرار كنيم. اما من همسر، بچه‌ها و زندگي‌ام را دوست داشتم. همان روز موضوع را به همسرم گفتم سپس يك چاقو و كمربند برايش آوردم تا هر كاري مي‌خواهد با من بكند اما او گفت من يك هفته داخل خانه مي‌مانم تا اين كه هر روزي كه او آمد، پسر جوان را با حرف از خانه بيرون كني.
وي در ادامه گفت: روز حادثه بعد از چند دقيقه كه از ورود محمود به خانه‌ام گذشت، ناگهان اصغر (همسرم) از در بيرون آمد و با هم درگير شدند محمود چاقو داشت و اصغر يك چوب، همسرم اول با چوب دو ضربه به دستش وارد كرد. در آن لحظه من با پايم به دست محمود زدم و چاقو از دستش افتاد. سپس از پشت سر او را گرفتم محمود به زمين افتاد فاطمه در حالي كه صحنه حادثه را براي مدير دفتر شعبه 71 بازسازي مي‌كرد گفت: در آن موقع طناب آبي رنگي را ديدم كه كنار اتاق افتاده بود، آن را برداشتم و دور گردن محمود پيچاندم، سپس محكم فشار دادم اصغر هم پاهايش را چسبيده بود.
نمي‌دانستم چه كار مي‌كنم ناگهان ديدم محمود سياه شده است. طناب را رها كردم، اما ديگر او مرده بود.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

بعد از چند ساعت همسرم كارتن تلويزيون را آورد و جسدش را در حالي كه ملافه پيچ بود داخل كارتن گذاشتيم. سپس اصغر (همسرم) با كرايه كردن چرخ دستي آهنگري، جسد را به كنار ريل راه‌آهن برد و در آن جا آن را به آتش كشيديم. ما اصلاً قصد كشتن او را نداشتيم، فقط مي‌خواستيم وقتي محمود بي‌حال شد دست و پايش را ببنديم و تحويل مقامات انتظامي دهيم.

دنبالک: http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/22799

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'دادگاه كيفري استان تهران زني را كه روز دوشنبه به اتهام قتل مرد جواني محاكمه شده بود به سنگسار محكوم كرد، اقبال' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016