اكبر گنجى روزنامه نگار دگرانديش كه اكنون پنج سال است كه در حبس به سر ميبرد، براى يك هفته اجازه مرخصى يافت و شب يكشنبه ۲۹ مه از جمله به منظور درمان از زندان مرخص شد. در حال حاضر فعاليتهاى گوناگونى در جهت آزادى كامل وى در جريان است. صداى آلمان اين فرصت را يافت كه گفتگويى با ايشان انجام دهد از جمله درباره تصميش به پايان اعتصاب غذا، اعتصاب غذايى كه در بعد از ظهر روز دوشنبه ۳۰ مه شكسته شد.
مصاحبهگر: كيواندخت قهارى
دويچه وله: آقاى اكبر گنجى، شما با چه شرطى اعتصاب غدايتان را شكستيد؟ آيا شرايط شما را پذيرفتند كه به مرخصى آمديد؟
اكبر گنجى: بله، آخرين مذاكراتى كه شب پيش در زندان صورت گرفت و بسيار طولانى هم بود، – اين مذاكرات تقريبا تا ساعت دوازده شب ادامه داشت – در نهايت منجر به اين شد كه مسئولين زندان خودشان من را در ساعت دوازده و ربع با ماشين زندان بيرون آوردند و حدود ساعت دوازده و نيم شب در منزل بودم. تقريبا اين گونه بود كه احساس كردم، كه تقريبا شرايط ما پذيرفته شده است، ضمن اينكه اعتصاب غذاى من امروز تا بعدازظهر ادامه داشت. يعنى يازده روز اعتصاب غذا كردم. امروز در جلسهاى كه در آن خبرنگاران هم حضور داشتند، اعتصاب غذاى خود را جلوى خبرنگاران شكستم.
دويچه وله: نگفتيد كه با چه شرطى اعتصاب غذا را شكستيد.
اكبر گنجى: از اول اعتصاب غذاى من دو علت داشت: علت اول اين بود كه بازداشت خود را از آغاز غيرقانونى و غيرعادلانه مىدانم. پنج سال و دو ماه حبس من غيرقانونى و غيرعادلانه بود. مسئله دوم اين بود كه اجراى همين حكم غيرعادلانه و غيرقانونى به صورتى تبعيضآميز بود. يعنى حداقل سه تبعيض در مورد من اعمال مىشد: تبعيض اول مربوط به تلفن بود. تمام زندانيان همه روزه از تلفن استفاده مىكنند. من مدت پنجاه و هفت ماه است كه اجازه استفاده از تلفن را ندارم. اين نكته اول. نكته دوم اين است كه به كليه زندانيان مرخصى تعلق مىگيرد، مرخصيهاى بسيار زياد. اما من در طول پنج سال و دو ماه زندان كلا از ۶۵ روز مرخصى استفاده كردهام و در اين مورد هم باز تبعيض وجود دارد. نكته سوم در رابطه با بيمارى من بود، كه به تاييد بسيارى از پزشكان متخصص در طى دو سه سال اخير رسيده است. من در زندان بيماريهاى مختلفى پيدا كردم. با اينكه خود دكترها، متخصصين زندان هم نوشتهاند كه من بايد جهت معالجه به بيرون از زندان اعزام شوم، اين امكان از من طى سالهاى گذشته دريغ داشته شد. مجموعه اين نكاتى كه خدمتتان عرض كردم، باعث شد كه من دست به اعتصاب غذا بزنم. يازده روز تمام اين اعتصاب غذا طول كشيد. در طول يازده روز گذشته تنها در روز چهارشنبه پيش، كه با من مذاكره كردند و قول مساعد دادند و قرار شد كه من اعتصاب را بشكنم، يك ليوان آب سوپ خوردم. پس از آن، كه ديدم بدقولى شد، اعتصاب را ادامه دادم. امروز پس از يازده روز اعتصاب غذاى خود را با يك ليوان آب سوپ، ديگر تمام كردم.
دويچه وله: آقاى گنجى، فكر مىكنيد سرانجام پروندهتان چه خواهد شد؟
اكبر گنجى: به هر حال طى اين سالها ديدهايد كه رفتار آن طرف چگونه بوده است، همين رفتارى كه تا كنون انجام داده است. به هر حال آنها تاكنون نشان دادهاند كه تابع عقلانيت به معناى كامل كلمه نيستند و عقلانيت به معنايى كه ماكس وبر مىگويد هدف و هزينه را در نظر گيريد وجود ندارد. آنها به رفتارهايى دست مىزنند كه هيچ فايدهاى برايشان نداشته، بلكه همواره برايشان ضرر داشته است. اگر شما به همين پنج سال و دو ماه زندان من نگاه كنيد، اينها كلا برايشان ضرر دارد. نوشتههاى قبل از زندان من موجود است. نوشتههاى زندان من نيز موجود است. اين نوشتهها را با هم مقايسه كنيد. هر كسى مىتواند مقايسه كند. ببينيد آيا زندان باعث شد كه من از عقايد خود دست بكشم يا باعث شد كه من در آرا و افكار خود راديكالتر شوم. ضمن اينكه من معتقدم كه آرايى كه من در زندان دارم و بيان شده، مستدل است و مىتوانم از آن با استدلال دفاع كنم. اما به هر حال زندان براى اينها فايده نداشته است. اعتقاد و نظر شخصى من اين است كه كليه زندانيان سياسى، مطبوعاتى، روزنامهنگاران، وبلاگنويسان و دانشجويان بايد فورا و بدون هيچ قيد و شرطى از زندان آزاد شوند. اگر اين كار نشود، خودشان ضرر خواهند كرد. به هر حال اميدوارم كه سر عقل بيايند و اين كار را بكنند. اگر هم نكنند، من در مورد خودم به آقايان گفتهام كه به هر حال كوتاه نخواهم آمد و اگر اين اقدام بشود دست به اعتصاب غذا خواهم زد و تا پاى مرگ هم مىايستم.
دويچه وله: آقاى گنجى، مىدانيد كه در خارج از كشور هم حركتهاى بسيار براى پشتيبانى از شما انجام مىگيرد. چه پيامى داريد براى امضاكنندگان فراخوانها، درخواستنامهها و سازمانهاى حقوق بشر؟
اكبر گنجى: كار ديگرى جز ابراز تشكر از كليه افراد، گروهها، نهادهاى مدنى مستقل داخلى و بينالمللى از من برنميايد. معتقدم كه امروز همه آزاديخواهان دنيا از دموكراتهاى ايران، از جمهوريخواهان ايران دفاع مىكنند و ما هم جز تشكر از آنان كار ديگرى نمىتوانيم بكنيم. من بسيار از همه آنان تشكر مىكنم.
دويچه وله: آقاى اكبر گنجى، از شما براى اينكه دعوت ما را به مصاحبه پذيرفتيد بسيار سپاسگزارم.