در باره نامه های دردمندانه سه به "گروگان" گرفته شده ملی ـ مذهبی
آقای هدی صابر یکی از سه زندانی که بی هیچ جرم و گناهی دو سال است در پنجه گماشتگان بدکاران وبد نامان شیفته قدرت گرفتار آمده است، در شکواییه تازه خودبه "شورای امنیت ملی"، به درستی خود و دو هم پرونده اش آقایان تقی رحمانی و رضا علیجانی را "گرونگان های" آشكار توسط "طيفي" در حکومت اسلامی می داند "كه خود را صاحب " اراده برتر " تلقي ميكند" !
این سه زندانی بی گناه باندهای مافیایی در ایران، هر یک با انتشاردردنامه هایی، باز هم به روشنی نشان داده اند که چه آشفته بازار، بی عدالتی و بی قانونی در دستگاه های قضایی و امور زندان ها ی "ام القرای اسلام" بر قرار است! و به چه سادگی در این آشفته بازار برای هر کس که بخواهند پرونده سازی نموده، بی کمترین توجهی به همین قانون اسلامی و پر از اشکال کنونی، و با تکیه بر دستهایی پنهان، هر گونه که بخواهند با آنها رفتار نموده و اعتراض و فریاد های آنها و خانواده هایشان نیز به جایی نمی رسد. امروز خوشبختانه در سایه پایداری ها و شرافتمندیهای چنین گروگان هایی و با تحمل همه نامردمی ها وسختی ها از سوی این گروگانهای مافیا های قدرت در حکومت اسلامی، پایداری و مبارزه دیگر قشرهای اجتماعی و پشتیبانی آنها از این گروگان ها و افشا گری های دلیرانه این گروگان ها از درون سیاهچال های حکومت ، افشاگری های کسانی از درون خود رژیم که به ماهیت حقیقی این قلدران پی برده و از ادامه همکاری با آنها خود داری نموده و به مردم پیوسته و آگاهی های خود از "پشت پرده ها" را تا آنجا که توانسته اند به شیوه های گوناگون به گوش مردم و جهانیان رسانده اند، و به یاری محکومیت بالاترین مقام های حکومتی به دست داشتن در آدمکشی در دادگاهایی در دیگر کشورها و... این دست های پنهان وآلوده آشکار شده است و مردم به روشنی می دانند که نقش علی خامنه ای، هاشمی رفسنجانی( که اکنون به هر دست آویزی می آویزد تا که شاید بتواند چهره خود را دیگر کرده، مردم را فریب داده و یک بار دیگر در انتخاباتی قلابی به کرسی ریاست جمهوری تکیه زند)، جنتی و کسانی چون او چیست. شگفت آور این است که این گروگان ها و خانواده های بی گناه و بی پناه آنها از افراد باورمند به اسلام و پاک و درستکار هستند! شگفت آورتر این است که اگر این سه گروگان آمادگی نشان می دادند و می پذیرفتند که تن به آلودگی های ننگین و باند بازی ها حکومتی در بهره مندی از مال و مقام بدهند، وجدان و شرف حود را بفروشند، به دروغ و دو رویی الوده شوند، به منافع مردم خیانت کرده و در پایمال کردن حقوق شهروندی و حق مسلم زندگی فردی و اجتماعی شهروندان با آنها شریک شوند، هم اکنون نه تنها در زندان و گروگان نبودند که خود در رأس و در پست و مقام هایی نان و آب دار بوده، زندگی پر تجمل، دسته و گروه وابسته به خود و چندین و چند گارد شخصی داشتند!
سردمداران "جمهوری" اسلامی تا کنون به خوبی نشان داده اند که اگر حس نمایند که کوچکترین خطری از سوی کسانی که آلودگی ها و فساد رایج امروزی در میان آنها را نمی پذیرند، نمی خواهند و تن نمی دهند که در لباس پر از نیرنگ و فریب آنها نمایان شوند و بر عکس در راه آگاه کردن مردم از ماهیت حقیقی "جمهوری" اسلامی و در راه کسب آزادی و حق انسانی خود و دیگران تلاش می کنند و مورد استقبال مردم نیز قرار می گیرند و موجودیت شان را تهدید می کنند، به هیچ شکلی آنها را تحمل نمی کنند و به شیوه های بسیار غیر اخلاقی و ضد انسانی، که دیگر در این رژیم بسیار رایج شده است، دام و پرونده ای برایشان فراهم می کنند. برای این رژیم کمترین تفاوتی ندارد که این بیگناهان خود باورمند به اسلام هستند. باز هم شگفت آور است که همه تلاش های این گروگان ها و خانواده های دردمند آنها در دادخواهی از"دولت اصلاح طلب" و شخص اقای خاتمی که در سخنرانی هایش در نشست ها و کنفرانس ها، به ویژه در کشورهای دیگر، با آب وتابی تمام از "گفتگوی تمدن ها"، " حقوق و کرامت انسانی" و "شفافیت و قانون مداری" سخن می گوید، به جایی نرسیده است! آنها به رهبر نامنتخب، همه مسئولان در قوه قضاییه، مجلس و اکنون شورای امنیت ملی نیز روی آورده اند اما همچنان بی گناه و بلاتکلیف گروگان مانده اند چون"مصلحت نظام و اسلام عزیز" که همآن مصلحت رهبر قدر قدرت ساخته دولت پنهان و انبوه مفت خوران پیرامون اوست، چنین می خواهد!
رژیم اسلامی خود زمین گیر و زبون شده است.
این گروگان گیری ها نه تنها نشانه قدرت نیست که سستی و درماندگی است؛ نه تنها درد جانکاه حکومتیان را دوا نکرده است و نمی کندکه چهره زشتش را بیشتر نمایان ساخته است و بر دردسرها و رسوایی هایش بیشتر افزوده است. این آشفتگی ها، ندانم کاری ها، سر درگمی ها، زور گویی و ستم گری ها و رسوایی های پی در پی ناشی از همین زمین گیر و زبون شدن است. سرانجام دوران قلدری ها به پایان می رسد و روزگار، همچنان که شاهد هستیم، همیشه به سود آقایان نخواهد چرخید! مردم روزی این گروگان های سیاسی را با فشار خود به حکومت و یا با دست خود آزاد خواهند کرد. اما باز هم باید گفت و نوشت که در نوشتن دادخواهی ها، رو بسوی مردم و سازمان های پشتیبان حقوق بشر و افکار همگانی جهانیان بیاوریم که امروز بسیار جانب مردم ایران را دارد نه کسانی که به زور خود را به مردم تحمیل کرده اند، مشروعیتی ندارند و خود بانی همه گروگان گیری ها، گرفتاری ها و نابسامانی های مردم هستند.