پنجشنبه 23 تیر 1384

"خاتميان" حيات گنجی را نمی خواهند و اين بار "مطلقه ها" با طناب آن ها در چاه افتادند، بهزاد درستي

تصویرهای آزاد مرد ایران "اکبر گنجی" در زندان ، پس از 34 روز اعتصاب غذا ، قلب هر انسانی که خود را به بازی های مطلقه های ایران و ایدئولوژی های معوج "خاتمیان" نفروخته است ، آنچنان شکاف میدهد که اختیار اعمال خود را از دست میدهد .
اکبر گنجی یک فرد نیست، جریان خون و قلب ایران آزادست که او میدانست و میداند برای آن چه باید بخواهد و چه نباید بخواهد .

زمانی که اقدام به نوشتن مقاله ی " پیشنهادی برای رفع بحران خطرناک اکبر گنجی" شد که در آنجا ذکر شده بود :
"بحران" : ایجاد هر جریان بسته ای که گذشت زمان و حتی افزایش متعارف نیروهای طرفین کمکی به ایجاد ثبات قابل قبول درآن جریان نکرده و رفع مشکل نشود .
....
"البته در پایان قابل ذکرست که اگر بحران وضعیت اکبر گنجی در این شرایط ادامه یابد و اراده ای خارج از جریان بر آن اثر نکند ، قطعاٌ با تهدید حیات او میتواند بدین شکل خاتمه یابد که پس از ایجاد شرایط غیر قابل بازگشت بر سلامتی اکبر گنجی در واپسین لحظات او را در خانه ی خودش رها کنند"

تصور میرفت که "خاتمیان" بگذارند وضعیت اکبر گنجی به اینجا برسد که آنها بنا بر دلایل زیر از شهید شدن او نه تنها ناراضی نیستند بلکه خیلی هم راضی اند .
ولی از مطلقه ها در این چند سال دیده نشد ، خود را اینگونه درگیر خواست و نیت آنها نمایند که اگر تاریخ این 8 سال مرور شود آنها بشدت جلوی اصلاح طلبان حکومتی که خواسته ای جز سرفرازی مطلقه ها نداشتند بشدت ایستادند (که آنهم هیچ دلیلی ندارد به جز دستورات) و در برابر اینگونه شرایط از خود چشم پوشی نشان میدادند ( باور ندارید وضعیت محسن سازگارا را ببینید ) البته درست که وضعیت اکبر گنجی با همه فرق دارد و به همین دلیل هم عنوان میشود مطلقه ها با طناب خاتمیان در چاه افتادند.

متاسفانه در فضای سیاست امروز این قضیه خود را برعکس نشان میدهد که خاتمیان دوست دارند اکبر گنجی را نجات دهند ولی حکومت نمی خواهد .
ولی آنها کوچکترین فرصت را مانند نجات اکبر گنجی به همان ترتیب که ذکرش در مقاله آمد ، از دست داده و میدهند ، آنچنان در ذهن این ملت نقش خواهند بست که دیگر نخواهند توانست در زمان حیات این مملکت کوچکترین نمایشی از خود نشان دهند ، مگر برای ایران مرده مانند امروز عرض اندام کنند که برازنده ی تئوری ها و اندیشه ها و اعمالشان هست .

اگر برای اکبر گنجی اتفاق بدی بیفتد ، "خاتمیان" مطمئن باشند پاسخ خود را از فردای ایران که به او تعلق خواهد داشت به عنوان شریک جرم قتلش خواهند گرفت ،
در حالیکه امروز بر خلاف تصورشان که سعی دارند به اصلاحات مذهبی دست بزنند ولی دائم خود با ایدئولوژی معوجشان که اجازه ی حرکت صحیح به خودشان هم نمیدهد ، بر تنور خشونت مذهب به عناوین مختلف افزوده اند،

هیچ چیز بدتر از این نیست که گروهی جاده صاف کن مطلقه ها شوند ولی آنچه که مهم هست و آنها درست از شرایط زمان درک نکرده اند اینست که اینبار حتی بر خلاف جریان سیاست جهانی قرار دارند و اگر آنها گمان برده اند اصلاح کننده ی مذهب بر طبق زمانه همواره آنها خواهند بود که دوباره بروند حلقه ی فرهنگی برایمان درست کنند سخت در اشتباهند که مذهب سیاسی و بنوعی بنیاد گرایی و بنیان گرایی مذهبی امروز را که تاریخ مصرفش به اتمام رسیده است را بایستی مدیون اعمال آنها دانست ،
دقیقاٌ به همین علت نیز مطلقه های ایران که ربع قرنست در جهت تاریخ سیاسی جهان هستند( و تحت فرمان آن ) و اینک دیگر نیستند و تمام شده اند بنا بر دستور جبر سیاسی زمانه ، بر علیه خاتمیان که براحتی به عمر بی دغدغه ی قدرتمداران و سیاستبازان و حاکمین ایران افزوده و اضافه میکنند ، همواره کودتا کردند.

چرخ ایران در فردا که به اکبر گنجی تعلق دارد ، اول از همه از روی اعتبار و هویت آنها عبور خواهد کرد وگرنه بدترین اتفاقات سیاسی دوران اخیر مانند مرداد 32 ( که چپ به دو طریق به مصدق ضربه زد یکی با شعارهای باد هوایش چشمان نافذ او را کم سو کرد و دوم غرب وبخش مهمی از سیاست کشور را بر علیه مصدق متحد نمود) دوم دزدیدن جنبش ایران در سال 57 به توسط افکار پارادوکسیکال آنها وسوم باطل کردن حرکت نسل جدید در خرداد 76 که دیگر نیازی به بازگویی آن نیست و چون آنها براحتی بر احساسات این مردم احساساتی سوار میشوند اگر باشند باز هم این تاریخ نافرجام تکرار خواهد شد .

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

و خوشبختانه آینده نه به جهت جریان جهانی و نه به جهت جریان داخلی به آنها تعلق نخواهد داشت و درستست آنها امروز بهنودها و نوری زاده ها و ابراهیم نبوی ها و ... را در خود سحر کرده اند ولی بلندگو از دست دوست دارانشان نیز رفته رفته پایین خواهد افتاد
نگاهی دیگر بر مقاله ی رفع بحران اکبر گنجی بیندازیم:
"البته میتوان کسانی را هم امروز دید که حتی به اکبر گنجی خیلی وفادار نیستند منتظرند برای او اتفاقی بیفتد و برای بزرگتر کردن خود "پیراهن عثمان" در دست بگیرند"

این بار عقربها گمان کرده اند که نیش میزنند و میروند بر در مرده شور خانه گریه میکنند .

Copyright: gooya.com 2016