( يادداشت روز )
«گوته» شاعر بلندآوازه آلماني مي گفت؛ «از خردمندان و احمق ها نبايد نگران بود، چرا كه خردمندان در دشمني ورزيدن به مصلحت خود نيز مي انديشند و احمق ها، اگر در پي دشمني باشند، انديشه اي براي تحقق آن ندارند. بايد از نيمه عاقل ها و نيمه احمق ها نگران بود كه...»
هفته گذشته، «اتو شيلي» وزير كشور آلمان در مصاحبه با مجله اشپيگل انتخاب دكتر احمدي نژاد به رياست جمهوري اسلامي ايران را تقويت بنيادگرايي و گسترش تروريسم در منطقه دانسته و افق هاي بين المللي پيش روي را نگران كننده توصيف كرد. اظهارات اتوشيلي با واكنش وزارت خارجه كشورمان روبرو شد كه از وزير كشور بدنام آلمان و متهم به همكاري با گروه ماركسيستي تروريستي «بادرماينهوف» خواسته بود از حلقه صهيونيست ها خارج شده و به قواعد دموكراسي احترام بگذارد.
در پي رد و بدل اين اظهارات، روز شنبه يوشكا فيشر، وزير امور خارجه آلمان كه او نيز به همكاري با گروه تروريستي «بادرماينهوف» متهم است، با ارسال نامه محرمانه اي به سفارت جمهوري اسلامي ايران در آلمان، تأكيد كرد «با وجود اظهارات اتوشيلي، موضع برلين در قبال ايران تغييري نكرده است» و از اين طريق تلاش كرد مناقشات پديدآمده بين دو كشور را كاهش دهد.
اظهارات اتوشيلي و نامه محرمانه وزيرخارجه آلمان اين تلقي را پيش مي آورد كه انگار مخاطب سخن حكيمانه آن روز گوته دولتمردان امروز كشورش بوده اند و شاعر آلماني از نيمه عاقل و نيمه احمق بودن آنها گلايه داشته است... و در اين باره اشاره به چند نكته ضروري است؛
1- واكنش وزارت خارجه كشورمان در قبال اظهارات كينه توزانه اتوشيلي وزير كشور آلمان، اگرچه درخور تقدير است ولي كامل نيست و كمترين انتظار آن است كه دولت آلمان به طور رسمي و علني از دولت و مردم ايران عذرخواهي كند و نه با ارسال يك نامه محرمانه و به كارگيري جملات مبهم و دوپهلو. توضيح آن كه، وزير خارجه آلمان در نامه محرمانه خويش، اظهارات خصمانه وزير كشور دولت متبوع خود را نه فقط نفي نكرده و به خاطر آن از دولت و مردم ايران پوزش نخواسته، بلكه با تلويحي نزديك به تصريح از موضع اتوشيلي حمايت نيز كرده است. در نامه مورد اشاره -آنگونه كه در گزارش خبرگزاري ها منعكس گرديده- آمده است «با وجود اظهارات وزير كشور آلمان، موضع برلين در قبال ايران هيچ تغييري نكرده است»! مفهوم و ترجمه واقعي اين جمله در عرف و زبان ديپلماتيك آن است كه دولت آلمان علي رغم اعتقاد به همراهي ايران با تروريسم بين المللي و گسترش نقض حقوق بشر با روي كار آمدن احمدي نژاد، قصد همكاري با اين كشور را داشته و موضع قبلي خود نسبت به جمهوري اسلامي ايران را تغيير نداده است!... آيا نامه اخير يوشكا فيشر علاوه بر تاييد اظهارات خصمانه اتوشيلي، اهانت ديگري به جمهوري اسلامي ايران و بي احترامي به آراء ملت در انتخابات اخير نيست؟ اگر چنين است -كه هست- بدون كمترين ترديد و براي حفظ عزت و اقتدار نظام اسلامي بايد دولت آلمان را ادب كرد، چگونه؟!
2- «تنش زدايي» كه به حق و همواره دستور كار سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران بوده و هست، فرمول تعريف شده اي با دو بخش جدايي ناپذير است. بخش نخست آن، همزيستي مسالمت آميز با تمامي كشورهاست به جز دولت هايي مانند رژيم اشغالگر قدس كه به گواهي اسناد غيرقابل انكار، يك رژيم غيرقانوني است و به اعتقاد ما در جغرافياي سياسي جهان كشوري به نام اسرائيل وجود ندارد و برخي از كشورهاي متخاصم نظير آمريكا.
و اما، بخش دوم و جدايي ناپذير از سياست تنش زدايي تعريف خطوط قرمز نظام و مقابله به مثل با هر كشوري است كه اين خطوط قرمز را ناديده گرفته و از آنها عبور كند.
3- اظهارات وزير كشور آلمان و عذر بدتر از گناه وزير خارجه اين كشور، نقض آشكار حق حاكميت ملي جمهوري اسلامي ايران و اهانت به مردم شريف اين مرز و بوم است و حلقه اي جديد از سلسله دشمني ها و كينه توزي هاي آلمان عليه ايران اسلامي كه تجهيز صدام به سلاح هاي شيميايي از جمله آنهاست. بنابراين لازمه پاي بندي به سياست تنش زدايي، برخوردي پشيمان كننده با دولت آلمان است و كمترين كوتاهي، علاوه بر آن كه دولتمردان برلين را در ادامه حرمت شكني هاي خود گستاخ تر مي كند، موقعيت و اقتدار جمهوري اسلامي ايران را در هر دو سطح داخلي و بين المللي تنزل خواهد داد و اين گناهي نابخشودني است.
4- اگر برخورد خصمانه اخير دولت ايتاليا در ماجراي سفر انجام نشده رئيس مجلس شوراي اسلامي به آن كشور را بي پاسخ نمي گذاشتيم و در مقابل اهانت دولت بلژيك به ايشان در جريان سفر رئيس مجلس و هيئت همراه به بروكسل بي تفاوت نمي مانديم و يا توهم پراكني هاي كينه توزانه دولت اتريش عليه انتخابات اخير رياست جمهوري را پاسخي دندان شكن و پشيمان كننده مي داديم، به يقين دولت آلمان جرأت اينگونه اقدامات خصمانه را پيدا نمي كرد و قبل از برخورد اخير، هزينه اي كه بايد در مقابل آن متحمل شود را به خاطر مي آورد.
5- دو هفته قبل، خبرنگار روزنامه آمريكايي نيويورك تايمز از نگارنده درباره سياست خارجي دولت جديد سؤال كرد. پاسخ اين بود كه ديپلماسي خارجي دولت جديد نيز مانند دولت هاي گذشته همان سياست تنش زدايي است با اين تفاوت كه عنصر دوم اين سياست، يعني برخورد جدي با كشورهايي كه خطوط قرمز ما را ناديده بگيرند، پررنگ تر از گذشته خواهد بود و خبرنگار آمريكايي قبل از هرگونه توضيح نگارنده درباره چگونگي اين برخورد، به نفوذ جمهوري اسلامي ايران در ميان مسلمانان منطقه و درآمد سرشار نفت كه مي تواند در معادلات و مبادلات بين المللي نقش تعيين كننده داشته باشد، اشاره كرد و اين سؤال بي پاسخ را در ذهن پديد آورد كه چرا تاكنون از اين دو اهرم قدرتمند آنگونه كه بايد -و دشمن نيز با نگراني انتظار دارد- استفاده نكرده ايم؟ آيا محروم كردن دولت آلمان و برخي دولت هاي اروپايي ديگر از بازار 70 ميليوني كشورمان، نمي تواند آنها را ادب كرده و به تجديدنظر در برخورد خصمانه اين روزها با جمهوري اسلامي ايران وادار كند؟ و يا اشاره و چراغ سبز ما به ملت هاي مسلمان منطقه نمي تواند دولت هاي يادشده را از آنچه كرده اند و در پي ادامه آنند، پشيمان سازد؟ دولت هاي اروپايي نبايد قدرت و صلابت نظام اسلامي و نفوذ آن در ميان ساير ملت هاي مسلمان را دست كم بگيرند.