جمعه 7 مرداد 1384

همه باهم بکوشیم تا اکبر گنجی از "بیمارزندان" خلاص شود، ج. پاکنژاد

در تاریخ اسلام ، بدعت گذاران بسیاری بوده اند که تمامی آنها ادعای اسلام ناب و ولایت بر " بندگان خدا" را رسالت خود میدانستند ، بزرگترین ضربات ، به پیام واقعی اسلام که همانا صلح و دوستی و ولایت انسانها برهم بود نیز از جانب همین مدعیان واردشد که بنی امیه وبنی عباس شاخصترین آنها در صدر اسلام و"بنی مطلقه"( آقای خمینی و اسلافش) وطالبان واقمارش در حال حاضر از آن جماعتند.همواره دو دید و برداشت از اسلام در مقابل هم قرارگرفته اند که یکی مبلغ خشونت و النصر بالرعب و حرکت قسری و در نتیجه ستیز با کرامت انسان و دسته بندی انسانها بر اساس تبعیض و نهی حقوق ذاتی آنها و عوام خواندن و صغیر شمردنشان و دیگری یادآور حقوق و آزادی و برابری فطری انسانها بوده اند و هستند. این رویارویی از صدر اسلام تا به امروز که در ایران" بنی مطلقه" داعیه دار" اسلام ناب" است، جریان دارد. اما آنچه که امروز بر ایرانیان و ایران، توسط "بنی مطلقه" و تحت خلافت سیدعلی خامنه ای میگذرد، در تاریخ شیعه قطعا" بی سابقه است. کرامت ستیزی و حرمت شکنی هرگز به این گستردگی در تاریخ شیعه آنهم بنام تشیع وعدالت علی (ع) دیده نشده است:
1 – بنام حکومت اسلام و تحت لوای بنیان گذار"فرقه بنی مطلقه "حرمت شکنی مراجع و مرجع ستیزی با رفتار زشتی که با آیت الله شریعتمداری صورت گرفت آغاز وبا بد رفتاری با آیت الله منتظری دنبال شد و تا به امروز ادامه دارد.
2- با جعل و نقل احادیث که بنام ائمه انجام گرفته و میگیرد اعمالی توجیه و مجاز گشته اند که جز شکستن حرمت آن بزرگان نتیجه ای به بار نیاورده است.
3- با اینکه در اسلام صدمه به خود و دیگری حرام است ، با تشویق و اقدام به عملیات تروریستی در سراسرجهان ، نه تنها این حرمت شکسته شد بلکه خودکشی و دیگرکشی ارزش شد و دفتر ثبت نام عملیات استشهادی (نام جدید تروریست، ابداعی از سوی فرقه "بنی مطلقه") در مسجد ، خانه خدا، گشوده شد. اسلام و تشیع مترادف با ترور و تروریسم گشت . اینک که یک متهم به شرکت در چند ترور به ریاست حکومت منصوب شده است، برخی نگرانی ها در جهان پدید ﺁمده است. سخنان وزیرکشور آلمان واقدام یک نماینده مجلس اطریش برای گشوده شدن پرونده قتل رهبران کرد ، بنا بر این ، تعقیب احمدی نژاد و اقدام مجلس اروپائی و... بیانگر این نگرانی ها است . در واکنش به نگرانیها و اقدامها ، آقای شریعتمداری ، از گردانندگان شاخه تبلیغاتی سازمان ترور، جهت فشار به افکار عمومی و دول اروپایی ، هم زمان با درج آگهی استخدام تروریست انتهاری در نشریه مصباح یزدی، چاره را تهدید یافته و در روزنامه کیهان ، ارگان سازمان ترور، مینویسد :
آيا محروم كردن دولت آلمان و برخي دولت هاي اروپايي ديگر از بازار 70 ميليوني كشورمان، نمي تواند آنها را ادب كرده و به تجديدنظر در برخورد خصمانه اين روزها با جمهوري اسلامي ايران وادار كند؟ و يا اشاره و چراغ سبز ما به ملت هاي مسلمان منطقه نمي تواند دولت هاي يادشده را از آنچه كرده اند و در پي ادامه آنند، پشيمان سازد؟ دولت هاي اروپايي نبايد قدرت و صلابت نظام اسلامي و نفوذ آن در ميان ساير ملت هاي مسلمان را دست كم بگيرند.
اما آقای شریعتمداری خود خوب میداند که "نفوذ و صلابت نظام اسلامی" در میان سایر ملتهای مسلمان در چه حد است ونیز خوب میداند که دولتهای اروپایی که اکنون با موج تروریسم کور مواجهند چه برداشتی از این پیام خواهند کرد. با اینهمه ، با زبان وقلم خویش میگویند که تروریستند و از باب وقاحت نام آن را صلابت میگذارند وصدها میلیون مسلمان راکه مخالف خشونت و خود قربانی خشونت امثال بوش و بلر وبن لادن وخامنه ای اند در مشتی کوردل تاریک اندیش جیره خوار" بنی مطلقه" خلاصه میکنند و اگر کسی به این عمل آنها اعتراض کرد باید زندانی (مددجو!!) و شکنجه گردد آنهم توسط بازجوها وناقاضیان ذوب شده درولایت مطلقه. و...
4- شکستن حرمت مادر و زن و ناموس با اعدام زنان سالخورده و مادران باردار و تجاوز به دختران باکره در زندانها باتجویز وفتوای قاضیان از خدا بی خبر دین ستیزو فروش دختران و...
5- شکستن حرمت دانشگاه به بهانه انقلاب فرهنگی و تصفیه اساتید کاردان وجایگزین کردن آنها با اساتید بی سواد که جز زور در سر ندارند از قبیل بادامچیان و... و سپس ایلغار کوی دانشگاه و قتل و جنایت در حریم دانشگاه. به جنایت نیز اکتفا نکردند و ﺁن را بنام دخت پیامبر انجام داده وحرمت این بزرگ بانوی اسلام را نیز نگه نداشتند و...

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

6- شکستن حرمت حوزه علم و ادب و آزادیخواهی با زندانی کردن و قتل و شکنجه زنان و مردان حیطه سیاست و علم و ادب و... که قتلهای زنجیره ای از آن نمونه است.
7- شکستن حرمت قضا و قضاوت با خانه نشین کردن قضات شرافتمند و جایکزین کردن آنها با مشتی فاسد از خدا بی خبر که نتیجه قضاوتشان داغداری هزاران خانواده ایرانی است . کشتار زندانیان سیاسی دهه 60 یک نمونه جنایتهای این « قاضیان » است . اینک نوبت به قاضی مرتضوی رسیده است تا تحت لوای ولایت سید علی مطلقه به جان و مال و ناموس مردم تجاووز نماید.
8- شکستن حرمت محیط بیمارستان و حرفه پزشکی . نمونه اخیر آن ، تبدیل بیمارستان میلاد به زندان اکبر گنجی است .
حرمت شکنهای بسیاری دیگر در نظام "بنی مطلقه" هست که شمارش آنها در این مقال نمیگنجد. اما مهمترین و اساسی ترین حرمت شکنی ، شکستن حریم حرمت انسان و کرامت اوست که امروز در ایران از اندازه بیرون است .
امروز آنچه که بر آقای گنجی و دیگر زندانیان سیاسی که بعضا" ممکن است در اعتصاب غذا نیز باشند و بخاطر" آزادی بی حدی" که بر جو زندانها حاکم است کسی از آنها خبر ندارد میگذرد نمونه ای از حرمت شکنیهاست که دستگاه قضایی "بنی مطلقه" مجری آن است .سؤوال اینجاست که ملت تا کی میخواهد این حرمت شکنی ها را تحمل نماید . چه خفت و خواری از این بالاتر میشود یافت که انسانهایی برای دفاع از کرامت و حرمت مردم تا پای مرگ بایستند و جماعتی بی تفاوت به بهانه های واهی نظاره گر مرگ تدریجی آنها که مرگ کرامت و حرمت انسان است باشند . وای بر ما ، امروز دفاع از زندانیان سیاسی و یادآوری حقوقشان وظیفه تک تک ماست . اکبرگنجی خواسته یا ناخواسته فریاد این مظلومان گرفتار در بند ظلم "بنی مطلقه" است ، آقایان خاتمی، معین، کروبی، اصلاح طلبان ، آقایان علمای دین ، این فریاد را نمیشنوید؟درروز تولد دخت پیامبر، که روز زن نام گرفته است ، فریاد و ناله همسر و مادری را که خواهان ملاقات همسر دربندش است را نمیشنوید؟ شما اصلاح طلبان مدعی هستید 5 میلیون رای آورده اید شماآقای کروبی مدعی هستید ریاست جمهوری حق شما بوده است وبا تقلب از شما ربوده شده و در تدارک حزبی بر آمده اید که حقوق مردم را احقاق نماید ، اگر این همه شعار نبود و نیست چرا اقدامی جدی نمیکنید؟ اگر خود شما آقایان خاتمی،معین،کروبی،یزدی، سحابی، و... روزی را معین کنید و مردم را فرابخوانید وبه ملاقات گنجی بروید وهمگی باهم او را به خارج "بیمارزندان" هدایت کنید، چه از دست میدهید؟ از این میترسید که شریعتمداری شما را نیز بر بام بیمارستان ببیند؟ یا از این میترسید که ناقاضی مرتضوی شما رانیز بازداشت نماید. راستی زندانهای "بنی مطلقه " چقدر گنجایش دارد؟ اگر خدای ناکرده گنجی از دست برود ، آنانی که فریاد استمداد همسر اورا شنیده ولی ساکتند چه بهانه ای برای بی عملی خویش دارند. مردم ایران ،اهالی تهران همتی باید . اما شما نیروهای انتظامی که راه را بردعاکنندگان و ملاقات کنندگان گنجی میبندید از خود وفرزندانتان شرم کنید.سربازان ابن زیاد که راه را بر حسین(ع) بستند میگفتند ماموریم ومعذور ،شما چطور؟ در خدمت ظلمه بودن عین ظلم است .
[email protected]

دنبالک:

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'همه باهم بکوشیم تا اکبر گنجی از "بیمارزندان" خلاص شود، ج. پاکنژاد' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016