هرچقدر عرصه حیات بر حکوت اسلامی تنگتر میشود چه به لحاظ ناتوانی در پاسخگوئی به نیازهای مبرم دمکراتیک لذاسرکوب آزادی خواهان ومردم افزایش می یابد. در این اثنا فشارها و تهدیدات جهان غرب بر گلوی نظام حاکم افزون میگیرد.فقر وفلاکت در وطن ما ایران بیداد می کند.حکومت بعداز برگزاری انتخابات دروغین ریاست جمهوری خود را بیشتر به مخمسه تقسیم قدرت کشانده است.(( از قدیم گفته اند ، بار کج به مقصد نمی رسد!)) متعاقبا قانونمند است که در شرایط فعلی نیروهای مخالف رژیم خود را متحد سازند، ولی این اتحاد هنوز صورت نگرفته است؟ چرا که نیروهای اپوزیسون در آغا ز پرژوه اتحاد بسر میبرند و متدولوژی متحد شد ن حول یک خواسته فوری و هدفمند ومعین را بکار نبسته اند. اتحادورزی ما ایرانیان بسیار آهسته صورت میگیرد و اگرهم جامه عمل به خود بگیرد بسیار برق آسا واحسا سا تی وبدون اندیشه وبرنامه شکل می بندد. سئوال بر انگیز است چرا ملت ما همواره همچون یتیمان بی سرپرست به د نبا ل یک پدر ویا راهبریا نا جی سرگردان و در انتظارنند؟((شاید ظهور مهدی عجج برای رهائی ملت ومیهن به اپوزیسون هم سرایت نموده است)) در دوره معاصر به چند نمونه آن می توانیم اشاره نمائیم! اولی سردار سپه درپی یک رکود ملی وآنارشیست سیا سی و اجتماعی توانست خود رابه اریکه قدرت برساند و دومی خمینی مرتجع دردوره اخیربه علت عدم وجود سیا سیون آزموده وخلاء سیاسی خود را بعنوان ولی نعمت بلا منازع بر ملت نازل نماید .درهر د و مورد ذکر شده فوق هر د و آنها در بدو اوجگیری خویش تعریفی از علت رکود ملی را مطرح نمودند که دقیقا گره وخلاء سیاسی کوتاه مدت اجتماعی رابدرستی شناخته بودند. با این توصیفات آنها توانستند خود را به عنوان منادی و حلال مشکلات جامعه متولی نمایند. برای آنان تعریف منافع ملی همواره سیال بود و می توانستند بنا برشرایط موجود وصلاحدید خویش آنرا تغیردهند.هنوز جامعه سیاسی در معمای کودتای 1299 در حیرت است ودر همین راستا هنوز دربه قدرت رسیدن خمینی گیج ومبهوت مانده است .نیروهای سیاسی خود خمینی را به قدرت رساندند ، اما سپس اورا دزد انقلاب نامیدند.پس از آنکه شاه سرنگون شد ،خیلی از سیاسیون با حسرت به قدرت رسید ن خمینی رامی نگریستند. بعد از آن شروع کردند به سر ناسازگاری تا شاید رهبری را از دست او خارج نمایند ، اما بسیار دیر شده بود ! هیچگاه بعد از انقلاب مشروطیت یک تعریف واحد از منافع ملی نداشته ایم.هم اکنون به مختصا ت برخی تعاریف می پردازم !
1- از نظر محمد رضا پهلوی تعریف منافع ملی درصورت رسیدن به دروازه تمدن بدست می آمد وصلح منطقه زیر نظراو اداره میشد هرکس خلاف آنرا ابراز میداشت مجبور به تحمل مشقات فراوان میشد. در حالی که شاه خود را امین مردم می دانست اما در اواخر عمرش بیماری خود را با ملتش در میان نگذاشت . اگرآن کار را کرده بود مطمئنا قائله انقلاب اسلامی به رهبری خمینی به وقوع نمی پیوست.چرا که هرگز ملتی علیه یک انسان بیمار در حال فوت به خیابانها نمی آید.خمینی بیماریش را با مردم در میان گذاشت ، حتا مخالفینش برای تند رستی اش دعا کردند!
2- دکترمصدق منافع ملی را درصورت اجرای ملی شدن نفت و برقراری موازنه منفی می دانست.
3- خمینی مرتجع منافع ملی میهن ما را در قا لب امت اسلامی که تمام کشورهای اسلامی را شامل می شد که در ضدیت با امریکاو اسرائیل شکل می گرفت تبلیغ می نمود.
4- حزب توده منافع ملی رادرپیوند تنگا تنگ با اتحاد شوروی و تئوری راه رشد غیرسرمایه داری تبیین می نمود.
5- سازمان مجاهدین خلق منافع ملی را در صورت رسیدن برادرمسعود رجوی به قدرت تعریف می نماید که شعار محوری آنان ایران رجوی ، رجوی ایران بیا ن آن نظر می باشد. اما تعریف منافع ملی بعنوان سئوال کلیدی وکدام یک از نیروهای سیاسی میتوانند در حال حاضرآنرا پیش ببرند هنوز روشن نشده است. مادام که پاسخ این مهم از طرف نیروهای سیاسی داده نشود و پیرو آن آماج وسمت گیری مبارزات ما تعین نمیگردد. در همین راستا در انتخاب رهبری عاجز خواهیم ماند ؛ چون رهبری سخنگوی منافع ملی به حساب می آید. در سایه تعریف چه می خواهیم وچه چیزی را نمی خواهیم می تواند رهبری آتی انتخاب وتعین گردد !
اینک ما در آغاز فصل جدیدی قرار گرفته ایم، فصلی عاری از پیچیدگی های سابق جهانی ودرعین حال برخوردار از
ظرافت های خشن عصر کنونی ، به قول احمد شاملو(( نه در رفتن حرکت بود، نه درماندن سکون ))
گاهی اوقات اد بیا ت حما سی گذ شتگان ما تصمیم گیری عصر فعلی ما را بسیاراخلاقی ورستم گونه می سازد. وقتی آدمی به یاد آن شعر می افتد که می گوید(( پدر کشته را کی بود آشتی)) از ایجاد وفاق ملی نا امید میشود. ولی پراکند گی تا کی ؟ بعضی ها فعلا جنبش سرنگونی رامناسب نمی دانند ، چون چشم انداز عراق را پیش بینی می نمایند. تا کنون رژیم از این تئوری سود فراوانی برده است .در حالی که جنبش اجتماعی سرنگونی غیر قابل کنترل می باشد. مهم این است که جنبش اجتماعی فقط برای سرنگون کردن رژیم به میدان نخواهد آمد ، بلکه برای پی ریزی ایران نوین بر پایه های دمکراتیک وشالوده های قوانین حقوق بشر پیش خواهد رفت. همانگونه که رژِیم با امت همیشه در صحنه ساختار جامعه را با سرکوب فاشیستی اسلامی نموده است ؛ نیازبه جنبش دمکراتیک نوینی برای دمکراتیزه کرده جامعه احساس می شود! هر سا ل که با روز 22 بهمن مصادف می شویم نیروهای سیاسی که علیه رژیم سابق مبارزه کرده اند واینک علیه حکومت اسلامی مبارزه میکنند برای مردم از زمان شاه سخن میگویند به 70 درصد ملتی که آن دوره را ندیده اند به سیا ق رژیم کنونی به حکومت قبلی د شنام میدهند. آنان مردم رابه وحشت می اندازند که چه گذ شته بدی داشتیم! آنان طوری آن دوره را جلوه می دهند تا وحشت را به مردم القاء نمایند که عذاب کنونی تازگی ندارد در دوره سا بق هم وضع بهتر از حالا نبوده است ! این در حالی است که آنها تمام حقیقت را به مردم نمی گویند، در ادامه نوشته هایشان می گویند افسوس که انقلاب را جاعلان دزدیدن و اگر آنها رهبری را بد ست می گرفتند، انقلاب پیروز میشد ( ( این در حا لی است که 90 درصد گروههای سیاسی به طور شفاهی اذعان میدارند که اگر رهبری به دست آنها می افتاد در وطن ما فاجعه ببارمی آمد )) جامعه 36 میلیونی قبل از انقلاب بهشت نبود اما جهنم هم نبود. شاه مستبدبود اما زمانه اش برای اکثریت مردم ما قابل زندگی بود. در جریا ن انقلاب عقب مانده ترین اقشار جامعه به قدرت رسیدند. هما ن تهید ستا نی که مورد علاقه ما بودند و در حسرت قدرت گیری آنها نشسته بودیم. بعد ها آنها ما را سرکوب کردند وخود طبقه ثروتمند کنونی را بوجود آوردند.همچون نیروهای بناپارت که از طبقات پائین جامعه بودند.
1- دردوران قبل از حکومت اسلامی زندگی برای فعالین سیاسی و بخشی از هنرمندان ورزشکاران مشکل بود.ولی بعد از انقلاب اسلامی به دستور خمینی مرتجع قلمها راشکستند وکشتار با فتوای مذهبی آغاز شد و همچنان ادامه دارد.
2- زنان که نیمی از جامعه را تشکیل می دهند ازآزاد یهای نسبی برخوردار بودند ؛مشکلات وسرکوبهای فعلی وجود نداشت. هم اکنون زنان لااقل همان حقوق قبل از انقلاب را خواستار میباشند
3- ایرانیان در تبعید و پناهجو بسیار ناچیز بودند درآنزمان با تهیه پاسپورت سفر بدون روادید به تمام دنیا با احترام ممکن بود ولی اینک با ما همچون مجرمین رفتار مینمایند.شاه با حماقت فرعون گونه مبارزان ملی ومیهن پرست را مجبوربه دریافت پاسپورت وخروج از میهن می نمود ، در حالی که رژیم فعلی همه ناراضیان را تشویق باز گشت به کشور می نماید تا سعاد ت طلبی باعث سکوت آنها گردد.
4- استفاده صلح آمیز انرژی اتمی بدون تهدیدخارجی می توانست به بهره برداری برسد.
5- خرد جمعی مردم میگوید که نسل گذشته در قبل از انقلاب اسلامی بهتر زندگی میکرد در عین حال بعضی ازمدیران
حکومت سا بق هم از حکومت شاه انتقاد های داشتند ولی به علت استبداد حاکم شهامت ابرازآن را نداشتد.هم اکنون آنها میتوانند درساختمان ایران آزاد ودمکراتیک شرکت فعال داشته باشند.
6- کمونیستها بعد از چندین دهه مبارزه تجربیات فراوانی در عرصه های گوناگون سیاسی، علمی؛ هنری؛اقتصادی کسب کرده اند.آنها با نگرش دیگری عدالت اجتماعی را خواستارند. عصر اراده گرائی سپری شده است. آنان در آینده میهن نقش به سزائی می توانند داشته باشند .
7- نیروهائی درحاکمیت به امید خدمت به مردم تا کنون در قدرت یادر جبهه اصلاحات شرکت داشته اند ولی اگر متقاعد شوند که شانسی برای آن برنامه ها وجود ندارد همواره باید مقدشان را برای کنار زدن رژیم پاس بداریم .
8- لغو حکم اعدام بعد ازسرنگونی حکومت اسلامی از اولین اقدامات قضائی می تواند باشد.
9- شعار محوری مبارزات کنونی از آنجائی که هنوز مرحله دمکراتیک بسر می بریم، میتواند اینگونه تنظیم شود برای سرنگونی رژیم اتحاد عمل و برای تعین حکومت آینده افتراق فکری! و مراجعه به صندوق انتخا بات زیر نظر هئیت های بین المللی به شکل برگزاری رفراندم ملی !
10- دکترمحمد مصدق که از او به عنوان رهبر ملی نام میبریم یک شاهزاده قاجار بود که در جریان رای گیری مجلس
شورای ملی در سال1303 خورشیدی که هنوز رهبران مشروطییت حضور داشتند به نفع بقای سلطنت پوسیده قاجار تلاش نمود که دراقلیت ناچیزی قرار گرفت و مدتها منزوی شد ولی بعدها با بد ست گرفتن رهبری نهضت ملی شدن نفت به یک قهرمان ملی و جا ودانه تبدیل شد.میدان مبارزه را برای همه باز بگذاریم! ایران سرای همه مبارزان راه آزای است.
11- قبل از آنکه خارجیها ما را در شهرهای تبعیدمان دور یک میز جمع کنند بهتر است خود آغازگر این اجتماع شویم .
12- نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری سرنوشت رژیم را ورق زده است با تمام قوا درتحریم انتخاباتی که رژیم در فکر راه اندازی است بکوشیم .میانه بازان سیاسی در راهند ،آنان را در افکار عمومی افشا سازیم .
13- مملکتی را که در سا ل 1357 بی مهری کردیم ومسیر تکامل آنرا منحرف ساختیم دو باره باید به مسیر تاریخی اش هدایت نمائیم و در صدد سرفرازی آن باشیم با اشراف سیاسی برموانع کوچک فائق آئیم و به فکرآینده فرزندان خود باشیم آنان به یک وطن آباد و آزاد و قانونمند با امنیت همراه عدالت اجتماعی چشم دوخته اند.
14- تهدیدات نظامی بیگانگان را محکوم در عوض حمایت آنانرا در عرصه سیاسی میتوانیم خواستار شویم.
15- شرایط جهانی همچون سا ل 1357 نیست که در سا یه اتحاد همگانی باز هم سر مردم کلاه گشاد برود به مردم باور داشته باشیم مردم در عرض 27 سا ل تجربیات فراوانی اندوخته اند. اگر با آنان صداقت وصمیمیت وصراحت داشته باشیم چون آنها از رژیم بیزار شده اند به سوی اپوزوسیون می آیند.آنها با اعما ل فرقه ائی همچون گذشته دیگر خشنود نیستند
16- ازهم اکنون در عرصه حقوق ملی باید برنامه های شفافی داشته باشیم وآنرا حتا به عنوان حقوق شهروندی کلیه آحاد ملت در چهارچوب ایران وحفظ تمامیت ارضی اما به شکل فدرال پیش ببریم.
17- سال گذشته توسط 8 نفر فراخوانی برای برگذاری رفرا ندوم ملی جهت تغیر نظام درایران ارائه شده است که 4 نفر آنان در سرنگونی شاه شرکت داشته اند اما با همه این رضا پهلوی وداریوش همایون هم آنرا امضا کرده اند که این نشا نه از بلوغ سیاسی ایشا ن می با شد این روند به تناوب در میا ن فعالان سیاسی دیده میشود که جای خرسندی ملت در زنجیراست.
18- در عرض این 26 سا ل ایرانیا ن درسرتاسر جهان به کسب دانش علوم سیاسی دست یافته اند که در تاریخ بی نظیر میباشد بهرگیری از آن برای ساختمان آتی جا معه ضروی می با شد.
19- کارگران نیازمند حزب خود میباشند این آرزو بدست خود آنان و بدون دخالت و قیومیت دیگران می تواند صورت گیرد و در کنار آنها کشاورزان با همگامی، خود را سا زما ن دهند. جامعه دمکراتیک محتاج نهاد های مردمی خودانگیخته میباشد.از دیرباز در ایران دونهاد همواره برای خود تشکیلاتی داشته است . اولی روحانیون ودومی بازریان ! کماکان این دو نهاد بزرگترین وپر نقش ترین نهاد در عرصه سیاسی بوده اند.در صورت شکل گیری سندیکاها واحزاب کارگری وهنرمندان و نویسند گان و معلمان و دکتران وپرستاران ووکلای قضائی ، میدان تصمیم گیری واثر گذاری از حوزه روحانیون و بازار خارج خواهد شد.این دونهاد همواره از پا گیری دیگر اقشار در واهمه بسر برده اند ولذا به سرکوب دیگر اقشار وطبقات پرداخته اند.
20- مطبوعا ت ورسانه های گروهی به عنوان رکن چهارم قانون اساسی آینده و به منزله آئینه تمام نما ی مملکت می با شند .
21 – مادامیکه تشکیلات سراسری مخالفین حکومت بوجود نیاید ،رژیم هرگونه اختلاف داخلی خود را با مانور های گوناگون می تواند پیش ببرد ، بدون آنکه احساس خطر سرنگونی را به خود راه دهد. به امید د ست یا بی وفا ق ملی و راهیابی ملت ایران برای آزادی ودمکراسی !