یکشنبه 29 آبان 1384

مصاحبه محمدرضا خاتمي: براي ما مهم است كه دولت بتواند شعارهاي خود را محقق كند، ايلنا

-در پرونده هسته‌‏اي نبايد كاري كرد كه درهاي گفت‌وگو بسته شود
-آيا تهديدكنندگان به افشاگري حاضرند همه پرونده‌ها روي ميز باز شود؟


تهران- خبرگزاري كار ايران

دبيركل جبهه مشاركت ايران اسلامي، مواضع اين حزب را در مورد مسائل داخلي و خارجي كشور در دو ماه گذشته اعلام كرد.


به گزارش "ايلنا"، متن مصاحبه سيدمحمدرضا خاتمي، درپي مي‌‏آيد:
1- تا فرا رسيدن اجلاس شوراي حكام آژانس بين‌المللي انرژي اتمي چند روزي بيشتر نمانده است، همان طور كه مي‌دانيد بنابر قطعنامه‌اي كه در اجلاس قبل در مورد ايران به تصويب رسيد، ارجاع پرونده ايران به شوراي امنيت نيازي به مصوبه شوراي حكام ندارد و همين امر موضوع را حساس‌تر مي‌كند، با توجه به اينكه موضع حزب مشاركت تاكنون در جهت تلاش براي عدم ارجاع پرونده بود، جنابعالي روندي كه دولت جديد مي‌پيمايد را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟ آيا حزب پيشنهاد خاصي براي خروج از روند فعلي دارد؟ برخي حضور آمريكا در جريان مذاكرات را مطرح كرده‌اند، نظر شما چيست؟
- موضوع پرونده ايران موضوع پيچيده‌اي است كه راه‌حل ساده‌اي براي آن وجود ندارد و همين مسأله سبب مي‌شود تا طرفين در تصميم‌گيري خيلي عجله نكنند. به خصوص كه حوادثي مانند دخالت قدرت‌هاي بزرگ در عراق نتايج دلخواه را نداشته است، يعني همه طرف‌هاي ماجرا ضرر كرده‌اند. بر اين اساس ما مي‌گوييم مهمترين راه حل اين مشكل تداوم گفت‌وگوها و مذاكرات است و نبايد كاري كرد كه همه درهاي گفت‌وگو بسته شود. متأسفانه اقداماتي كه در اين چند ماهه صورت گرفته، درست برخلاف اين سياست بوده است. موضوع مهم اين است كه بدانيم با اوج‌‏گيري تنش حتماً ما ضرر مي‌كنيم. رفتن پرونده به شوراي امنيت سازمان ملل نمونه خيلي خوبي از اين اوج‌‏گيري است. رفتن پرونده به شوراي امنيت سبب مي‌شود اولاً يك موضوع حداكثر چندجانبه به مسأله‌اي همه‌‏جانبه و بين‌المللي تبديل شود. در اين صورت يارگيري‌هاي جهاني به صورتي است كه حتماً ما ضرر مي‌كنيم.
دوم اينكه ما با پاي خودمان داريم به جايي مي‌رويم كه تصميم‌گيري‌هاي آنجا اولاً با محوريت آمريكا و تنها آمريكا صورت مي‌گيرد، ثانياً اين تصميم‌ها هر چند، تصميم آمريكاست ولي به لحاظ حقوقي الزام‌‏آور خواهد بود و پرواضح است كه اين تصميم‌ها به نفع ما نخواهد بود.
ضمن اينكه اگر به شوراي امنيت برويم، بسياري از پرونده‌هاي ديگر گشوده خواهد شد زيرا ايران به عنوان يك تهديد براي امنيت جهاني شناخته شده است كه پرونده آن حتماً بايد در شوراي امنيت بررسي شود و در شرايط توازن قواي امروز در سطح بين‌المللي همه مي‌دانيم كه بسياري از مشكلات ديگر بروز خواهد كرد.
اين فلسفه سياست جبهه مشاركت مبني بر تلاش بر نرفتن به شوراي امنيت است. از نظر ما معيار گفت‌وگو بين ايران و كشورهاي بزرگ بايد براساس گفت‌وگوهاي پاريس باشد و بعد بتوان با يك كار نسبتاً طولاني مدت در سايه آرامش و اعتمادسازي حق ملي ايران در دانش هسته‌اي را ايفا كرد اما تمام مسائل انرژي هسته‌اي ايران و به عبارت بهتر سياست خارجي كشور را مجزا از سياست‌هاي داخلي به پيش برد و حل كرد. اصولاً دولتي كه به مناسبات دموكراتيك در داخل كشور خود اعتقاد نداشته باشد، نمي‌‌تواند انتظار داشته باشد در خاج از كشور منصفانه با او رفتار كنند. دولتي كه در روابط داخلي خود با مردم و سياسيون و روشنفكران و مناسبات، زور را مي‌خواهد حاكم كند طبعاً بايد پذيراي فشار و زور حاكم بر جهان هم باشد. به همين دليل ما تصور مي‌كنيم اصولاً حكومتي كه برپايه مناسبات دموكراتيك در داخل كشور بر روي كار نيامده باشد و نمي‌خواهد از تمام توان داخلي استفاده كند اصلاً قادر به حل مشكلات و معضلات خارجي هم نيست و همين جا ما نگران مي‌شويم كه چون از داخل رانده و از خارج مانده شوند، خداي ناكرده منافع ملي در سازش‌هاي پشت پرده فدا شود.
2- جريان حاكم در هفته‌هاي گذشته تلاش كرده يك موجي تبليغاتي در مورد مفاسد اقتصادي راه بيندازد. اگرچه در اين زمينه رياست قوه قضائيه با اتخاذ موضعي اصولي، آن را تا حد زيادي خنثي كرد ولي تبليغات رسانه‌اي آنها در ابعاد وسيعي وجود دارد. ارزيابي شما از تمسك به اين موج‌هاي تبليغاتي چيست؟
مسأله مفاسد اقتصادي واقعيتي است كه وجود دارد ولي در كشور ما همواره در جهت تسويه حساب‌هاي سياسي مورد بهره‌برداري قرار گرفته است. نكته ديگر اينكه هيچ‌گاه آنها كه بر طبل مبارزه با مفاسد اقتصادي كوبيده‌اند، نخواسته‌اند ريشه‌‌يابي كنند كه چرا اين مفاسد از بين نمي‌رود و به قول خود آنها رشد هم مي‌يابد. اما آنچه اخيراً اتفاق مي‌افتد خيلي جالب است. رييس دولتي كه ظاهراً همه كاره هست و همه امكانات در اختيار اوست، به جاي آنكه از مجاري قانوني مثل سازمان‌هاي نظارتي و قوه قضائيه اقدام كند، تهديد به افشاگري مي‌كند، يعني كاري كه مدت‌هاست حتي اپوزيسيون دور از اقدامات هم انجام نمي‌‌دهد و نكته آخر اينكه آيا حاضرند همه پرونده‌ها روي ميز باز شود؟ يا اگر بعضي پرونده‌ها باز شود، جرم مسلم محسوب خواهد شد؟
3- در هفته گذشته اخباري مبني بر احضار برخي روزنامه‌نگاران به نهادهاي امنيتي منتشر شد، با توجه به اينكه اصولاً رسانه‌هاي باقيمانده، تحت فشارهاي پيدا و پنهان، امكان آگاهي بخشي لازم را از دست داده‌اند، به نظر شما اين نوع احضارها چه هدفي را دنبال مي‌كند؟
در روند انتخابات به خصوص در دور دوم اصلاح‌طلبان به درستي هشدار دادند كه عواقب انتخابات چه خواهد شد. الان همان مسائل يكي بعد از ديگري صورت عملي به خود مي‌گيرد. احضار روزنامه‌نگاران بدين نحو در تاريخ پس از انقلاب سابقه ندارد و نشان‌دهنده بيدار شدن اژدهاي خفته‌اي است كه در زمان دولت اصلاحات يك سر آن و فقط يك سر آن درون وزارت اطلاعات زده شد. به نظر مي‌رسد سياست "نصر بالرعب" دوباره سرلوحه اقدامات قرار گرفته است. اينها ترجيح مي‌دهند در جامعه سكوت حاكم شود، هم نياز به بگير و ببند نداشته باشند و حتماً بعد هم آمار خواهند داد مثلاً در دوره اصلاحات چند ده نشريه بسته شد، چند ده روزنامه‌نگار و خبرنگار به زندان افتادند اما در حكومت آنها حتي يك روزنامه هم بسته نشد يا روزنامه‌نگاري به زندان نيفتاد بلكه خودشان با كمال ميل و خشنودي اين حرفه را رها كردند.
4- آقاي كروبي در هفته گذشته با انتشار نامه‌اي، مواضع خود را پيرامون انتخابات خبرگان بيان كردند، موضع جنابعالي در قبال آن نامه چيست؟ چرا مشاركت تاكنون درباره انتخابات خبرگان ساكت بوده است؟ آيا شما قصد مشاركت در انتخابات خبرگان را نداريد؟
اقدام جناب آقاي كروبي اقدامي پسنديده و درخور تقدير بود. در حقيقت جمع‌بندي مطالب مختلفي بود كه در سال‌هاي گذشته از زبان و قلم افراد زيادي جاري شده بود و ما اميدواريم به زودي شاهد اقدامات عملي حضرت ايشان، مجمع روحانيون مبارز، علما و بزرگان حوزه‌ها در اين مورد باشيم. در مورد مواضع مشاركت در انتخابات خبرگان، همان گونه كه مي‌دانيد ما با تأسيس دفتر دائمي انتخابات درصدد هستيم با مقوله انتخابات از موضعي كاملاً كارشناسانه و عملگرايانه برخورد كنيم يعني نتيجه در آن مهمترين مسأله‌اي است كه دنبال خواهيم كرد. به همين جهت هنوز ضروري نمي‌دانيم در مورد يك انتخابات خاص مثل خبرگان يا شوراها كه هر دو سال آينده برگزار مي‌شوند، وارد ميدان عمل شويم اما به عنوان يك حزب با احزاب و گروه‌ها كه بايد نقش اصلي را در خبرگان داشته باشند، ارتباط بسيار خوبي داريم.
5- نحوه تغيير مديران توسط دولت جديد، عادي نيست، به طوري كه ظرف يك روز همه مديران عامل بانك‌ها يا سفراي درگير در پرونده هسته‌اي را تغيير مي‌دهند و تمام مديران ادارات در مركز و استان‌ها را تغيير مي‌دهند و آنها را با افرادي كه بيشتر سابقه نظامي- امنيتي و يا قضايي دارند، جايگزين مي‌كنند. به نظر شما اين تغييرات چه پيامي در ذهن جامعه القاء مي‌كند؟
از دولت جديد اين اقدام بعيد نيست. از حاميان اين دولت كه در دولت قبلي در مورد تغيير مديران عالي آن قدر هياهو كردند، خيلي تعجب است كه امروز در برابر تغييرات تا پايين‌ترين سطوح مهر سكوت بر لب نهاده‌اند اما اين تغييرات يك پيام مهم دارد و آن اينكه كشور نيازمند علم و تجربه براي اداره خود نيست بلكه تنها و تنها بايد وابسته به يك عقيده و سليقه خاص آن هم از نوع افراطي‌ترين شكل آن بود تا بتوان مسؤوليت گرفت. البته همين جا اشاره كنم اين حق دولت است كه نزديك‌ترين افراد از نظر فكري و حتي خويشاوندان سببي و نسبي خود را (كه تعداد آنها روز به‌روز افزون‌‌تر مي‌شود) روي كار بياورند. آنچه براي ما مهم است كه اين دولت بتواند شعارهاي خود را محقق كند و بنابراين بايد با دست باز اين كار را بكند كه خوشبختانه تا حالا كمترين مانعي بر سر راه او وجود نداشته است.
6- شنيده شد طرحي در دولت در دست پيگيري است كه ساعات كاري كارمندان زن را كم كند، چنين طرح‌هايي آيا هدف حذف مشاركت زنان در عرصه‌هاي اجتماعي را تعقيب نمي‌كند؟ مشاركت كه داعيه‌دار احقاق حقوق زنان است در راستاي دفاع از حقوق زنان در دوران حاكميت يكپارچه آيا تدابيري انديشيده است؟
اصولاً در حكومت جديد آن گونه كه از شعارهاي آنها برمي‌آيد زنان، جوانان، اقليت‌هاي قومي و مذهبي، اپوزيسيون سياسي طبقات متوسط به بالا، روشنفكران و طبقات و اقشار اجتماعي نظير آنها جايگاهي نخواهند داشت. گمان مي‌كنند طبقات محروم جامعه را با شعارهاي آن‌‏چناني به خود جذب مي‌كنند و ديگر نيازي به تصميم‌‌سازان و طراحان نظري و عملي اقتصادي و اجتماعي نخواهند داشت. اين تفكر هم برخاسته از بينش خاصي از مذهب است كه پس از انقلاب همواره مهجور بوده است و امروزه دارد قدرت پيدا مي‌كند. كساني كه همه حق را نزد خود مي‌دانند و هر ايده غير از فكر خود را باطل و كفر تلقي مي‌كنند كه بايد نابود شود ولي چون نمي‌توانند، حداقل بايد منزوي شود.
7- در سند سوم كنگره هشتم اعلام داشته‌ايد كه "ائتلاف" در دستور كار حزب مشاركت قرار گرفته است، بايد و نبايد اين ائتلاف‌ها چيست؟ با توجه به واقعيت صحنه سياسي كشور آيا تصور مي‌كنيد عملاً اين نوع ائتلاف‌ها تا چه حد امكان‌پذير است؟ و چه مقدماتي براي امكان‌پذيري بيشتر آن بايد مورد بحث و اجرا قرار گيرد؟
موضوع ائتلاف همواره مدنظر حزب بوده است اما ائتلافي دموكراتيك و با در نظر گرفتن تمايلات حاميان اصلاحات. الان هم ما اين روش را دنبال مي‌كنيم البته با توجه بيشتر زيرا از اين پس با حاكميت يكپارچه‌اي روبه‌رو هستيم كه به راحتي مي‌تواند همه نتايج انتخابات را عوض كند چون ناظر و مجري و هم يكي شده‌اند. بنابراين ائتلاف بايد در سرلوحه عمل سياسي حزب قرار گيرد. به همين جهت ائتلاف از موضوعات اصلي مورد بحث در دفتر سياسي حزب است. اصل ما ائتلاف ديناميك و سيال است يعني لزوماً در همه موضوعات ما يك جبهه مؤتلف نخواهيم داشت، بسته به شرايط و موضوع ائتلاف ما مي‌توانيم وارد ائتلاف‌هاي مختلف شويم. مثلاً الان تنها حزب اصلاح‌طلب كه هم در جبهه دوم خرداد، هم در جبهه دموكراسي‌خواهي فعال است، ما هستيم. به هر حال ما در حال تدوين مباني نظري و عملي انواع ائتلاف‌هايي هستيم كه بالقوه مي‌توانيم وارد آنها شويم.
8- هم‌اكنون بسياري از اصلاح‌طلبان درون حاكميت از كارهاي رسمي خود فارغ و وارد متن جامعه شده‌اند، برنامه اجرايي حزب مشاركت براي جذب و به كارگيري آنها چيست؟ چقدر براي كادرسازي فكر كرده‌ايد؟
به نظرم كار خوبي در حزب صورت گرفته است. اولاً ما ظرفيت عملي خوب را تا حد خوبي زياد كرده‌ايم كه در حقيقت كار براي همه پيدا شود. ثانياً به اين نتيجه رسيده‌ايم كه بايد روي مباني نظري اداره كشور، تحزب و اصولاً عمل سياسي بيشتر كار كنيم و اين هم سبب شده است تا باز فضاي بيشتري براي متفكرين فعال سياسي در حزب باز شود. ثالثاً برنامه اصلي حزب يعني گسترش تشكيلات ما را بر آن داشته است تا هم اركان پشتيباني حزب مثل كميته‌ها و شاخه‌ها را در كانون توجه قرار دهيم و هم با برنامه‌‌هاي عمومي بتوانيم رابطه حزب را با خارج از خود تقويت كنيم. مجموعه اين اقدامات ان‌شاءالله سبب خواهد شد تا حضور نيروهاي علاقه‌مند و فعال زيادتر شود و كادرهاي زيادتري آموزش ببينند و تجربه بيندوزند تا انشاءالله ما در آينده شاهد به دست‌گيري كار توسط افراد تازه نفسي باشيم كه تجربه گذشته را همراه خود دارند.

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

9- با اقداماتي كه دولت جديد در دست اجرا دارد، رشد تورم و ناهنجاري‌هاي ناشي از آن واقعيتي محتوم خواهد بود، فارغ از اينكه رشد تورم با شعارهاي اقتصادي زمان انتخابات در تناقض است، چنين وضعيتي همزمان با فشارهاي بين‌المللي، اوضاع را ناامن‌تر مي‌نماياند، به نوعي كه از يك سو از سرمايه‌گذاري‌ها كاسته و از سوي ديگر زمينه فرار سرمايه‌ها را تشديد كرده است، شما چشم‌انداز اين روند را چگونه مي‌بينيد، آيا هيچ امكاني براي همگرايي شعارهاي سياسي با شعارهاي اقتصادي مطرح شده است، در عالم واقعيت امكان ظهور دارد؟
اي كاش به روزنامه‌ها و رسانه‌ها اجازه داده مي‌شد گوشه‌هايي از واقعيت موجود اقتصادي كشور را بيان كنند (نه اينكه به آنها پيغام بدهند كه فقط بايد از دولت تعريف كنند). امروز در سايه دستاوردهاي اقتصادي دوران اصلاحات، عمق فاجعه براي عموم مردم مشخص نيست. اما پرواضح است تداوم اين سياست‌ها باعث فقيرتر شدن مردم و بالطبع رشد ناهنجاري‌هاي اجتماعي و اقتصادي خواهد شد. البته حاكميت يكپارچه به خصوص با توجه به نقش رسانه فراگيري مثل صدا و سيما با تبليغات پرحجم تا مدتي اوضاع را به گونه‌اي ديگر جلوه خواهند كرد اما به هرحال تبليغات كه نان سر سفره مردم نخواهد شد. به نظر ما تنها تداوم سياست‌هاي دوران اصلاحات كه مجموعه‌اي به هم تنيده از سياست‌هاي اقتصادي، اجتماعي، خارجي و سياسي بود، مي‌تواند در درازمدت كشور را به پيشرفت رهنمون كند. اين بدان معنا نيست كه آن برنامه‌ها هيچ عيبي نداشتند، نه امروز ضعف بخش‌هايي از آن برنامه‌ها و به خصوص ضعف اجرايي آنها مشخص شدن است ولي دولت جديد به جاي آنكه به اين مسأله توجه كند با صرافت عجيبي مي‌خواهد همه دستاوردها و تجربيات گذشته و مهمتر از آن همه نيروهاي كارآمد و كارشناس كشور را به كنار بگذارد و بديهي و طبيعي است كه اين روند به زودي خود اين مسؤولان را با مشكلات بسيار بزرگي روبه‌رو خواهد كرد. ما به عنوان يك حزب كه داراي تجربيات خوبي در هشت سال گذشته هستيم و به خصوص برخوردار از نيروهايي هستيم كه خود در ميدان عملي بوده‌اند، تلاش خواهيم كرد تا با توجه به شرايط جديد و نيازهاي كشور يك برنامه منسجمي را در آينده ارائه كنيم و در طول اين مدت هم با نقد عادلانه سياست‌هاي جاري فرصت بازانديشي در سياست‌ها به مسؤولين جديد بدهيم.
10- بخشي از "سياست‌ورزي" كه راهبرد حزب مشاركت است معطوف به اقناع افكار عمومي است ولي حاكميت يكپارچه هم‌اكنون ارتباط حزب شما را با مخاطبانتان به شدت محدود ساخته است براي خروج از اين وضعيت چه تدابيري انديشيده‌ايد؟ زماني گفتيد براي استفاده از ماهواره طرح‌هايي داريد، اين طرح‌ها چه شد؟
خوشبختانه علي‌رغم اينكه در زمان حاضر فشار بر حزب همچنان ادامه دارد، ما توانسته‌ايم با راهكارهاي موجود و صرف وقت بيشتر ارتباط بهتري با مخاطبان خود نسبت به گذشته برقرار كنيم. ما معتقد هستيم گسترش حزب بيشترين كمك را به ما مي‌كند تا اين ضعف را برطرف سازيم. هم‌اكنون در حزب افراد و كميته‌هاي خاصي در مورد استفاده از امكانات جديد از جمله ماهواره كار مي‌كنند و براي تك‌تك موانع فراواني كه فراروي ما در استفاده از اينها هست، راهكارهايي پيشنهاد مي‌كنند. همين جا بايد اشاره كنم يك مانع بسيار مهم جلوي ما مشكلات و كمبودهاي مالي است كه اميدواريم با همت اعضاي حزب و هواداران بتوانيم بر آن غلبه كنيم.

Copyright: gooya.com 2016