خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: تاريخ
به دنبال پيروزي انقلاب اسلامي و قطع دست استكبار جهاني و منافع آنها در ايران، توطئهها و فتنههاي شياطين عليه ايران روز به روز گسترش يافت. در چنين شرايطي امام خميني در پنجم آذر 1358، فرمان تشكيل بسيج را صادر كردند و فرمودند: "مملكتي كه 20 ميليون جوان دارد، بايد بيست ميليون ارتش داشته باشد."
هنوز يك سال از صدور فرمان امام(ره) نگذشته بود كه رژيم بعث عراق با هدف براندازي نظام نوپاي اسلامي و با حمايت استكبار جهاني، عليه ايران دست به حمله همهجانبه زد. در چنين شرايطي بود كه جوانان سلحشور، به اشاره امام(ره) به صورت خودجوش و تحت تشكلهاي بسيجي به جبههها شتافتند و در طول هشت سال دفاع مقدس، با تقديم خون خود، نهال نوپاي انقلاب اسلامي را آبياري كردند و حماسهها و رشادتهاي بيسابقهاي آفريدند. اينگونه بود كه بسيج در تاريخ انقلاب اسلامي نه به عنوان يك نهاد نظامي صرف، بلكه به عنوان يك مكتب فرهنگي و ارزشي و كلمه طيبهاي كه در بين همه اقشار ملت ايران ريشه دوانيده است، مطرح ميشود.
***
صبح يك روز كاري، محسن رضايي، فرمانده سپاه در هشت سال دفاع، پذيراي خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران بود تا دغدغهها و حرفهاي خود را در خصوص بسيج بيان كند. او ميگويد: «بسيج محصول تفكر سياسي – اجتماعي امام بود. رفتار و عملكرد امام نشان ميدهد كه ايشان معتقد بود انقلاب و اداره حکومت بايد مردمي شود وگرنه موفق نخواهد شد. مردمي كردن اداره امور کشور متاثر از نظريه اجتماعي امام بود كه خود در عمل از آن تبعيت مي کردند و در بياناتشان هم بر نقش مردم به صورت حقيقي كلمه تاكيد داشتند. نهادهاي انقلاب معلول يك تفكرند و معمولا غير دولتي بودند مثل بسيج، جهاد سازندگي و كميته انقلاب اسلامي. البته بعد از رحلت امام اين نهادها اول دولتي شدند و بعد بسياري از آنها در ادارات سنتي ادغام شدند. تا زماني كه امام بود، نگاه سياستمداران به اين نهادها نگاه مردمي و غير دولتي بود. امام به اين تجربه رسيده بود كه وقتي انقلاب، تشكيلاتي ميشود فقط نخبگان ميتوانند وارد اين عرصه شوند و تودههاي مردم از ورود به صحنه انقلاب محروم خواهند شد.»
وي ادامه ميدهد: «بسيج محصول تفكر اجتماعي حضرت امام(ره) بود و بسيج هم كه در دهه اول انقلاب شكل گرفت يك نهاد مردمي بود، ولي مدتي است که بسيج يک مسير دولتي و حکومتي پيدا كرده و الان هم به سمت دولتي شدن پيش ميرود. و اگر اين سير را ادامه دهد طي ده سال آينده به يك نهاد كاملا دولتي تبديل خواهد شد.»
رضايي پس از بيان اين دغدغه ذهني، راهكار هم ارائه ميدهد: «به نظر من بسيج بايد در همان چارچوبي كه در ابتداي انقلاب شكل گرفته باقي بماند؛ يعني يك نهاد مردمي ولي تحت مديريت يك نهاد ديگر مثل سپاه بماند. اگر غير از اين باشد، بسيج هويت خود را از دست خواهد داد. مردمي بودن و آرمانهاي اوليه از ويژگيهاي بسيج هستند كه اگر هركدام از اينها ضعيف شوند بسيج از هويت خود جدا خواهد شد. هويت بسيج تا زماني باقي خواهد ماند كه بسيج آرماني بماند و پيوند خود را با مردم حفظ كند.»
مشروح گفتوگوي ايسنا با محسن رضايي، دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام به اين شرح است:
***
ايسنا: آرمانها و اهداف اوليه تشكيل بسيج توسط حضرت امام(ره) چه بود؟
رضايي: بسيج محصول تفكر سياسي – اجتماعي امام بود. امام در جريان انقلاب و اداره كشور در كناره نظريه سياسيشان از يک تفكر اجتماعي برخوردار بودند كه در طول 25 سال نخبگان و انديشمندان روي اين جنبه از انديشههاي امام تاكيد نکردهاند. امام انديشه سياسي خود را به صورت نظريه ولايت فقيه و مردمسالاري ديني بيان كردند که محصول آن نظام جمهوري اسلامي است. امام با تكيه بر اين دو ركن مهم توانست نظريه سياسي خود را به يك نظام سياسي تبديل كند. ايشان در کنار انديشه سياسي خود از انديشه اجتماعي هم برخوردار بود كه آن را بيان نكرد اما به آن را عمل نمود. امام هم در جريان انقلاب و هم در جريان تاسيس نظام و هم در دوران جنگ، از يك نظريه اجتماعي برخوردار بود كه هيچگاه اين نظريه اجتماعي را بيان نكرد. رفتار و عملكرد امام نشان ميدهد كه ايشان معتقد بود انقلاب و اداره حکومت بايد مردمي شود وگرنه موفق نخواهد شد. امام معتقد بود دفاع مقدس بايد مردمي شود وگرنه نميتوانيم صدام را از ايران بيرون كنيم. مردمي كردن اداره امور کشور متاثر از نظريه اجتماعي امام بود كه خود در عمل از آن تبعيت مي کرد و در بياناتشان هم بر نقش مردم به صورت حقيقي كلمه تاكيد داشت. امام حتي در يک زماني گفت که بايد بخش هايي از امور قضايي را هم به مردم واگذار كنيم، که براي عدهاي مساله سنگيني بود. نهادهاي انقلاب معلول يك تفكرند و معمولا غير دولتي بودند مثل بسيج، جهاد سازندگي و كميته انقلاب اسلامي. البته بعد از رحلت امام اين نهادها اول دولتي شدند و بعد بسياري از آنها در ادارات سنتي ادغام شدند. تا زماني كه امام بود، نگاه سياستمداران به اين نهادها نگاه مردمي و غير دولتي بود. امام بر اساس تفكر اجتماعيشان معتقد بودند كه انقلاب، اداره حكومت و دفاع مقدس بايد مردمي شود. امام اين تفكر را بر اثر يك تجربه تاريخي به دست آورده بود و تجربه تاريخي نشان داد كه هر وقت انقلاب، تشكيلاتي يا حزبي ميشد با شكست مواجه ميشد مثل مشروطه يا ملي شدن صنعت نفت. علت اينكه انقلاب در مشروطه يا ملي شدن صنعت نفت شكست خورد اين بود يا حزبي شد يا اينكه به صورت تشكيلاتي درآمد. احزاب و سازمانهايي که مثل حزب توده يا جبهه ملي ميخواستند انقلاب كنند نميتوانستند مردمي شوند. امام به اين تجربه رسيده بود كه وقتي انقلاب، تشكيلاتي ميشود فقط نخبگان ميتوانند وارد اين عرصه شوند و تودههاي مردم از ورود به صحنه انقلاب محروم خواهند شد. در جريان اداره حكومت هم ابتدا حكومت دست آقايان بازرگان و بنيصدر بود كه نتوانستند كشور را اداره كنند ولي از زماني كه آنها کنار رفتند و اداره کشور به دست نهادهاي انقلاب ايجاد شد، كشور از روستاها تا شهرها اداره شد. در رابطه با جنگ هم همين تجربه تكرار شد. سال اول، دولت ميخواست جنگ را اداره كند و در نتيجه بسياري از شهرها از دست رفتند و عملياتهاي دولتي موفق نبودند. اما در سال دوم كه نيروهاي بسيجي و مردمي فرصت حضور در جنگ را يافتند موفقيتهايي به دست آورديم. بايد ببينيم بسيج محصول چه تفكري است. بسيج محصول تفكر اجتماعي حضرت امام بود و بسيج هم كه در دهه اول انقلاب شكل گرفت يك نهاد مردمي بود؛ ولي مدتي است که بسيج يک مسير دولتي و حکومتي را پيدا كرده و الان هم به سمت دولتي شدن پيش ميرود و اگر اين سير را ادامه دهد طي ده سال آينده به يك نهاد كاملا دولتي تبديل خواهد شد.
ايسنا: آيا ميتوان اين تفكر را پذيرفت كه تحقق اهداف بسيج در گرو دولتي شدن آن است؟
رضايي: به نظر من بسيج بايد در همان چارچوبي كه در ابتداي انقلاب شكل گرفته باقي بماند. يعني يك نهاد مردمي ولي تحت مديريت يك نهاد ديگر مثل سپاه بماند. اگر غير از اين باشد، بسيج هويت خود را از دست خواهد داد. مردمي بودن و آرمانهاي اوليه از ويژگيهاي بسيج هستند كه اگر هركدام از اينها ضعيف شوند، بسيج از هويت خود جدا خواهد شد. هويت بسيج تا زماني باقي خواهد ماند كه بسيج آرماني بماند و پيوند خود را با مردم حفظ كند.
ايسنا: بسيج مردمي در دوران جنگ چقدر موثر بود؟
رضايي: تا زماني كه به بسيجيها فرصت حضور در جنگ ندادند، ايران مرتب شكست ميخورد. از زماني كه مردم و داوطلبها توانستند در عرصه جنگ وارد شوند، موفقيتهاي ايران در جنگ آغاز شد. قبل از ورود نيروهاي بسيج به جنگ، ايران نتوانست حتي يك تپه را هم آزاد كند. هزاران نفر از جوانان گمنام اين كشور در صحنه نبرد شناخته شدند و توانستند مدارج بالايي را كسب كنند. اكثر مديران و فرماندهان جنگ از درون مردم بودند و سابقه نظامي نداشتند، البته مديريت انقلابي و اقناعي که در سپاه مسووليت را بر عهده گرفت توانست از اين حضور مردمي يک سپاه بسيار منضبط و سازمانيافته ولي مردمي را شکل دهد.
ايسنا: بسيج بعد از جنگ را چطور ارزيابي ميكنيد؟ فكر ميكنيد بسيج بعد از جنگ چقدر در تحقق آرمانهاي اوليه خود موفق بوده است؟
رضايي: به نظر من بسيج بعد از جنگ موفقيتهاي بسيار زيادي كسب كرده است. مثلا بسيج در حفظ امنيت كشور و كنترل شورشها در بعضي از استانها خيلي موثر بوده است. در مسائل علمي و فرهنگي، بسيج موفقيتهاي زيادي داشته و بسياري از بسيجيها در المپيادهاي علمي و مسابقات ورزشي افتخارات زيادي كسب كردهاند؛ ولي بسيج بايد مراقب باشد كه از آرمانهايش فاصله نگيرد، ارتباطش را با مردم قطع نكند و شكل دولتي و حكومتي به خود نگيرد، بسيج در حال دولتي شدن و فاصله گرفتن از مردم است.
ايسنا: نظر حضرت امام خميني (ره) در مورد حضور بسيج در عرصههاي سياسي و فرهنگي چه بود؟
رضايي: بسيج در حقيقت يك نهاد سياسي – اجتماعي بود و امام سپاه و بسيج را از ورود به دستهبنديها و جناحهاي سياسي منع كرده بود. مقام معظم رهبري نيز مخالفند كه سپاه و بسيج وارد دستهبنديهاي سياسي شوند اما اين به معناي ممنوعيت حضور بسيج در عرصههاي سياسي و دفاع از انقلاب نيست. بسيج بايد به عنوان يك نهاد مردمي مستقل از جناحها و گروههاي سياسي در دفاع از انقلاب حضور داشته باشد و در تمام عرصه در کنار مردم و نظام جمهوري اسلامي حضور يابد.
ايسنا: سپاه و بسيج چقدر توانستهاند اين حريم را حفظ كنند؟
رضايي: در اين خصوص نظريات مختلفي وجود دارد. در دهه اول انقلاب هيچ كس از نيروهاي طرفدار نظام رفتار سياسي سپاه و بسيج را زير سوال نميبرد، ولي در ده سال اخير بحثهايي در اين خصوص مطرح شده است.
ايسنا: حضور بسيج در دانشگاهها را چطور ارزيابي ميكنيد؟ آيا بسيج با توجه به صبغه نظامي كه اكنون پيدا كرده ميتواند به عنوان يك تشكل دانشجويي مطرح شود؟
رضايي: اگر بسيج آرمانها و ارتباط مردمياش را حفظ و فراجناحي عمل كند، حضورش نه تنها در دانشگاهها بلكه در همه نهادهاي سياسي – اجتماعي يك ضرورت است و ظرفيتي است براي اينكه جوانان ايران بتوانند از آن استفاده كنند و استعدادهاي خود را پرورش دهند و بتوانند به مردم و نظام جمهوري اسلامي خدمت كنند.
ايسنا: تجهيز بسيج به سلاح سنگين چقدر ضرورت دارد؟
رضايي: سپاه و ارتش به اندازه كافي سلاح سنگين دارند و من نشنيدم كه كسي دنبال تجهيز بسيج به سلاح سنگين باشد. در شرايط عادي نيازي به اين كار نيست.
ايسنا: حيطه كار فرهنگي بسيج تا كجاست؟ آيا مانند كار سياسي حد و مرز دارد يا خير؟
رضايي: كار فرهنگي براي بسيج يک امر ضروري است. بسيج بايد يك نهاد اجتماعي باشد. حتي علماي بزرگ هم ميتوانند خود را عضو بسيج بدانند. فعاليتهاي فرهنگي بسيج موجب تقويت انسجام اجتماعي شود و ارزشها و آرمانهاي اسلامي و ملي ما را تقويت كند.
ايسنا: روند تشكيل بسيج توسط حضرت امام (ره) چگونه بود؟ ظاهرا قبل از فرمان امام مبني بر تشكيل بسيج، بنيصدر گروهي را موسوم به "بسيج مجد" تشكيل داده بود.
رضايي: بسيجي كه بنيصدر تشکيل داد عملا سياسي و دولتي بود، اما بسيجي كه به فرمان امام تشكيل شد يك بسيج آرماني و مردمي بود. بسيج بنيصدر در خدمت جناح و باندي كه درست كرده بود قرار ميگرفت، اما بسيجي كه امام تشكيل داد در خدمت اسلام و مردم بود. به همين دليل نوع سازماندهي و نوع گزينش و آموزشهاي آنها با هم خيلي متفاوت بود. البته بعدها مجلس شوراي اسلامي تصويب كرد كه بسيج بايد جزء سپاه باشد. عدهاي از بزرگان انقلاب پيشنهاد ميكردند که بسيج مستقل باشد تا هم به سپاه و هم به ارتش كمك كند. بنيصدر هم معتقد بود كه بايد زير نظر رييس جمهور باشد ولي مجلس شوراي اسلامي تصويب کرد که در سپاه باشد.
ايسنا: مطلب ناگفتهاي در مورد بسيج داريد كه تاكنون نگفته باشيد؟
رضايي: در حال حاضر سپاه بايد از نظر فكري و اعتقادي در بسيج همت بيشتري كند. بسيج با مردم سر و كار دارد و از نظر فكري و اعتقادي به سرمايهگذاري بيشتري نياز دارد. يعني اگر انگيزه امتياز گرفتن از دولت جايگزين آرمانهاي بسيج شود، حتما به بسيج لطمه ميزند. البته اكنون بهترين جوانهاي كشور جذب بسيج ميشوند، چون بستري است كه جوانان ميتوانند بدون چشمداشت مادي و بدون تظاهر خدمت كنند، به همين دليل سپاه بايد در بسيج بيشتر از نظر فكري و اعتقادي سرمايهگذاري كند.
گفتوگو از خبرنگار ايسنا: سعيـد نوايـي