خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: سياسي
عليرضا رجايي اظهار داشت: جبهه مشاركت براي اعاده برخي از اعتمادهاي از دست رفته بايد از چارچوبها و اندام موجود اصلاحطلبان كنوني فراتر برود .
عليرضا رجايي فعال سياسي و پژوهشگر در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) با اشاره به دهم آذر سالگرد تاسيس جبهه مشاركت ايران اسلامي اظهار داشت: عملكرد اين حزب در چهار ساله اول دولت آقاي خاتمي در زمينه كمك به اينكه نهادهاي سياسي جمهوري اسلامي در اختيار اصلاحطلبان قرار گيرد موفقيت آميز بود؛ اما ناكاميهاي اصلاحطلبان در استمرار آن توفيق و ريزش پايگاههاي مردمي آنها دامنگير جبهه مشاركت هم شد.
وي با اعتقاد به اينكه اين جبهه به دليل قرار گرفتن در كوران درگيريها و فعاليتهاي سياسي كمتر فرصت يافت كه در تثبيت و يا ارتقاي موقعيت خود تلاشي داشته باشد، خاطرنشان كرد: بعد از انتخابات رياستجمهوري نهم تا حدي فرصت پيش آمد تا اين جريان مبادرت به اعاده برخي از آن اعتمادها كند . اگر اين حزب بخواهد فعاليتهاي سياسي خود را به همان ساز و كارهاي گذشته كه جبهه دوم خرداد را تشكيل داد، محدود كند راه طولاني در پيش خواهد داشت و خيلي كند موفق به بازسازي خواهد شد.
اين پژوهشگر تاكيد كرد: اين جريان همانطور كه از ابتدا با نام جبهه كار خود را آغاز كرد، اگر بتواند مابهازاي حركت ضروري جبهه در ايران باشد، ميتواند بازسازي شود وگرنه در حد يك حزب محدود و منحصر به جريان خاصي از دوم خرداد خواهد بود كه ممكن است حمايتها را هم رفته رفته از دست بدهد.
رجايي افزود: جبهه مشاركت بايد بتواند با بدنه جريانهاي ديگر ارتباط برقرار كند، ضمن اينكه بايد در فعاليت تشكيلاتي مشخص آن، شكل جبههاي در ساختار اين جريان منعكس شود. همچنين بايد جريانها و يا افرادي در مركزيت و سازماندهي مشاركت حضور داشته باشند كه قبل از آن نقش سياسي معنادار آنها در اين جبهه قابل تصور نبود.
وي در عين حال گفت: اميدوار نيستم كه اگر جبهه مشاركت بخواهد در رويه و عملكردها به صورت حزبي به معناي محدود بودن به افراد خاص عمل كند، بتواند در اين بازسازي موقعيت بهتري به دست آورد و بر همين مبنا معتقدم اگر بتوان در ساختار اين جريان صورت جبههاي مشاهده كرد، افرادي كه انتظار نميرفت در سطح رهبري حضور پيدا كنند.
وي با تاكيد بر اينكه انتظار حزبي از جبهه مشاركت بايد در بدنه تشكيلات جستوجو شود نه در ساختار رهبري، تصريح كرد: تصميم كنگره مشاركت براي حضور در جبهه دموكراسي و حقوق بشر مثبت است. اين اقدام لازم است اما كافي نيست. بايد ساختار رهبري جبهه مشاركت دستخوش تغيير اساسي شود و تاكيد كار حزبي بايد در گسترش تشكيلاتي آن باشد نه در محدوديت ساختار رهبري و فكري آن.
اين پژوهشگر همچنين درباره جايگاه احزاب در فضاي سياسي كشور با تاكيد بر اينكه در كشور ما احزاب قدر و منزلتي را كه بايد داشته باشند، ندارند، اظهار داشت: كشوري با اين قدمت سياسي و پيشينهي فعاليتها و مبارزات سياسي به لحاظ عملكرد و سازمان حزبي ضعيف است و دربارهي دلايل ضعف حزبي بحثهاي زيادي شده است؛ اما در اينكه تا كنون مواجهه روشني با ضعف ساختار حزبي در ايران نشده اتفاق نظر وجود دارد.
رجايي با اعتقاد به اينكه طي سالهاي اخير شاهد ارتقاي نسبي فعاليتهاي حزبي در ايران بودهايم، ظهور جبهه مشاركت را در اين جهت مثبت و مقبول ارزيابي كرد.
اين فعال سياسي با اشاره ظهور خلقالساعه جبهه مشاركت تاكيد كرد: اين حزب در كوران مجموعه عظيمي از فعاليتها قرار گرفت و مانند هر جريان ديگري موفق به تاسيس بناي يك ساختمان مستحكم نشد؛ ولي به هر حال اقدام و مبادرت به تاسيس آن در زمينه پوشش خلا فعاليتهاي حزبي، قدم مثمر ثمري بوده است.
رجايي با تاكيد بر اينكه گسترش فعاليت احزاب در سالهاي اخير كمي بوده نه كيفي گفت: احزاب چندان موفق نشدهاند تا به آموزش و تربيت كادرهاي حزبي نائل شوند و آينده خود را در فضاي سياسي ايران تضمين كنند .
وي با بيان اينكه مكانيزم پيروزي احزاب بر اساس برنامهها، پايگاه و ساختارهاي حزبيشان چندان روشن نيست، دربارهي دليل اين موضوع تصريح كرد: ضعف ساختاري روشني كه همه بر آن اتفاق نظر دارند دليل اين شرايط است. احزابي كه واجد پايگاههاي روشني باشند و بتوانند بر درصد مشخصي از حمايت عمومي حساب كنند در جامعه ما كم هستند. از اين لحاظ ساختار غيرحزبي جامعه ايران همچنان به قوت خود باقي است و به لحاظ كيفي هنوز توفيق جدي در اين زمينه به دست نياوردهايم .
به گفتهي اين پژوهشگر براي اينكه وارد اين مرحله كيفي شويم بايد دورهاي از مراحل كمي را طي كنيم تا صورتهاي كيفيتري از سازمان حزبي در ايران دست پيدا كنيم.
اين فعال سياسي با تاكيد بر اينكه حصول به موقعيتهاي كيفي احزاب در ايران مستلزم اين است كه در دورهاي از آرامش سياسي و تقليل برخوردهاي سياسي ايجاد شود، به ايسنا گفت: اگر با برخوردهاي سياسي بيرويه مواجه باشيم در بهترين حالت احزاب زيرزميني شكل ميگيرد كه شايد چندان كمكي به قوام يك جريان حزبي دامنهدار در ايران نكند.
رجايي در پايان گفت: از سويي احزاب در شرايط پيچيده و اطلاعات سياسي قوام مييابند. بهترين حالت اين است كه احزاب با وجود بحرانهاي متفاوت بتوانند با آن مواجهه داشته باشند و درقبال آنها برنامه بدهند. اما اين بحرانها نبايد چندان شديد باشد كه كل سازمان حزبي را منهدم و آنها را به يك سازمان بيتاثير تبديل كند.