جمعه 16 دی 1384

سيدمحمد خاتمي: طرح گفت‌‏وگوي تمدن‌‏ها حاشيه‌‏اي بر ستيز تمدن‌‏هاست، ايلنا

بايد نشان داد صداي ديگري هم غير از خشونت‌‏طلبي در دنياي اسلام وجود دارد

تهران- خبرگزاري كار ايران

دومين هم انديشي گفت‌‏وگوي فرهنگ‌‏ها و تمدن‌‏ها با موضوع "رويكرد مطلوب؛ فرصت‌‏ها و تهديدها" با حضور "سيدمحمد خاتمي" رئيس و "احمد مسجد جامعي" مدير عامل مؤسسه بين‌‏المللي گفت‌‏وگوي فرهنگ‌‏ها و تمدن‌‏ها و برخي اساتيد دانشگاه، انديشمندان و پژوهشگران ايراني برگزار شد.

به گزارش سرويس ديپلماتيك خبرگزاري كار ايران (ايلنا)، خاتمي با قدرداني از نظرات ارائه شده در اين نشست هم‌‏انديشي، اين نظرات را در باز كردن افقي در زمينه گفت‌‏وگوي فرهنگ‌‏ها و تمدن‌‏ها مؤثر دانست و اظهار اميدواري كرد كه بتوان از نظرات ارائه شده در برنامه‌‏ريزي‌‏هاي آينده استفاده كرد.
خاتمي با استناد به اظهارات حاضران درباره مشكلات موجود بر سر راه گفت‌‏وگوي تمدن‌‏ها و تأكيد بر اينكه از اين مسائل غفلتي صورت نگرفته است، تصريح كرد: گفت‌‏وگوي تمدن‌‏ها از لحاظ عنوان، حاشيه‌‏اي است بر ستيز تمدن‌‏ها؛ همانطور كه از برخي شاگردان معتبر حضرت آيت‌‏الله بروجردي شنيدم ايشان معتقد بودند كه فقه شيعه، حاشيه‌‏اي بر فقه اهل تسنن است و بدون فهم اين موضوع درباره فقه شيعه دچار اشكال مي‌‏شويم. چون قبل از آن فقه اهل تسنن شكل گرفته و بر اساس آن مباحث، فقه شيعي شكل گرفته است.
خاتمي با اشاره به طرح تئوري " ستيز تمدن‌‏ها" چند سال قبل از رياست‌‏جمهوري وي در دنيا، اظهار داشت: براي استفاده از اين فضا درست اين بود كه گفته شود، در مقابل ستيز تمدن‌‏ها مي‌‏تواند گفت‌‏وگوي تمدن‌‏ها مطرح باشد و اگر از آن فضا استفاده نمي‌‏شد، شايد به اين صورت از گفت‌‏وگوي تمدن‌‏ها استقبال نمي‌‏شد، حال نيز بايد توجه داشته باشيم كه اگر مراد از تمدن‌‏ها، نظير تمدن اسلامي، يوناني، رومي و ... همان باشد كه روزگاري در تاريخ محقق شده است، آنها امروز از ميان رفته‌‏اند ولي از ياد نبريم كه آثار و رگه‌‏هاي فرهنگ متناسب با آن تمدن‌‏ها امروز هم در جهان ما وجود دارد.
رئيس مؤسسه بين‌‏المللي گفت‌‏وگوي فرهنگ‌‏ها و تمدن‌‏ها با اعتقاد بر اينكه انسان چيزي جز پرسش و نياز نيست، اظهار داشت: نمي‌‏دانم در عالم به اين گستردگي چه موجوداتي با چه خصوصيات و نيازهايي وجود دارند اما به هر حال ما در روي كره زمين زندگي مي‌‏كنيم و اجمالاً مي‌‏فهيم كه پرسش و نياز فقط براي انسان‌‏ها وجود دارد نه اينكه موجودات ديگر چون حيوانات نيازي نداشته باشند اما از پيش و با سازوكار نهادينه شده درون آنها اين نيازها رفع شده و انسان است كه به نياز خود آگاهي دارد و با آگاهي و اراده بايد اين نياز را برآورد.
وي ادامه داد: اگر پرسش و نياز، ذات انسان است ـ كه چنين است ـ تمدن پاسخي به اين پرسش و نياز است بنابراين بسته به نوع پرسش و نوع نياز و نوع پاسخي كه به آنها داده مي‌‏شود، تمدن‌‏هاي مختلفي خواهيم داشت.
طراح ايده گفت‌‏وگوي تمدن‌‏ها اظهار داشت: همچنين نسبت ميان فرهنگ و تمدن را اينگونه تبيين كردم كه شأن سخت پاسخ به اين نيازها و پرسش‌‏ها، تمدن و شأن نرم آنها، فرهنگ است. مشكل اين است كه بخش سخت تمدن‌‏ها از بين مي‌‏رود و بخش نرم تمدن‌‏ها كه فرهنگ است ديرپاتر بوده و تا مدت‌‏ها باقي مي‌‏ماند.
خاتمي با بيان اينكه تمدن غرب امروز تبديل به تمدن غالب شده است، تصريح كرد: ما در دنياي امروز به شدت تحت‌‏تأثير تمدن غرب قرار گرفته‌‏ايم و بسياري از موارد را در زندگي و در روابط اجتماعي‌‏مان و بسياري از معيارهايي كه تمدن غرب براي روابط اجتماعي و حكومت پذيرفته را پذيرفته‌‏ايم. براي مثال مسأله NATION - STATE مسأله‌‏اي است كه در دنيا فارغ از اينكه در عمل چه چيزي محقق شده، پذيرفته شده است. مشكل ما جدا شدن وضع زندگي عيني ماست كه متأثر از تمدن غرب است و باقي‌‏مانده‌‏هاي ذهني كه متناسب با فرهنگ و تمدن پيشين است و ما غير غربي‌‏ها بايد اين تضاد را حل كنيم.
رئيس مؤسسه بين‌‏المللي گفت‌‏وگوي فرهنگ‌‏ها و تمدن‌‏ها با تأكيد بر اينكه بايد مشخص شود ما از كدام اسلام و فرهنگ صحبت مي‌‏كنيم، عنوان داشت: اينكه گفته مي‌‏شود كه كدام اسلام را نمايندگي مي‌‏كنيم، اصلاً به معناي نمايندگي از ملت ـ دولت يا يك قوم نيست بلكه بحث اين است كه آيا صدايي هست كه بتوانيم بگوييم اين صدا را در دنياي اسلام در مقابل صداي ديگري كه وجود دارد، مي‌‏شنويم و قبول داريم؟ اينكه چه كساني اين صدا را پذيرفته يا مي‌‏پذيرند و يا نحوه پايدار شدن اين صدا در متن جامعه اسلامي چه بايد باشد، حرف ديگري است.
خاتمي با تشيبه فرو رفتن تمامي بحث‌‏هاي فلسفي، فقهي، حقوقي و تاريخي در حفره تاريك سياست، به حفره‌‏هاي تاريكي كه مي‌‏گويند در فضا هست و ستارگان و اجرام سماوي را به خود جذب مي‌‏كند، تصريح كرد: در دنياي امروز، هم به خاطر بلند بودن صداي خشونت‌‏طلبان و هم طراحي و برنامه‌‏ريزي محافل قدرت غربي براي بلند نشان دادن اين صدا، بايد نشان داد كه صداي ديگري هم در دنياي اسلام وجود دارد. فضا به گونه‌‏اي است كه مسأله " اسلام و فوبيا" و بزرگ و خطرناك جلوه دادن صداي خشونت‌‏گرا در دنياي اسلام نياز بخش‌‏هايي از قدرت دنياست و غرب براي تأمين نيازهاي مادي و اقتصادي خود اين ترس را ايجاد مي‌‏كند.
وي با انتقاد از اينكه موضوع " اسلام و سكولاريسم" و "اسلام و پلوراليسم " مطرح مي‌‏شود و با طرح اين سؤال كه چرا نسبت ميان "دين و سكولاريسم" و " دين و پلوراليسم" بررسي نمي‌‏شود؟ اظهار داشت: گويا همه اديان، مشكل خود را با سكولاريسم و پلوراليسم حل كرده و اسلام نمي‌‏تواند مشكل خود را حل كند. آيا واقعا مشكل ما همين است كه سكولاريسم و پلوراليسم را بپذيريم؟ آيا اساساً تعميم سكولاريسم و پلوراليسم به همه جهان يك نظر ضد علمي نيست؟ چرا كه سكولاريسم يك پديده اجتماعي، تاريخي متعلق به يك تمدن است. آيا اين غرب‌‏محوري و غرب را ملاك حقانيت دانستن، حذف همه دنيا و پذيرفتن معيارهاي تجربه شده در غرب نيست؟ و يا اينكه اين خود يكي از موانع تفاهم ملت‌‏ها و انسان‌‏ها نيست؟
وي در ادامه افزود: نادرستي تعميم اين معيارها به دنيا، بدين معنا نيست كه چون مدرنيته و سكولاريسم متعلق به فرهنگ غرب است، پس دنياي اسلام بايد در دوران 800-700 گذشته خود بماند و مسلمانان و شرقي‌‏ها كه فرهنگي از نوعي متفاوت از فرهنگ متناسب با تمدن امروز دارند، نبايد در درون خود تحول پديد آورند. متأسفانه ما بخش‌‏هايي از آن فرهنگ را گرفته‌‏ايم و بخش‌‏هايي از تمدن امروز را با آن تركيب كرده‌‏ايم و اين موضوع براي ما آشفتگي فكري، عملي، سياسي، اخلاقي و ارزشي ايجاد كرده است.
خاتمي با تأكيد بر اينكه دنياي اسلام بايد نوعي تجدد را بپذيرد و ملاك‌‏ها و معيارهاي تجدد را بشناسد، گفت: قطعاً مقدار زيادي از اين معيارها و ملاك‌‏ها، متناسب با آنچه در دنيا تجربه شده است، خواهد بود. سؤال اين است كه اين تجدد اسلامي چيست؟ چه كسي بايد درباره آن بحث كند؟ در كجا بايد مورد بررسي قرار گيرد؟ و آيا صدايي هست كه اينها را بيان كند؟ اگر سكولاريسم را نمي‌‏پذيريم ـ به دليل اينكه به لحاظ فلسفي و فرهنگي ريشه در تاريخ و تمدن خاص خود، يعني تمدن غربي دارد و اينجا ريشه آن نيست و نمي‌‏توان بدون ريشه آن را در جايي پرورش داد ـ آيا اين به معني بازگشت به عقب و نفي هر چيز كه براي انسان مقدر شده از جمله تحول و تغيير است؟ آيا پرسشهاي انسان امروز همان پرسشهاي زمان گذشته است؟ آيا احياي تمدن‌‏هاي گذشته امكان‌‏پذير و درست است كه ما بگوييم مي‌‏خواهيم همان تمدني كه قرن چهارم هجري در دنياي اسلام تحقق پيدا كرده را محقق كنيم و دچار توهم شويم و اسلامي كردن جامعه را به معناي پياده كردن يا پايدار كردن جهان اسلام كه در گذشته و مربوط به زمان ديگر بوده است، معنا كنيم؟ اينها بحث‌‏هاي درون اسلامي است كه بايد پرورش داده شود.
طراح گفت‌‏وگوي تمدن‌‏ها با اعتقاد بر اينكه امكان گفت‌‏وگو وجود دارد و بايد نحوه آن و اينكه چه طور به هم نزديك شويم، بررسي شود، اظهار داشت: شايد بهترين جايي كه مي‌‏تواند اين بحث مطرح شود، همين مؤسسه در ايران و يا مركزي باشد كه در خارج از كشور تشكيل مي‌‏شود.
خاتمي با طرح اين سؤال كه آيا براي اهل فكر بدون انگيزه سياسي در دنيا، دغدغه مشتركي براي گفت‌‏وگو وجود دارد، تصريح كرد: مي‌‏توان بسياري از امور مشترك را براي گفت‌‏وگو شناسايي كرد و از اين طريق به راه‌‏حل‌‏هاي مناسبي رسيد. از محيط‌‏زيست گرفته تا خشونت، جنگ، تروريسم و مسائل ديگر. البته در مسأله حقوق بشر، مطلق كردن حقوق‌‏بشر غربي و اينكه بايد تكليف خود را روشن كنيم مطرح است كه به نظر ما دنيا هم بايد تكليفش را با حقوق‌‏بشر روشن كند ولي يك سلسله بديهيات در اين دنيا وجود دارد و براي نمونه هيچ كس در دنيا حداقل از لحاظ لفظي نمي‌‏پذيرد كه گرفتن اقرار با شكنجه مشروع است. اينها نمونه‌‏هايي از موضوعاتي است كه مي‌‏توان درباره آن كساني كه از درون تمدن‌‏ها و فرهنگ‌‏هاي مختلف آمده‌‏اند به توافق برسند اما اينكه اين راه‌‏حل‌‏هاي توافق‌‏شده ضمانت اجرا در عمل هم داشته باشد، مسأله و مرحله بعدي است.
رئيس موسسه بين‌‏المللي گفت‌‏وگوي فرهنگ‌‏ها و تمدن‌‏ها تأكيد كرد: اگر قرار است يك مؤسسه غيردولتي بتواند در اين زمينه منشأ اثر باشد، معتقدم همين مؤسسه بين‌‏المللي گفت‌‏وگوي تمدن‌‏ها از جمله در خارج از كشور است كه با حضور شخصيت‌‏هاي برجسته دنيا و امكان نفوذ اجمالي در ارگان‌‏ها و سازمان‌‏هايي است كه بتوانند در دنيا منشأ اثر باشند و الان زمينه‌‏اش فراهم است. چون دنيا هم از لحاظ فكري آماده اين مسأله است و هم از لحاظ عملي امكانات بيشتري براي اين كار اختصاص داده خواهد شد. همچنين مي‌‏توان از طريق سازمان ملل‌‏متحد، يونسكو و سازمان‌‏هاي بين‌‏المللي ديگر به توافق‌‏ها و سازوكارهايي رسيد كه اين توافق‌‏ها منشأ عملي و اجرايي پيدا كنند و حتي مي‌‏توان با بسياري از دولت‌‏ها تعامل داشت كه برنامه‌‏هايي براي آموزش و گسترش اين مفاهيم داشته باشند. اينكه با گفت‌‏وگوي تمدن‌‏ها دنيا بهشت مي‌‏شود خيال باطلي است اما راهي جز اين وجود ندارد و اگر قرار است از لحاظ تئوري و عملي به نتيجه‌‏اي برسيم، از طريق همين راه و با تشكيلاتي است كه جنبه بين‌‏المللي خواهد داشت.
طراح ايده گفت‌‏وگوي تمدن‌‏ها با تأكيد بر ضرورت پرهيز از زبان تئولوژيك كه در آن زبان، سلاح است و براي اثبات حقانيت يا دفاع از آن چيزي است كه صاحب تئولوژي دارد، يا زبان مراودات بازرگاني و همچنين زبان مذاكرات و محاورات سياسي براي گفت‌‏وگو، عنوان كرد: زبان ديالوگ بايد زبان تعارف باشد.
خاتمي در ادامه اين پرسش را مطرح كرد: آيا مي‌‏توانيم اين زبان را به آينه‌‏اي تبديل كنيم كه هم ديگري خود را در درون آن ببيند و هم ما در آينه زبان ديگري و گفت‌‏وگوي با ديگري، خود را و نقاط مشترك را بيابيم؟ و بررسي كنيم كه آيا راه‌‏حلي براي رسيدن به نقاط اختلاف و راه‌‏حل‌‏هاي جديدي براي رسيدن به تفاهم وجود دارد؟

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

وي افزود: در ديالوگ نبايد كار را از نقاط اختلافي آغاز كرد؛ به خصوص در آن بخش ديالوگ كه ناظر به عمل است. بلكه ديالوگ بايد از نقاط اشتراك آغاز شود و بعد بكوشيم تا به راهكارهايي برسيم كه ضمانت اجرايي داشته باشد.
خاتمي به عنوان مثال به مسأله محيط زيست، كه مسأله بحراني و مهم دنياي امروز است، اشاره كرد و گفت: مي‌‏توان از ديدگاه فرهنگ‌‏ها و اديان مختلف، به جستجوي راهكار و تفاهم براي يافتن راه‌‏حل پرداخت. هرچند دولت‌‏ها هم اين كارها را دنبال مي‌‏كنند ولي در مباحث اختلافي و بر سر منافع اقتصادي و سياسي همه معيارها را كنار مي‌‏گذارند، اما فرهنگ‌‏ها با مشكلات كمتري مي‌‏توانند با هم به تفاهم برسند. رئيس مؤسسه بين‌‏المللي گفت‌‏وگوي فرهنگ‌‏ها و تمدن‌‏ها با تأكيد بر ضرورت ايجاد زمينه گفت‌‏وگو به تجربه بنياد كوربر آلمان اشاره كرد ـ كه سالانه ده‌‏ها دانشمند، متفكر و شخصيت علمي، فرهنگي و سياسي را براي گفت‌‏وگو بدون تعيين موضوع دعوت مي‌‏كند و از نتيجه اين صحبت‌‏ها مطالب خوبي استخراج مي‌‏شود ـ و افزود: همين كه عده‌‏اي گفت‌‏وگو و تبادل‌‏نظر كنند، مفيد است و مي‌‏توان موضوع‌‏يابي كرد و از اين منظر به يافتن راه‌‏حل‌‏هاي مشترك رسيد. معتقدم كه مي‌‏توان در اين زمينه كار كرد و اكنون زمينه به لحاظ جهاني و افكار عمومي مساعد است.
خاتمي با بيان اينكه كارهاي خوبي در هشت سال گذشته در زمينه گفت‌‏وگوي تمدن‌‏ها انجام شده است، تأكيد كرد: كار از صفر شروع نمي‌‏شود و كارهاي ارزنده‌‏اي انجام شده كه درحركت‌‏هاي آينده از آنها بهره خواهيم گرفت.
در اين نشست چند تن از صاحبنظران به ارائه ديدگاه‌‏هاي خود درباره گفت‌‏وگوي فرهنگ‌‏ها و تمدن‌‏ها پرداخته و پيشنهادهاي خود را درباره نحوه رويكرد مطلوب؛ فرصت‌‏ها و تهديدهاي پيش روي فعاليت مؤسسه بين‌‏المللي گفت‌‏وگوي فرهنگ‌‏ها و تمدن‌‏ها ارائه دادند.
صاحبنظران در اين نشست، بر مواردي چون "محوريت ايران در بحث گفت‌‏وگوي تمدنها"، "ضرورت بررسي علل رشد و تداوم بنيادگرايي ديني"، "مشخص شدن هويت گفت‌‏وگو كنندگان" و "برابري قدرت هويت‌‏ها در فرآيند گفت‌‏وگو"، "استفاده از فضاي مجازي براي پيشبرد گفت‌‏وگوي تمدن‌‏ها"، "ابهام‌‏زدايي از ايده گفت‌‏وگوي تمدن‌‏ها"، "توجه بيشتر به گفت‌‏وگو در عرصه داخلي"، "تبيين ارتباط گفت‌‏وگوي تمدن‌‏ها و اصلاحات"، "تبيين تفاوت موضوعي و ماهوي گفت‌‏وگوي تمدن‌‏ها و ستيز تمدن‌‏ها"، "گفت‌‏وگو از سكوي اديان و مذاهب و نزديك كردن روشنفكران از همين طريق" تأكيد كردند.
همچنين گزارشي از سفر خاتمي به اسپانيا نيز در اين هم‌‏انديشي ارائه شد.
نخستين هم‌‏انديشي گفت‌‏وگوي فرهنگ‌‏ها و تمدن‌‏ها، آبان ماه در تهران برگزار شد.

دنبالک:

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'سيدمحمد خاتمي: طرح گفت‌‏وگوي تمدن‌‏ها حاشيه‌‏اي بر ستيز تمدن‌‏هاست، ايلنا' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016