یکشنبه 2 بهمن 1384

ميردامادي در گفتگو با ايسنا: چالش هسته‌يي الزاما برنده ‌و بازنده نخواهد داشت

*اعتمادسازي يك ضرورت است
*برخي مواضع باعث كم‌هزينه‌ترشدن تصميم‌گيري عليه ايران مي‌شود


خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: سياسي خارجي

دكتر محسن ميردامادي، رييس كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس ششم، با حضور در ايسنا و در گفت‌وگويي تفصيلي با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران به تشريح ديدگاههاي خود درباره مسايل مربوط به حوزه سياست خارجي، به ويژه انرژي هسته‌يي پرداخت.

وي كه رياست كميسيون سياست خارجي جبهه مشاركت ايران اسلامي را نيز درحال حاضر برعهده دارد، با تاكيد براينكه در بحث هسته‌يي با شرايط پيچيده‌يي مواجه هستيم كه نياز به دقت و احتياط درعمل دارد يادآور شد:« بايد در نظر داشته باشيم كه چالش بين ما و غرب در بحث هسته‌يي الزاما نتيجه‌يي مانند يك برنده و يك بازنده نخواهد داشت و ممكن است به نحوي عمل شود كه هر دو طرف بازنده باشند، هم‌چنين مي‌تواند به نحوي عمل شود كه بازنده‌يي نداشته باشند، حتي اگر برنده‌يي هم براي آن متصور نباشد.»

وي ادامه داد:« چالش بين ما و غرب در بحث هسته‌يي مانند بازي شطرنج است كه هم آنها مي‌دانند ما دنبال چه هستيم و هم ما مي‌دانيم كه آنها مي‌خواهند ايران چرخه‌ي سوخت كامل نداشته باشد. مهم اين است كه در اين صحنه‌ي شطرنج چطور بازي كنيم كه بازي خيلي زود‌تمام نشود.»

رييس كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس ششم با بيان اينكه در دولت گذشته و همچنين مجلس ششم اين نگاه وجود داشت كه موضوع پرونده‌ي هسته‌يي ايران به شوراي امنيت ارجاع نشود، تاكيد كرد:‌ « مهم اين نيست كه شوراي امنيت چه تصميمي در قبال پرونده‌ي ايران مي‌گيرد بلكه نفس رفتن به شوراي امنيت تبعاتي براي ما به دنبال دارد كه درازمدت است و تنها به دوران دولت فعلي محدود نمي‌شود. با ارجاع پرونده به شوراي امنيت مديريت پرونده كاملا در دست آمريكا قرار خواهد گرفت.بنابراين بايد اين سياست كه از احاله‌ي پرونده‌ي ايران به شوراي امنيت جلوگيري شود همچنان دنبال شود و توجه داشته باشيم كه شرايط بين‌المللي امروز پايدار و دايمي نيست و بايد مسيري را ادامه دهيم تا به شرايط مناسب برسيم. بخشي از اين موضوع در داخل در اختيار ماست و برخي خارج از اختيارات ما قرار مي‌گيرد.»

ميردامادي تاكيد كرد:« بايد به نحوي عمل كنيم كه اعتماد بيشتري را جلب كنيم و در اين صورت دست برتر را در چانه‌زني‌ها خواهيم داشت و اگر در داخل به نحوي عمل كنيم كه خارج احساس نگراني و تهديد بيشتري كند مشكل ايران جدي‌تر خواهد شد.»

به اعتقاد وي اگر بحث هسته‌اي ايران در سال‌هاي اول دوره‌ي خاتمي كه موقعيت بين‌المللي خوبي به لحاظ اعتماد كشور‌هاي ديگر قرار داشتيم مطرح مي‌شد با فشار‌هايي كه در اواخر دوره‌ي خاتمي و امروز با آن مواجه هستيم مواجه نمي‌شديم.

رييس كميسيون سياست خارجي جبهه‌ي مشاركت تاكيد كرد:« متاسفانه امروز در شرايطي قرار گرفته‌ايم كه مشكل عدم اعتماد رو به رشد است و در موقعيت مشكل‌تري نسبت به گذشته قرار گرفته‌ايم البته ارجاع پرونده‌ي ايران به شوراي امنيت تقابلي ايجاد مي‌كند كه غربي‌هاي طي آن به نتايج مطلوب خود نخواهند رسيد، ولي ما هم با مشكلاتي مواجه خواهيم شد.»

وي افزود:« امروز همه‌ي برنامه‌هاي هسته‌يي ايران تحت نظارت است و غربي‌ها مي‌توانند اطلاع كامل از آن داشته باشند، ولي در صورت قطع همكاري‌ها از سوي ايران راه‌هاي نظارت آنها محدود مي‌شود اما ما از اين قضيه استقبال نمي‌كنيم و بايد درصدد يافتن راه‌حلي باشيم.»

ميردامادي همچنين درباره‌ي پيشنهاد روسيه با اعتقاد بر اينكه طرح روسيه مي‌تواند خلاء موجود را پر كند و پلي ميان ما و طرف‌هاي مذاكره‌ي اروپايي در شرايط فعلي باشد يادآور شد:« طرح روسيه مي‌تواند با نكاتي كه تعهدات دائمي براي ما ايجاد نكند قابل مذاكره باشد هر چند كه در شرايط عادي طرح روسيه طرح مطلوبي نيست، اما در شرايط بغرنج فعلي كه بسياري از راه‌ها به بن بست رسيده مي‌توان از آن بهره برد.»

وي درباره اينكه با توجه به تبعاتي كه ارجاع پرونده‌ي ايران به شوراي امنيت براي اروپايي‌ها دارد آيا مي‌توان اين امر را منتفي دانست؟ تصريح كرد:« اين طور نگاه كردن سياست‌مدار ها را وارد ريسكي مي‌كند كه ممكن است تصميم غيرقابل برگشتي اتخاذ كنند. اروپايي‌ها تمايل نداشته‌اند كه پرونده به شوراي امنيت برود چون اين امر شكست ديپلماسي اروپا در سياست خود در قبال پرونده‌ي هسته‌يي ايران به حساب مي‌آيد اما بايد توجه كنيم كه تفاوت بين اروپا و آمريكا تنها در روش است نه در اصل مساله. در واقع آمريكا در بسياري از بحران‌ها ترجيح مي‌دهد خيلي زود وارد راه‌حل‌هاي برخورد و تقابل شود، درحالي كه اروپايي‌ها معتقدند كه از طريق ديپلماسي و بدون برخورد خشن مي‌توان مسايل را حل كرد.»

رييس كمييسون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس ششم خاطرنشان كرد:« در بحث فلسطين و يا جنگ عراق و كويت در سال 1991 و در جنگ اخير آمريكا و عراق شاهد اين تفاوت روش بوديم به گونه‌يي كه معمولا اروپايي‌ها با برخورد نظامي موافق نيستند و معتقدند كه آثار منفي برخورد‌هاي نظامي دراز مدت و ماندگار است اما آمريكا بر برخورد نظامي تاكيد مي‌كند.»

وي ادامه داد:« در موضوع هسته‌يي ايران نيز بحث به همين منوال است. آمريكا اصرار بر ارجاع پرونده به شوراي امنيت دارد اما اروپا نظرش بر ادامه‌ي مذاكره بوده است. اما در صحنه‌ي بازي بين‌المللي و روابط بين بازيگران اين قواعد هميشگي و دائمي نيست چنانچه شاهد بوديم درحمله‌ي عراق به كويت علي رغم خواست اروپايي‌ها جنگ صورت گرفت و در جنگ اخير آمريكا و عراق نيز شاهد چنين موضوع مشابهي بوديم و اين نشان مي‌دهد كه توان بازدارندگي اروپايي‌ها محدود است و در اين مساله اگر به شرايطي برسند كه فشار آمريكا زياد شود و سياست ايران نيز موضع آمريكا را تقويت كند اروپايي‌ها توان محدودي براي ادامه‌ي مسير از طريق مذاكره دارند.»

ميردامادي معتقد است كه ما در پرونده‌ي هسته‌اي با بيشتر برگ‌هايي كه مي‌توانيم بازي كنيم بازي كرده‌ايم و در اين زمينه تاكيد كرد:« براي مثال در بحث غير متعهد‌ها به عنوان مجموعه‌يي كه در شوراي حكام هستند هر كاري كه توانسته‌ايم انجام داده‌ايم اما اگر شوراي حكام نشست اضطراري تشكيل دهد گمان نمي‌كنم تصميمي اتخاذ شود كه ما متضرر نشويم همچنان كه در نشست ماقبل آخر شوراي حكام با وجود آنكه چين و روسيه راي ممتنع دادند اما برخي از كشور‌هاي غير متعهد از جمله هند كه نزديكي بيشتري به ما دارد راي مثبت داد و در نهايت مصوبه‌ي منفي عليه ما تصويب شد.»

ميردامادي گفت:« توان غير متعهد‌ها محدود است و بعضي اقدامات ما آنها را در شرايط محدودتري قرار مي‌دهد و آنها همانطور كه به ما نزديكي دارند، برخي از آنها نزديكي بيشتري با آمريكا دارند.»

اين كارشناس مسايل سياست خارجي با تاكيد براينكه ايران در گام اول بايد تلاش كند كه طرح روسيه به نتايج مثبتي برسد، تصريح كرد:« علاوه‌ بر مساله‌ي هسته‌يي آنچه فشار بر ايران را تشديد كرده مواضعي است كه ايران را در موقعيت تهديد كنندگي قرار داده است و شرايط تصميم گيري عليه ايران را راحت‌تر و كم‌هزينه‌تر كرده است و بايد با توجه به تمامي اين شرايط سعي كنيم فضاي بين‌المللي را به نفع خود تعديل كنيم.»

وي معتقد است كه شروع اقدامات جديد تا قبل از اينكه مسايل ما با روسيه به جايي برسد كه بحث شوراي امنيت كاملا منتفي شود كاري عجولانه است و مي‌تواند براي ما مشكل ساز باشد.


سه دوره درسياست خارجي ايران و آغاز دوران چهارم از نگاه ميردامادي

محسن ميردامادي در ادامه گفت‌وگو با خبرنگار ايسنا با ذكر مقدمه‌اي درباره‌ي سياست خارجي كشورمان از ابتداي انقلاب تاكنون، با اعتقاد به اين‌كه سياست خارجي كشور سه دوره را پشت سر گذاشته و اكنون وارد دوره‌ي چهارم شده است،خاطرنشان كرد:« دوره‌ي اول از ابتداي انقلاب يعني دوران حضرت امام (ره) تا رحلت ايشان بود، دوره‌ي دوم را دوران رياست جمهوري آقاي هاشمي و دوران سوم را در دوران رياست جمهوري آقاي خاتمي پشت سرگذاشته‌ايم.»

وي افزود:« در دوره‌ي حضرت امام (ره) با توجه به طبيعت انقلاب كه شرايط ويژه‌اي را پديد مي‌آورد ، دنيا نگاهي محتاط به سياست خارجي كشورمان داشت و معمولا در مواضع و سياست‌ها نسبتا محتاطانه‌تر عمل مي‌كرد. پس از سال‌هاي اوليه‌ي انقلاب، دوران جنگ را در پيش رو داشتيم كه جنگ نيز اقتضائات خاص خود را دارد.»

ميردامادي ادامه داد:« در سال‌هاي اوليه‌ي انقلاب با وجود حضرت امام (ره) كه پارامتري تعيين‌كننده در همه‌ي مسايل و منشاء به بسياري از تاثيرگذاري‌ها بودند، انقلاب موضع قدرتمندي داشت. در طول مدت جنگ و به‌خصوص در اواخر جنگ اوضاع به سمتي نيل كرد كه همه‌ي قدرت‌هاي خارجي در كنار عراق قرار گرفتند و در سال‌هاي آخر جنگ حتي به طور مستقيم با ايران وارد برخورد نظامي شدند. در سال‌هاي پاياني جنگ، با محدوديت‌هاي شديدي مواجه بوديم و هرچند كه در ابتداي اين دوره سياستي تاثيرگذار و فعال در سطح منطقه داشتيم، اما در پايان با محدوديت‌هاي شديدي در سطح بين‌المللي مواجه شديم.»

رييس كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس ششم با اشاره به ويژگي‌هاي دوره‌ي رياست جمهوري هاشمي رفسنجاني كه وي از آن به عنوان دوره‌ي دوم در سياست خارجي ايران پس از پيروزي انقلاب ياد كرده بود، اظهار داشت:« بعد از رحلت حضرت امام (ره) و شروع دوران رياست جمهوري هاشمي رفسنجاني، ابتدا كشورمان با اقبال خوبي درجهان مواجه شد و نوعا كشورها تمايل داشتند كه در سياست خارجي‌شان نسبت به ايران تجديدنظر كنند. آمدن آقاي هاشمي با اشغال كويت توسط عراق همزمان شد و اقدام عراق در اشغال كويت موقعيت بهتري را براي ايران ايجاد كرد و تهديد اصلي در منطقه عراق شناخته شد و احساس نياز ساير كشورها آنها را به سمت ايران سوق مي‌داد.»

وي با اشاره به ادامه‌ي اين دوران با توجه به اين‌كه به گفته‌ي او هاشمي رفسنجاني در خارج از كشور چهره‌اي ميانه‌رو شناخته مي‌شد، تصريح كرد:« از اواسط دوران آقاي هاشمي، اين سير برگشت و سير معكوسي پيدا كرد و يكي دو سال بعد از اشغال كويت به تدريج شاهد اعمال تحريم‌هايي عليه ايران شديم.»

به اعتقاد وي، مشكل هاشمي رفسنجاني در سياست خارجي اين بود كه در عرصه‌ي بين‌الملل طرفدار سياست باز و در داخل طرفدار سياست بسته بود. ميردامادي گفت:« چنين سياستي نمي‌توانست اعتمادساز باشد؛ درحالي كه ما به اعتمادسازي نياز داشتيم و اعتمادسازي عملا با اين دوگانگي سياست تعارض داشت.»

ميردامادي يادآور شد:« البته حوادثي نيز در اواخر اين دوران رخ داد كه چنين سيري را معكوس كرد؛ از جمله در ماجراي ميكونوس 15 كشور اروپايي سفراي خود را احضار كردند و ديدار مسوولان را در سطح وزير منع كردند و ما حداكثر در سطح معاون وزير مي‌توانستيم با آنها روابط داشته باشيم و در پايان دوره‌ي آقاي هاشمي دوباره محدوديت‌هايي ايجاد شد.»

وي به رابطه‌اي كه برخي تحليل‌گران بين هاشمي رفسنجاني و حل مساله‌ي ايران و آمريكا قائل هستند اشاره كرد و اظهار داشت:« برخي از سياسيون به اين مساله معتقدند كه مهم‌ترين چالش سياست خارجي و عرصه‌ي بين‌الملل ايران مساله‌ي آمريكاست. در هر عرصه‌اي كه وارد مي‌شويم حتي در ارتباط با همسايگان، آمريكا به عنوان مانعي جدي وجود دارد و براي حل مشكلاتمان بايد با آمريكا هم تنش‌زدايي كنيم. برخي به موضوع در حد تنش‌زدايي فكر مي‌كنند و برخي حتي بحث رابطه را مطرح مي‌كنند؛ در حالي كه اينها در طول يكديگر هستند و ابتدا بايد تنش‌زدايي صورت گيرد. چنين باوري در داخل و خارج وجود دارد كه گفته مي‌شود آقاي هاشمي نيز به چنين سيري معتقد است. اين‌كه آيا تا چه حد اين برداشت درست است يا نه بحث ديگري است و يا اين‌كه چنين اعتقادي مي‌تواند در مصدر مسووليت كارگشا باشد جاي بحث دارد.»

رييس كميسيون سياست خارجي جبهه مشاركت در ادامه گفته‌وگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران با تحليل دوره‌ي رياست جمهوري خاتمي در سياست خارجي كشور، عنوان كرد:« دوره‌ي آقاي خاتمي در عرصه‌ي بين‌الملل كاملا متفاوت با دوره‌هاي قبل است. آقاي خاتمي با شعارهاي جديدي وارد شده بود كه در سطح بين‌الملل مقبوليت داشت.شعارهايي مانند تقويت و گسترش نهادهاي مدني، آزادي‌هاي عمومي در عرصه‌ي سياست داخلي و تنش‌زدايي در سياست خارجي و ايشان اولين كسي بود كه در ابتدا به عنوان كانديداي رياست جمهوري و پس از آن نيز به عنوان رييس‌جمهور چنين شعارهايي را مطرح مي‌كرد و در دوران رياست جمهوري ايشان اين باور در عرصه‌ي بين‌الملل ايجاد شد كه وي بر گفته‌ي خود مصر و جدي است و در اين دوران اقبال بين‌المللي به ايران گسترده‌تر از دوره‌هاي قبل بود و ايران شان و جايگاه جديدي پيدا كرد.»

وي ايجاد چنين جايگاهي را هم به دليل شأن و جايگاه شخص خاتمي و هم سياست‌هاي منحصر به فردي دانست كه احترام براي ايران در عرصه‌ي بين‌المللي را به همراه داشت و افزود:« كسب اين موفقيت‌ها عمدتا مربوط به نيمه‌ي اول دوران آقاي خاتمي بود و از نيمه‌ي دوم شرايط به نحوي طي شد كه اين سير به صورت نزولي پيش رفت.»

رييس كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس ششم در عين حال درباره‌ي علت اين سير نزولي در سياست خارجي ايران در دوران رياست جمهوري خاتمي اظهار داشت:« با وجود آن‌كه در دوره‌ي آقاي خاتمي تحولات مثبت داخلي نيز به وجود آمد اما اين باور در سطح بين‌المللي به تدريج تقويت شد كه آقاي خاتمي ديدگاه‌هاي خوبي دارد اما در داخل كشور گروه‌هاي مخالف در حدي از قدرت هستند كه نمي‌گذارند اين سياست‌ها به پيش برود.هرچند شرايط باز هم مانند شرايط پايان دوره‌ي آقاي هاشمي نبود، اما موقعيت ممتاز سال‌هاي اول دولت آقاي خاتمي را نيز دارا نبوديم و اين ترديد وجود داشت كه تا چه ميزان سياست‌هاي ايران مي‌تواند اعتمادساز باشد.»

ميردامادي در ادامه با اعتقاد به اين‌كه در دولت جديد شاهد نوعي بازگشت به عقب در سياست خارجي هستيم، تصريح كرد:« ما امروز سياست‌هايي را دنبال مي‌كنيم كه كاملا درجهت عكس اعتمادسازي است و اگر شرط لازم براي سياست خارجي موفق را اعتمادسازي در عرصه‌ي بين‌الملل بدانيم، در ماه‌هاي اخير در جهت عكس آن حركت كرده‌ايم.»

رييس كميسيون سياست خارجي جبهه مشاركت خاطرنشان كرد:« معتقدم اگر تنش‌زدايي يك مقدمه بوده است، امروز سياست مقابل آن يعني نوعي تنش‌زائي در سياست خارجي تحت عنوان سياست تهاجمي در پيش گرفته شده است.چنين سياستي در دوراني مانند دوران جنگ سرد ممكن بود در برخي موارد راهگشا باشد اما در شرايط فعلي نظام بين‌الملل، اين نوع سياست‌ها جواب نمي‌دهد. در سال‌هاي اول انقلاب هم به دليل شرايط خاص بعد از انقلاب و هم به دليل نظام بين‌المللي دو قطبي، اين سياست تهاجمي مي‌توانست در مواردي نتيجه‌ي مثبت داشته باشد، اما امروز نظام بين‌الملل متفاوت است.»

ميردامادي يادآور شد:« در زماني كه در مجلس بودم در سمينار سفرا از ما درباره‌ي اشغال سفارت آمريكا سوال شد و اين‌كه اشغال سفارت مقدمه‌ي بروز بسياري از مشكلات به‌خصوص در روابط با آمريكا بود و چه‌طور ما با داشتن چنين حركتي در سوابقمان امروز شعارهاي اصلاح‌طلبانه مي‌دهيم. پاسخ من به اين سوال اين بود كه انقلاب شرايط خاص خود را دارد و نمي‌توان به راحتي تحولاتي را كه در آن زمان رخ داده با معيارهاي امروز تحليل و قضاوت كرد؛ بلكه بايد با معيارهاي همان زمان به تحليل آن حركت‌ها پرداخت.»

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

وي به مثالي از آن دوره اشاره كرد و گفت‌:« در سال 1360 كه حجاج ايراني به مكه رفته بودند، با آقاي موسوي خوئيني‌ها نماينده‌ي حضرت امام (ره) در حج بودند كه مسايلي پيش آمد و در پايان حج، دولت سعودي آقاي موسوي خوئيني و همه‌ي كساني كه در بعثه بودند را با يك پرواز نظامي از مدينه به جده فرستاد و با اولين پرواز به مشهد فرستادند كه پس از آن دولت سعودي اعلام كرد كه آقاي موسوي خوئيني‌ها را در ليست سياه قرار داده و ديگر به ايشان اجازه‌ي ورود به عربستان را نخواهد داد. وقتي كه ايشان به ايران برگشتند به امام (ره) پيشنهاد كردند كه با توجه به مساله‌ي پيش آمده و مخالفت عربستان با ورود ايشان به عربستان فرد ديگري را براي نمايندگي در حج انتخاب كنند و امام (ره) هم تاكيد كردند كه خود ايشان ادامه دهند و گفته بودند كه شما خودتان سال آينده به حج خواهيد رفت.در سال 61 تا چند روز قبل از پرواز حجاج دو مشكل با عربستان داشتيم؛ اول اين‌كه ما تعداد حجاج را 100 هزار نفر اعلام كرده بوديم اما دولت عربستان گفته بود كه مانند سال گذشته فقط به 79 هزار نفر ويزا مي‌دهد و مشكل دوم نيز ويزاي آقاي موسوي خوئيني‌ها بود كه گفته بودند به ايشان ويزا نمي‌دهند و اين موضوع تا يك هفته قبل از شروع پروازهاي حجاج ادامه داشت. در آن سال مطابق معمول هر سال كه حجاج قبل از حج به ملاقات امام (ره) مي‌رفتند، در يك ملاقات عمومي در حسينيه جماران، امام (ره) براي دست‌اندركاران حج سخنراني داشتند و ضمن آن سخنراني اعلام كردند يا همه به حج مي‌روند يا هيچ‌كس نمي‌رود ولي اگر نرفتند در منطقه نه شيخي مي‌ماند، نه اميري. ملاقات امام (ره) كه پايان يافت، در فاصله‌اي كه ما به سازمان حج و زيارت رفتيم، از سفارت عربستان به وزارت امور خارجه و سازمان حج و زيارت اعلام كردند كه مدارك آقاي موسوي خوئيني‌ها را براي صدور ويزا به سفارتخانه بفرستند و مدارك ساير حجاج نيز براي صدور ويزا فرستاده شود و براي اولين بار در عربستان از آقاي موسوي خوئيني‌ها به عنوان نماينده‌ي امام (ره) استقبال رسمي كردند. اين مثال را براي نشان دادن تفاوت آن زمان با امروز مطرح كردم و اينكه آن شرايط را نمي‌توان با امروز مقايسه كرد.»

رييس كميسيون سياست خارجي جبهه مشاركت يادآور شد:« در سياست خارجي يك اصل حاكم است و آن اين‌كه هر بازيگري و هر كشوري اگر حد و اندازه‌ي خود را بيش از توان خود محاسبه كند، دچار خسارت مي‌شود و اگر كمتر نيز محاسبه كند باز هم زيان مي‌بيند؛ زيرا امتيازهايي را كه مي‌تواند به دست بياورد از دست خواهد داد. ما امروز جايگاه و وزني داريم و نظام بين‌الملل نيز دو قطبي يا چند قطبي نيست. نظام امروز يك نظام تثبيت نشده تك قطبي است؛ هرچند بسياري معتقدند كه شرايط فعلي نظام بين‌الملل، شرايط دوران گذار است. به هرحال، بايد متناسب با موقعيت خود و شرايط فعلي جهاني تصميم‌گيري كنيم.»

وي با طرح سوال «چه بايد كرد؟» در عرصه‌ي سياست خارجي خاطرنشان كرد:« امروز براي كشور ما اعتمادسازي يك شرط ضروري در سياست خارجي براي بازي كردن در صحنه‌ي بين‌الملل است. هم‌چنين بايد توجه داشته باشيم كه امروز از نظر منطقه‌اي در موقعيت ممتازي قرار گرفته‌ايم و صاحب امتيازاتي هستيم كه هرگز در گذشته نداشته‌ايم در طول 50 سال گذشته هميشه عراق براي ما يك تهديد در غرب كشور و افغانستان از زماني كه نيروهاي شوروي وارد افغانستان شدند و به خصوص در زمان طالبان يك تهديد جدي در شرق كشور ما بوده است. در شمال در دوران جنگ سرد و وجود اتحاد جماهير شوروي با تهديدات جدي مواجه بوده‌ايم و امروز تنها دوره‌اي است كه با تهديد خارجي از طرف همسايگان مواجه نيستيم و شرايط منطقه‌ به گونه‌اي است كه اگر با تهديد خارجي مواجه نباشيم در شرايطي كه آرامش در منطقه باشد، به عنوان بزرگ‌ترين و غني‌ترين كشور، نه صرفا به لحاظ اقتصادي بلكه به لحاظ فرهنگي و تمدني مي‌توانيم تاثيرگذارترين كشور منطقه باشيم. اما بسياري به دليل جلوگيري از همين تاثيرگذاري مي‌خواهند كشور ما آرامش لازم را نداشته باشد.»

وي با تاكيد بر ضرورت از دست ندادن اين شرايط استثنايي تصريح كرد:« اكنون در عراق با وجود اين‌كه با اشغال نظامي آمريكايي‌ها مواجه بود، اما انتخاباتي برگزار شد كه اگر بر فرض محال ما مي‌خواستيم حكومتي را در عراق تشكيل دهيم يا افرادي را در عراق روي كار بياوريم بهتر از تركيب فعلي نمي‌توانستيم در نظر داشته باشيم كه منافع ما نيز تامين شود. هم‌چنين در افغانستان دولت اين كشور خواستار تعديل روابط خود با همسايگان است و هر اقدام سياست خارجي كه منجر به از دست دادن اين شرايط استثنايي براي كشورمان شود اين فرصت‌ها را از ما مي‌گيرد و چه بسا آنها را به تهديد تبديل كند و آثار طولاني‌مدت و ماندگاري به جاي خواهد گذاشت.»

وي به طور خلاصه تنش‌زدايي و اعتمادسازي را دو شرط لازم براي امروز جامعه‌ي ما دانست كه هرچه موفق‌تر در اين زمينه عمل كنيم دستاوردهاي مثبتي در سياست خارجي خواهيم داشت.

گفت‌وگو از خبرنگار ايسنا مريم آريايي

دنبالک:

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'ميردامادي در گفتگو با ايسنا: چالش هسته‌يي الزاما برنده ‌و بازنده نخواهد داشت' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016