در ارتباط با دومين همايش جمهوريخواهان دموكرات و لائيك كه در روزهاى ۲۴ تا ۲۶ فوريه در شهر هانور آلمان برگزار مىشود، دويچه وله گفتگويى با مهرداد باباعلى، يكى از رهبران آن داشته است.
مصاحبهگر: جمشید فاروقی
دویچهوله: آقای باباعلی، همانطور که از اطلاعیهی منتشرشده برمیآید، در آستانهی برگزاری دومین گردهمایی جمهوریخواهان دمکرات و لائیک هستیم. تردیدی نیست که ایران در شرایط حاضر در یک موقعیت بسیار حساس قرار دارد. مایلم بدانم که بازتاب این اوضاع حساس را آیا میشود در برنامه و دستور کار همایش آتی جمهوریخواهان دمکرات و لائیک نیز، مشاهده کرد، اصولا چه موضوعی را شما در محور کار این همایش قرار دادهاید؟
باباعلی: همایش، همانطور که اشاره کردید، در شرایطی برگزار میشود که کارکنان شرکت واحد زندانی شدهاند برای حقوق بسیار ابتداییای که جزو حقوق بشر محسوب میشود، در جنبش کارگری حق سندیکاها و نهادهای مستقل و فعالیت در آنها، و در همین مورد هم این همایش ما همزمان با این امر هدف برگزاری میتینگی را بمناسبت اعلام همبستگیاش با این جنبش و این نهاد مستقل دارد. بخاطر میآورم، موضعی را که جمهوریخواهان دمکرات و لائیک در مورد نهمین دورهی انتخابات ریاست جمهوری اتخاذ کردند مبنی بر تحریم این انتخابات و تاکید براینکه جناحهای گوناگون جمهوری اسلامی در سرکوب آزادی، در ممانعت از پیشرفت آزادی و دمکراسی نقش اصلی را دارند و همینطور با تاکید براینکه جنبشها و نهادهای مدنی مستقل، مستقل از دولت، بتوانند در ایران پای بگیرند. این حمایت را ما در برگزاری مراسم در ۱۲ فروردین بمناسبت روز رفراندم جمهوری اسلامی، در مقر بروکسل اعلام کردیم و همینطور در شورای اتحادیه اروپا هم با اشاره به روز رسمیت یافتن جمهوری اسلامی و در عینحال آن عوامفریبی بزرگی را که بنام همهپرسی بود، بعنوان روز «نه» به جمهوری اسلامی و «آری» به جمهوری اعلام کردیم و تاکیدمان را در برگزاری آن آکسیون بر اين نکته گذاشتیم که نه فقط ما در ضدیت با جمهوری اسلامی هستیم، بلکه در انکارش هستیم و جمهوری هم از این زاویه برای ما یک نهاد نیست، بلکه جنبش است. بنابراین این همایش ما در چنین مقطعی صورت میگیرد که کابینهی احمدینژاد آمده است با شرایط ویژهای در سطح داخل، کابینهای که ادعای عدالتپروری داشته است. در سطح خارجی هم با این بحران هستهای که دامن زده و در چنین وضعیتی کشور ما را قرار داده است، با مجموعهی این نگرانیها این تجمع جمع میشود، با همان شعارهایی که در گردهمایی اول گفت و سندی را بعنوان سند اشتراکاتش به تصویب رساند، در واقع به دفاع برخاست از جدایی دین از دولت، لغو دین رسمی در کشورمان، دفاع از اعلامیه جهانی حقوق بشر و آزادیها و حقوق مصوب در آن، از جمله به اصطلاح مدنی حقوق بشر که در سازمان بینالمللی کارگری به تصویب رسیده است در سال ۱۹۹۴، حقوق سندیکایی، آزادی بیان و اجتماعات و نیز، تاکید بر عدالت اجتماعی و جمهوری انتخابی در کشورمان. پس آن سند اشتراکات در همایش دوم بعنوان مبنای عمل ما قرار میگیرد.
دویچهوله: در همین رابطه که گفتید آقای باباعلی، ما خودمان بخوبی میدانیم که چشم اسفندیار جنبش سیاسی خارج از کشور همان تفرقه و گروهگرایی افراطیست که مثل یک بیماری گریبانگیر روشنفکران و فعالین سیاسی ایرانی شده است. اصلا شما برای کاهش این تفرقه و گروهگرایی تا بحال چه کردهاید و چه برنامهای برای آیندهاش دارید و اینکه میگویید حول این برنامه گرد بیایند، این را به چه شکل مدنظرتان هست؟
باباعلی: به گمان من ما باید دو نکته را در این مسئله در نظر بگیریم. یکى تنوع آراء و عقاید را باید پاس بداریم. تنوع فردیتمان، هویت فردیمان را پاس بداریم و به آن ارج بگذاریم. نه فقط گرایشات و تنوعات سیاسی، بلکه عقاید یکایک ما نمیتواند عینا مثل هم باشد. ولی ما باید افرادی باشیم همبسته. یعنی این تفاوتهای ما نباید سبب جداسرى ما، سبب شکافها و انشقاقها و توجیهگر این تجزیهها باشد، بلکه باید بتوانیم همهی ما بعنوان افرادی همبسته با هم باشیم. برای اینکه بتوانیم به این همبستگیمان معنا بدهیم فقط این نیست که کلمات وحدت و اتحاد را بعنوان کلماتی مزین کنندهی نشستها و همایشهای خودمان بنویسیم و راجع به این کلام صحبت کنیم، در عمل و در اقدام باید بتوانیم به اشتراکات دست پیدا کنیم. ما در یک دوره، در دورهی یکسالونیم اخیر، در این زمینه پیشگام بودیم و پیشقدم شدیم و آن امر عبارت بود از ۱۲ فروردین بعنوان روز «نه» گفتن به جمهوری اسلامی و «آری» گفتن به جمهوری با ایجاد یک سنت مشترک. ولی این فقط سرآغاز اینها هست. ما باید به آکسیونهای سیاسی توجه کنیم، توجه کنیم به کشتارهای سال ۶۷، توجه بکنیم به این همبستگی گستردهای که در گوشه و کنار نقاط مختلف دنیا با کارگران شرکت واحد راه افتاده است و پیدا بکنیم زبان مشترکی را که بتواند ما را به همدیگر هرچه بیشتر نزدیک کند. طرح و پروژهای که دوستان مختلف ما دادهاند به اشکال مختلف، حتا، در مورد ا ینکه چگونه باید برای اتحاد با هم نزدیک بشویم تلاش کردهاند. عدهای از دوستان عزیزمان از زاویه اینکه چگونه میتوانیم گفتمان جمهوریخواهانهی واحدی بسازیم و سطح آن را در تمایز از نظامهای مسلکی، مذهبی، عقیدتی مشخص کنیم، در این زمینه تلاش کردهاند و عدهی دیگر از جمهوریخواهان هنوز گفتار جمهوریخواهیشان را روشن نکردهاند با به اصطلاح مشروطهی اسلامی میخواهند زبان مشترکی پیدا کنند. اینها هم، پس، مانع این میشود که مجموعهی جمهوریخواهان بتوانند همدیگر را پیدا بکنند و بتوانند از این نیروی گستردهای که دارند بهره بگیرند برای روشن کردن ارزشهای مشترک جمهوریخواهیشان.