اين مصاحبه در تاريخ 1385/1/22 برگزار شده است.
خبرنگار: قبل از هر چيز از اينكه ما را به حضور پذيرفتيد خيلي تشكر ميكنم ; هم به نام خود و هم به نام شبكه خبري . ميخواهم سؤال اولم را از گذشته شما بپرسم . اينكه شما از اركان و پايه هاي اصلي تشكيل دهنده انقلاب اسلامي ايران هستيد، در سالهاي اوليه همراه امام خميني كارها را در تهران ادامه ميداديد و بعد از يك مدتي به قم تشريف آورديد. ميخواهم بدانم چه اختلاف نظري وجود داشت و باعث شد شما به قم تشريف بياوريد و كارهاي خودتان را ادامه بدهيد، از زبان خودتان ميخواهم بشنوم .
آيت الله منتظري : اعوذ بالله من الشيطان الرجيم ، بسم الله الرحمن الرحيم .
من از اول با معظم له اختلاف نظري نداشتم . ايشان هم بعد آمدند قم . منتها براي تصويب قانون اساسي انتخاباتي انجام شده بود و من از تهران انتخاب شده بودم ، لذا مجبور بودم بروم تهران براي همان تصويب قانون اساسي . وقتي كه آيت الله طالقاني - كه امام جمعه تهران بودند - از دنيا رفتند آيت الله خميني مرا به عنوان امام جمعه تهران معين كردند. وقتي كه مجلس خبرگان - كه براي تصويب قانون اساسي بود - تمام شد، خدمت ايشان رسيدم كه من چون يك طلبه هستم مايلم قم باشم ، اجازه دهيد بروم قم . پس مسأله اختلاف نظر نبود. نظرم اين بود كه بالاخره در امور سياسي دولتي هست و دولت تشكيل شده است و مرحوم مهندس بازرگان آن روز به عنوان نخست وزير دولت موقت انتخاب شده بود، وزرا هم هستند، بنابراين دولت بايستي كارهاي سياسي را انجام بدهد و ما بياييم قم همان كار آخونديمان چون درس و بحث را انجام دهيم . ولي در عين حال مراجعات به بيت ما خيلي زياد بود و من به عنوان توصيه و سفارش به وزرا و دولت تذكراتي ميدادم و چون مردم مراجعه ميكردند كارهايي را هم انجام ميدادم . منظور اين است كه از اول اختلاف نظري در كار نبود كه من آمدم قم ، بعد هم خود ايشان آمدند قم .
خبرنگار: بعد از بيست و هفت سال كه از انقلاب اسلامي ميگذرد، شما يكي از اركان اساسي در پيدايش انقلاب اسلامي بوديد. بعد از اين بيست و هفت سال ، در حال حاضر شرايط جمهوري اسلامي به آن شكلي هست كه مدنظر شما در ابتدا بوده و چه كمبودهايي در حكومت فعلي يا در انقلاب فعلي هست و چه نقاط قوتي هست و اصلا در حال حاضر حكومت را به چه شكلي ارزيابي ميكنيد؟
آيت الله منتظري : قبل از انقلاب و در بحبوحه انقلاب شعار مردم و در حقيقت شعاري كه مرحوم آيت الله خميني و همين طور ماها به مردم القاء كرده بوديم سه چيز بود: "استقلال ، آزادي ، جمهوري اسلامي ". از باب اينكه در زمان شاه خارجي ها در كشور دخالت كامل داشتند، آمريكايي ها در ارتش و جاهاي ديگر همه كاره بودند، مردم هم آزاد نبودند كه حرفشان را بزنند و نظرشان را بگويند، و موازين اسلامي هم رعايت نمي شد. بنابراين استقلال يعني : عدم دخالت كشورهاي ديگر در سياست ايران ، آزادي يعني : مردم آزاد باشند حرفهايشان را بزنند. جمهوري اسلامي يعني : حكومت از مردم ناشي شده باشد و بر طبق موازين اسلام هم باشد. اين شعار مردم بود، هم آيت الله خميني اين وعده ها را به مردم ميدادند هم ما وعده ميداديم . ولي متأسفانه آن جور كه ميخواستيم عمل نشد و به ويژه ميبينيم كه مسأله آزادي و جمهوري اسلامي آن گونه كه بايد رعايت شود نمي شود. جمهوري يعني حكومت ناشي از مردم باشد، يعني واقعا نخبگان جامعه و آنان كه رشد سياسي دارند حزب سياسي داشته باشند و اين احزاب سياسي دولتها را روي كار بياورند و بتوانند ناظر بر حكومت و حاكميت باشند و بتوانند اعتراضشان را بيان كنند. ولي الان دبيركل هاي احزاب را احضار ميكنند و به آنها فشار و تهديد روا ميدارند. در صورتي كه بايستي احزاب نظارت داشته باشند بر كار دولت ، آنها بايستي به دولت انتقاد و اعتراض كنند; اما دولت مزاحم احزاب ميشود. به نظر ميآيد اگر بخواهيم حكومت واقعا حكومت مردمي باشد بايستي نخبگان جامعه و آنهائي كه رشد و عقل سياسي دارند احزابي را تشكيل دهند و اين احزاب مستقل باشند و دولت را روي كار بياورند و بر دولت نظارت داشته باشند، اين معنا عمل نشده است . ما الان ميبينيم كه آقايان ميگويند: به احزاب نياز نداريم ، ما همان مساجد احزابمان است . معناي اينكه مساجد احزابمان است يعني يك آقايي توي مسجد يك مطلبي را ميگويد اسم شرعيت هم روي آن ميگذارد و مردم را هم تحريك ميكند كه برويد به فلان شخص رأي بدهيد يا فلان كار را انجام بدهيد. در صورتي كه اين كار درستي نيست . اگر ما بخواهيم واقعا حكومت مردمي باشد بايد مردم هم در حدوث دولت و هم در بقائش نقش داشته باشند و نظارت بر دولت داشته باشند كه دولت تخطي از قانون نكند. البته ولي فقيه هم در قانون آمده به اعتبار اين كه نظارت كند از موازين اسلامي تخطي نشود، نه اينكه او حاكم علي الاطلاق باشد و تمام امور دست او باشد. اداره امور بايد دست مردم و نخبگان سياسي و از طريق احزاب باشد. متأسفانه در كشور ما احزاب هنوز جا نيفتاده است ، در صورتي كه بايد حاكميت به دست احزاب سياسي پايدار باشد. هنوز نگذاشته اند حزب در جامعه ما جا بيفتد و احزاب خلق الساعة تأسيس ميكنند بعد هم انتخاباتي درست ميكنند و كارها را تمام شده حساب ميكنند و به مردم وعده ميدهند. مردم هم اگر بخواهند اعتراض كنند كسي گوش به حرفشان نمي دهد و آنها را سركوب ميكنند. بنابراين آن وعده هايي كه آيت الله خميني (ره ) و ديگران به مردم دادند، متأسفانه آن گونه كه ميخواستيم عمل نمي شود.
در كشور تركيه ما ميبينيم با اينكه آنجا هم رئيس جمهور منتخب مردم دارد و هم نخست وزير و دولت دارد اما در مواقع حساس حرف اول را ارتش ميزند. ايران هم تقريبا دارد به اين صورت ميشود و حرف اول را نيروهاي نظامي و انتظامي ميزنند و در امور سياسي دخالت ميكنند. با اينكه حرف اول را مردم بايد بزنند و در تمام مواقع حساس هم نظر مردم بايد ملاك باشد نه نظر نيروهاي نظامي .
خبرنگار: مسائل روز را مسلما شما تعقيب ميكنيد، بحث روز بحثهاي هسته اي است كه در ايران در جريان است ، بفرماييد آيا سياست حكومت فعلي آقاي احمدي نژاد را در اين امور قبول داريد؟
آيت الله منتظري : من عرض كردم يكي از شعارهاي اول ما در انقلاب استقلال بود. معني استقلال اين است كه خود دولت ايران آنچه را براي جامعه مصلحت ميبيند بايد عمل كند. و اينكه بخواهد آمريكا يا اروپا به ايران تحميل كنند كه حتي شما انرژي هسته اي صلح آميز هم نبايد داشته باشيد، اين خود دخالت در امور ايران است . منتها چيزي كه هست - در مصاحبه هايم جلوتر گفته ام - بايستي به گونه اي برخورد كرد كه تنش و درگيري درست نشود و كاري كرد كه كشور و مردم خسارت نبينند. يكي از راههايش اين است كه با آمريكا كه يك قدرت مطلقه است در دنيا و خواهي نخواهي دارد اعمال قدرت ميكند مذاكره مستقيم كرد، و ميشود در مقابل قدرتها با زبان خوش و از راه ديپلماسي حرف زد. بر فرض زماني مصلحت نبود رابطه با آمريكا داشته باشيم ولي حالا چه اشكالي دارد روابط برقرار كنند و دوستانه مشكل را حل كنند و كاري كنند كه به درگيري ميان دو طرف نرسد. ولي اينكه بخواهند به ايران بگويند تو قطعا بايستي حتي استفاده صلح آميز از انرژي هسته اي هم نكني اين زور است . چون علم ، دانش و فن آوري انحصاري نيست و از آن همه بشر است . چطور اسرائيل الان هم انرژي هسته اي و هم سلاح اتمي دارد، ما كه سلاح اتمي نمي خواهيم چرا انرژي هسته اي صلح آميز هم نداشته باشيم ؟! تحميل به ايران درست نيست ، مردم هم زير بار نمي روند و آمريكايي ها اشتباه ميكنند كه ميخواهند نظر خود را تحميل كنند، براي اينكه در دنياي امروز زور دوام ندارد. بنابراين بايد دوستانه مشكل را حل كرد، يا روابط برقرار كنند يا واسطه بفرستند. نه اينكه بوش در آمريكا عليه ايران شعار دهد ما هم عليه بوش در ايران .
ضمنا اشكالي هم به دولت تركيه داريم كه همين روابط با اسرائيل است ، براي اينكه اسرائيل يك كشور غاصب است ، زمينهاي مردم را غصب كرده و فلسطيني ها را آواره كرده اند. ما غير از اسرائيل با كشورهاي ديگر مشكل نداريم . قبلا گفته ام كه اگر يك روزگاري سفارت آمريكا در ايران را اشغال كردند كار اشتباهي بود و اشتباه را بايد جبران كرد، بايستي روابط برقرار كنند و مشكلات را دوستانه حل كنند; استفاده از فن آوري روز حق ايران است . قال رسول الله (ص ) "طلب العلم فريضة علي كل مسلم الا و ان الله يحب بغاة العلم " طلب علم بر هر مسلماني واجب است . هر علمي ميخواهد باشد، چه علوم ديني چه علوم دنيوي ، براي اينكه دنياي امروز بر اساس علم ميگردد. اينكه به ما بگويند شما در اين قسمت علمي نبايد دخالت كنيد و علمش را نداشته باشيد حتي صلح آميز، اين مطلب غلطي است و قهرا مردم زير بار زور نمي روند. و عرض كردم بايد يك كاري بكنند اين ديوار بي اعتمادي ميان دوطرف خراب شود و روابط حسنه باشد و به همديگر اعتماد كنند.
خبرنگار: آيا فكر ميكنيد در نتيجه اين مسائل هسته اي و بحثهايي كه هست آيا امكان دارد كه حمله اي به ايران صورت بگيرد، و اگر امكانش باشد يعني اگر اين اتفاق بيفتد فكر ميكنيد حكومت و يا اينكه ملت ايران چه تدابيري نسبت به اين مسأله ميتوانند داشته باشند؟
آيت الله منتظري : من علم غيب ندارم ; اما اگر بخواهند حمله به ايران داشته باشند اشتباه ميكنند، براي اينكه به افغانستان و عراق كه حمله كرده اند الان با مشكلاتي درگيرند. بخصوص عراق كه يك باتلاقي براي آمريكايي ها شده و ايران از عراق ضعيف و كمتر نيست . يك روزگاري كه مردم از استعمار انگلستان و شوروي ميناليدند آمريكا را فرشته نجاتي فرض ميكردند، ولي متأسفانه آمريكا هم وقتي كه آمد نشان داد كه آن هم يك ميراث خوار استعمار و جزء مستعمرين است . با توجه به شرايط اگر فرضا هم به ايران حمله كنند يك اشتباهي كرده اند و مسلما به ضررشان است ، براي اينكه مردم همه بسيج ميشوند عليه آنها. امروز دنياي ما دنياي جنگ و حمله نيست ، مادامي كه گره اي با دست باز ميشود نبايد آن را با دندان باز كرد.
خبرنگار: خيلي ممنون از وقتي كه در اختيار ما گذاشتيد، ولي اگر در پايان خودتان چيزي را مد نظرتان هست كه به مردم توصيه بفرماييد من در خدمت شما هستم .
آيت الله منتظري : در همين اتاق مرحوم تورگوت اوزال كه آن وقت نخست وزير تركيه بود بعد رئيس جمهور شد به ملاقات من آمد در وقتي كه جنگ ايران و عراق بود، من به ايشان گفتم : مصطفي كمال نه خدا بود نه پيغمبر، و تركيه يك روزگاري اصلا مركز اسلام بوده ، براي اينكه حكومت عثماني آنجا بوده ، بنابراين اينكه در تركيه روز يكشنبه به جاي جمعه تعطيل باشد يا تاريخ تاريخ مسيحي باشد اشتباه است . شما از باب اينكه تركيه يك كشور اسلامي است قاعده اش اين است كه تاريختان ، تاريخ اسلام باشد و تعطيلي روز جمعه باشد. ايشان خودش ميگفت من مسلمانم و مادرم را فرستاده ام مكه . بنابراين بايد سعي كنيد كه كشور تركيه به جهان اسلام بپيوندد و اينقدر كه اصرار داريد با اروپا متحد باشيد آنجاها هم خبري نيست ، آنها هم جز اهداف استعماري هدف ديگري ندارند. ان شاءالله موفق و موئيد باشيد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته .
دفتر آيت الله العظمي منتظري
1385/2/3