دو هفته از دستگبری « دکتر رامین جهانبگلو»، استاد فلسفه ی دانشگاه، اندیشمَند، فیلسوف، محقق و نویسنده ی سَرشناس؛ می گذرد. هَم اکنون، کار زار بزرگی برای نجات جان این اندیشمند بزرگ میهن مان دَر سَراسَرِ جهان بَرپا شده است. باید با شرکت فعّال دَر این کار زار؛ به تداوم و گسترش آن، تا آزادی « دکتر جهانبگلو»؛ کمک و یاری برسانیم. کارنامه ی پژوهش ها و فعالیّت های علمی« دکتر جهانبگلو»؛ آن ویژه گی را از این اندیشه پَرداز سَرفرازمیهن مان، فَرا روی همگان قرار می دهد؛ تا به جرأت بتوانیم او را هَم سنگ و هَم وزن با هَم گنان اش در سَطح جهان، هَمانند « عیسا برلین» و دورتر،« مهاتما گاندی» و « رابیندرات تاگور»،« برتراند راسل» و..؛ بدانیم. این اندیشه وَرزِ مدافع « مدرنیته» و«حرمتِ انسان» و« حقوقُُِ انسان» و مُنادی « مُدارا و تساهل» و«عدم خشونت»، امّا هم اکنون « بی حرمتی»،« بی حقوقی» و« خشونت» را در زندان، تجربه می کند. و چرا؟ پرسشی که مَطرح است، این است که: بی حرمتی با اهل اندیشه و قلم، چه زمانی به پایان می رسد؟ چرائی « وا پس ماندگی» و « فرو دَستیِ» مردم در کشورهای «جهان سوم» و در این میان کشورخودمان ایران، را تنها در « توطئه ها» و مداخلاتِ قدرت های بزرگ؛ نباید جست و جو کرد. عامل اصلی، آن«عامل داخلی» است که در همین روحیه ی « عدم مدارا» و تحمّل نکردن « دیگر اندیشان» و سَرکوب هَر نظر و فکر و اندیشه ای جز نظر، فکر و اندیشه ی مسلّط و حاکم؛ نهفته است.
advertisement@gooya.com |
|
این روحیه؛ دَر درازنای تاریخ، اندیشه وَرزانی از« زکریای رازی»،« ابن سینا»، « حسین منصور حلاج» و .. گرفته تا « سعیدی سیرجانی»، «محمد مختاری»، « محمد جعفر پوینده»، « اکبر گنجی» و .. را بَر نتافته و بَر نمی تابد. اندیشه وَرز را به سیاه چال می افکند. آهنگ کشتن او می کند. به آزار و شکنجه اش می نشیند. به تخریب شخصیّت و هویّت انسانی او دست می یازد. با این خیال واهی که شمع فروزان اندیشه ی او را خاموش کند. باید با بانگ رسا فریاد بزنیم: دست ها از حریم اندیشه، از حریم اندیشمندان، از حریم اندیشمندان کشورمان، از حریم همه ی« دیگر اندیشان» ، از زندگی « دکتر رامین جهانبگلو»؛ کوتاه!
رامین جهانبگلو را آزاد کنید!