رامین جهانبگلو جاسوس نیست. به این دلیل ساده که به اطلاعات محرمانه ای دسترسی نداشته که آن را دراختیار این و یا آن قرار دهد اما بنظر من روشنفکری است که شاید اندکی راه به خطا رفته باشد. چرا؟ رامین جهانبگلو آنطور که در سایتهای اینترنتی نشان می دهد از تاریخ اکتبر ٢٠٠١ تا آگوست ٢٠٠٢ با موسسه ای همکاری می کرده که به شدت در محافل روشنفکری خود آمریکا بدنام است. نام رامین جهانبگلو را در سایت مزبور به آدرس http://www.ned.org/forum/past.html می توانید ببینید.
این موسسه بنام نشنال اینداومنت فور دموکراسی "موهبت ملی برای دموکراسی" (National Endowment for Democracy) بدستور ریگان در آغاز دهه ١٩٨٠ و پس از افشاگریهای مفتضحانه در مورد عملیات مخفی سی آی ا در دهه هفتاد (بخصوص در آمریکای لاتین) تاسیس گردید. سه کمیته مختلف یعنی کمیته چرچ از سنا (Church Committee) کمیته پایک از کنگره (Pike Committee) و کمیسیون راکفلر روزی نبود که با ارائه مدارکی پرده از عملیات کثیف سی آی ا برندارند و آنرا در روزنامه ها منتشر نکنند. سازمان سی آی ا تقریبا در موضع انفعال کامل قرار گرفته و فلج شده بود. باید کاری انجام می شد.
توقف آنگونه عملیات به منظور تامین منافع آمریکا در کشورهای درحال رشد اصولا از مخیله کسانی که در آمریکا رهبری سیاسی و فکری را دراختیار دارند خطور نمی کند بنابراین باید بدنبال راه حلی می بودند که همان هدفها با مکانیزم های تمیز پی گیری شده و محقق شوند. نام زیبا، دهان پرکن و منحرف کننده ای لازم بود و به این ترتیب در سال ١٩٨٣ "موهبت ملی برای دموکراسی" پا به عرصه وجود گذاشت. ایده اولیه آن بود که هرآنچه سابقا سی آی ا در خفا انجام می داد نشنال اینداومنت (NED) آشکار انجام دهد. هدف این سازمان عبارت بود از "حمایت از نهادهای دموکراتیک در سراسر جهان از طریق حمایتهای شخصی و یا موسسات غیروابسته به دولت (NGOs).
NED مایل است که خود را یک موسسه غیروابسته به دولت آمریکا نشان دهد اما ترازنامه های مالی این موسسه که همه ساله منتشر می شود نشان می دهد که هر سنت از بودجه این تشکیلات از طریق دولت آمریکا و عمدتا وزارت کشور (State Department) تامین می شود.
آلن وین ستاین (Allen Weinstein) که مامور تهیه اساسنامه این موسسه بود در سال ١٩٩١ می گوید:
"اکثر کارهائی که ما امروز می کنیم ظرف ٢٥ سال گذشته از طریق سی آی ا انجام می شده است".
NED به لحاظ فکری مخالف سرسخت سوسیالیسم اقتصادی و هوادار اقتصاد بازار آزاد است. از دیدگاه این موسسه با گسترش بازار آزاد است که رشد و رفرم و نهایتا دموکراسی بر کشورهای درحال توسعه تحقق می یابد.
ویلیام بلوم (William Blum) در کتاب خود "دولت سرخ" (Rouge State) خبر از دخالتهای NED در سرنگونی دولتها در پنج کشور می دهد. NED در نیکاراگوئه در سال ١٩٩٠ انتخابات دموکراتیک را مخدوش نمود، در مغولستان در سال ١٩٩٦، در بلغارستان در سال ١٩٩٠ و در آلبانی در سال ١٩٩١ ، ١٩٩٢ و بالاخره در هائیتی که علیه ژان برتراند اریستایت یک کودتا را برنامه ریزی کرد.
دروغ بزرگ NED در حمایت از دموکراسی از همین جا آشکار می شود که در تمامی این کشور حکومتهائی که برسرکار بودند و NED علیه آنان وارد عمل شد از مجاری کاملا دموکراتیک به قدرت رسیده و منتخب مردم بودند. اشکال آنان در این بود که دموکراسی را بنحوی که NED تعریف می کند که متضمن حاکمیت بازار آزاد و آزادی هجوم سرمایه های آمریکائی است تعقیب نمی کردند. در فیلیپین نیز نقش این انستیتو در سازماندهی عناصری در رسانه ها و نیز اتحادیه های کارگری که با نیروهای چپ مبارزه می کردند چشم گیر بود.
براساس گفته آنتونی فنتون (Anthony Fenton) نویسنده کانادائی کتاب "کانادا در هائیتی، جنگ برعلیه اکثریت محروم" سازمان NED قاطعا درکودتا علیه هوگوچاوز رئیس جمهور منتخب و مردمی ونزوئلا در سال ٢٠٠٢ و نیز کودتای هائیتی در سال ٢٠٠٤ دست داشته است. به گفته وی هرساله صدها میلیون دلار از طریق این سازمان در سراسر جهان برای ترویج دموکراسی (البته با تعاریف وزارت کشور آمریکا) توزیع و خرج می شود.
تحقیقاتی که اوا گالینگر (Eva Golinger) وکیل مستقل در روزنامه نگار وکیل مستقل و روزنامه نگار در باب NED انجام داده است از طریق اسنادی است که وی با استناد به قانون آزادی اطلاعات (Freedom of Information Act) از خود این موسسه اخذ کرده است.
این اسناد صراحتا به نقش این انستیتو در کودتای علیه چاوز اشاره می کند. البته چندین سازمان دیگری بصورت شاخه های فرعی NED با این تشکیلات همکاری می کنند از جمله "انستیتوی جمهوری خواهان جهانی"، "انستیتوی دموکراسی ملی برای امور بین الملل"، "همبستگی کارگری جهانی" و "مرکز سازمانهای خصوصی جهانی". اسمها همگی دهان پرکن اما همه در خدمت یک هدف. حاکمیت سرمایه داری آمریکا بر این کره.
بهرحال در مورد این موسسه می توان یک کتاب برشته تحریر درآورد اما برای بدست دادن یک شناخت اولیه شاید همین مختصر کافی باشد.
متفکرین و محققینی که از کشورهای جهان سوم با این موسسه همکاری می کنند بعضا از عمق همکاری با این موسسه بی اطلاعند وتنها هدفشان برقراری دموکراسی در کشور متبوعشان است. آنان نمی دانند که تهیه گزارش و تحلیل ارائه راهکار و غیره برای NED آنان را در خدمت چه نوع اهدافی قرار می دهد.
رامین جهانبگلو بطور قطع امروز با این موسسه همکاری ندارد و همکاری او تنها به یک سال در فاصله سالهای ٢٠٠٢ و ٢٠٠٣ محدود بوده است این می تواند دلیلی باشد براین که وی پس از گذشت مدتی به حقیقت نهفته در پشت این سازمان پی برده و کناره گیری کرده باشد.
راه حل منطقی پیش روی ما دستگیری و بازداشت افراد تحصیل کرده و دانشمندی چون جهانبگلو نیست. هیچ چیز با این دستگیری حل نمی شود. چرا که دهها متفکر جوان دیگر اگر نه با این سازمان بلکه با سازمانهای مشابه آن در حال کارند. باید فضا را فضای تبادل فکرو اندیشه و محل زورآزمائی فکر و اندیشه کرد تا از درون آن ماهیت سازمانهائی چون NED در معرض دید متفکرین ایرانی قرار گیرد.
در فضای باز کمتر روشنفکری جذب موسساتی نظیر NED خواهد شد زیرا که اصولا ضرورتی برای همکاری با آنان وجود ندارد مگر گروه بسیار اقلیتی که همواره به خاطر اولویت دادن منافع شخصی به منافع ملی خود دست به این کار بزنند. اما رامین جهانبگلو اگر بدنبال تامین منافع شخصی بود وارد دنیای فلسفه نمی شد. در این وادی نه پولی نهفته است و نه مقامی.
کامبیز شهیدی از کانادا