اكنون كه خاوير سولانا، مسؤلِ سياست خارجیِ اتحاديهی اروپا، مجموعه پيشنهادات كشورهای غربی را برای حل بحران اتمی به تهران برده، مفسرانِ رسانههای آمريكايی در بارهی پاسخهای احتمالی ايران به رایزنی مشغولاند. بيم آن میرود كه جناحهای تندروِ داخل حكومتِ ايران برای هرنوع مصالحهای مانع تراشی كنند. با توجه به اينكه رئيس جمهور ايران به مردم وعده داده كه گفتگوهای مسولانِ مذاكرات اتمی به اطلاع مردم خواهد رسيد، پارهای از مفسران گمان میبرند كه احتمال دارد پشت پرده، ميان رهبران جمهوری اسلامی اختلافاتی اساسی وجود داشته باشد.
هفتهی نامهی «تايم» در تفسيری مینويسد (۵ ژوئن) در مذاكرات هستهای، فرد اصلی و پرنفوذ آقای احمدینژاد نيست بلكه علی لاريجانی است كه خود مستقيم با مقام رهبری در تماس است و به اتفاق تصميم نهايی را خواهند گرفت. از همين رو، بنا به برداشت «تايم» جناحهای ديگر در حاكميت رژيم اسلامی، از جمله جناح محمود احمدینژاد، از هم اكنون هشدار میدهند كه نبايد پشت پرده به بندو بست با آمريكا پرداخته شود.
مفسر «تايم» اعتقاد دارد شانسِ سازش از سوی ايران و توقف غنیسازی وجود دارد اما نه به عنوان «پيش شرط» بلكه به عنوان «نتيجه» مذاكرات. برای رسيدن به آن نتيجه، آمريكا در طی مذاكرات بايد مشروعيت سياسی رژيم ايران را، ولو به طور سمبوليك، پذيرا شود.
دشوار ترين موردِ اختلاف آن است كه آمريكا حتا غنیسازی در مقياس محدود را هم به سختی میپذيرد زيرا همين مقدار نيز دربرگيرندهی تحقيق و كسب دانش هستهای است كه میتواند برای گسترشهای آينده به كار رود. اما چنانچه دو طرف برسر غنیسازی در مقياس پايين و زير نظارتِ بیقيد و شرطِ غرب توافق كنند، شانس مصالحه و رفع بحران افزايش میيابد. كاندوليزا رايس وزير امور خارجهی آمريكا دو روز پيش در يك برنامهی تلويزيونی گفت: «اگر ايران در پیِ برنامهی هستهای صلح آميز باشد، برنامهای كه خطرِ تكثير توليد سوخت اتمیِ پيشرفته را در بر نداشته باشد... ما اين حق را [برای ايران] میپذيريم.»
مهمترين دليلی كه اروپاييان اصرار به پيوستنِ آمريكا به مذاكرات داشتند آن بود كه تنها آمريكا قادر است ضمانتهای امنيتیِ معتبر به ايران بدهد. آمريكا تنها در صورتی میتواند چنين ضمانتی را مورد ملاحظه قرار دهد كه در قبال آن، ايران نيز تضمين دهد از تروريسم در خاورميانه پشتيبانی نخواهد كرد. اما همين امر، يعنی حمايت فعال از حزب الله و حماس و ديگر سازمانهای مبارز فلسطينی، يكی از مهمترين موارد اختلاف جناحهای تندرو و جناحهای پراگماتيست در داخل رژيم ايران است. پيش از اين معاون آقای لاريجانی گفته بود ايران حاضر است مسايل امنيتی در عراق، افغانستان، لبنان و سوريه را با آمريكا به مذاكره بگذارد. اما روشن نيست اين ديدگاهِ تمامی جناحهای رژيم ايران باشد.
«نيويورك تايمز» موافقت كابينهی بوش را برای مذاكرهی مستقيم، سياستی مدبّرانه خواند و نوشت (۵ ژوئن) حال پاسخ ايران هرچه باشد، حتا پاسخی منفی نيز به هرحال به سود آمريكاست زيرا اين كشور موفق شد در اين بحران پيوندش را با روسيه و چين و متحدان اروپايی استحكام ببخشد. چنين پيوندی برای تصميمات بعدی در شورای امنيتِ سازمان ملل واجد اهميت بسيار است.
عبدی كلانتری - نيويورك