عباس عبدی اين روزها و بعد از آزادی از زندان نه تنها صراحت خويش را کنار ننهاده ، بلکه طنز را نيز چاشنی سخنان تند و تيز خويش کرده است. عضو هيات موسس جبهه مشارکت و نويسنده سه بيانيه های اين حزب در کنگره های اول تا سوم، روزنامه نگار و عضو شورای سردبيری روزنامه هايی چون سلام ، نه به راه گنجی معتقد است و نه به راه اصلاح طلبان. او معتقد به در پيش گرفتن راه عباس عبدی است! عباس عبدی که امروز حتی از نقد حرکات اخير دوست و يار قديمی خويش، اکبر گنجی نيز ابايی ندارد و با صراحت به او می تازد و راهبرد وی را بی نتيجه می داند.
آقای عبدی شما حرکات اخير آقای گنجی را چطور ارزيابی می کنيد؟ فکر می کنيد اتفاقی می افتد؟
مگر اقای گنجی حرکت خاصی انجام داده اند؟ خب ايشان و برخی افراد ديگر خواسته اند غذا نخورند و گرسنگی بکشند به من چه ربطی دارد؟
به هر حال اين مساله را شروع يک حرکت بزرگ تر می دانند.
چه حرکت خاصی می خواهد انجام دهد که مثلا وضع ما تغيير کند. وضع همين طور که هست می ماند.
يعنی استراتژی هايی که اعلام کرده اند مثل نافرمانی مدنی و عدم مشروعيت رژيم سلطانی و مبارزه برای تغيير حکومت در عين مخالفت با جنگ را غيرممکن ارزيابی می کنيد؟
اولا که اين ها استراژتی هستند و نه استراتژی! ضمن اينکه اگر حکومتی اجازه چنين کارهايی را می داد که ديگر کسی با آن حکومت مشکلی نداشت و بيکار هم نبود که دست به چنين اعمالی بزند. از طرف ديگر چنين حرکات و تجمعی خواه ناخواه باعث ايجاد خشونت می شوند؛ مردم ايران هم به هيچ وجه خشونت را نمی پسندند و آن را تاب نمی آورند.
حالا شما فکر می کنيد بعد از برگشتن آقای گنجی ايشان می توانند در ايران نيز آزادی عمل داشته باشند و حرکات خويش را ادامه دهند يا اينکه باز هم از سوی حکومت دچار محدوديت خواهند شد؟
ببينيد اصلا حرکتی انجام نگرفته است. مثلا با جمع های ۱۵۰ تا ۲۰۰ نفری که جمع شده اند چه کاری می شود کرد؟ حداکثر می شود يک کوچه بن بست در تهران را تصرف کرد.
پس شما اعمال آقای گنجی را بی فايده می دانيد؟
بله. اصلا با اين چيزها که نمی شود کاری کرد و راهی را به پيش رفت.
آقای عبدی، در مورد اصلاح طلبان چه فکر می کنيد؟ آيا آنها می توانند کاری را پيش ببرند؟
مگر اصلاح طلبان هم اعلام کرده اند که می خواهند کاری کنند؟
بله، همان ادامه استراتژی سياست ورزی.
اينکه سياست ورزی نيست. اين خفت ورزی ايست. عين همان هايی که اسم فقرا را می گذاشتند گنج علی و اسم کور را می گذاشتند عين علی. به اينکه سياست ورزی نمی گويند.
پس چه بايد بکنند؟
ببينيد. اينها همه گاف داده اند. حالا بايد بنشينند اول گذشته را نقد کنند. ببينند قبلا چه کارهايی انجام داده اند. اگر اين کار را با صداقت انجام دادند؛ بعدا می توان گفت مشغول انجام دادن کاری هستند.
فکر می کنيد مثلا تغيير دبيرکل مشارکت باعث ايجاد تحول خاصی در بين اصلاح طلبان می شود؟
نه. اصلا اينها کاری نمی کنند. فقط می گويند ما کار می کنيم. با حلوا حلوا گفتن که دهان شيرين نمی شود. بايد واقعا دنبال کار رفت. اما اينها هيچ کاری انجام نمی دهند و مدعی اند. نميشود که منتظر ماند که چيزی از اسمان برای آدم برسد. مثل علی دايی که در زمين راه می رفت و منتظر توپ بود. الان وضعيت اصلاح طلبان اين گونه است.
يعنی اصلاح طلبان چه کار کنند آقای عبدی؟
هيچی. کاری نمی شود کرد. بايد بروند در خانه بنشينند. يا اينکه در خيابان راه بروند.
همين؟
بله فقط همين. الان کار درست را آقای احمدی نژاد می کند. او دارد کار انجام می دهد و مملکت را به جايی می رساند که ديگر کاری نمی شود برايش کرد.