حمله وحشیانه و گسترده ارتش اشغالگر اسرائیل به غزه و سپس به لبنان به بهانه به گروگان گرفته شدن سربازان اسرائیلی، اجرای برنامه از پیش طرح ریزی شده است . اجرای طرح با حمایت آمریکا و بی تفاوتی دیگر دول غربی ورژیمهای دست نشانده عرب، گویای ﺁنست که، در نهایت، میدان عمل ایران و سوریه هستند . اسرائیل همچنان اندیشه راهنمای نژاد پرستانه، سرکوبگرانه و جنایتکارانه خود را دنبال می کند. بهمین جهت پيروزى حماس در انتخابات آزاد پارلمان فلسطين و حکومت کردن این گروه را در دولت خودگردان نادیده گرفت . اسرائیل بجای اینکه در جهت پایان دادن تخاصم ، قدم پیش گذارد و روند صلح را به پیش برد، به بهانه های مختلف، در مسیر تنش و بحران فزاینده گام بر داشت و، با زیر پا گذاشتن حقوق ملی و انسانی مردم فلسطین، عملاً و آنهم بطور ددمنشانه به بهانه گروگان گرفتن سرباز اسرائیلی، با حملات زمينى و هوايى خود به نوار غزه، به تأسيسات زيربنايى، به ويژه آب و برق، پل ها و جاده ها و نيز دفاتر وزارت كشور فلسطين، خسارت هاى زيادى وارد آورده و دهها کودک ، زن و مرد را کشته یا زخمی کردند . در واقع، همان طوري که رسانه هاي اسرائيلي فاش کرده اند، « اين تهاجم، از جمله دستگيري مسئولين اصلي حماس و در رأس آنان، نمايندگان و وزراء، از مدت ها پيش برنامه ريزي شده بود.»
دستور حمله از پیش برنامه ریزی شده به لبنان توسط شخص نخست وزیراسرائیل و با موافقت امریکا صادر شده است. وی تمامی مردم لبنان را مسئول شمرد و دستور حمله وحشیانه ای را به جنوب لبنان صادر کرد و تخریب فرودگاه های بیروت و تأسیسات ﺁب و برق و پلها و خانه ها و کشتار غیر نظامیان و جنایتهای دیگر را «جنگ» با حزب الله نام نهاد. نه تنها به شورای امنیت اعتنائی نکرد و بلکه منتظر هیأت دبیر کل سازمان ملل نیز نشد و به افکارعمومی جهان وقعی نگذاشت و همچنان بر لبنان ازطریق هوا و زمین ﺁتش بارید و می بارد. جنگندههاي اسراييلي «هر جسم متحرك در لبنان را هدف قرار ميدهند؛ خواه اين جسم متحرك ماشين حامل آوارگان لبناني از روستاهاي اطراف جنوب باشد يا کامیون حامل داروها و مواد غذايي يا آمبولانسهاي حامل مجروحان جنگي . نتیجه حملهي وحشیانه رژيم اسرائیل تاکنون بيش از 300 تن كشته، يك هزار تن زخمي و نيم ميليون نفر آواره است.» رژیم سرکوبگر و اشغالگراسرائیل سالهاست که حقوق بشر خصوصا كنوانسيونهاي ژنو 1949 و پروتكلهاي الحاقي آن را و قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل را به تمسخر گرفته است و بدانها وقعی نمی گذارد . حملات غیر انسانی به غزه که توقف آن در شوراي امنيت سازمان ملل با وتوي آمريكا به بن بست کشیده شد، راه ارتش سرکوبکر اسرائیل را برای تهاجم به لبنان باز کرد . دست ﺁویز تهاجم، « حق دفاع مشروع اسرائیل» عنوان گرفته است .
بدنبال آن، خاوير سولانا سوسیالیست و رييس سياست خارجي اتحاديهي اروپا، درباره جنگ «نامتناسب» ، خانمانسوز و ویرانگر بر ضد مردم لبنان می گوید: ما اسراييل را دوست خود ميدانيم و براي حل مشكلات منطقه آمادهايم. هم چنين اقدامات حزبالله لبنان را محكوم ميكنيم و با صداي بلند ميگوييم كه خواهان آزادي سربازان اسراييلي هستيم؛ چرا كه از نظر ما آنها بيدليل دستگير شدهاند و بهتر ميدانيم كه براي جلوگيري از بحران بيشتر هر لحظه و زمان را غنيمت بشماریم » ومی افزاید «با صدای بلند ميگوييم كه خواهان آزادي سربازان اسراييلي هستيم» . گویا برای خاویر سولانا هزاران زندانی فلسطینی و لبنانی که از کودک وزن ومرد جوان وسالمندرا دربر میگیرند ،در زندانهای اسرائیل وجود خارجی ندارند و حتی توقع آزاد ساختن این زندانیان که در بیدادگاههای اسرائیل محکوم شده و هم اکنون در بدترین شرایط در زندانها بسر می برند ، به مغز زور مدارش خطور نمی کند. وی به بیانیه گروه 8 کشور صنعتی اشاره می کند و می گوید : « از نظر ما اين بيانيه بيانيهاي بسيار خوب بوده و ما از آن حمايت ميكنيم و تمام تلاش خودمان را نيز جهت اجراي كامل آن به كار خواهيم بست. » سولانا که اذعان می کند بی طرف نیست در پی راه حل می گردد تا به نفع رژیم اشغالگر اسرائیل جنگ را خاتمه دهد و اظهار می دارد:« ما قصد داريم تا با اين بيانيه به حمام خوني كه در منطقه راه افتاده پايان دهيم و راه حلي را بين اسراييل، لبنان و فلسطين پیدا كنيم! »
تهاجم اسرائیل به لبنان سابقه دیرینه دارد. اسرائیل « از دهه 70 به بعد، 5 عمليات بزرگ را در لبنان انجام داده است: 1 عمليات ليطاني (14 مارس 1978(، 2- «عمليات صلح براي الجليل در سال 1982، بزرگ ترين تهاجم ارتش اسرائيل پس از عمليات ليطاني بود. در اين تهاجم كه بر اساس طرح شارون، قوای اسرائیل از زمين ، دريا و هوا به لبنان حمله بردند، بخش عظيمي از جنوب لبنان اشغال شد و دومين پايتخت عربي (بيروت) به مدت 5/2 ماه در محاصره قرار گرفت. اسرائيل اعلام كرد هدفش از اين عمليات - كه با حمايت نظامي امريكا، انگليس و فرانسه نيز همراه بود - دور كردن چريكهاي فلسطيني تا فاصله 40 كيلومتري مرز لبنان و فلسطين است ; اما اسرائيلي ها اهداف ديگري را در سر مي پروراندند.»
3 - عملیات "صلح در گالیله" (6 ژوئن 1982) : در روزهای 17 و 18 سپتامبر در اردوگاه های «صبرا و شتیلا» به قتل عام فلسطینی ها دست زدند و این امر قابل توجه است که «یک کمیسیون تحقیق اسرائیل، با وقاحت تمام، مسئولیت این کشتار را متوجه نیروهای اسرائیلی ندانست»
« آمنون روبشتاین» در مجلس اسرائیل در سخنرانی خود این فاجعه بشری را افشاء کرد و گفت: « ما متعلق به قومی هستیم که بیشتر از سایر ملل در جهان سرکوب شده ایم. ما شاهد، قتل عام ، نژاد پرستی ، سرکوب و کشتار بوده ایم. ما باید بیشتر از هر کس دیگر نسبت به این موضوعات حساس و مصمم باشیم و نه اینکه خود را بدست کسانی که می خواهند این چنین جنایاتی را مرتکب شوند بسپاریم. ما حق نداریم بین خود و برخی از انسانها نسبت به دیگران تفاوت قائل شویم. برای ما همه بچه هایی که می میرند یکی خواهند بود.»
4 – در25 تا 31 ژوئن 1993میلادی نیز، درعملیاتی به نام "عدالت" علیه حزب الله به جنوب لبنان حمله ور شدند. دراین عملیات 132 لبنانی که اکثر آنان غیرنظامی بودند، قتل عام شدند. در پی این ماجرا، صدها هزار لبنانی مجبور به ترک وطن شدند.
5 - عمليات خوشه هاي خشم (1996) « به عنوان "آخرين تلاش گسترده اسرائيل براي سركوب حزب الله »، شانزده روز به طول انجاميد. در اين تهاجم ، مهمترين فاجعه در روستاي "قانا" به وقوع پيوست.
هدف عمومی تهاجم اسرائیل به غزه و لبنان روشن و شفاف است: توسعه طلبی ارضی و تعیین مرزهای اسرائیل و سلطه بر منطقه . نخست وزیر اسرائیل، به تکرا ر حرفهای متحد خود بوش و جناح نو محافظه کاران افراطی آمریکا را تکرار و ایران و سوریه را « محور شرارت» نامیده و می نامد. قصد اواز حملات و تهاجم لخت و آشکار ، از راه زمین و هوا به فلسطین و لبنان و توجیه کردن کشتار مردم ، نابودی زیر ساخت های اقتصادی ، فرهنکی و اجتماعی نوار غزه و لبنان است.
اما اهدافی که اسرائیل و امریکا در بحران کنونی خاورمیانه تعقیب می کنند:
1 - اسرائيل صلح نمی خواهد چون اگر با اعراب صلح كند، این صلح باعث می گردد اراضي ای را كه در سال 1967 اشغال كرده است، پس بدهد و دولت فلسطين را به رسميت بشناسد و اين امر با منافع و مقاصد او مغایرت دارد . ازاینرو، از هر فرصتي براي بر هم زدن معادلات سیاسی مساعد صلح استفاده مي کند. بطوریکه عمرو موسي دبيركل اتحاديه عرب، در نشست اضطراري وزراي خارجه كشورهاي عرب در واکنش، در باره حملات ارتش سرکوبگر و خونریز رژیم اسرئیل گفته است:« روند صلح خاورميانه مرده است. تمام مكانيسمهايي كه بکار گرفته شدند، در دستيابي به صلح، بي تاثير بوده اند.»
2 - بی ثبات کردن لبنان درمنطقه خاورمیانه از طریق وارد آوردن فشار به دولت لبنان برای خلع سلاح حزب الله که ممکن است منجر به جنگ داخلی ونهایتاً باعث تجزيه لبنان گردد. بی سبب نیست که امریکا و کشورهای اتحادیه اروپا و سازمان ملل به دولت لبنان فشار می آورند « به اين كار مشغول شود. هرگاه چنین کند،« قوانين و معاهدات بين المللي» را نيز حامی خود خواهد يافت. زيرا بر اساس قطعنامه 1559 شوراي امنيت، حزب الله باید خلع سلاح شود . اما هر گونه تلاش حکومت فواد سينيوره براي اعمال فشار بر حزب الله مي تواند به جنگ داخلي بيانجامد. بنابراین، حکومت فواد سینیوره خوب می داند که خلع سلاح حزب الله باید به صورت تدريجي و از طريق پروسه وحدت ملي انجام پذيرد.» در این رابطه است که خاویر سولانا در سخنانی متناقض با حمایتش از حمله اسرائیل، پس از دیدار با فواد سنیوره ، نخست وزیر و نبیه بری، رئیس پارلمان لبنان ، اعلام کرد : دولت لبنان باید به تنهایی از قدرت نظامی استفاده کند. یعنی قطع نامه شورای امنیت سازمان ملل را جامه عمل بپوشاند . « قطعنامه 1559 بر خروج ارتش سوریه از لبنان و برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و خلع سلاح نیروهای شبه نظامی(اشاره به حزب الله) در این کشور تاکید دارد.»
3 - اسرائيل ميكوشد تلاش هاى ديپلماتيك بينالمللى را بر ضد سوريه و ايران به عنوان حاميان اصلى حزب الله معطوف سازد . بعضی از مواضع تند و افراطی سران رژیم ولایت مطلقه فقیه با تبلیغات واهی به امریکا واسرائیل این بهانه و امکان را می دهد که ایران را در جنگ اسرائیل و نیروهای مقاومت در لبنان مقصر دانسته و بگویند ایران، در این امر دخالت مستقیم دارد . از طرف دیگر، یکی از اهداف اسرائیل و امریکا تضعیف و مهار سوریه و ایران است. بطور آشکار اهود اولمرت، نخست وزيررژیم اسرائيل، درپارلمان اين کشور اذعان کرده است:
« حملات نظامی به لبنان، برای دخالت در امور داخلی اين کشور نبوده بلکه اسرائيل در جنگ عليه اقدامات تروريستی است که کنترل آن در دست کشورهای محور شرارت از جمله سوريه و ايران است.» (بی بی سی - دوشنبه 17 ژوئيه 2006 - 26 تیر 1385 ) به بیان دیگر هدف امریکا و اسرائیل اینست که دامنه جنگ را به سوریه بکشانند و بوش و اولمرت مدعی اند که «ریشه اصلی این بحران ایران و سوریه » هستند. و آنها برنامه گسترده تری را در نظر گرفته اند ، برایشان در کوتاه مدت افکار عمومی مطرح نیست و اگر سازمان ملل و دیگر مجامع جهانی مانع از این جنگ خانمانسوز و ویرانگر در محدوده اسرائیل و لبنان نشوند و راه حلی برای آتش بس پیدا نکنند ، این جنگ پس از سوریه به صورت گريز ناپذير به برخي از كشورهاي منطقه مي تواند گسترش یابد. هدف امریکا از این جنگ تنها سرکوب حماس و نیروهای حزب الله نیست ، بلکه هدف امریکا از این برنامه تحریم اقتصادی ایران از راه تهاجم دریایی با هدف بستن دهانه خلیج فارس بر روی صادرات و واردات ایران و حمله هوائی بر روی تآسیسات هسته ای و اقتصادی و نظامی ایران و نهایتاً واداشتن ایران به قبول پیشنهادات دلخواهش در مسائل مهم سیاسی ، نظامی و اقتصادی بلاخص مسئله هسته ای است.
اسرائیل بعنوان عضوی از سازمان ملل در نقض بيانيه جهانی حقوق بشر ، منشور سازمان ملل متحد و قطعنامه های سازمان ملل متحد ، بخصوص قطعنامه 242 شورای امنیت، گوی سبقت و وقاحت را ربوده است و بطور دائم و «مستمر قطعنامه های سازمان ملل متحد را درباره صلح خاور ميانه ، بخصوص درباره خروج از سرزمين های اشغالی و به رسميت شناختن حقوق ملی مردم فلسطین در تشکيل يک کشور مستقل ناديده گرفته است و می گيرد.» رژیم اسرائیل با حملات ددمنشانه هوائی و زمینی تمام معاهدات و تعهدات بین الملی را آشکاراً نقض کرده است و میکند .
وجدان بیدار انسانها و افکار عمومی جهانی خوب می دانند که مسئول تمامی فجایع وکشتار زنان ، مردان و کودکان و ویرانه کردن زیر ساخت اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی در غزه و لبنان رژیم سرکوبکر و ویرانگر اسرائیل و دولت امریکا هستند. روند صلح با سیاستهای سلطه گرانه و سرکوبکرانه بر ضد مردم خاورمیانه راه حل نیست و همچنان که شکست سیاست نظامی گری و تجاوزگرانه امریکا در عراق، مسلم کرد این سیاست نابخردانه امریکای سلطه گر، خرابی ها بر خرابی ها می افزاید .
ما تهاجم ارتش رژیم اشغالگر اسرائیل و کشتار بیرحمانه مردم ستمدیده فلسطین و لبنان، زنان ، مردان و کودکان ، و تخریب و نابودی زیر ساخت های اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی آنها توسط رژیم اسرائیل را محکوم می کنیم. ما بحران سازیهای رژیم مافیاهای حاکم بر ایران را که فرصت های در اختیار ملتهای ما را می سوزاند و از ﺁن، برای امریکای درمانده فرصت ایجاد می کند، محکوم می کنیم و خواهان مداخله جامعه بین المللی و همه مجامع بین الملی و جنبش های جهانی برای برقراری صلح و ثبات در منطقه خاور میانه هستیم . ما از ﺁنها می خواهیم فلسطین و لبنان را از چنگ ﺁتش افروزان اسرائیلی ﺁزاد کنند . ما خواهان اجرای تمامی قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل که بر ضد تجاوزگریهای اسرائیل تصویب شده اند، می باشیم. ما خواستار آزادي تمامي زندانيان فلسطینی و لبناني از زندانهاي اسراييل هستیم و این را حق مسلم مردم فلسطین و لبنان میدانیم تا براي آزادي آنها با توسل به تمامي شيوههاي مشروع بکوشند.
مجامع اسلامی ایرانیان
۲۹ تير ۱۳۸۵ - - ۲۰ جولاى ۲۰۰۶