"گنجی و هيستری چپ ستيزی"در گفتگو با فريبرز رئيس دانا و يک توضيح ضروری: کاهگل گرفتن زير بينی، يعنی به هوش آوردن! سهيل آصفی

مطلب "گنجی و هيستری چپ ستيزی" در گفتگو با فريبرز رئيس دانا،از زمان انتشار تاکنون با بازخوردهای متفاوتی از سوی مخاطبين در درون مرز و برون مرز مواجه شده است. چندين نقد کتبی و کلام و پيغام و پسغام از سوی ياران و همراهان و ميهن دوستان مختلف به من و دکتر رئيس دانا در مورد مضمون و محتوای گفتگو و بيشتر از همه نسبت به "لحن" دکتر رئيس دانا در اين گفتگو رسيد که برخی نکات مندرج در اين نقدها و انتقادات جای تامل جدی دارد که در اين توضيح کوتاه مجال پرداختن به اين مهم نيست. و اما من در مقام يک روزنامه نگار، در اين گفتگو سعی کرده ام که در راستای شفاف سازی هر چه بيشتر فضای رسانه ای و پرداختن به مساله "اکبر گنجی"،چيزی که هفته های متماديست در صدر گزارش ها و اخبار رسانه های فارسی قرار گرفته و بازتابهای مختلف داشته است، شايد که گامی کوچک به واکاوی ماجرا نزديک شوم. از همين رو وفاداری کامل به متن و نيز لحن اين گفتگو را وظيفه خود دانسته و سعی کردم برای انتقال هر چه بيشتر مفهوم سخن، آنچه گفته می شود با حال و هوای يک گفتگوی صميمانه و در واقع "بدون ويرايش" همخوان شود. نوع تحليل،محتوا و حرف و سخن دکتر رئيس دانا در اين گفتگو واضح تر از آن است که نياز به توضيحی باشد. اما ذکر يک نکته و توضيح در اين ميانه ضروری است. دکتر رئيس دانا، بعد از انتشار گفتگو از برخی نارضايی های افراد و به خصوص ياران اين سو و آن سوی ميهن گفت درباره برخی عبارات به کار رفته توسط ايشان در اين گفتگو. دکتر رئيس دانا ضمن اعلام اين مطلب که به تمام نکات مندرج در اين گفتگو اعتقاد راسخ دارد تاکيد کرد جايی که از قول او درج شده است «...وقتی از به کار بردن واژه "طبقه" تاول می زنند،آبله مرغون می گيرند! از شنيدن کلمه کارگر که غش می کنند. بايد کاهگل بگيريم جلوی دهان همه اين روشنفکران دينی را!..»

بديهی است که منظور، به هيچ عنوان خاموش کردن صدای مخالف يا چيزی از اين قبيل نبوده است بلکه منظور از اين جمله که احتمالا در خطايی سهوی با ترکيب واژگانی ديگری به نوعی منعکس شده است که چنين سوءتفاهم زشتی را برانگيخته، گرفتن کاهگل (به مثابه عملی سنتی برای به هوش آمدن فردی که غش کرده است در ايران قديم) زير بينی اين گروه بوده است که به زعم او از مفاهيم ضروری تاريخ ميهن فاصله گرفته اند و اين کار شايد که موجب هوشياری دوباره آنان شود. بار ديگر به نوبه خود از توجه و همراهی پويشگران به اين گفتگو سپاسگزارم و بر اين اصل بديهی تاکيدی دوباره لازم است که سپهر تحولات آتی "ايران فردا" با پند گرفتن از تجارب تلخ گذشته و تنها با همدلی و درک و مدارای همه جريانها ،احزاب و سازمانهای سياسی و عقيدتی مختلف، ترسيم می شود. ايجاد تشتت در صفوف دموکراسی خواهان با هر دليل و توجيهی، خطايی است نابخشودنی در برهه فعلی ميهن ما و بدون هيچ ترديدی، دموکراسی يعنی دفاع جانانه از شنيدن صدای مخالف من!