تا كنون در رسانهها در مورد تاثير جمهورى اسلامى ايران بر حوادث لبنان بسيار نوشتهاند. اما اينكه منازعه در لبنان بر مسايل داخلى ايران چه تاثيرى داشته است، كمتر مورد توجه قرار گرفته است. به تازگى هفتهى نامهى آلمانى «دى تسايت» در آخرين شمارهى خود، در مقالهاى تحت عنوان «هر كس مىتواند نفر بعدى باشد» به خطراتى اشاره كرده است كه در نتيجهى منازعهى جديد خاورميانه، جنبش آزادىخواهى در ايران را تهديد مىكند.
«دى تسايت» در رابطه با سركوب بىرحمانهى اپوزيسيون در ايران از جمله مىنويسد: دولت احمدىنژاد از اين مساله بهرهبردارى مىكند كه جهان در حال حاضر نگرانىهاى ديگرى مانند مناقشهى اتمى، بهاى نفت و جنگ لبنان دارد تا وضعيت حقوق بشر در جمهورى اسلامى. جنبش آزاديخواهى ايران در معرض اين خطر قرار دارد كه قربانى تازهترين منازعهى خاورميانه گردد.
«دى تسايت» براى نمونه به وضعيت رامين جهانبگلو روشنفكر ايرانى اشاره مىكند و مىنويسد: معتبرترين فيلسوف ايرانى نسل جديد، رامين جهانبگلو (۴۴ ساله) از تاريخ ۲۷ آوريل، بدون اتهام رسمى، در شكنجهگاه مخوف اوين در تهران اسير است. اين شناخته شدهترين مورد است. فعالان سنديكايى، رهبران دانشجويى و طرفداران حقوق زنان نيز خودسرانه بازداشت مىشوند. اما آنچه كه در روزهاى گذشته دربارهى سرنوشت جهانبگلو به اطلاع رسيد، زنگ خطرى درباره خطمشى جديد رژيم است.
اين روزنامه سپس مىافزايد: روزنامهى رسالت كه طرفدار رژيم است، خبر داده نوارى ويديويى از اعترافات جهانبگلو وجود دارد كه در آن فيلسوف اظهار كرده است «با افراد معينى در كانادا» در ارتباط است و با كمك «يك سفير اروپايى» در حال تدارك يك «انقلاب مخملين» در ايران هستند، عين همان چيزى كه ايالات متحدهى آمريكا قصد انجام آن را در كل منطقهى خاورميانه دارد.
«دى تسايت» يادآور مىشود كه اين اعمال متعلق به اقدامات وحشتآور نخستين سالهاى پس از انقلاب است كه از طريق آن، براى ترساندن افكار عمومى، اعترافات اجبارى «نيروهاى ضدانقلابى» را در تلويزيون پخش مىكردند. اينك با احمدىنژاد اين مراسم تحقير علنى باز مىگردد. حتا اگر هيچكس اين اعترافات را باور نكند، تاثير اين صحنهسازى را نمىتوان ناديده گرفت. پيام آن چنين است: هيچكس در امنيت نيست. هر كس مىتواند نفر بعدى باشد. مقاومت همهى شما را درهم خواهيم شكست.
«دى تسايت» سپس مىپرسد كه چرا چنين پيگردى اينك دامن فردى مانند جهانبگلو را گرفته است كه نه سياسى است، نه به حزبى تعلق دارد و نه فراخوانى براى سرنگونى داده است، و در پاسخ مىنويسد: اينكه رژيم يك طرفدار بىقيد و شرط خشونتپرهيزى و گفتگو ميان فرهنگها را بازداشت و نابودى اخلاقى او را از طريق اعترافات نمايشى تحقيرآميز صحنهسازى مىكند، برازندهى سياست راديكال انزواى خويشتنى است كه رييسجمهورى ايران از يكسال پيش دنبال مىكند. آن دانشجويان، دانشگاهيان و روشنفكران ايرانى تحقير مىشوند كه در پى تماس با موسسات غربى هستند.
طبق نوشتهى هفتهنامه «دى تسايت» اپوزيسيون دمكراتيك در ايران به خاطر مناقشهى اتمى و جنگ لبنان دچار مخمصهاى شده است. از طرفى هرگونه انتقادى نسبت به غرب و سياست جنگى اسراييل، آبى به آسياب رژيم است و در مقابل، هر كس سياست اتمى و وضعيت حقوق بشر را در ايران مورد انتقاد قرار دهد، بلافاصله در معرض اتهام خيانت و همكارى با دشمنان ايران قرار مىگيرد. به نظر اين روزنامه تشديد منازعهى خاورميانه، دگرانديشان ايرانى را به گروگان حاكمان تئوكرات تبديل كرده است.
«دى تسايت» تصريح مىكند: قرار است افكار عمومى غرب از طريق پيگرد خودسرانهى دگرانديشان ايرانى، وادار به عدم مداخله شود. هرگونه تماسى مىتواند «جاسوسى» و «خرابكارى» تلقى گردد. به نظر مىرسد كه رييس جمهورى ايران مصمم است مزيت استراتژيك كنونى خود را در پوكر اتمى و ضعف اخلاقى غرب، براى پاكسازى بزرگى مورد استفاده قرار دهد.
«دى سايت» مىافزايد: اين امر ضربهى بزرگ ديگرى به اميد براى اصلاحات دمكراتيك در منطقه است. اين خطر وجود دارد كه درست جامعهى مدنى ايران كه پوياترين و سنجشگرترين گسترهى عمومى در خاورميانه است، قربانى جنگى شود كه از طرف غرب و ظاهرا با هدف دمكراتيزه كردن انجام مىگيرد.