تمام طرفها در حال شنا به سوی ساحل راه حلهای سياسیاند
خبرگزاری دانشجويان ايران - تهران
سرويس: انرژی هستهيی
شمسالواعظين معتقد است که حرکتی دو سويه از سوی آمريکا در نزديک شدن به مواضع اروپا و همچنين از جانب اروپا در عبور از خط آمريکا، آغاز شده که هر دو حالت چنين حرکتی، نهايتا به سود منافع جمهوری اسلامی ايران تمام میشود.
ماشاءالله شمسالواعظين، تحليلگر مسايل بينالملل و عضو شورای مرکزی انجمن صنفی روزنامه نگاران در گفت وگو با خبرنگار انرژی هستهيی خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا) با اشاره به نشست اخير سران کشورهای آلمان، فرانسه و روسيه در پاريس در خصوص مسالهی هستهيی کشورمان، اظهار داشت: قطعا شکافی انکارناپذير بين کشورهای موسوم به ۱+۵ ايجاد شده که البته برای بررسی زوايای دقيقتر و همچنين آثار آن بايد اندکی صبر کرد.
وی با اشاره به انزوايی که آمريکا در خصوص وارد آوردن فشار بر تهران دچارش شده، افزود: به نظر میرسد که پس از جنگ لبنان، آمريکا در پی طراحی معادلاتی جديد بر آمده تا تغييراتی را در نوع مواجههاش با ايران اعمال کند.
شمسالواعظين ادامه داد: البته در اين موضوع که آمريکا در قبال ايران همواره مواضع راديکال را دنبال میکرده ترديدی نيست اما به نظر میرسد که با توجه به تحولات اخير منطقه و به خصوص نتايج جنگ اسراييل با لبنان، رويکرد واشنگتن نسبت به مسايل مربوط به ايران از جمله بحث هستهيی تغيير کرده است.
اين روزنامهنگار همچنين گفت: در خصوص تغيير رويکرد واشنگتن در قبال ايران در شرايط فعلی نمونههای بسياری وجود دارد که از آن جمله میتوان به سخنرانی آقای بوش در مجمع عمومی سازمان ملل متحد اشاره کرد. رييس جمهور آمريکا در آن سخنان، موضوع دارفور را مهمتر از مسالهی هستهيی ايران عنوان میکند و يا اعتبار شورای امنيت را به موضوع سودان مرتبط میسازد و در اين ميان تنها سخنانی به ملت ايران بيان میشود.
وی در ادامه اظهار داشت: نشانهی بعدی که ما را به تغيير رويکرد آمريکا در قبال ايران رهنمون میشود، مذاکرات آقای شيراک با بوش بود که عملا حرکت آمريکا برای نزديک شدن به مواضع کشورهای اروپايی را به نمايش گذاشت.
اين تحليلگر مسايل بينالمللی جنگ لبنان را نقطهی عطفی برای بررسی تحولات خاورميانه دانست و افزود: من معتقدم آمريکا پيش از جنگ لبنان نقشههای بسياری برای خاورميانه داشت و از آن جمله و در خصوص ايران اينکه شرايط را به سويی سوق دهد که بتواند پس از قطع کليهی بازوهای ايران، با عملياتی نظامی، ضربهی نهايی را برای نيل به اهدافش وارد سازد.
شمسالواعظين ادامه داد: عليرغم تمامی طرحها و نقشههای از پيش تعيين شدهی آمريکا برای خاورميانه و البته ايران، به نظر میرسد که نتايج جنگ لبنان، معادلات منطقه را متحول کرده و مجموع اوضاع را به شرايط ماقبل ژوئيهی ۲۰۰۶ کشانده است؛ در اين ميان به نظر میرسد آمريکا هم در اين خصوص، هم در رابطه با لبنان يا گروههای فلسطينی و هم در مواردی چون عراق با موجی از ناکامیها برای نيل به اهدافش مواجه شده است.
اين روزنامهنگار همچنين گفت: نبايد فراموش کنيم که در اغلب مواردی که آمريکا در آنها با ناکامی مواجه شده، ميدان نبردی پنهانی بين آمريکا و ايران نيز وجود داشته که در پی موج مذکور، با برتری سياستهای منطقهيی ايران همراه شده است.
وی تصريح کرد: با توجه به موارد مذکور و همچنين ۱۵۰ هزار نيروی آمريکايی که به واقع در عراق در باتلاقی سخت گرفتار شدهاند، به نظر نمیرسد که آمريکا حتی انديشهی انجام اقدام نظامی عليه ايران را به ذهناش متبادر سازد.
اين تحليلگر مسايل بينالمللی در ادامه اظهار داشت: با توجه به شرايطی که در بالا ذکر آن رفت، به نظر میرسد که حرکتی دو سويه نيز آغاز شده، به اين معنا که از سويی آمريکا در حال نزديک شدن به سمت اروپاست و از ديگر سو اروپا نيز در حال گذر از خط آمريکاست و تداوم اين روند روز به روز به سود ايران تمام میشود.
شمسالواعظين خاطرنشان کرد: در معادلهی مذکور هر چه اروپا از آمريکا فاصله گيرد به سود تهران است و همچنين به هر ميزان که آمريکا به اروپا نزديک گردد، باز هم منافع ايران تامين خواهد شد؛ بر اين اساس میتوان چنين نتيجه گرفت که در ماه سپتامبر اوضاع بحرانی پروندهی هستهيی ايران، تا حدود زيادی فروکش کرد و در اين چارچوب بايد ريشهی همه چيز را در معادلات مربوط به جنگ ژوئيه جستجو کرد.
اين روزنامهنگار شکست آمريکا و رژيم صهيونيستی در اهدافشان در خصوص جنگ لبنان و همچنين روند کاهش بهای نفت را از جمله علائمی دانست که نشان میدهند اوضاع به سوی بحران پيش نمیرود و افزود: در چنين شرايطی نقش کشورهای ديگر پررنگتر و فعالتر میگردد.
وی ادامه داد: به نظر میرسد که گروه ششگانهی موسوم به ۱+۵ امروز به دو بخش تقسيم شدهاند: روسيه، چين (که البته از قبل مواضعاش روشن بود)، فرانسه و آلمان که در حال نزديکتر شدن به هم هستند و گروه ديگر که طرفهای تندرويی مانند انگليس را شامل میشود.
اين تحليلگر مسايل بينالمللی همچنين گفت: البته به نظر نمیرسد که تقسيمبندی فوق خيلی حايز اهميت باشد چرا که ظاهرا تمام طرفهای اين مساله در حال نيل به نتيجهای واحد هستند و اين نتيجهی واحد همان است که آقای شيراک در مصاحبه با راديو اروپای آزاد با قطعيت و شفافيت بيان کردند:« هيچ راه حلی برای پروندهی هستهيی ايران غير از توسل به ابزار و روشهای سياسی متصور نيست.»
شمسالواعظين در ادامه با بيان اينکه به نظر میرسد اوضاع در خصوص پروندهی هستهيی ايران رو به آرامش در جريان است، اظهار داشت: البته نبايد فراموش کنيم که تداوم اين اوضاع آرام و يا استفاده از آن، تا حدود زيادی به نوع بازی ما و مديريت و ادارهی دستگاه سياست خارجی کشور باز میگردد که متاسفانه کماکان کمبودهايی در آن قابل مشاهده است.
اين روزنامهنگار افزود: با توجه به اينکه مسووليت پروندهی هستهيی ايران بر عهدهی شورای عالی امنيت ملی است، ارسال نمايندگانی از سوی آقای احمدینژاد به کشورهايی چون فرانسه، از بيرون تصور وجود نوعی شکاف در داخل کشور در خصوص راهبری بحث هستهيی را القا میکند که مسلما نبايد چنين مواردی وجود داشته باشد.
وی تصريح کرد: به هر صورت در شرايط فعلی میتوان چنين گفت که تمام طرفها در حال شنا به يک سو هستند و آن سوی واحد، ساحل راه حلهای سياسی است که گويا طرفين اين موضوع قصد دارند لنگرهای کشتیشان را در اين ساحل به دريا اندازند.