شنبه 8 مهر 1385

گفتگوی لوموند با سيدمحمد خاتمی: اين غرب است که بايد اعتمادسازی کند، راهی جز مذاکره‌ و تفاهم در بحث هسته‌يی وجود ندارد، ايسنا

خبرگزاری دانشجويان ايران - تهران
سرويس: سياسی

سيد محمد خاتمی درگفت‌و‌گويی با روزنامه‌ فرانسوی لوموند تاکيد کرد که «امروز ايران بدون نياز به دخالت در امور داخلی همسايگانش، با نفوذترين کشور منطقه است.»

به گزارش ايسنا، رييس جمهور سابق کشورمان به اشاره به سفر اخيرش به آمريکا گفت:« من وظيفه داشتم از منافع ملی‌مان دفاع کنم و درعين حال به غرب بفهمانم که نبايد اشتباه ديگری را مرتکب شود و بحران ديگری را در ايران يا خاورميانه ايجاد کند.»

وی همچنين درپاسخ به پرسشی درباره اظهارات اخير پاپ گفت:« بيانات وی بنيانی نداشت، او برای آن سخنان ابراز تاسف کرد، ما چنين چيزی را از جانب چنين شخصيتی با نفوذ انتظار نداشتيم. درحال حاضر برداشت‌های نادرست و سوءتفاهمات بسياری وجود دارد و وظيفه‌ی رهبران کاهش و نه افزايش آن‌هاست.»

خاتمی در بخش ديگری از اين گفت‌وگو درباره‌ی تنش‌زدايی در روابط ايران با غرب به ويژه آمريکا، گفت:«اين غرب و به ويژه آمريکاست که بايد در جهت احيای اعتماد کار کند.سياست دوگانه‌ی آمريکايی و تداوم فشار بر خاورميانه، فراموشی کامل فلسطينی‌ها، توطئه‌ی يک جانبه به نفع اسراييل و دنبال کردن اشغال عراق از دلايل عدم اعتماد است.اشتباه بزرگ آمريکا،اشغال عراق بود که زمينه را برای افراط‌ گرايان آماده کرد.»

رييس جمهور سابق کشورمان ادامه داد:« در دوره‌ی کلينتون، من، هم رييس‌جمهور ايران بودم. ما گام‌های کوچکی را برای نزديک شدن‌مان برداشتيم، اما جانشين وی سوء تفاهم را بيشتر و اوضاع را وخيم تر کرد با اين حال در خصوص مساله‌ی هسته‌يی می‌توان بر سر يک ميز نشست اگر که لجاجت آمريکايی‌ها وجود نداشته باشد. به علاوه هر گونه پيش شرطی مذاکرات را مشکل می‌سازد.»

او درباره مسايل مربوط به برنامه‌ی صلح‌آميز هسته‌يی ايران نيز گفت:«همه چيز تغيير کرد، اما من فکر می‌کنم راهی به جز مذاکرات و تفاهم وجود ندارد. ايران به هيچ وجه سلاح هسته‌يی نمی‌خواهد و جهان در طول مذاکرات نسبت به اين امر متقاعد خواهد شد.»

رييس موسسه بين‌المللی گفت‌وگوی فرهنگ‌ها و تمدن‌ها اظهار داشت:«امروز مذهب در صورتی‌که سازگار با دموکراسی و پيشرفت باشد می‌تواند قادر باشد نفوذش بر جامعه‌ی ايرانی را حفظ کند و اسلام دين خرد و عدالت و معرف حق انسان برای حاکميت بر سرنوشت خويش است.»

به گزارش خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا) متن کامل گفت‌وگوی سيد محمد خاتمی، رييس‌جمهور سابق کشورمان، با روزنامه‌ی لوموند به شرح زير است:

لوموند:

شما به تازگی سفری به آمريکا در قالب نشست‌هايی در زمينه‌ی "گفت و گوی تمدن‌ها" را که خودتان يکی از ارتقاء دهندگان آن هستيد، به پايان رسانديد. چه درسی از آن گرفتيد؟

خاتمی:

در جريان ملاقات‌های متعددم با روشنفکران و محافل علمی و سياسی از جمله هاروارد و موسسه‌ی تکنولوژی ماساچوست ( MIT) و کوفی عنان (‌دبير کل سازمان ملل متحد )و نيز در سخنرانی‌ها و مصاحبه‌ها شرايط هولناکی را که امروز در جهان حاکم است و نيز نياز به صلح و امنيت را مطرح کردم. من وظيفه داشتم از منافع ملی‌مان دفاع کنم و درعين حال به غرب بفهمانم که نبايد اشتباه ديگری را مرتکب شود و بحران ديگری را در ايران يا خاورميانه ايجاد کند ،فکر کنم پيام من به خوبی پذيرفته شد، به ويژه وقتی که درباره‌ی ناامنی ايجاد شده به وسيله‌ی سياست‌های جنگ افروزانه‌ی برخی و به وسيله‌ی تروريست‌ها صحبت کردم و نگرانی‌هايم را از آن ابراز نمودم و نيز تاکيد کردم که علاجی جز گفت و گو برای حل مشکلات نمی‌بينم .

لوموند:

آيا شکاف ميان غرب و جهان اسلام وخيم‌تر شده است؟

خاتمی:‌

متاسفانه از وقايع ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ زمينه برای توسعه‌ی بد بينی و نوعی سوءتفاهم بيشتر شده است که می‌تواند ذهنيت منفی تاريخی را ميان شرق و غرب تقويت کند . جنگ‌های صليبی هنوز هم سوء ظن را ميان جهان اسلام و غرب موجب می‌شود. بعد، از آن کلونياليسم ( استعمارگرايی) که احيانا بر شرق تحميل ‌شد،اين سوء تفاهم را وخيم‌تر کرده است. برعبارت سوءتفاهم تاکيد می‌کنم زيرا معتقدم ماهيت واقعی اسلام و شرق، مانند ماهيت واقعی غرب و مسيحيت گرچه اختلاف دارند اما تعارضی ندارند. در گذشته آن‌ها چيزهای بسيار از يکديگر آموختند. جنگ‌ها هميشه انگيزه و علل اقتصادی و سياسی داشته است ،اما از آن جا که جنگ طلبان متاسفانه اين درگيری و سوء تفاهمات ناشی از آن به دين‌ها و تمدن‌ها نيز سرايت کرده‌است.

۱۱ سپتامبر همه چيز را تحت تاثير قرار داد و اين امر دو دليل داشت. اول اينکه تروريست‌هايی که زندگی بی‌گناهان را به خطر انداختند، جنايت شان را به نام اسلام مرتکب شدند و اسلامی را که خواهان شفقت مهر ،همدلی و حرمت انسان است را تحريف کردند. سپس آن‌هايی که سياست‌هايی جنگ افروزانه را دنبال می‌کردند، بهانه‌يی برای جنايات‌شان در شعله ور کردن نوعی اسلام ستيزی و اسلام هراسی درغرب بدست آوردند تا سياست های توسعه طلبانه‌شان را توجيه کنند.

لوموند:

سخنان پاپ درباره‌ی تهاجمی بودن اسلام چه می‌گويد؟

خاتمی:

بيانات وی بنيانی نداشت ما چنين چيزی را از جانب چنين شخصيتی انتظار نداشتيم گرچه ، او برای آن سخنان ابراز تاسف کرد.اما فکر می‌کنم کافی نباشد ،در حال حاضر عدم تفاهم و سوءظن بسياری وجود دارد و وظيفه‌ی رهبران کاهش و نه افزايش آن‌هاست.

لوموند:

آيا ايران نبايد اعتماد را نسبت به مساله‌ی هسته‌يی‌اش احياء کند؟ آيا گفت و گوی تهران - واشنگتن ممکن است؟

خاتمی:

اين غرب و به ويژه آمريکاست که بايد در جهت احيای اعتماد کار کند. سياست دوگانه‌ی آمريکايی و تداوم فشار بر خاورميانه، فراموشی کامل فلسطينی‌ها، توطئه‌ی يک جانبه به نفع اسراييل و دنبال کردن اشغال عراق از دلايل عدم اعتماد است.اشتباه بزرگ آمريکا، اشغال عراق بود که زمينه را برای افراط‌ گرايان آماده کرد.گرچه سقوط صدام يک نعمت بود اما آمريکايی‌ها با نخوت و خودخواهی رفتار کردند. ممکن بود بدون اشغال عراق و با کمک کشورهای منطقه و تحت حمايت سازمان ملل متحد، طور ديگری رفتار شود.

گفت و گوی مستقيم با آمريکا؟ هنوز خيلی دير نشده است، اما سرسختی‌های زيادی وجود دارد. در دوره‌ی کلينتون، من، رييس‌جمهور ايران بودم. ما گام‌های کوچکی را برای نزديک شدن‌مان برداشتيم،اما جانشين وی راه ديگری را پيش گرفت و سوء تفاهم را بيشتر و وضعيت را وخيم‌تر کرد با اين حال می‌توان از اين راه بد فرجام منصرف شد و از جمله درخصوص مسايل هسته‌ای می‌توان مذاکره کرد و از بحرانی شدن اوضاع جلوگيری کرد به شرط اينکه آمريکا دست از لجاجت‌های بيجای خود بردارد. معتقدم هرگونه پيش شرطی برای مذاکره کار را مشکل می‌کند.

لوموند:

دولت کنونی ايران تاکنون رويارويی را انتخاب کرده است. آيا شما از تصميم انجام غنی‌سازی اورانيوم انتقاد کرديد؟

خاتمی:

فکر می‌کنم اين دولت‌مردان آمريکا هستند که به رويارويی می‌اانديشند در دوران من ، ما معتقد بوديم که تعليق داوطلبانه، فعاليت‌های اتمی و اجرای داوطلبانه‌ی پروتکل الحاقی و بازرسی‌های آژانس بين المللی اتمی به نتيجه‌ی خوبی برای ايران و غرب منجر می‌شود. متاسفانه اروپايی‌ها، تحت فشار آمريکا حل اين مشکل را هر روز پس از روز ديگر به تعويق انداختند.ما در ايران اين احساس را داشتيم که می‌خواهند ما را از استفاده از حق مشروع‌مان در زمينه‌ی فن‌آوری هسته‌يی محروم ‌کنند.در نتيجه همه چيز تغيير کرد، اما من فکر می‌کنم راهی به جز مذاکرات و تفاهم وجود ندارد. ايران به هيچ وجه سلاح هسته‌يی نمی‌خواهد و جهان در طول مذاکرات نسبت به اين امر متقاعد خواهد شد.

لوموند:

ايران اهدافی هسته‌يی دارد و پيشنهاد "محو شدن اسراييل از روی نقشه" را مطرح کرده است. آيا متوجه هستيد که اين نگرانی کننده است؟

خاتمی:

خطوط کلی سياست ما در برابر خاورميانه و اسراييل از زمان امام خمينی(ره) تا کنون روشن است و من خودم به آن متعهد بودم. ما يک معيار اخلاقی ،حقوقی واصولی داريم که می‌گويد هيچ نوع اشغالی نمی‌تواند منشاء مشروعيت باشد . همانطور که مثلا اشغال فرانسه از سوی هيتلر نبايد مشروع در نظر گرفته شود. اين اصل را بايد پاس داشت و اما در مقام عمل ما فکر می‌کنيم که همه‌ی آنچه فلسطينی‌ها بپذيرند بايد مورد پذيرش ديگران قرار گيرد. صلحی مستحکم در خاورميانه مستلزم احترام به حقوق فلسطينی‌ها است. کسی خواستار محو ملت‌ها و افراد نيست ولی اين ملت فلسطين است که نيم قرن است نفی شده است.

لوموند:‌

جنگ در عراق و لبنان موضع ايران را تقويت کرد.آيا ايران به ثبات منطقه و يا مثلا برای خلع سلاح حزب‌الله، کمک خواهد کرد؟

خاتمی:

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

امروز ايران بدون نياز به دخالت در امور داخلی همسايگانش با نفوذترين کشور منطقه است. دشمنان ما طالبان و صدام، از بين رفته‌اند. ما روابطی‌ عالی با دولت افغانستان عراق و لبنان و نيز با همه‌ی گروه های لبنانی داريم. نفع ما در حاکم شدن صلح بر منطقه است. ما کشوری هستيم درحال توسعه که به ثبات نياز دارد. اما حاضر به تحمل خصومت و زور گويی ديگران نيستيم . اگر اين خصومت کاهش يابد و نقش ايران درنظر گرفته و پذيرفته شود، فکر می‌کنم همان طور که رييس جمهور شيراک ونخست‌وزير پرودی گفتند ما به همراه هم همکاری خواهيم کرد و منطقه با سرعت بيشتر به ثبات خواهد رسيد. روابط ما با حزب‌الله، معنوی و فرهنگی است. نصرالله، رييس حزب الله، گفته است که تا زمانی که بخشی از لبنان در اشغال باشد و ارتش به قدر کافی قدرتمند برای دفاع از تماميت ارضی لبنان وجود نداشته باشد، جنبش مقاومت که معرف مقاومت همه‌ی لبنانی‌هاست، به کارش ادامه خواهد داد.بنابراين اول بايد به اشغال پايان داده شود و تضمينی عليه تهديدهای مداوم از جانب کشور‌های منطقه از جمله لبنان وجود داشته باشد .

لوموند:‌

رياست جمهوری اصلاح طلبانه‌ی شما به ايرانی‌ها اميد داد. آيا می‌توانيد کار بيشتری انجام دهيد و بر آن باقی بمانيد؟

خاتمی:

رياست جمهوری من موفقيت‌ها و شکست‌هايی داشت.مهم آن است که اين ملت که در۱۵۰ سال اخير آرزوی آزادی، استقلال و پيشرفت را داشته است، و در جهت استقرار دموکراسی حرکت کرده است ادامه دهد و مشکلات هرگز آنها را از هدفشان دور نکرده است. اين خواست تاريخی (آزادی خواهی، استقلال جويی و پيشرفت طلبی) را با هويت تاريخی ملت که فرهنگی و دينی است همسو و منطبق کرد و راز و رمز موفقيت اين انتخاب هم اين بود امروز هم می‌گويم که با توجه به شرايط تاريخی و اجتماعی ايران ،جز بر پايه دين نمی‌توان به آزادی و مردم سالاری رسيد و درنقطه مقابل نيز دين اگر سازگار با معيار‌های مردم سالاری و پيشرفت نباشد مشکل خواهد آفريد و معتقدم اسلام دين خرد عدالت و معرف حق انسان برای حاکميت بر سرنوشت خويش است .و چنين دينی نه تنها با مردم سالاری ناسازگارنيست بلکه ميتواند پايدار کننده و در عين حال لطيف کننده آن باشد.

Copyright: gooya.com 2016