گرامی باد بيست و نهم ارديبهشت ماه ، زاد روز مصدق بزرگ
دربيست و نه ارد يبهشت ماه ۱۲۶۱ خورشيدی دکتر محمد مصدق چشم به جهان گشود و از همان اوان جوانی به نهضت مشروطه خواهان پيوست و تا پايان عمرپربار خود دست از مبارزه عليه استعمار و استبداد بر نداشت . با ملی کردن صنعت نفت در سراسر کشور دست استعمار انگلستان را از روی منابع اقتصادی و نهادهای سياسی ايران قطع نمود و بدين ترتيب بود که دشمنی دولت فخيمه انگلستان عليه مصدق بر انگيخته شد تا جائی که وينستون چرچيل نخست وزير وقت انگلستان که منافع نامشروع کشور خود را در منطقه خاورميانه بر اثر مبارزات نهضت ملی ايران در خطر نابودی می ديد اعلام نمود :
" انگلستان هنگامی مسئله نفت را حل شده می داند که دکتر مصدق ساقط شود . ما دکتر مصدق را از کار می اندازيم و بعد با جانشين او مسئله نفت را حل می کنيم "
دولت فخيمه انگلستان توسط عوامل داخلی خود برای برانداختن دولت ملی ، هر روزه اغتشاشاتی را ترتيب ميداد که در اثر بيداری ملت و سيا ست های خردمندانه مصدق ، با شکست روبرو می شد . در اين مورد می توان از تعدادی نمايندگان مجلس سنا و شورای ملی ، کانون افسران باز نشسته ، گروهی از عشاير ، دربارپهلوی ، فدائيان اسلام ، مجمع مسلمانان مجاهد ،الوات و چاقوکشان ، شماری ازروحانيون بنام ، حزب توده ، حزب سومکا ، ووو...نام برد.
سياستمداران انگليس به اين نتيجه رسيدند که بااجرای اين نوع اغتشاشات نمی توانند به اهداف اهريمنی خود برسند لذا متوسل به آمريکا شدند . با روی کار آمدن جمهوريخواهان و فوت استالين رهبر اتحاد جماهير شوروی فرصت مناسبی نصيب انگلستان گرديد تا با همکاری دولت آمريکا وپذيرفتن سکوت از جانب رهبران جديد شوروی ، طرح کودتا را پياده کنند . چرچيل و آيزنهاور موفق شدند با کودتای ننگين بيست و هشت مرداد توسط عوامل داخلی ، دولت ملی ايران را برکنار و دولت دست نشانده خود را جانشين آن نمايند . غافل ازاينکه شعله ای را که مصدق برافروخته است خاموش نشدنی است . اندکی بعد دهقان زاده ای ازساحل رود نيل برخاست و با ملی کردن کانال سوئز دست انگلستان را از خاک سرزمين فراعنه قطع نمود و ژنرال عبدالکريم قاسم نيز درعراق منافع نا مشروع انگلستان را بخطر انداخت دکتر احمد سوکارنو در شرق آسيا عليه منافع نامشروع غرب بپا خاست . همچنين فيدل کاسترو در کوبا و سالوادور آلنده درآمريکای جنوبی عليه منافع نامشروع آمريکا به مبارزه برخاستند و دراروپای شرقی نيز ايمرناگی در مجارستان والکساندر دوبچک در چکوسلاواکی خواب خوش را ازچشم رهبران شوروی ربودند .
هنوز پس از چهل سال که از درگذشت آزادمرد تاريخ ايران زمين مصدق بزرگ می گذرد ، از شنيدن نام مصدق لرزه بر اندام خودکامگان و جيره خواران بيگانه می افتد و بهر وسيله و ترتيبی که شده ميخواهند با پيراهه بستن بر نام پاک مصدق از وحشت خود بکاهند ومورد الطاف اربا بان قرار گيرند. بيخود نيست که هرچندگاه عليه مصدق بزرگ مطالب جل شده ای در درون و بيرون ايران انتشار ميآبد . با اينکه نويسندگان از گروه هائی هستند که بخون همديگر تشنه اند ولی در برابر نام مصدق در يک صف و همراه هم هستند مانند چپ های استالينی ، حزب اللهی ها و سلطنت طلبان دوآتشه ، ولی جز اينکه آبروی نداشته خود را نزد ملت ايران بيش از پيش می برند سودی نمی برند .
مصدق ستاره درخشانی بر تارک ايران زمين بوده و خواهد بود و تا ايران برجاست روشنی بخش تاريخ مبارزات ملت بزرگ ايران عليه خودکامگی و بيدادگری است تا رسيدن به آزادی ، دادگری ، برابری و مهرورزی .
دفتر اروپايی حزب ملت ايران
هجدهم ادريبهشت يکهزار و سيصد هشتاد و شش خورشيدی