با تشديد بحران اتمى ايران، غوغايى بى سابقه بر صحنه ديپلماتيك جهان سايه انداخته و به موضوع مهم رسانه ها بدل شده است. اظهارات روزهاى اخير وزير امور خارجه فرانسه روح تازه اى در اين مباحث دميد : كسى كه در واقع از تجربه طولانى مواجهه با بحران ها بهره مند است، خاصه زمانيكه از سوى سازمان ملل عهده دار اداره امور كوسووُ بود. پيش از اين نيز سمت گيريهاى رئيس جمهورى جديد فرانسه در دوره كارزار انتخاباتى اش خبر از وخامت بحران ايران ميداد. حال پرسش اين است كه آيا حقيقتاً، چنانچه اخيراً آقاى سركوزى گفته است، در مواجهه با اين بحران ما صرفاً با دو گزينه روبرو هستيم : "يا دستيابى ايران به بمب اتمى يا بمباران ايران"؟ از نظر من راه سومى وجود دارد.
همانند بسيارى از مبارزان داخل كشورم اعتقاد راسخ دارم كه مسأله اساسى مردم ايران نه ادامه غنى سازى اورانيوم است و نه ماجراجويى هاى رژيم اسلامى. آرزوى عميق اكثريت بزرگ مردم ايران آزادى، حقوق بشر، جدايى دين از دولت، شكوفائى، رفاه، كار و امنيت اجتماعى است.
اگر مردم ايران فرصت بيان آزادانه آرزوهايشان را داشتند، درستى و اعتبار اين نظر بر همه جهانيان ثابت ميشد. اما، مردم ايران، همانند ديگر ملّت هايى كه چنين تجاربى را در طول تاريخ پشت سر گذاشته اند، اسير يك ديكتاتورى دينى هستند و امكان بيان آزادانه آرزوهايشان را ندارند. با اين حال، وضعيت جهانى امروز ميتواند مردم ايران را در رهايى از اين اسارت يارى كند. سمت گيرى سياست خارجى فرانسه در ماههاى اخير ظاهراً از آن نشان دارد كه تصميم گيرندگان اين كشور آگاهى تازه اى از واقعيت امروز جامعه ايران كسب كرده اند.
به منظور انعكاس هر چه بهتر همين واقعيت است كه ميكوشم توجه جهانى را به صداهاى سركوب شده داخل ايران جلب كنم. تمام توان و انرژى من متمركز بر تحقق يك جنبش گسترده اتحاد ملى است كه بنيادش را نافرمانى مدنى تشكيل ميدهد. چنين جنبشى چه در ايران و چه در ديگر جاها (نظير آفريقاى جنوبى در دوره آپارتيد يا بلوك كشورهاى اروپاى شرقى در زمان اتحاد شوروى سابق) نيازمند حمايت جامعه بين المللى است. جامعه بين المللى بايد همانقدر نگران از نقض روزمره حقوق بشر در ايران باشد كه از بحران اتمى. خاصه زمانى كه به گفته رهبران فرانسه مسأله حقوق بشر از اين پس "الويت فعاليت ديپلماتيك اين كشور در جهان" بشمار ميرود.
آنچه مردم ايران از فرانسه، گهواره دموكراسى و حقوق بشر، ميخواهند نه جنگ، كه اعمال مجازاتهاى هدفمند و گسترده عليه جمهورى اسلامى ايران تا قطع مناسبات سياسى و اقتصادى با اين حكومت و ممنوعيت سفر فرستادگانش به خارج از كشور است.
در اين مبارزه براى آزادى، ما به حمايت جامعه بين المللى نيازمنديم. اگر چه از اتخاذ سياست قاطعانه فرانسه در قبال جمهورى اسلامى خرسندم، تصريح ميكنم كه جنگ فاجعه ايست كه نخستين قربانيانش مردم ايران و دموكراسى در اين كشور خواهند بود. براى اجتناب از اين گزينه فاجعه بار، انتخاب مسير سوم نيازى سرنوشت ساز است و با تمام توان، با عزم و اعتقادى راسخ، مشعلدار اين راه خواهم بود و بيش از هر وقت به مبارزه ام براى استقرار دموكراسى حقيقى در ايران ادامه خواهم داد. بى شك، تصميم گيرى در مورد نظام سياسى آينده ايران بر عهده هم ميهنانم خواهد بود. اما، تا آن روز وظيفه من يافتن ساز و كارهاى خروج از بحران و كم هزينه ترين انتقال به سوى دموكراسى است.