جمعه 21 دی 1386

راه باديه رفتن به از نشستن باطل، گفتگو با حسام فيروزی، پزشک احمد باطبی، اميرکبير

حسام فيروزیخبرنامه اميرکبير: هفته گذشته حکم يک سال حبس دکتر حسام فيروزی، پزشک معالج احمد باطبی، توسط دادگاه تجديدنظر عينا مورد تاييد قرار گرفت و برای اجرا به دايره اجرای احکام ارسال شد و مطابق آن دکتر فيروزی طی روزهای آينده بايد خود را برای اجرای حکم معرفی نمايد.

دادگاه انقلاب حسام فيروزی را متهم به مخفی کردن احمد باطبی کرده است. علاوه بر اين دادگاه انقلاب مدعی شده است دکتر فيروزی با درج نامه های سرگشاده خود در زمان بازداشت احمد باطبی و عود کردن بيماری هايش در رسانه ها، مرتکب «تبليغ عليه نظام» شده است.

دادگاه انقلاب در خصوص ارائه گزارش وضعيت پزشکی احمد باطبی به رسانه ها، دکتر فيروزی را به يک سال حبس محکوم نموده که ۶ ماه از اين يک سال تعزيری و قابل اجراست و ۶ ماه از آن به مدت ۵ سال به حالت تعليق درآمده است. دادگاه انقلاب همچنين در خصوص اتهام اختفاء احمد باطبی و نگهداری تجهيزات ماهواره ای و استفاده از آن، موضوع را در صلاحيت دادگاه عمومی دانسته و با صدور قرار عدم صلاحيت، پرونده وی را جهت رسيدگی به دادگاه عمومی تهران ارسال نموده است.

خبرنامه اميرکبير در همين خصوص مصاحبه ای با دکتر حسام فيروزی انجام داده است. اين مصاحبه به شرح زير است:


خبرنامه اميرکبير: آقای دکتر، لطفا در ابتدا به صورت مختصر خودتان را معرفی کنيد.
حسام فيروزی: محمدحسن (حسام) فيروزی متولد ۱۳۵۱ شهرستان فسا و ورودی سال ۱۳۷۲ رشته پزشکی دانشگاه شيراز.

اميرکبير: چه موقع و از چه طريق با احمد باطبی آشنا شديد؟
فيروزی: آشنايی من با آقای باطبی حدود ۳ سال پيش بود. وقتی متوجه شدم آقای باطبی از بيماری های زيادی رنج می برند آمادگی خودم را جهت درمان به ايشان پيشنهاد دادم و ايشان نيز پذيرفتند.

اميرکبير: در زمينه حقوق بشر چه فعاليت هايی داريد؟
فيروزی: در زمينه فعاليت های حقوق بشر بايد بگويم جدی ترين کار من از دانشگاه شروع شد. در همان دوران دانشجويی که همکاری های زيادی با انجمن اسلامی دانشکده داشتم. زلزله بم يکی از آن ها بود که حدود يک ماه من تمام فعاليت های خودم را به کمک زلزله زدگان اختصاص دادم. در سال ۸۴ پس از اعتصاب غذای آقای اکبر گنجی به پيشنهاد سازمان دانش آموختگان (ادوار تحکيم وحدت) و دفتر تحکيم فراخوانی برای کمک جامعه پزشکی به اکبر گنجی دادم و از جامعه پزشکی خواستم برای نجات جان او اقدام کنند. همچنين در دوران اعتصاب غذای آقای گنجی و بستری بودن ايشان در بيمارستان ميلاد گزارشات پزشکی وضعيت ايشان را به اطلاع عموم می رساندم.

اميرکبير: آقای دکتر فيروزی، مطلع شديم که حکم حبس شما توسط دادگاه تجديد نظر تاييد شده است، اگر امکان دارد به ما بگوييد متن اين حکم چيست و چه موقع به شما ابلاغ شد؟
فيروزی: به اتهام پناه دادن آقای باطبی که در آن زمان در کلينيک من بستری و در حال گذراندن دوران درمان خود بودند من را متهم کردند. همچنين به دليل تحرير و انتشار گزارشات سرگشاده به مسئولين و مصاحبه با رسانه ها و سايت های اينترنتی، اتهام ديگر مرا تشويش اذهان عمومی به قصد تبليغ عليه نظام و همچنين بدبينی به حاکميت ذکر کرده اند و آن را منطبق با ماده ۵۰۰ قانون مجازات اسلامی دانسته اند.

اميرکبير: آيا امکان اعتراض به اين حکم وجود دارد؟
فيروزی: وکيل محترم، جناب آقای خليل بهراميان، نسبت به حکم اوليه ا عتراض کردند و پرونده به شعبه ۲۱ دادگاه تجديد نظر رفت و هفته گذشته به همسرم شفاهی ابلاغ شد که حکم اوليه عينا تاييد شده است.

اميرکبير: مجازاتی که برای شما در نظر گرفته اند چيست؟
فيروزی: تحمل يک سال حبس که شش ماه آن تعليقی به مدت ۵ سال و شش ماه ديگر تعزيری است.

اميرکبير: حکم اوليه چه موقع صادر شد و شما کی اعتراض کرديد؟ در صورت امکان روند قضايی طی شده را بيان کنيد.
فيروزی: در سال گذشته ۳ بار توسط وزارت اطلاعات بازداشت و مجموعا حدود ۳۰ روز بازداشت بودم. ارديبهشت ماه امسال دادگاه تشکيل شد. قاضی بسيار بد و مغرضانه با من و وکيلم برخورد کردند و نه تنها اجازه دفاع به من ندادند، حتی وکيل پرونده، آقای بهراميان، نيز در آن جلسه بازداشت شدند. ولی خوشبختانه پس از ۲ ساعت آزاد شدند. متن حکم توسط شعبه ۶ دادگاه انقلاب در مردادماه امسال صادر شد. ۲۰ روز پس از آن به حکم اعتراض کرديم و پرونده برای تجديدنظرخواهی به شعبه ۲۱ تجديدنظر ارجاع شد. رسيدگی به بخشی از پرونده به دادگاه عمومی ارجاع گرديده که ماه گذشته اولين جلسه آن دادگاه هم تشکيل شد ولی به دليل عدم حضور نماينده دادستان به ارديبهشت ماه سال آينده موکول گرديد.

اميرکبير: اگر به گذشته برگرديم آيا باز هم مسوليت پزشکی احمد باطبی را قبول می کنيد؟
فيروزی: من خطايی مرتکب نشدم که اگر به گذشته برگردم آن را انجام ندهم. به وظيفه انسانی و حرفه ای خود عمل نمودم و اگر به گذشته هم برگردم باز هم وظيفه خودم را انجام خواهم داد.

اميرکبير: برای شما به عنوان يک پزشک که در سوگند پزشکی نسبت به جان هرکس که به عنوان بيمار به شما مراجعه می کند تعهد داريد، مداوای يک مريض زندانی چه تاثيری دارد در اين تعهد دارد؟
فيروزی: ببينيد پزشکی حرفه ايست فارغ از جنجال های سياسی و فارغ از اتهامات يا ايدئولوژی و نگرش افراد. صرفا وظيفه يک پزشک درمان انسانهاست. در قسم نامه پزشکی آمده است که: «از ذات مقدس احديت استمداد می جويم تا در انجام اين وظيفه حساس (حرفه پزشکی) لحظه ای کوتاهی ننمايم و در معالجه و راهنمايی بيماران آن طور که شايسته حرفه مقدس پزشکی و مقام والای انسانيت است سعی و تلاش نمايم....و از آلودن آن به اغراض ناچيز و ناپايدار مادی اجتناب نمايم». من نيز صرفا به اين تعهد خود پايبند بودم.

اميرکبير: نظر شما مسوليت پزشکی که يک دانشجو يا فعال حقوق بشری که شکنجه شده، را درمان می کند چيست؟ آيا تنها درمان مسائل پزشکی کافيست؟
فيروزی: مسئوليت من تنها با درمان تمام نمی شد. وظيفه داشتم به عنوان يک انسان وضعيت وخيم جسمی آن ها را گزارش کنم. گر چه مسئولين بر اين عقيده اند که اين تشويش اذهان است و جرم تلقی می گردد. بگذاريد نظر خودم را در اين مورد بگويم. اصولا به نظر من تشويش اذهان اصلا چيز بدی نيست. اين تحميق اذهان است که کار بدی است.

اميرکبير: شما پزشک معالج احمد باطبی بوديد. به عنوان يک پزشک او را چطور ديديد؟ فکر می کنيد فعاليت های شما در مورد ايشان در حکم زندان شما چه تاثيری گذاشت؟
فيروزی: منظورتان را از چطور ديدن آقای باطبی متوجه نمی شوم. ولی اگر وضعيت جسمی ايشان را مد نظر داريد بايد بگويم روزی که برای اولين بار ايشان را ديدم اصلا وضعيت خوبی نداشتند. برای يک برخاستن ساده از زمين، اين جوان ۲۷ ساله چنان دردی را متحمل می شد که شايد باورتان نشود. همينطور مشکلات تنفسی و درد کليه و مشکلات دندان و.... ولی خوشبختانه در حال حاظر وضعيت بهتری دارند و جز مشکل سنگ کليه، مشکل خاصی ندارند. در خصوص حکم زندان خود آقای باطبی دائما اظهار تاسف می کند و خودش را سزرنش می کند ولی من به هيچ وجه چنين اعتقادی ندارم.

اميرکبير: چرا بعدا از اينکه احمد باطبی مدتی مخفی شد و از بازگشت به زندان خودداری کرد، او را مداوا کرديد؟ با توجه به تهديداتی که برای شما داشت چرا به اينکار مبادرت کرديد؟
فيروزی: ايشان به هيچ وجه مخفی نشده بودند و متواری هم نبودند فقط ظاهرا برای تمديد مرخصی آن هم به دليل اينکه در حال درمان بودند مراجعه نکرده بودند. در خصوص سوال شما هم اول که فکر نمی کردم رافت اسلامی دوستان اين قدر عميق و ژرف باشد. ولی اگر پيش بينی هم می کردم باز هم وظيفه انسانی و حرفه ای خودم را انجام می دادم.

اميرکبير: در کل شرايط را در ايران برای انجام وظيفه انسانی يک پزشک، بخصوص پزشک زندانيان، چگونه می بينيد؟
فيروزی: شرايط برای پزشک زندانيان آن هم از نوع سياسی که داريد می بينيد. يک سال بايد زندگی و خانواده اش را رها کند و به زندان برود.

اميرکبير: چند سوال ديگر، در عنوان وبلاگتان نوشته ايد که «خودشيفتگی معضل همه ما ايرانيان». می شود بيشتر در مورد اين جمله برای ما بگوييد و اين که چرا اين عنوان را برای وبلاگ خود انتخاب کرديد.
فيروزی: بحث خودشيفتگی و رابطه آن با جامعه کنونی ما خيلی مفصل است و در يک مصاحبه نمی گنجد. ولی اجمالا خدمتتان عرض کنم که ۶۰ درصد شخصيت يک انسان در ۶ سال اول زندگی او شکل می گيرد. اين دوران طلايی بايد کاملا حساب شده طی شود و پدر و مادر بايد دانش کافی در خصوص نحوه برخورد با کودک و همچنين پرورش او داشته باشند. متاسفانه در سرزمين ما اکثر پدر و مادرها اطلاعی از نحوه پرورش اصولی و علمی کودک ندارند و کودکان بر اساس آزمون و خطا پرورش می يابند. همين طور به واسطه اين که يک انسان در دو بعد جسم و روان بايد رشد کند. ولی بعد روان او به دليل عدم دانش کافی پدر و مادر رشد کافی نکرده و رشد روان او در همان دوران کودکی متوقف می شود. اين توقف رشد روانی باعث می شود انسانی شود با سن فيزيو لوژيک ۱۰، ۲۰، ۳۰، ۴۰ ساله يا بالاتر ولی با روانی ۲، ۳، و يا ۴ ساله. حال خودتان قضاوت کنيد ببينيد چه وضعی پيش خواهد آمد. در چنين جوامعی همه انسان ها فقط و فقط به فکر منافع خودشان هستند و منافع جمع در ذهن آنها تعريف نشده است. اين حالت تنها يکی از مصاديق خودشيفتگی است و البته مشخصه های ديگری هم دارد که در جامعه ما به وفور ديده می شود که در اينجا جای آن نيست البته در وبلاگم تمام اينها را به طور کامل شرح داده ام. به اعتقاد من انسانهای ناسالم (به لحاظ روان)، جوامع ناسالمی دارند و جوامع ناسالم حکومت های ديکتاتوری و مريض توليد می کنند.

اميرکبير: نوشته ايد که «به راه باديه رفتن به از نشستن باطل که گر مراد نيابم به قدر وسع بکوشم». آيا بعد از حکم دادگاه و اين که مجبور باشيد به زندان برويد هنوز به اين جمله اعتقاد داريد؟
فيروزی: به نکته خوبی اشاره کرديد. اين شعر از نوجوانی سرلوحه زندگی من بوده و من با تمام وجود به آن معتقدم و فکر نمی کنم با يک حکم زندان آن را کنار بگذارم. به درستی اگر بر اين عقيده بوديم که بايد به قدر وسع بکوشيم مطمئنا وضعيت امروز را نداشتيم.

اميرکبير: آخرين مطلب شما در وبلاگتون خطاب به «آيت الله شاهرودی»، رئيس قوه قضاييه، است. به نظر شما اين گونه نامه ها خطاب به مسولين قوه قضاييه تا چه حد موثر خواهد بود؟
فيروزی: آخرين مطلب در وبلاگم گزارش وضعيت پزشکی آقای منصور اسالو است و من اين را خطاب به رئيس قوه قضائيه نوشتم. اين گزارش توسظ خانواده ايشان به دفتر آقای شاهرودی داده شد. وظيفه من رساندن گزارشات پزشکی اين عزيزان به مسئولين مربوطه است و همان طور که گفتم بهتر از نشستن باطل. اميدوارم در خصوص اين گزارشات که مربوط به جان انسانهاست ترتيب اثر داده شود. بالاخره همه ما فارغ از ايدئولوژی و نگرشمان انسان هستيم و به عقيده من گوهری برتر از جان انسان ها درخلقت وجود ندارد. بر اساس همين عقيده شديدا با اعدام با هر دليل و علتی مخالفم.

اميرکبير: در آخرين مصاحبه ای که از احمد باطبی داشتيم نکته جالب روحيه خوب احمد و قصد وی برای ادامه فعاليتش هايش بود. نظر شما چيست؟
فيروزی: البته من بارها به آقای باطبی گفته ام که شما هزينه های خودتان را داده ايد و دين خودتان را ادا کرده ايد. ولی ايشان هنوز محکم و استوار ايستاده اند و بر اين باورند که هر وقت لازم باشد دوباره حاضر به پرداخت هزينه خواهند بود.

اميرکبير: باطبی در مصاحبه اش گفته بود که اکبر محمدی را کشتند. آيا شما از پرونده های ديگری نظير کشته شدن اکبر ‏محمدی، فيض مهدوی، زهرا کاظمی، و ... اطلاعی داريد؟

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

فيروزی: در مورد زنده ياد اکبر محمدی که اتفاقا يکی از اتهاماتی که قاضی پرونده در آن حکم به آن اشاره نموده مقايسه شيوه مرگ زهرا کاظمی و اکبر محمدی بود. اکبر محمدی از جمله کسانی بود که من بخشی از درمانشان را به عهده داشتم. در زندان نيز با پزشک کشيک آن شبی که آقای محمدی فوت کردند وارد بحث شدم و همين طور با کسانی که شاهد مرگ او بودندنيز گفتگو کردم. اعتقاد من بر اين است که می شد جان او را حفظ کرد و يا لااقل اگر من به جای پزشک کشيک آن شب بودم جلو اين اتفاق را می توانستم بگيرم. در خصوص بقيه زندانی ها هم من در طول مدتی که در سال گذشته در زندان بودم در تمام مدت مشغول درمان زندانيان بودم. متاسفانه مشکلات زيادی در خصوص درمان برای زندانيان وجود دارد. اين مسائل را در گزارشی که با عنوان تور اوين گردی نوشتم حتی در جاهايی با ذکر نام زندانی توضيح دادم و آن را برای مسئولين مربوطه نيز فرستادم. من با تمام وجود بدون هيچ چشم داشتی حاضر به به درمان آنها هستم. خصوصا آن هايی که خالصانه همچون آقای باطبی منافع جمع را به منافع شخصيشان ترجيح دادند.

اميرکبير: در حال حاضر شما مشغول به چه کاری هستيد و اگر حکم شما اجرا شود چه مشکلاتی برای کارهايتان پيش خواهد آمد.
فيروزی: در حال حاضر مشغول «آموزش پدری و مادری» به پدر و مادرهای کودکان زير شش سال هستم و اين کار را در مهدکودک ها به طور رايگان انجام می دهم. چون مصرانه بر اين باورم که بيشتر مشکلات سرزمين عزيزمان ايران ريشه در فرهنگ ما دارد و طلايی ترين دورانی که می توان روی آن کار کرد شش سال اول زندگی است. شايد جالب باشد باشد که بدانيد در غرب اگر پدر و مادری اين دوره (پدری و مادری) را نگذرانده باشند کودک آن ا از بيمه محروم می گردد. و چون بيمه نشدن کودک هزينه سرسام آوری برای خانواده در بردارد آنها مجبور به گذراندن دوره های آموزشی پدری و مادری هستند. متاسفانه تمام برنامه های آموزشی من به هم خواهند ريخت چون تقريبا تا شش ماه آينده برنامه های آموزش پدری و مادری (parenting) من پر بودند.

اميرکبير: ضمن تشکر و آرزوی موفقيت برای شما، در پايان اگر مطلب ديگری داريد بفرماييد.
فيروزی: در پايان سپاسگزارم از خبرنامه اميرکبير به خاطر انجام اين مصاحبه و به عنوان کلام آخر بايد بگويم که در جامعه ای که به لحاظ روانی سالم است يا حکومت های مريض در آن شکل نمی گيرد يا اگر هم شکل بگيرد پايدار نخواهند ماند.

Copyright: gooya.com 2016