نویسنده : على موسوى خلخالى
نزدیک به 10 روز است که ارتش عراق به فرماندهی شخص نوری مالکی، نخست وزیر آن کشور، با عناصر جیش المهدی در شهرهای مختلف عراق درگیر شده که البته مهمترین آن در بصره جریان داشته است. نبردی خونین و نفسگیر که حداقل 2500 کشته زخمی بر جای گذاشت.
گرچه روز گذشته نوری مالکی دستور توقف عملیات بصره را صادر کرد و خود نیز از بصره به بغداد بازگشت اما به نظر میرسد، هنوز آرامش بازنگشته و به طور پراکنده درگیریها ادامه دارد.
شهر بصره نزدیک به دو ماه است که ناآرامیهای گستردهای را تجربه میکند. ناآرامیهایی که با خروج نیروهای بریتانیایی از آن آغاز شد و طی دو هفته گذشته به اوج خود رسید.
نوری مالکی در روز پنج فروردین به همراه ارتش خود شخصا وارد شهر بصره شد و ضمن رهبری عملیات مبارزه با گروه شورشی جیش المهدی رهبری نبرد را بر عهده گرفت.
پس از آغاز درگیریها، طرفداران جیش المهدی در شهرهای دیگر عراق از جمله شهرک صدر ( پایگاه اصلی طیف صدری و جیش المهدی )، دیوانیه، کاظمین، بابل، ناصریه، کربلا و حله نیز دست به اغتشاش زدند و تلاش کردند ناآرامیها را به شهرهای دیگر عراق نیز بکشانند که همگی آنها به سرعت سرکوب شدند.
در شهرهای بزرگ جنوب عراق از جمله بغداد نزدیک به چهار روز قانون منع آمد و شد ابلاغ شد و تعطیلی سراسر آن شهرها را فرا گرفت. هدف از این کار تسهیل در روند مبارزه با گروههای شورشی جیش المهدی اعلام شد.
اهمیت درگیریهای بصره به اندازهای بود که دنیس براون، وزیر دفاع بریتانیا، با حضور در مجلس عوام اعلام کرد، به دلیل بحران بصره دستور داده شده که عملیات عقبنشینی از عراق به تعویق بیافتد.
داستان از کجا آغاز شد
خرابکاریهای جیش المهدی با آگاهی طیف صدری از مدتها پیش آغاز شده بود. دولت مالکی در کابینه خود مجبور شده بود از آنجا که طیف صدری در انتخابات پارلمانی کرسیهای بالایی را در اختیار گرفته بود، برخی از پستهای کابینه را به آنها بدهد. از این رو پستهای خدماترسانی مانند وزارت بهداشت و وزارت راه و ترابری به این جریان سپرده شد.
اما این جریان به جای این که از طریق اداره صحیح وزارتخانهها به ارائه خدمات به مردم و افزایش محبوبیت و مقبولیت عمومی از این طریق بپردازد، شروع به اختلاسهای کلان و تبدیل ساختن وزارتخانهها و سازمانهای تحت کنترل خود به انبارهای اسلحه و جوخههای اعدام کرد.
تا بدان جا که اجازه هیچ گونه بازرسی را به نمایندگان سازمان مبارزه با مفاسد اقتصادی نمیداد و حتی تهدید به ترور آنها میکرد که البته برای ایجاد رعب چند بار دست به ترورهایی نیز زد.
دولت مالکی مجبور بود به دلیل جلوگیری از بروز اختلافهای سیاسی و فتنه داخلی در برابر آنها مماشات اختیار کرده و با فشار سیاسی و اجتماعی تا اندازهای از کارشکنیهای آنها بکاهد. اما گویا جریان صدری اهل مماشات نبود و دائما به فکر گرفتن امتیازهای بیشتر از دولت و صرفا حفظ منافع شخصی خود بود.
این وضعیت تا بدانجا ادامه یافت که دولت بریتانیا تصمیم گرفت، نیروهای خود را از بصره خارج کرده و آن را به خارج شهر منتقل کند. در مقابل اداره امور شهر را به نیروهای ارتش و پلیس عراق تحویل داد. جیش المهدی از این موضوع سوء استفاده کرده و اقدام به افزایش تحرکات شبه نظامی خود در شهر کرد.
شهر بصره از حالت امن خود خارج شد و درگیریها روز به روز در داخل شهر افزایش یافت. حزب فضیلت دیگر حزب سیاسی عراق که از لحاظ منش سیاسی رویهای همچون جریان صدری دارد اما از لحاظ معنوی مرشد خود را شیخ یعقوبی میداند و دست بر قضا به زور و فشار ( نوری مالکی تاکنون دو بار تلاش کرده استاندار بصره را تغییر دهد که هر بار با مخالفت شدید حزب فضیلت و سرپیچی شخص استاندار این هدف ناکام مانده است.) استانداری بصره را همچنان در اختیار دارد، به همکاری با جیشالمهدی برآمد و طی توافقی پنهانی بر بحرانهای جاری در این شهر دامن زد.
دزدی در شهر افزایش یافت. آدمرباییها آغاز شد. جیش المهدی هر بار به بهانههای واهی هر کس را که با خود مخالف میدید، میربود و در برابر آن یا باجخواهی میکرد یا ربوده شده را به قتل میرساند. آزار کودکان و زنان را سرلوحه فعالیتهای خود قرار داد و هر زنی را که به اعتقاد آنها از پوشش اسلامی مناسب برخوردار نبود در ملا عام کشته یا میربودند. تجاوز به عنف به شکل ناباورانهای افزایش یافت و ناامنی سراسر شهر را در نوردید. بر تمام این موارد دزدی از چاههای نفت، بستن راهها و اخاذی از مردم و مسافران و بسیاری جنایتهای شنیع دیگر را نیز باید افزود.
با آغاز سال جدید میلادی و نزدیک شدن به موعد انتخابات استانها و شهرداریها، تحرکات جیش المهدی علیه دیگر احزاب عراقی بویژه مجلس اعلای اسلامی عراق و حزب دعوت اسلامی به شدت افزایش یافت. به گونهای که اقدام به آتش سوزی دفاتر و ساختمانهای این احزاب در شهرهای مختلف از جمله بصره و دیوانیه زدند و هر کس را که با این کارشان مخالف میدیدند به شدیدترین حالت مجازات میکردند.
اعتراضهای مردمی روز به روز افزایش یافت و شکوه و شکایت عشایر عراقی از وضعیت نا به سامان موجود در بصره و فتنه و جنایتهای جیشالمهدی روز به روز افزایش یافت.
در نیمه اسفند برهام صالح، معاون نخست وزیر عراق، از طرف مالکی مامور شد تا به شهر بصره برود و گزارشی از وضعیت آن شهر تهیه کرده و به اطلاع اعضای کابینه برساند.
گزارش برهام صالح بسیار تکاندهنده بود. وی جزئیات جنایتهای جیشالمهدی را جزء به جزء به اطلاع نخست وزیر رساند و به وی هشدار داد اگر فکری برای درمان اوضاع بصره که شریان مهم اقتصادی عراق محسوب میشود، نکند فاجعهای بزرگ در انتظار عراق و دولت مالکی خواهد بود. فاجعهای که اگر به موقع درمان نشود ممکن است خسارتها و صدمات جبرانناپذیری را متوجه نظام کند.
گزارش برهام صالح، نوری مالکی را تکان داد. به گونهای که تصمیم گرفت خود شخصا وارد عمل شده و با شورشیان به مبارزه بپردازد. البته قبل از آن دیک چنی، معاون رئیس جمهوری آمریکا، که به عراق آمده بود نیز حمایت کامل کاخ سفید را از تصمیم وی ابراز داشت و تمام احزاب سیاسی عراقی نیز از وی به حمایت برخواستند.
در همین حال حمله بیسابقهای به منطقه حفاظت شده سبز انجام شد که منجر به کشته شدن 8 نفر و زخمی شدن 12 نفر دیگر شد. پس از انجام بررسیها مشخص شد که این حمله از شهرک صدر و توسط نیروهای جیش المهدی صورت گرفته است. این موضوع باعث شد، نوری مالکی سریعتر دست به کار شده و در مبارزه با این گروه با عزمی جزم وارد عمل شود.
چگونه عملیات پایان یافت
تنها کشوری که رسما از تصمیم نوری مالکی حمایت کرد، ایالات متحده آمریکا و در راس آن جورج بوش، رئیس جمهور آن کشور بود. وی در چند روز پیاپی در نطقهای مختلف حمایت کامل خود را از نوری مالکی و تصمیمش برای مبارزه با شورشیان جیش المهدی اعلام کرد.
نوری مالکی و حامیانش از جمله ائتلاف یکپارچه عراق تلاش میکردند، به طیف صدری بفهمانند که هدف از انجام این عملیات مبارزه با این طیف نیست بلکه صرفا میخواهند، عملیات نظامی گروههای شبه نظامی پایان یابد و حتی طرفهای درگیر در این مبارزه را خاطیان و خارج شدگان از قانون اعلام میکردند.
مالکی در تمام دوران عملیات همواره تاکید میکرد، در حال مبارزه با خارج شدگان از قانون است و چندین بار تصریح کرد، به هیچ وجه منظور تنگ ساختن عرصه سیاسی بر گروه سیاسی خاصی نیست.
گرچه وی یک بار به صورت علنی در مصاحبه مطبوعاتی خود جیش المهدی را بدتر از القاعده دانست و بر لزوم مبارزه با آن تاکید میکرد. ظاهرا وی و ائتلاف یکپارچه تلاش میکنند، جیش المهدی را از طیف صدری مجزا کنند.
هنگامی که نوری مالکی پا به بصره گذاشت، استاندار بصره و حزب فضیلت مجبور شدند خود را وفادار به مالکی جلوه دهند و همکاریهای لازم را با وی به انجام رسانند. به گونهای که مالکی در ساختمان مرکزی استانداری بصره مستقر شد و از آنجا همه امور مبارزه با گروههای تروریستی و جیش المهدی را تعقیب میکرد.
در ابتدای کار نیروهای جیش المهدی به هیچ عنوان نمیپذیرفتند که سلاحهای خود را زمین بگذارند و شروط دولت را بپذیرند. اما با گذشت زمان و جدی دیدن مالکی در سرکوب شورشیان جیش المهدی به آنها فهماند که موضوع چندان هم آنها فکر میکردند، آسان نیست.
مالکی با جدیت تمام کار مبارزه با گروههای شبه نظامی را پیگیری میکرد و قسم خورد تا زمانی که شورشیان را به طور کامل سرکوب نکرده و آنها تسلیم نشدهاند، بصره را ترک نکند. وی حتی انجام کوچکترین مذاکره در این زمینه را نپذیرفت و حتی تظاهرات طرفداران جیش المهدی در شهرک صدر نیز باعث نشد، وی از تصمیم خود کوتاه آید.
در این میان تحرکات گروههای سیاسی برای پایان دادن به بحران و کمک به دولت برای بهتر انجام دادن وظایفش نیز آغاز شد.
بنا به گزارشها مقتدی صدر تا پایان درگیریها در ایران به سر میبرده است. علی الادیب، یکی از رهبران ائتلاف یکپارچه عراق که به همراه هیاتی به ایران آمد و از نزدیک با مقتدی صدر در تهران مذاکره کرد، در این باره گفت:« سفر ما به دستور سران ائتلاف یکپارچه و با هدف قانع ساختن مقتدی صدر و جیش المهدی برای پایبندی این گروه در بصره به تقاضاهای دولت صورت گرفت.»
وی در ادامه افزود:« در این ملاقات جریان صدری پذیرفت که دولت آنها را هدف قرار نداده بلکه در اصل قصد دارد در برابر گروههای شورشی، قاچاقچیان نفت و تروریستها بایستد.»
وی از برخی شخصیتهای جریان صدری که تلاش دارند چهرهای خشن از جریان و مقتدی صدر به دیگران نشان دهند، انتقاد کرد و گفت:« وقتی مقتدی صدر از حقایق آگاه شد در برابر گروههای جنایتکار ایستاد و از تمام کسانی که موسسههای دولتی و زیربنایی کشور را نابود میکنند، اعلام برائت کرد.»
ادیب همچنین از وجود اختلاف در جریان صدری خبر داد و گفت:« در این جریان انشقاق ایجاد شده است. یک گروه اهل عقل و منطق است و نسبت به طبیعت اوضاع با فهم رفتار میکند و یک گروه که در مقابل این گروه قرار دارد خود را پشت یک سری شعار مخفی کرده، منافع ویژه خود را تعقیب میکند و برای رسیدن به منافع و مصالح شخصی خود به دنبال افزایش آتش بحران در کشور است.»
وی در ادامه افزود:« ائتلاف یکپارچه از مقتدی صدر خواسته نام کسانی را که وی از خود ندانسته و از آنها تبری میجوید را به دولت بدهد که سازمانهای ویژه به سراغ آنها بروند.»
ادیب همچنین از وساطت ایران در ملاقات ائتلاف یکپارچه با مقتدی صدر توضیحاتی ارائه داد و گفت:« ایران هیچ نقشی در این رابطه ندارد، اما ائتلاف یکپارچه تلاش کرد وظایف ایران در قبال امنیت در عراق را به آن یادآور شود.»
ادیب همچنین دیدار نمایندگان ائتلاف یکپارچه با مسئولان امنیتی ایران برای مناقشه اوضاع امنیتی عراق را به شدت رد کرد و گفت:« همین که نمایندگان ائتلاف یکپارچه به ایران آمدند و توانستند از آنجا مسئله امنیتی عراق را بررسی کنند نشان از اراده قوی تهران برای کمک به امنیت عراق دارد.»
در دیدار نمایندگان ائتلاف با مقتدی صدر چه گذشت
برخی منابع خبری عراقی جزئیات مذاکرات گروه ائتلاف یکپارچه عراق با مقتدی صدر در تهران را منتشر کردهاند.
یکی از منابع نزدیک به دولت عراق که نخواست نامش فاش شود در گفت و گو با خبرگزاری الرافدین در این باره گفت:« ملاقات در تهران و در ساعت 10 شب روز شنبه 29 مارس 2008 به مدت چهار ساعت انجام شد و تا ساعت دو بامداد ادامه داشت. به همراه مقتدی صدر عدهای از رهبران جیش المهدی و جریان صدری حضور داشتند. گروه ائتلاف نیز متشکل از سه نفر یعنی علی الادیب از حزب دعوت اسلامی، هادی العامری، به نمایندگی از سازمان بدر و قاسم السهلانی، به نمایندگی از حزب دعوت اسلامی عراق بود. نشانههای نگرانی و ترس در چهره مقتدی صدر به وضوح نمایان بود. گفت و گو را در ابتدا شخص مقتدی آغاز کرد.»
وی گفت:« من سه روز است که تلاش میکنم با مالکی تماس بگیرم و با او صحبت کنم اما وی نمیپذیرد با من حرف بزند. من واقعا از این موضعگیری وی کلافه شدهام.»
یکی از حاضران در جلسه از ائتلاف یکپارچه به وی میگوید:« مالکی تا زمانی که درگیریها ادامه دارد حاضر نیست با تو صحبت کند. اما به محض این که دستور به توقف درگیریها بدهی فورا با تو وارد مذاکره خواهد شد.»
سپس مقتدی میگوید: «مالکی به یکی از مشاورانم تلفنی گفته که میروم ]از بصره[ اما به مقتدی بگو که تو هم باید سلاح را زمین بگذاری، آنگاه برای گفت و گو پیش من بیایی.»
پس از آن که مقتدی صدر حرفهای خود را زد، نمایندگان ائتلاف سخن خود را آغاز کردند و با صراحت و بیپرده به مقتدی یادآور شدند که باید بدون هیچ قید و شرطی شروط دولت را بپذیرد و آن را به اجرا در آورد، شورش را متوقف کند و مظاهر سلاح و افراد مسلح را که تا کنون باعث ریخته شدن خون هزاران نفر شدهاند را پاکسازی کنند.
آنها تاکید کردند، دولت باید پروژه حاکم ساختن قانون را عملی کند و هیچ فایدهای برای جیش المهدی برای ادامه کشتار وجود ندارد.
پس از آن مقتدی صدر از گروه ائتلاف یکپارچه میخواهد که به توافقی کتبی با دولت برسند که در آن حفظ آبروی وی تضمین شده باشد و بحران پایان یابد. گروه ائتلاف تقاضای وی را نمیپذیرد زیرا میگوید که چنین اجازهای از دولت برای عقد توافقنامه ندارند.
مقتدی صدر همچنین اعتراف کرد گروههای منحرف جنایتکاری در داخل جیش المهدی وجود دارند و وی بیانیهای صادر خواهد کرد که برائت خود را از آنها اعلام کرده و هر گونه حمایتی را از آنها منع کند. همچنین به مظاهر سلاح که در اختیار آنهاست نیز پایان خواهد داد.
نمایندگان ائتلاف یکپارچه همچنین مخاطرات استمرار کشتار را به اطلاع صدر رساندند و به وی ابلاغ کردند، مسئولیت کارهای کسانی که خارج از قانون عمل میکنند، متوجه صدر است و ادامه چنین حمایتهایی از سوی وی و جریان صدری باعث خواهد شد که در آینده دولت عراق مجبور شود بر خلاف میلش منع بازداشت آنها را ملغی کند تا جلوی خونریزیها گرفته شود.
این منبع همچنین اعلام کرد، گروه ائتلاف تلاش کرده حدی برای مطالبات غیر معقول مقتدی صدر تعیین کند و مقتدی صدر نیز قول مساعد داد که به سرعت بیانیهای صادر کرده تا بحران جاری فروکش کند. پس از این ملاقات بود که مقتدی بیانیهای در 9 بند صادر کرد و برائت خود را از هر کس که سلاح برداشه و علیه نیروهای دولتی دست به فعالیت بزند، اعلام کرد.
اختلاف در جریان صدری
در همین حال همانطور که علی الادیب اعلام کرد، اختلاف در درون جریان صدری افزایش یافته است.
مجموعه جدا شدهای از جریان صدری با صدور بیانیهای اعلام کرد، ضرورت دارد رهبری جریان صدری تغییر یابد و کسی دیگری به جای مقتدی صدر رهبری این جریان را بر عهده بگیرد.
این بیانیه به اظهارات مقتدی صدر در مصاحبه روز شنبه با شبکه الجزیزه استناد کرده و آورده است که آن گفت و گو به خوبی نشان داد که وی رهبر غیر شرعی جیش المهدی و جریان صدری است.
در این بیانیه اعلام شده، مرجعیت عالی برای این مجموعه و جریان وابسته به محمد صادق صدر، پدر او کاظم حائری یزدی است که پدرش نیز بارها برای مراجعه به او توصیه کرده است.
این مجموعه در ادامه تاکید میکند، بر اساس وصیت نامه سید محمد صادق صدر، مقتدی مجوز شرعی برای رهبری جریان را ندارد زیرا وکیل حائری در عراق قاسم اسدی است نه مقتدی صدر.
این مجموعه همچنین مشروعیت تشکیل جیش المهدی را نیز زیر سئوال برده و اعلام کرده از آنجا که مجوز شرعی خود را از حائری دریافت نکرده از این رو از مشروعیت نیز برخوردار نیست.
پیش از این گفته میشد، اختلافهایی میان مقتدی صدر با حائری بر سر تشکیل جیش المهدی بوجود آمده بود و وی به دلیل آن که حائری بر سر تشکیل آن بر وی پیشی گرفته بود و شرایط وی را برای تشکیل جیش المهدی نپذیرفته بود، جیش المهدی را غیر شرعی دانسته بود.