منبع حسين صرافى - آی آر دیپلوماسی
گفت و گوى دیپلماسی ایرانی با علی اکبر فرازی، سفیر سابق ایران در رومانی
اجلاس سران سازمان پیمان آتلانتیک شمالی ناتو در بخارست،پایتخت رومانی به پایان رسید. دیپلماسی ایرانی بنا به اهمیت موضوع در گفت و گو با علی اکبر فرازی، سفیر سابق ایران در رومانی، این اجلاس را بررسی کرده است. آقای فرازی پیش حضور در سفارت ایران در رومانی، تجربه اداره سفارت جمهوری اسلامی ایران در مجارستان و قبرس را داشته است.
دیپلماسی ایرانی: نزدیک شدن ناتو به مرزهای ایران را چگونه تحلیل میکنید؟ فرصت یا تهدید؟
در عالم دیپلماسی هیچ چیز صد در صد نیست. اتفاقاتی که می افتد فی نفسه تهدید و فرصت نیست. بستگی به طرف مقابل دارد که بتواند چگونه از فرصت ها استفاده و بداند چگونه تهدید را به فرصت تبدیل کند یا خدای نخواسته در اثر ندانم کاری فرصت را به تهدید تبدیل کند.
برای اینکه بدانیم این امر - نزدیک شدن ناتو به مرزهای ایران - تهدید است یا فرصت اجازه دهید به اختصار مقدمهای بگویم.
ناتو برای شکل گیری اش دلایل روشن تاریخی داشت و به همان دلایل، بعد از جنگ ناتو شکل گرفت برای مقابله با کمونیسم در غرب اروپا و در حقیقت با میدانداری آمریکا ناتو روز به روز پایههای خود را در غرب اروپا محکمتر کرد.
بعد از اضمحلال شوروی سابق در حقیقت فلسفه وجودی ناتو زیر سؤال رفت. بسیاری از کشورهای اروپایی فکر می کردند شاید نیازی به حضور ناتو در شکل کنونی اش نباشد. بنابراین به دنبال آن بودند تعریف جدیدی از فعالیتهای این سازمان ارائه دهند.
اتفاق مبارکی که برای ایالات متحده افتاد این بود که اروپای جوانی که ناتو برای مقابله با آن ها به وجود آمده بود، اینک به دوستان ناتو و آمریکا تبدیل شده بودند. این موضوع فرصتی طلایی به آمریکا داد تا حضورش را در اروپا با توجه به حمایت های اروپای جوان - کشورهای سابق اقمار اتحاد شوروی - توجیه کند.
اما این کافی نبود. آمریکا بعد از یازده سپتامبر به دنبال پیدا کردن دلایل وجودی ناتو است تا کشورهای دیگر را متقاعد کند به اینکه فعالیت های ناتو نه تنها نباید کاهش پیدا کند بلکه باید گسترش یابد.
در حال حاضر موضوعی که مورد توجه آمریکا قرار گرفته گسترش جغرافیایی و سیاسی ناتو است تا جایی که واکنشهایی را در اروپا در میان متحدین آمریکا و روسیه به دنبال داشته.
اما آن چیزی که به ایران مربوط می شود این است که نزدیکی ناتو به ایران فرصت است یا تهدید؟ من فکر میکنم هم تهدید است هم فرصت. میتواند تهدید باشد اگر ما همچنان واقعیتهای پیرامون خود را نشناسیم و از جایگاهی که نشسته ایم واقعیت های پیرامونی را تحلیل کنیم.
میتواند فرصتی بسیار طلایی باشد اگر کمی فراتر از جایگاهمان به بیرون نگاه کنیم و از موضعی بالاتر اطرافمان را ببینیم.
اگر بتوانیم کشورهای عضو ناتو را متقاعد کنیم که ما یعنی ایران نه دشمن کشوری هستیم و نه دشمن فرضی که آمریکا میگوید میتوانیم مانورهای مثبتی بکنیم. ناتو باید متقاعد شود ایران نقشی سازنده در تحولات منطقهای دارد. همانطور که در تحولات عراق و افغانستان این نقش را ایفا کرد.
آمریکا و ناتو باید به این باور برسند حل بحران های منطقهای بدون ایران ممکن نیست و حضور سازنده ایران می تواند به ایجاد ثبات و امنیت منطقه کمک کند. به عنوان مثال در زمینه مبارزه با مواد مخدر، آموزش نیروها جهت مبارزه با قاچاق مواد مخدر و امنیت در افغانستان ایران با استفاده از امکانات و ابزارهایش میتواند کشورهای عضو ناتو را متقاعد کند در این چارچوب با ایران تعامل داشته باشد.
بسیار متأسفم که دبیر کل ناتو در بیانیه اجلاس ناتو در بخارست به تعهدات جدید ناتو در فاز جدید در افغانستان اشاره میکند و میگوید رویکردی متوازن تر از جنبه نظامی در این کشور خواهیم داشت. او همچنین می گوید وظیفه تأمین امنیت در افغانستان را به تدریج به نیروهای افغان واگذار خواهیم کرد. اما در انتهای بیانیه می گوید در گفت و گوی سازنده با افغانستان از پاکستان حمایت میکنیم.
او در عدم بکارگیری نام ایران تعمد داشته در حالی که در بحران افغانستان چه در زمان شوروی سابق چه حالا ایران نقشی سازنده داشته و حضورش در افغانستان به سود امنیت منطقه و این کشور بوده است. چه اتفاقی افتاده که دبیرکل ناتو برای نام بردن از ایران خود را در محذور می بیند؟ ما باید دیپلماسی فعال داشته باشیم و در این دیپلماسی امکانات بالقوه و بالفعلمان را به ناتو تفهیم کنیم. این موضوع میسر نیست مگر اینکه رویکردی واقع گرایانه با قضایا داشته باشیم. نشستن در خانه و به انتظار تحولات نشستن هیچ سودی برای ما ندارد.
باید در صحنه دیپلماسی جهانی فعال تر از گذشته حاضر باشیم و فاکتورهای مثبتمان را مطرح کنیم و همکاری خودمان را در حل مشکلات عراق در افغانستان تکرار کنیم.
دیپلماسی ایرانی: تقابل میان روسیه و آمریکا در ناتو به خصوص در مورد سپر دفاع موشکی به نفع ایران است یا نه؟ استقرار سپر دفاع موشکی آمریکا در آذربایجان را چگونه ارزیابی می کنید؟
در اجلاس بخارست بسیاری از مسائلی که پیش بینی میشد به وقوع پیوست. روسها در برابر اینکه سپر دفاع موشکی آمریکایی ها در اروپا نصب شود به شدت مقاومت خواهند کرد. اما این مقاومت وقتی در هم خواهد شکست که امتیازات لازم را بگیرند.
پایان اجلاس بخارست نشان داد که روسها در قبال گرفتن امتیاز یا امتیازات حاضرند از خطوط قرمزی که ترسیم کردهاند به نحو قابل ملاحظهای چشم پوشی کنند چون آنها در چارچوب منافع ملیشان حرکت میکنند. نباید توقع داشته باشیم کشورهای دیگر قبل از اینکه منافع شان را مد نظر بگیرند به منافع ملی ما فکر کنند. ما باید روی منافعمان حرکت کنیم، مطالعه داشته باشیم.
من اسم اتفاقی که در بخارست افتاد را گذاشتم طنز تلخ. روسها به ناتو اجازه دادند تا از خاک این کشور برای ارسال کالاهای لجستیک به افغانستان استفاده شود. این کالاها از کشوری عبور میکند که به خاطر رویارویی با ناتو، افغانستان را اشغال کرد ] در زمان اتحاد جماهیر شوروی[ اکنون راه ترانزیت کالاهای لجستیک برای نیروهای این سازمان در افغانستان می شود.
اخبار حاکی از آن است که فعلا عضویت گرجستان و اکراین در ناتو به تعویق افتاده است. جورج بوش به صراحت اعلام کرد هدف ایران است. اما آقای پوتین اعلام کرد ایران هدف نیست و نمیتواند تهدیدی برای آمریکا باشد.
اگر همه اینها را کنار هم بگذارید میبینید ایالات متحده آمریکا قدم اول را برای استقرار سیستم سپر دفاع موشکیش برداشته است. می خواهیم بگویم باید شناخت کافی از اطرافمان داشته باشیم. منافعمان را خودمان تأمین کنیم. این اتفاق نمیافتد مگر اینکه در چارچوبهای منطقهای وارد شویم.
دیپلماسی ایرانی: گسترش ناتو به شرق را به ضرر ترکیه و کشورهای شرق دریای خزر می دانید؟ آیا پیمانهای اقتصادی - امنیتی منطقهای مانند شانگهای یا پیمانهای منطقه ای اقتصادی نظیر اکو می تواند با نزدیک کردن منافع کشورهای منطقه با سازمان ناتو رقابت کند؟
فلسفه وجودی ناتو هم اکنون توسط بنیان گذاران و اعضاء جدید زیر سوال رفته است. بندهای مختلف اساسنامه ناتو میگوید اگر کشور عضو ناتو مورد تهاجم کشور دیگری قرار بگیرد وظیفه این سازمان است که از این کشور حمایت کند.
هم اکنون چنین خطری برای کشورهای ناتو وجود ندارد اما آنها با گسترش ناتو اهداف دیگری دارند. همکاری در پیمان های اقتصادی منطقهای مانند اکو و امنیتی منطقه ای مانند شانگهای برای ایران مثبت است، اما اصلاً به معنای این نیست که سازمان های اقتصادی چند جانبه میتواند رقیبی برای ناتو باشد.
اصلاً وظایف ناتو با سازمانهای همکاریهای اقتصادی منطقه ای متفاوت است. فضای بعد از جنگ سرد فضای تعاملات منطقهای است. طبیعتاً منافع هر منطقه و گروه با منافع منطقه و گروه دیگر متفاوت است.
حضور ایران در پیمان شانگهای، سازمان همکاریهای اقتصادی اکو یا D8 فینفسه خوب است اما آیا صرف عضویت در پیمان شانگهای میتواند از پیشروی ناتو به شرق جلوگیری کند؟ پاسخم منفی است.
دیپلماسی ایرانی: به جنگ سرد جنگ جدید معتقدید؟
اعتقاد دارم بلوکهای جدیدی در حال شکلگیری است. در ابتدا گفتم بعد از فروپاشی اتحاد شوروی کشورهای جدیدی متولد و کشورهای قدیمی بلوک شرق با سیاست های جدید وارد فضای بین الملل شدند. آنها بدون پرده پوشی اعلام می کنند امنیتشان در گرو رابطه با آمریکا است.
روزی که پرچم ناتو در میدان اصلی شهر صوفیه بالا می رفت اشک وزیر خارجه بلغارستان را رسانههای بین المللی مخابره کردند. اشک، از دید آنها اشک شوق و بلاتشبیه وصال بود پس از فراغی طولانی.] پس از سال ها حضور بلغارستان در بلوک شرق و اردوگاه کمونیسم[ .
آنها رفاهشان را در عضویت اتحادیه اروپا و امنیت شان را در عضویت ناتو می دانند. به نظر می رسد مخالفت آلمان با عضویت اوکراین و گرجستان در ناتو در اجلاس بخارست نشان می دهد که اعضای قدیمی این سازمان به تعاریف جدیدی از اهداف اولیه نیاز دارند.
به نظر می رسد اختلاف بین کشورهای ناتو برای مأموریت های محوله روز به روز در حال افزایش است.
خلاصه کنم. این نشانه ها را گفتم تا بگویم تحولات جدیدی در راه است. آیا این تحولات به جنگ سرد منجر خواهد شد؟ پاسخش بله یا خیر نیست. فکر می کنم روسیه در قالب همکاری با آمریکا بیش از این نمی تواند پیش برود. لذا امکان دارد بلوک بندی های تازه ای اتفاق بیفتد و جنگ سرد به شکل دیگری بروز کند.
دیپلماسی ایرانی: در این موقعیت ایران چگونه باید عمل کند؟
ایران در هر پیمان چند جانبه منطقه ای باید عضویت داشته باشد. چون به سودش است. حتی اگر به عنوان عضو ناظر باشد. دوری ایران از هر گونه پیمان چند جانبه و منطقه ای به ضرر این کشور است.
دیپلماسی ایرانی: همکاریهای نظامی ناتو با جمهوری آذربایجان چه تهدیداتی برای ایران و ترکیه و چه منافعی برای این دو کشور دارد؟
به نظر می رسد تهدیدی برای ترکیه نداشته باشد چون این کشور عضو ناتو است. اما جمهوری آذربایجان سیاست های خاص خود را دارد. جمهوری آذربایجان به تنهایی تهدیدی برای ایران نیست مگر اینکه دیگران بخواهند از این سکو برای پرش به مکان های دیگر استفاده کنند.
همسایگی با قدرت بزرگی مثل ایران برای جمهوری آذربایجان فرصت خوبی است. چون ایران همواره حامی کشورهای همسایه بوده است.