همکاران محترم؛
بیترديد سال ۸۶ يکی از تيرهترين سالهايی بود که جامعه معلمان ايران تجربه کرده است. بعد از تجمعات با شکوه معلمان در اسفندماه ۸۵ که با دستگيری تعداد زيادی از فعالان صنفی و ضرب و شتم شمار زيادی از فرهنگيان شريف پايان يافت، به دليل سانسور شديدی که به واسطهی بخشنامه شورای عالی امنيت ملی بر رسانهها حاکم شد چنين به نظر رسيد که تشکلهای صنفی سکوت پيشه کردهاند و يا از وحشت، در لاکِ خويش فرو رفتهاند و يا همکاران خود را فراموش کردهاند.
در چنين شرايطی جا داشت مسئولان کشور به ويژه نهادهای امنيتی که هر حرکت اعتراضی را مخلِّ امنيت جامعه قلمداد میکنند و همواره مدّعی هستند که آنچه در جهت بهبود وضع معيشتی معلمان تا کنون انجام گرفته حاصل تلاش مسئولان بوده و تشکلهای صنفی و اعتراضات معلمان هيچگونه تأثيری در پاسخگوئی به مشکلات فرهنگيان نداشته است فرصت را غنيمت شمرده و در عمل اين ادعای خود را به اثبات میرساندند و با حلّ تدريجی مشکلات فرهنگيان ضرورت برگزاری تجمعات، تحصنها و انجام حرکتهای اعتراضی را به کلّی نفی و انکار میکردند.
اما همانگونه که شاهد هستيم، آنگونه عمل کردند که حتی صدای اعتراض برخی از همکاران بیتفاوت نيز به هوا برخاست و اکثريت معلمان هرگونه ترديد نسبت به اين جمله که « تا نگريد طفل کی نوشد لبن » را در باور خود از بين بردند. با اين وصف مسئولان مربوطه نه تنها به انتظارات بر حق معلمان پاسخی ندادند بلکه با سوء استفاده از فضای موجود به کلّی همه وعدههای داده شده را از ياد بردند. به طوريکه حتی حقوق اندک معلمان حقالتدريس نيز بيش از ۶ ماه به تأخير افتاد و در عوض با توزيع توهينآميز بنهای نخود و عدس و ... به تحقير بيشتر فرهنگيان پرداختند.
همکاران گرامی
طی يک سال گذشته ما و شما خار در چشم و استخوان در گلو به انتظار نشستيم تا شايد عقلای قوم به خود آيند و در روشهای مذکور تغييری ايجاد نمايند. اما نامهها، گلايهها، طومارها و زمزمههای معلمان در دفاتر مدارس تا کنون به گوش هيچکس نرسيد و احدی خود را موظف به پاسخگويی به اين قشر فرهيخته نديد و مسئولان کشور با اين عمل خويش به معلمان آموختند که تنها راه رسيدن به حقوق حقّه فرهنگيان، اتحاد، همدلی و همراهی است. آنگونه که در اسفندماه ۸۵ شاهد آن بوديم.
عزيزان
در شرايطی که اخبار معلمان را در رسانهها منعکس نمیکنند و وزير و ساير مسئولان کشور از گفت و گو با تشکلهای صنفی و نمايندگان معلمان خودداری و راه مذاکره را به کلی مسدود کردهاند، در شرايطی که صندوق ذخيره فرهنگيان را که سهامداران اصلی آن خود فرهنگيان هستند به دست نااهلانی که عداوت برخی از آنان با فرهنگيان کاملاً محرز است سپردهاند. در شرايطی که علیرغم وعدههای داده شده ضعيفترين افراد به بالاترين پستهای اين وزارتخانه گمارده میشوند، در شرايطی که اکثريت نمايندگان مجلس در برابر خواست فرهنگيان میايستند و از وزيری که منفور معلمان بوده است حمايت میکنند و پس از برکناری وی توسط رئيس جمهور فرد نالايق ديگری را که مجلس برای وزارت تعاون صلاحيتش را تأئيد نکرده بود برای وزارت بر نهادی به گستردگی جمعيت کل کشور تأئيد میکنند، در شرايطی که با وجود تورمِ کمرشکن کنونی که به طور مضحکی صدای اعتراض خود مسئولان را نيز درآورده است برای سال ۸۷ فقط ۶ درصد افزايش حقوق در نظر گرفته میشود، در شرايطی که با وجود وعدههای داده شده و مصوبه مجلس، شخص رئيس جمهوری در اجرای قانون مديريت خدمات کشوری تعلل میکند، در شرايطی که حقوق ناچيز فرهنگيان حتی نيمی از اجاره مسکن آنان را پوشش نمیدهد و معلمان با مشغول شدن به کارهای دوم و سوم و بعضاً تحقيرآميز کارآمدی خود را از دست میدهند و زندگی فلاکتباری را میگذرانند، در شرايطی که فعالان صنفی در سراسر کشور تنها به اين جرم که پرسيدهاند چرا قوانين مصوب خود را اجرا نمیکنيد و چرا افراد نالايق را کنار نمیگذاريد با احکامی چون زندان، تبعيد، انفصال از خدمت، تنزل گروه و ... مواجه میشوند. به راستی چه بايد کرد؟ آيا معلمان در برابر همکاران و ساير اقشار جامعه به ويژه دانشآموزانی که چهرههايشان هر روز زردتر از روز قبل میگردد هيچ مسئوليتی ندارند؟ آيا نبايد پرسيد که چرا از آمدن پول نفت که قيمت آن به شکل سرسامآوری افزايش يافته است بر سرِ سفره ملت ايران خبری نيست؟
بر اين اساس و با توجه به اينکه کانون صنفی معلمان سالگرد حادثة تلخ اسفند ۸۵ را به دليل شرايط خاص کشور (انتخابات مجلس) به سکوت برگزار کرده است، حقِ خود و جامعه بزرگ فرهنگيان میدانيم که همچون ساير اقشارِ جامعه از جمله کارگران مراسم خاصی را برای اين هفته معلم تدوين و اجرا نماييم. اميدواريم همه همکاران فرهنگی از زن و مرد، پير و جوان، شاغل و بازنشسته، رسمی و حقالتدريس در مدارس دولتی و غيرانتفاعی با هر ديدگاه و تفکری، تنها و تنها به نيتِ دفاع از شرافت معلمی خويش و در پاسخ به بیمهریها، توهينها و تحقيرهايی که صورت گرفته و میگيرد، همدلی، همزبانی و همراهی خود را يکبار ديگر به مردم و مسئولان بنمايانند تا بعد از اين احدی به خود اجازه ندهد که اين قشر فرهيخته، زنده و پويا را ناديده بگيرد و يا نسبت به نمايندگان آنان بیحرمتی روا دارد.
برنامههای کانون صنفی معلمان ايران در هفته معلم:
۱- پنجشنبه ۱۲ ارديبهشت از ساعت ۱۵ الی ۱۷ حضور همزمان و با شکوه فرهنگيان تهرانی در شهرری، ابنبابويه، مزار مرحوم دکتر خانعلی و همکاران قمی بر مزار استاد مطهری به منظور تجديد عهد با همکاران برای آغازی دوباره.
۲- روز دوشنبه ۱۶ ارديبهشت حضور در مقابل سازمان آموزش و پرورش تهران واقع در ميدان فلسطين، خيابان برادران مظفر از ساعت ۳۰/۱۳ الی ۳۰/۱۵ .
۳- از تمامی همکاران فرهنگی تقاضا میکنيم که از فرصتِ هفته گراميداشت مقام معلم استفاده کرده و به جای برگزاری مراسم رسمی و تکراری و تحقيرآميز، در طول هفته معلم، بخشی از وقت کلاس را به تبيين و توضيح مشکلات آموزش و پرورش، معلمان و دانشآموزان، مشکلات فضاهای آموزشی و ساير مسائل ديگر که به دليل بیتدبيری مسئولان دامنگير آموزش و پرورش شده است بپردازند تا در غياب رسانههای مستقل، به وظيفة معلمی خود آنگونه که میبايست عمل نماييم.
( در خاتمه به مسئولان مربوطه اعلام میکنيم چنانچه تا روز دوشنبه ۱۶/۲/۸۷ حداقل به دو خواسته معلمان و تشکلهای صنفی: ۱- پرداخت مطالبات معلمان بويژه حقالتدريس همکاران که بيش از ۶ ماه به تأخير افتاده است ۲- لغو تمامی احکام هيئتهای تخلفات اداری که جزء اختيارات وزير است اقدام نکنند، در تجمع روز دوشنبه حرکت اعتراضی بعدی را در جمعِ همکاران به اطلاع آنان خواهيم رساند. )
اميد است همکاران گرامی با درک شرايط حساس کنونی و با توجه به سانسور شديد مطبوعات، در توزيع گسترده اين بيانيه و اطلاعرسانی به موقع به ساير همکاران از هر طريق ممکن آنگونه که شايسته است همت گمارند.
با سپاس
کانون صنفی معلمان ايران
۸۷/۱/۲۶