بسمه تعالی
ديدار اعضای انجمن های اسلامی دانشجويان و نيز جمعی از اقشار مردم با آيت الله منتظری
طی ديدار کوتاه جمعی از اعضای انجمن اسلامی دانشگاههای تهران (دانشگاه هنر)، شهرکرد و کاشان و نيز جمعی از اقشار مختلف مردم در روز پنج شنبه ۱۳۸۷/۳/۹ با آيت الله العظمی منتظری ، ايشان ضمن تشکر از فعاليت های دانشجويان در دانشگاهها به ويژه انجمن های اسلامی درباره اهميت کسب علم و دانش فرمودند:
هيچ دينی به اندازه اسلام به اهميت علم اندوزی تصريح ندارد. خدا در قرآن کريم میفرمايد: (هل يستوی الذين يعلمون والذين لا يعلمون ) در روايات هم آمده است : "طلب العلم فريضة علی کل مسلم ". اين که میفرمايد: "طلب العلم فريضة " هم شامل واجب کفايی است و هم واجب عينی . تحصيل برخی علوم واجب کفايی است ، چنانچه مردم منطقه ای احتياج به برخی تخصص ها دارند مانند پزشکی که بر همه افراد لازم است تا برآورده شدن نياز به پزشک ، به اين رشته و تخصص بپردازند. برخی از علوم هم فراگرفتنش واجب عينی است . مانند: اصول عقايد، اخلاق و فقه . برحسب مراحل سه گانه وجودی انسان .
از اهميت همه که بگذريم علم اخلاق آنقدر اهميت دارد که پيامبراکرم (ص ) میفرمايد: "بعثت لاتمم مکارم الاخلاق ". متأسفانه امروزه ارزشهای اخلاقی در دانشگاهها، حوزه ها و به ويژه در حوزه سياست خيلی کمرنگ شده است و مباحث اخلاقی را کوچک میشمارند. حال آن که اساس بعثت پيامبر (ص ) برای اکمال مکارم اخلاق بوده است .
طلب علم و دانش در اسلام از نظر مکان ، زمان ، استاد و شرايط، دارای محدوديت نيست . در اصول کافی آمده است : "لو يعلم الناس ما فی طلب العلم لطلبوه ولو بسفک المهج و خوض اللجج ": يعنی اگر مردم میدانستند آنچه را که در تحصيل علم به دست میآيد، آن را طلب میکردند هرچند به ريخته شدن خون دلها و فرو رفتن در گردابها باشد.
دانشجويان عزيز که احساس وظيفه میکنيد و در صحنه های سياسی و اجتماعی وارد میشويد، توجه داشته باشيد اگر شما درس نخوانيد، بی دردها و عافيت طلب ها درس ها را میخوانند و آينده کشور و اسلام را قبضه خواهند کرد و آن وقت دردی از دردهای مردم دوا نمی شود.
متأسفانه از گوشه و کنار اخباری هنوز به گوش میرسد که مزاحمت برای دانشجويان از لحاظ جلوگيری از تحصيل علم ادامه دارد و به بهانه های مختلف آنها را از آموختن علم باز میدارند، مثلا آنها را ستاره دار میکنند; اين درست نيست که کسی به صرف ابراز عقيده يا مخالفت با برخی افراد از حقوق اجتماعی خود محروم شود.
با همه اين مشکلات و گرفتاريها که برای شما ايجاد میشود، سفارش من اين است که امر به معروف و نهی از منکر را که وظيفه همگانی است فراموش نکنيد. بنابر آنچه که اميرالمؤمنين (ع ) در وصيت خود به امام حسن (ع ) و امام حسين (ع ) فرموده اند: "امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنيد، که اگر ترک کنيد اشرار و بدان بر شما مسلط میشوند و آن وقت هر چه دعا کنيد مستجاب نمی شود". امربه معروف و نهی از منکر را منحصر ندانيد در مسائل جزئی ; بلکه در مسائل اجتماعی و سياسی بايد هر يک در حد توان خود سکوت نکرده و تواصی به حق و در صورت بروز مشکلات تواصی به صبر نماييد.
در پايان اين ديدار يکی از دانشجويان درباره علت برکناری ايشان از قائم مقامی رهبری در سال ۱۳۶۸ سؤالی کردند که ايشان فرمودند:
من از چند ماه قبل از آن اتفاق احساس میکردم که برنامه ای در کار است ، مطالبی هم هنوز هست که من نخواستم پرده دری کنم ; ولی از برکناری ام هيچ ناراحتی نداشته و ندارم . حتی پدر مرحوم من وقتی خبر کنار رفتن من را شنيده بود سجده شکر به جا آورده بود که مسئوليت از روی دوش من برداشته شده است . اصلا آدم عاقل سعی میکند که کمتر مسئوليت داشته باشد. دنيا هم از اين بالا و پايين ها زياد دارد. مهم اين است که انسان وظيفه اش را انجام دهد تا نزد خدا حجت داشته باشد.
همچنين معظم له طی ديدار جمعی از اقشار مردم در روز جمعه ۱۳۸۷/۳/۱۰ با ايشان ، فرمودند:
امام باقر میفرمايند: "الکمال کل الکمال التفقه فی الدين و الصبر علی النائبة و تقدير المعيشة " در اين حديث پرمحتوا امام باقر(ع ) بالاترين کمال را يکی فهم دين و فرو رفتن در آن برای درک معارف دين میداند. تفقه که در اين روايت میفرمايد به اين معنی نيست که همگی علم فقه را فراگيرند و فقيه شوند.
انسان سه مرحله وجودی دارد: عقل و تفکر که با آن مآل انديشی میکند و حيوانات از اين نعمت محرومند; اصول و معارف مربوط به اين مرحله است ، يعنی اعتقاد به مبدأ و معاد، نبوت ، ملائکه الهی و...; مرحله ديگر مرحله عواطف ، غرائز و احساسات است ، که در اين مرحله انسان نوعی تجرد دارد اما اين تجرد برزخی است و کامل نيست ; حيوانها هم اين مرحله را دارند. برای تنظيم اين مرحله وجودی علم اخلاق کاربرد دارد که اين علم میگويد: عاطفه ، محبت و غيرت خوب است و خشونت ، حسد، بداخلاقی و بی غيرتی ناپسند است . و در پی آن مرحله سوم که مربوط به اعضاء و جوارح است میآيد که عبارت است از حلال و حرام خدا و اوامر و نواهی که علم فقه متصدی آن است .
اما آنچه که در اين حديث به عنوان يکی از کمالات دانسته و میفرمايد: "التفقه فی الدين " يعنی فرو رفتن در فهم دين مربوط به همه اين سه مرحله است و معنی اش فقه اصطلاحی نيست .
در اين زمانه که جهان را رسانه ها فراگرفته است ، سايت ها و شبکه های ماهواره ای مختلفی عليه دين تبليغات میکنند. در مقابل آنها با شعار و خشونت نمی توان از دين دفاع کرد، بلکه بايد مردم اطلاعات و آگاهی های دينی خود را افزايش دهند. سعی کنيد کتاب خواندن را جزو کارهای روزانه خود قرار دهيد. جوانان و فرزندان خود را تشويق کنيد که با کتب علمی و دينی آشنا شوند. در قرآن سفارش شده است که علاوه بر خودتان خانواده خود را هم از آتش دوزخ دور نگه داريد; قرآن میفرمايد: (يا أيها الذين آمنوا قوا أنفسکم و أهليکم نارا). البته در اين راه مواظب باشيد نسل امروزی با گذشته تفاوت دارند و نمی توان با پرخاش ، تنبيه و تندی آنها را تربيت کرد بلکه با عاطفه ، محبت و مهربانی بايد با آنها برخورد کرد. مادران که دامنشان اول کلاس برای تربيت فرزندان است ، در اينجا نقش مهمی دارند.
بنابراين از کتاب و کتابخوانی غفلت نکنيد، اگر کسی میخواهد کار خير و باقيات الصالحات انجام دهد بسيار مناسب است که کتاب تهيه کرده در مراکزی مثل مساجد و کتابخانه ها قرار دهد تا اهل مطالعه از اين نظر در مضيقه نباشند; که اين عمل در بالابردن فرهنگ مردم اثر مهمی دارد.
در فقره دوم اين روايت میفرمايد: "والصبر علی النائبة " يعنی از ديگر کمالات صبر بر مشکلات و گرفتاريهاست . آنقدر صبر و تحمل و سعه صدر داشتن اهميت دارد که قرآن کريم در مقام صابران میفرمايد: (انما يوفی الصابرون اجرهم بغير حساب ) يعنی به صبرپيشگان بدون حساب و کتاب اجر داده میشود.
در سومين فراز میفرمايد: "و تقدير المعيشة " انسان بايد در امور معيشتی خود اهل اندازه گيری و برنامه ريزی باشد. در زمان گذشته مردم اهل قناعت بودند و در امورات زندگی اهل زياده روی ، اسراف و تجمل نبودند و انتظارات خود را پايين میآوردند و به همين دليل زندگی و معيشت را مديريت میکردند.
اما گذشته از مردم که بايد در معيشت خود اندازه گيری داشته باشند، چون اقتصاد ما اکثرا دولتی است و آزاد نيست و دولت در بيشتر شئون اقتصادی دخالت دارد و متصدی آن است چون مسئوليت معيشت مردم و تنظيم بازار در دست دولت است ، پس بايد در اين باره برنامه ريزی و مآل انديشی داشته باشد. گاهی مشاهده میشود خود دولت عامل گرانفروشی است ; چنانچه برنج ، گندم و...را از خود کشاورزان خريداری کرده و خيلی گرانتر به مردم میفروشد. دولت بايد کاری کند که آذوقه مردم تأمين شود تا اقشار ضعيف و کم درآمد صدمه نخورده و بتوانند به راحتی خود و خانواده شان را تأمين کنند. فقط با حرف و شعار، عزل و نصب ها، برنامه نويسی و... امور اقتصادی حل نمی شود. حرف و شعار برای مردم مسکن و آذوقه نمی شود. اگر هم میگوييد خشکسالی آمده است برای آن هم بايد از قبل برنامه ريزی میشد و راهکارهای مقابله با خشکسالی شناسايی میگرديد تا امروز به راحتی اين مشکل حل میگشت و مردم در مضيقه قرار نمی گرفتند.
ان شاء الله موفق باشيد.
والسلام عليکم و رحمة الله و برکاته .
۱۳۸۷/۳/۱۵
دفتر آيت الله العظمی منتظری