راديو بين المللی فرانسه - برنامه زمينه ها و زمانه ها - شايد کمتر زمانی در دو دهۀ اخير در ايران اخبار حاکی از نارضايتی و التهابات اجتماعی و سياسی تا ان اندازه پرشمار و مککر بوده است. گرانی، بيکاری، فشار بر جوانان و دانشجويان، زنان و اقليت های مذهبی از عوامل اين نارضايتی ها هستند.
از حضور محمد سيف زاده، وکيل دعوی و عضو هيات مديرۀ کانون مدافعان حقوق بشر، امير محبييان، مدير عامل خبرگزاری آريا و عضو شورای سردبيری روزنامۀ رسالت و ماشاءالله شمس الواعظين، سخنگوی انجمن دفاع از آزادی مطبوعات در پاريس بهره جستيم تا در ميزگردی، گستره و نشدت اين نارضايتی ها را برررسی کنيم و ببينيم اين التهابات، جامعه را به کدام سو می برد و واکنش مقامات به آن چيست و پيامدهای اين نارضايتی ها بر آرايش نيروهای سياسی حاکم کدام است؟
ماشاءالله شمس الواعظين معتقد است که در يکسال اخير نارضايتی ها در دو کانون مهم متمرکز بوده اند. نخست در حوز ۀاقتصادی که گرانی بويژه گرانی مسکن بطو رباور نکردنی به مردم فشار آورده است، بخصوص در شهرها که ۴۲ درصد جمعيت آن ها زير خط فقر قرار دارد. او مسئول اين وضعيت را بی کفايتی دولت نهم می داند که مقاماتش حتی بر سر نرخ تورم موجود با يکديگر توافق ندارند.
کانون دوم نارضايتی ها، از نظر سخنگوی انجمن دفاع از آزادی مطبوعات، عملکرد خشونت آميز پليس امنيت اجتماعی است که در خيابان ها با دست باز به بگير و ببند جوانان مشغول شده است و پاسخگوی شکايات مردم نيست. از اين گذشته، از نظر سنتی هم در سه دهۀ اخير هيچگاه ايران دارای ثبات سياسی و اجتماعی نبوده است و امواج پی در پی التهاب و بحران از انقلاب تاکنون از جامعۀ ايران عبود کرده است.
ماشاءالله شمس الواعظين يکی از علل ناکارآمدی دولت احمدی نژاد را عدم تجربۀ کاری در سطح ملی می داند و نمونۀ مدير روزنامۀ کيهان، صفار هرندی را مشتی از خرواری می داند که می خواهد همان مشئی را که در روزنامۀ کيهان بکار می برد، در سطح فرهنگ کشور پياده کند.
اين روزنامه نگار پيشين، نگران وقوع يک فاجعۀ ملی و روی آوردن مردم به خشونت عريان و فروپاشی های سازه های اجتماعی است. او می گويد :" محمود احمدی نژاد بايد کنار برود و دولتی حداقلی محصول انتخاب آزاد مردم جای او را بگيرد".
امير محبيان معتقد است که بايد تعريف وضعيتی از مفاهيم، مسئله اعتراض و بحران ارائه داد.
او می گويد:"مسئله در همۀ جوامع وجد دارد. اعتراض نشانۀ وجود مسئله است و در صورتيکه مسائل متراکم شوند و پاسخ مناسب نيابند، تبديل به بحران می شوند".
او معتقد است که در حال حاضر بغير از مسئلۀ گرانی و مشکلات اقتصادی، مسئلۀ تازه و مهم ديگری بروز نکرده است. او می گويد:" جامعه تا حدی به اعتراضات و حتی بحرانها عادت کرده است. مسائل و بحران ها، آستانۀ تحمل مردم را بالا می برد و همين مکانيسم بود که در زمان جنگ ايران و عراق، مردم را به دفاع از ميهن واداشت".
او اذعان دارد که سياست های اقتصادی دولت نهم از جمله در خصوص سود بانکی يا حذف رايانه که سياستی جسورانه بوده است، برای مردم سخت هضم است، ولی درميان دولتمردان نيز اين سياست ها مورد بحث است و دولت و مجلس در اين خصوص اختلافاتی را بيان کرده اند.
محمد سيف زاده می گويد:" نارضايتی همه جا هست ولی در ايران، چه قبل و چه بعد از انقلاب، پاسخ حکومت ها به نارضايتی ها سرکوب بوده است". او بر فقدان پايگاه حقوقی پليس امنيت اجتماعی تأکيد می کند و می گويد:" تجاوز به حريم خصوصی افراد جرم است و اين در قانون اساسی ذکر شده است".
او معتقد است که در سی سال اخيرف نه قانون درستی وضع شده است و نه مجريان قانون کار خود را درست انجام داده اند. به عقيدۀ محمد سيف زاده، نسل جوانف نسل قبل از خود را که مسئول انقلاب بوده است، سرزنش می کند که چگونه هم خون داديد و هم آزادی خود را تسليم کرديد.
او معتقد است که حکومت ها نه نمايندۀ خدايند و نه نمايندۀ پيامبر و امام، بلکه حکومت ها نوکر مردمند و بايد به آنها خدمت کنند...
گفتگو: فرنگيس حبيبی