خبرگزاری فارس: يک عضو سابق انجمن صنفی روزنامهنگاران گفت: انجمن کانونی است که تابلوی صنف روزنامهنگاران را دارد و تنها چيزی که در آن نبود مسائل و دغدغه روزنامهنگاران بود و وجود و ادامه فعاليت آن مطلوب و قابل قبول نيست.
حسين شريعتمداری در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی فارس گفت: در فضايی که روزنامهنگاران تشکلی برای خواستههای صنفی خود نداشتند، قرار شد که چنين تشکلی شکل گيرد و آقای ربيعی که آن موقع مدير مسئول روزنامه کار و کارگر بودند و عمدتاً به خاطر جايگاهی که در شورای عالی امنيت ملی داشتند و مسئول دبيرخانه شورای عالی امنيت ملی بودند اين موضوع را مطرح کردند.
وی اظهار داشت: تشکيل انجمن صنفی برای بقيه دوستان نيز ناشناخته بود و ضرورت تشکيل آن را همه تأييد کردند در آن زمان نشستهای متوالی و بعضاً متراکمی با حضور مديران مسئول روزنامههای همشهری "کرباسچی"، جمهوری اسلامی "مسيح مهاجری"، ابرار "صفیزاده"، سلام "موسوی خوئينیها"، رسالت "مرتضی نبوی"، کار و کارگر "ربيعی"، اطلاعات "دعايی" و من از کيهان صورت میگرفت.
شريعتمداری ادامه داد: اين جمع قبل از مطرح شدن پيشنهاد تشکيل انجمن صنفی نيز هر ۲ هفته يک بار جلساتی داشت و مدير مسئولان هر بار در يکی از روزنامهها دور هم جمع میشدند و علیرغم تفاوت ديدگاههای سياسی که داشتند در عرصه مطبوعات با هم تعامل میکردند.
وی افزود: اين جلسات نتايج خوبی داشت زيرا بعضی مواقع لازم بود که روزنامهها مواضع بيرونی خاصی داشته باشند که در اين جلسات اين مواضع اتخاذ میشد و نوعی توافق قابل قبول و پذيرفته شده بين مدير مسئولان اين جمع صورت میگرفت.
شريعتمداری با اشاره به اينکه پيشنهاد تشکيل انجمن صنفی نيز در همين جلسه داده شد، گفت: نهايتاً بعد از بحثهای مفصلی که در اين جلسات شد اساسنامه انجمن صنفی تدوين شد و انجمن صنفی روزنامهنگاران مجوز گرفت.
وی اضافه کرد: متأسفانه قرارهايی که در آن جلسات گذاشته شده بود پيگيری نشد و بعضاً برخی از آنها دستخوش بعضی از منافع سياسی يک جريان سياسی خاص شد و نهايتاً کسانی در انجمن قرار گرفتند که بسياری از آنها اساساً روزنامهنگار نيستند يعنی اعضای اصلی و کسانی که بعداً عضو انجمن شدند و تا اين اواخر نيز در رأس انجمن بودند هيچکدام روزنامهنگار حرفهای نيستند.
شريعتمداری با تأکيد بر اينکه قالب اين افراد روزنامهنگار حرفهای نبودند، تصريح کرد: ممکن است آنها هر چند وقت يک بار مطلبی را در روزنامهای مینوشتند يا به اتفاق برخی از دوستان همگروه و همحزب خود امتياز روزنامهای را میگرفتند و بعد آن را واگذار میکردند زيرا اساساً اهل اين کار نبودند. همه اين افراد نيز شناخته شدهاند لذا انجمن صنفی از جايگاه اصلی و شرح وظايف خود خارج شد.
وی ادامه داد: در دولت اصلاحات امکانات زيادی به انجمن صنفی سرازير میشد و عمدتاً صرف مسائل سياسی يک جريان خاص میشد به طوری که افرادی که ديدگاههای ويژهای داشتند معمولاً ديگر رغبتی برای حضور در انجمن نداشتند و اگر احياناً هم در انجمن حضور پيدا میکردند معمولاً تحويل گرفته نمیشدند و ديدگاههايشان اصلاً مورد توجه قرار نمیگرفت.
شريعتمداری خاطرنشان کرد: کافی است بيانيههايی را که انجمن در اين مدت صادر کرده است مرور کنيم به سختی میتوانيم در ميان آنها بيانيه يا نشستی را از انجمن ببينيم که موضوع صنفی داشته باشد.
وی ادامه داد: عمده بيانيهها و نشستهای انجمن صنفی مربوط به مسائل سياسی است تا جايی که حتی اگر مفسد اقتصادی به دليل فساد اقتصادی بازداشت و احضار میشد میديديم که اگر انجمن يا گروهی که بر انجمن حاکم بودند با اين فرد همکاری سياسی داشتند به فکر دفاع از او بر میآمدند و برای او بيانيه صادر میکردند.
شريعتمداری اضافه کرد: بسياری از اين بيانيهها نيز متفاوت با حال و هوای ارزشهای اسلامی انقلاب بود و از همان موقع بسياری از مؤسسان انجمن به اين موضوع اعتراض داشتند منتهی فضا طوری بود که اعتراضها به جايی نمیرسيد و پيگيری نمیشد.
وی افزود: انتخاباتی که در انجمن صورت میگرفت تقريباً بلااستثنا غيرقانونی و متفاوت با روال عادی و آن چه که در آئيننامهها برای انتخابات در انجمنها در نظر گرفته شده، بود ولی اعضای هيئت مديره سوار بر مرکب بودند و هر کاری که دلشان میخواست، انجام میدادند.
شريعتمداری تصريح کرد: اين انجمن تشکيل شده بود تا به مسائل صنفی روزنامهنگاران بپردازد و سلامت روزنامهنگاری و استقلال آنها را حفظ کند اما اعضای هيئت مديره انجمن صنفی روزنامهنگاران نه تنها اين موضوعات را رعايت نکردند بلکه در بسياری از موارد حيثيت روزنامهنگاری را فدای منافع حزبی، گروه و يا حزبی خاصی کردند.
وی گفت: ادعا میشود که اين انجمن ۳ هزار عضو دارد و اين ادعا بارها و اخيراً نيز مطرح شده است اگر فراخوانهايی را که انجمن بارها برای انتخاب اعضای هيئت مديره و غيره انجام داده بررسی کنيم که چند نفر در آنها شرکت کردهاند متوجه میشويم که بعضی وقتها بارها اين جلسات به تعويق افتاده است زيرا تعداد حاضران در اين جلسات بسيار اندک بوده و حتی به دهها نفر نيز نمیرسيده؛ يعنی اساساً ادعاها با واقعيات کاملاً متفاوت است.
شريعتمداری ادامه داد: انجمن از برخی افرادی حمايت میکرد که بعد سابقه، مشکوک و مجرم بودند و بعضی از آنها بارها نشان داده بودند که در مواضع و عملکردشان نه فقط مواضعی ضدنظام بلکه وطن فروشانه نسبت به ملت دارند؛ انجمن به اين افراد بال و پر میداد و سکوی پرش آنها شده بود.
وی گفت: مثلاً آقای باستانی که هماکنون متواری بوده و در خارج کشور است و در آنجا رسماً با جريانات ضد انقلاب و آمريکايیها همکاری میکند از انجمن به عنوان يک سکوی پرش استفاده کرد و به خارج از کشور رفت اين فرد اصلاً در عرصه روزنامهنگاری حرفهای نبود و کسانی که در عرصه روزنامهنگاری کشور هستند به خوبی او را میشناسند.
شريعتمداری گفت: اصلاً گردانندگان انجمن هيچ کدام مطبوعاتی حرفهای نبودند طرف نماينده مجلس، معاون يک وزارتخانه بود يا عمدتاً دنبال کارهای اقتصادی کلان بود و در عين حال از انجمن برای رسيدن به خواستههايش استفاده میکرد اين افراد به شخصيت و هويت روزنامهنگاران کشور خدشه شديدی وارد کردند.
وی تصريح کرد: البته خوشبختانه روزنامهنگاران توجهای به انجمن نمیکردند و بهترين نمونه اين موضوع نيز اين است که جلسات انجمن بارها به تعويق میافتاد برای اينکه تعداد حاضران برای تشکيل جلسه به حدنصاب نمیرسيد.
شريعتمداری ادامه داد: از آن جا که انجمن به کانون پول و قدرت وصل بود بودجه کلان در اختيارش میگذاشتند زيرا اعضای که حامی انجمن بودند هم حاکم بودند يعنی قدرت داشتند و هم دستی بر بودجه داشتند؛ بنابراين شما ملاحظه میکنيد که انجمن از حمايتهای اين چنينی برخوردار بوده است که اصلاً ربطی به روزنامهنگاران ندارد به همين دليل نيز کار انجمن همراهی و همکاری با روزنامهنگاران نبوده است.
وی اضافه کرد: بعضی از جلسات انجمن با حضور ۵۰ ـ ۴۰ نفر از اعضا تشکيل میشد که اگر نگاهی به اسامی اين افراد بيندازيم و بررسی کنيم که اصلاً چند نفرشان روزنامهنگار بودهاند يعنی روزنامهنگاری شغل آنها بوده است متوجه میشويم که نه تنها اين افراد روزنامهنگار حرفهای به عنوان اين که کارشان روزنامهنگاری باشد نيستند بلکه اصلاً با روزنامهنگاری سر و کاری ندارند.
شريعتمداری خاطرنشان کرد: اساساً انجمن صنفی روزنامهنگاران مدتی بعد از تأسيس از مسير قانونی، اساسنامه و مشی در نظر گرفته شدهاش بيرون رفت و اصلاً انجمن روزنامهنگاران بود؛ بنابراين طبيعی است که بايد تکليف چنين انجمنی مشخص شود و اين حق روزنامهنگاران است.
وی افزود: در نتيجه اگر اقدامی میشود برای اينکه انجمن منحل شود حق روزنامهنگاران است زيرا کانونی است که تابلوی صنف روزنامهنگاران را دارد و تنها چيزی که در آن نيست مسائل و دغدغه روزنامهنگاران است و طبيعی است که وجود و ادامه فعاليت آن مطلوب و قابل قبول نيست.
شريعتمداری در پايان گفت: عملاً اصلا انجمنی وجود نداشته است و انجمن صنفی روزنامهنگاران فقط يک کانون سياسی برای يک حزب خاص بوده است با موارد حمايتهای مالی که بعضی از آنها هيچ وقت روشن نشده است.