روز پنجشنبه ۲۰ تيرماه ۱۳۸۷ فردی به نام احمد خلج در زندان مرکزی سنندج به دار آويخته شد ، وی به اتهام قاچاق مواد مخدر از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب سنندج به اعدام محکوم شده بود در پی تائيد حکم از سوی يکی از شعب ديوان عالی کشور اعدام شد.
اما جدای از عادلانه يا ناعدلانه بودن حکم صادره چگونگی و کيفيت اجرای حکم پرسشهای بسياری را برانگيخته و نشانگر اين واقعيت است که مقامات قضائی هيچگونه توجهی به قوانين ندارند و در هر حال فقط در پی به کرسی نشاندن حرف خود و ايجاد رعب و وحشت ميباشند . خلج زمانی که سحرگاه پنجشنبه متوجه شد ميخواهند وی را اعدام کنند ، اقدام به خودزنی و زخمی نمودن خود نموده بود ، بطوريکه به سبب شدت جراحات وارده و خونريزی بسيار ، به صورت بيهوش به بيمارستانی اعزام و مورد رسيدگی پزشکی و درمان قرار گرفت ، اما "بابايی" قاضی شعيه اول دادگاه انقلاب سنندج در کمال ناباوری درخواست حکم را اصرار ميورزد و حکم اعدام احمد خلج پس از بازگشت از بيمارستان به اجرا گذارده شد.
اين در حالی است که طبق قوانين مربوطه فردی که بيمار و مجروح باشد تا هنگام بازيابی سلامتی کامل اعدام نخواهد شد و از سويی ديگر بايستی حکم اعدام پيش از طلوع آفتاب به اجرا درآيد در غيراينصورت حکم اعدام به زمانی ديگر موکول خواهد شد . حکم اعدام آقای خلج پس از ساعت ۱۱ صبح در حالی که خونريزی شديدی داشت و حتی قادر به ايستادن نبود به اجرا گذارده شد تا پس از اعدام محمد حسن زاده کودک ۱۶ ساله در زندان سنندج همچنان اعدامهای نامتعارف ادامه داشته باشد.