- ابر و باد و مه و خورشيد و فلک در کارند که خاتمی نيايد
تهران- خبرگزاری کار ايران
عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدين انقلاب گفت: نمی توانيم چشم بسته يک فردی را کانديدا کنيم، به اين اميد که شايد او هم مانند خاتمی، دوم خرداد ديگری را به وجود بياورد. ما مجبوريم که بر اساس عقل، تجربيات و تحليلهايی که داريم، تصميمگيری کنيم.
به گزارش خبرنگار "ايلنا"، بهزاد نبوی در پايان جلسهای که به مناسبت بزرگداشت سالگرد شهادت رجايی و باهنر در محل دفتر مرکزی اين حزب برگزار شده بود، به سوالات حاضرين در خصوص "طرح تحول اقتصادی دولت" و "انتخابات رياست جمهوری آينده" پاسخ داد.
نبوی در پاسخ به سوالی مبنی بر اينکه آيا جبهه مشارکت و سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی در انتخابات آتی رياست جمهوری کانديدايی دارند يا نه؟ گفت: اين گروهها تا به حال خاتمی را نه تنها مناسبترين، بلکه تنها کانديدايی دانستهاند که در شرايط فعلی، امکان پيروزی دارد.
عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی با انتقاد از برخی اظهار نظرها گفت: برخی دوستان میگويند مگر در سال ۷۶ که خاتمی کانديدا شد، کسی باورش میشد ايشان رای بياورد؟ اکنون نيز ممکن است اين واقعه تکرار شود. من هم قبول دارم که تا يکی، دو ماه قبل از دوم خرداد هيچکس باورش نمیشد که خاتمی ۲۰ ميليون رای بياورد. همچنين قبول دارم که امکان تکرار آن واقعه محال نيست، ولی همانگونه که آن واقعه آن روز هم قابل پيشبينی نبود، اکنون هم ما نمیتوانيم براساس امر غير قابل پيشبينی و بر مبنای تصادفات و احتمالات عمل کنيم. ما نمیتوانيم چشم بسته يک فردی را کانديدا کنيم به اين اميد که شايد او هم مانند خاتمی، دوم خردادی ديگر به وجود بياورد. ما مجبوريم که بر اساس عقل، تجربيات و تحليلهايی که داريم، تصميمگيری کنيم.
وی با اشاره به اسامی عارف، نجفی، مهرعليزاده، کروبی و غيره که کانديداهای مطرح شده در بين اصلاحطلبان هستند و با ابراز احترام نسبت به همه آنها، خاطر نشان کرد: اگر فرض کنيم که خاتمی در مقابل احمدینژاد شکست بخورد، در آن شرايط بعيد است افراد مذکور رایآور باشند.
نبوی وضعيت امکان رایآوری کانديداهای بالقوه جناح مقابل را نيز در برابر احمدینژاد، در حال حاضر مناسب ارزيابی نکرد و اظهار داشت: جناح راست سنتی و محافظه کاران، امروز شايد بيش از ما می خواهند فرد ديگری غير از احمدی نژاد، رئيسجمهور شود، ولی در واقع،آنها هم کسی را ندارند.
وی با اشاره به سفرهای استانی احمدینژاد و ارتباط وی با مردم محروم در شهرستانها اظهار داشت: بیدليل نيست که مشارکت و سازمان می گويند که اگر بخواهيم در انتخابات پيروز شويم، تنها کسی که میتواند اين امکان را به ما بدهد، خاتمی است.
نايب رئيس مجلس ششم با بيان اينکه برخی از دوستان، در شرايط فعلی، پيروزی يک فرد عاقل و معتدل از جناح محافظه کار را هم پيروزی میدانند، خاطر نشان کرد: در اين صورت به دليل اينکه وضعيت خيلی قابل قبولتر از شرايط فعلی خواهد شد، من هم خدا را شکر خواهم کرد. اما حتی اگر ما هم نظرمان مانند آنان باشد، در عالم واقع، چنين فردی که رایآور هم باشد، وجود ندارد. بنابراين بازهم اگر کسی است که امکان رایآوری داشته باشد، خاتمی است.
نبوی در ادامه ردصلاحيت خاتمی را منتفی دانست که هزينه زيادی دارد و طرح اين موضوع را ناشی از نگرانی جناح رقيب نسبت به امکان رایآوری خاتمی ارزيابی کرد.
وی در خصوص اجرای پروژههايی که بر ردصلاحيت خاتمی تأکيد دارند، گفت: اينها فقط برای اين است که خاتمی را از آمدن منصرف کنند و عاقلانه نيست که روزنامهای ۱۰ ماه قبل از انتخابات بنويسد "اگر خاتمی بيايد، شورای نگهبان ردصلاحيتش میکند". عقل حکم میکند که آنها صبر کنند تا خاتمی بيايد و آنگاه اگر توانستند وی را ردصلاحيت کنند وکمترين هزينه را بپردازند.
عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی خطاب به کسانی هم که از منظر دوستی میگويند ابتدا بايد مطمئن شد که آقای خاتمی ردصلاحيت نمیشود و يا رایآوری او قطعی است، گفت: شما چگونه می خواهيد مطمئن شويد که وی ردصلاحيت نمیشود؟ در خصوص امکان رای آوری خاتمی نيز میگوييم شما که می گوييد رایآوری خاتمی قطعی نيست، رایآوری چه کسی را نه تنها بين اصلاح طلبان، بلکه در بين همه رقبای بالقوه و احتمالی احمدی نژاد قطعی میدانيد؟
نبوی درخصوص موضوع کانديداتوری عبدالله نوری نيز گفت: ما نسبت به ايشان ارادت داريم و چنانکه آقای خاتمی کانديدا نشوند و ايشان برای کانديداتوری بيايند، امکان دارد از وی حمايت کنيم، اما از کسانی که عبدالله نوری را امروز و در شرايطی که هنوز وضعيت نامزدی خاتمی مشخص نيست، مطرح می کنند، سوال داريم که بر اساس کدام دلايل و نظرسنجیها رایآوری وی را قطعی سنجيدهايد و اگر معتقد باشيد که خاتمی ردصلاحيت میشود، آيا در اين صورت، عبدالله نوری ردصلاحيت نخواهد شد؟
وی برخی مطرح کنندگان امروز عبدالله نوری را بخشی از تحريميون گذشته عنوان کرد و افزود: آنها خودشان هم به خوبی میدانند که اگر شرايط فعلی حاکم باشد، نوری نمی تواند در صحنه انتخابات حاضر شود.بنابراين همه دلايل به ما حکم میکند که خاتمی را مناسبترين نامزد بدانيم.
نبوی ادامه داد: برای هر کانديدای ديگری هم که میخواهد فعال شود، مانعی وجود ندارد. چرا ما می گوييم خاتمی- خاتمی؟ چون در حال حاضر ما عقبتر از همه کسانی هستيم که کانديدای آنها برای شرکت در انتخابات اعلام آمادگی کرده است. در مرحلهای هستيم که می خواهيم کانديدای خود را راضی به شرکت در انتخابات کنيم و در مقابل هم، ابر و باد و مه و خورشيد و فلک در کارند که خاتمی نيايد.
وی در ادامه در خصوص چگونگی کمک به جلب رضايت خاتمی برای کانديدا شدن، تاکيد کرد: بايد نخبگان، روشنفکران، هنرمندان، فرهنگيان، شخصيت های دينی و علمی وغيره از مرکز و استانها با ايشان ديدار کنند، نظر بدهند و به آمدن تشويق کنند.
نبوی در خاتمه و در پاسخ به سوالی که نظر وی را در خصوص علت مشکل بودن شکست احمدی نژاد، اظهار داشت: احمدینژاد از يک پايه رای حداقلی برخوردار است. همان ۱۵ ميليون نفری که نامه نوشتهاند و هر چند وقت يک بار به آنها زنگ میزند، به هر حال تاثيرگذار هستند.
نبوی افزود: در دوره هفتم انتخابات رياست جمهوری نيز شاهد چنين شرايطی بوديم؛ رقيب خاتمی انواع حمايتها را داشت اما خاتمی نداشت و ۲۰ ميليون رای آورد. البته اينبار رقابت سختتر است.
عضو شورای مرکزی سازمان با اشاره به نظرسنجی اخير در سطح شهرهای بزرگ، کوچک و روستاها ، نسبت آرای خاتمی به احمدی نژاد را ۵۵ به ۲۷ درصد ذکر کرد و افزود: طرف مقابل هم اين واقعيتها را میداند. به همين دليل است که اينگونه آتش تهيه میکند و روی خاتمی میريزد. بايد مراقب بود و به دنبال سراب نرفت. يعنی اگر میخواهيم پيروز شويم، بايد به دنبال خاتمی برويم. در حال حاضر هم پروژه، راضی کردن خاتمی است و همه هم بايد در اين جهت کمک کنند.
وی در پاسخ به اين سوال که آيا طرح تحول اقتصادی مربوط به دولت نهم است و يا از سالها گذشته در دستور کار دولتهای قبلی بوده است، اين موضوع را بحثی دانست که از سالها قبل مطرح بوده و افزود: بعد از جنگ اعلام شد که مرغ و تخم مرغ از سهميهبندی بيرون میآيد و به جای مابه التفاوت قيمت آزاد و سهميه بندی، يارانه نقدی پرداخت میشود.
نبوی ادامه داد: طرح هدفمند کردن يارانهها، عمدتاً از سوی افرادی مطرح میشد که مخالف تداوم پرداخت يارانهها بودند و بحث پرداخت يارانه نقدی به اقشار نيازمند را با اين هدف مطرح میکردند که اين کار پيش برود، شايد هم پرداخت يارانه نقدی به سرنوشت پرداخت نقدی يارانه مرغ و تخم مرغ که هرگز پرداخت نشد، دچار شود که مکانيزمی هم برای پرداخت آن وجود نداشت.
وی با تاکيد بر اينکه بحث يارانه نقدی و هدفمند کردن يارانهها بحث قديمی است که در مجلس ششم و در جريان تدوين برنامه چهارم هم مورد توجه قرار گرفت، منظور از آن را تعلق گرفتن يارانه به کسانی ذکر کرد که نيازمند هستند و در خصوص مکانيزم اجرايی آن نيز گفت: آنهايی که اعتقاد به حذف يارانهها داشتند، اينگونه پيشبينی میکردند که سازمانها و نهادهای تامين اجتماعی را برای کمک به دهکهای فقير، فعالتر کنند.
وی در خصوص ديدگاه خود در اين زمينه اظهار داشت: ما در اصل موضوع يارانهها بحث داريم. آيا اين رقمی که در زير قبضهای برق به عنوان يارانه پرداختی از سوی دولت نوشته میشود و به نظر میرسد که مقدمه حذف يارانهها در اين زمينه باشد، صحيح است؟ ما معتقديم که آن ميزان يارانهای که در قبضها نوشته میشود، صحيح نيست.
نبوی با اشاره به آشنايی خودبا امور مربوط به وزارت نيرو گفت: در سال ۸۲ ، يک شرکت خارجی که در ايران برای تاسيس نيروگاه سرمايهگذاری میکرد، حاضر بود تا گاز و سوخت مورد نيازش را از ما به قيمت بين المللی خريداری کند و برق را نيز به قيمت بينالمللی به ما بفروشد. شاهد يک مورد قرارداد بودم که قيمت درخواستی آن شرکت برای هر کيلو وات ساعت برق تحويلی در محل نيروگاه، ۱/۱ سنت يعنی ۰۱۱/۰ دلار يا حدود ۱۰ تومان بود. به عبارت ديگر اين کار سودی داشت که از محل فروش محصولش به قيمت ياد شده، بازگشت سرمايهاش را نيز طی چند سال ميسر میساخت. گر چه در حال حاضر قيمت سوخت چند برابر سال ۱۳۸۲ است، مع الوصف به نظر میرسد که قيمت واقعی برق و ميزان يارانه آن، اين عددی نيست که در قبوض برق نوشته میشود.
عضو شورای مرکزی سازمان با ذکر اينکه پرداخت يارانه، يک بيماری در اقتصاد به حساب می آيد، خاطر نشان کرد: اين بيماری علل و عواملی دارد که بايد برطرف شود تا امکان حذف يارانه وجود داشته باشد.
وی افزود: وقتی در يک کشور، قدرت خريد پايين و درآمد ملی و سرانه، به دليل پايين بودن توليد ملی، سطح سرمايه گذاری و سطح بهره وری پايين است، نمی توانيم بگوييم همه چيز را به قيمتی که به عنوان مثال در آمريکا فروخته می شود، می فروشيم، اما دستمزد را به قيمت ايران می دهيم. يک مهندس تازه کار در آمريکا حدود پنج هزار دلار حقوق میگيرد و ما نمیتوانيم به آن مهندس در ايران ۵۰۰ هزار تومان حقوق بدهيم. بنابراين نمی توانيم به او بگوييم که نيازهايت را با قيمتهای آمريکا خريداری کن. آنهايی که تز حذف يارانهها را میدهند، میگويند به ما چه ربطی دارد، مبنای ما نظام عرضه و تقاضا است، مهندس هم در اين نظام، ۵۰۰ هزار تومان قيمت دارد و ما مقصر نيستيم.
نبوی ادامه داد: يک نظام، متکفل امور ملت است و نمی تواند که بگويد به من چه. بنابراين ما معتقديم که برای حذف يارانهها به تدريج بايد قدرت خريد مردم را بالا برد، نه اينکه يک کميته امداد به وسعت کل کشور ايجاد کرد و مادامالعمر همه را حقوق بگير وابسته به دولت نمود. در آن صورت است که به جای اينکه ۹۰ هزار ميليارد تومان يارانه ادعايی را بين مردم تقسيم کنيم، که فقط الگوهای تقاضای جديد ايجاد کرده و نرخ تورم را بالا ببرد، بهتر بود درآمدهای سرشار نفتی را، که طی سه سال اخير بسيار بيش از اين ۹۰ هزار ميليارد تومان بوده، صرف سرمايهگذاریهای عظيم زيربنايی و توليدی میکرديم و ظرف پنج سال، سرمايهگذاریها که به بهرهبرداری می رسيد، توليد بالا می رفت، اشتغال ايجاد می شد، سطح درآمد بالا می رفت و آن وقت است که اگر يارانهها را به تدريج حذف میکرديم، مشکلی پيش نمیآمد.
رئيس ستاد بسيج اقتصادی دولت شهيد رجايی با اشاره به مخالفان پرداخت يارانهها در گذشته، گفت: هيچکس تاکنون نظرش اين نبوده است که يارانهها حذف شود و هفت دهک مردم بشوند، حقوق بگير دولت.
نبوی با اشاره به "طرح تحول اقتصادی" دولت نهم گفت: با اين برنامه، میخواهند هفت دهک جامعه را حقوقبگير دولت کنند و هر ماه در خانه آنها را بزنند و بگويند بيا اين حقوق را بابت حذف يارانه، بگير.
وی با اشاره به نامعلوم بودن ميزان يارانههای نقدی و مدت پرداخت آن، افزود: چنانچه ميزان اين يارانهها را امروز بر مبنای قيمت نفت ۱۲۰ دلار محاسبه کنند و فردا قيمت اين نفت به ۵۰ دلار کاهش يابد، يارانهها هم به ۴۰ درصد ميزان فعلی نزول خواهدکرد و اگر اينها آمدند و برای هر خانوار مستمری معين کردند و فردا قيمت نفت پايين آمد، آيا می توانند اين مستمری را کم کنند؟
نبوی با بيان اينکه پرداخت مقدار معين پول به هر خانوار، آن را در حکم حقوق مکتسبه در خواهد آورد که ديگر کسی نمیتواند آن را کاهش دهد، تاکيد کرد: بر اساس اطلاعاتی که ما داريم، کسانی که طرفدار نظريه حذف سوبسيد هستند، معتقدند که ابتدا بايد سوبسيد را حذف کرد تا رفتار مردم نسبت به حذف آن سنجيده شود. زيرا زمانی که نرخ بنزين به عنوان مثال به ليتری يکهزار و ۲۰۰تومان افزايش يافت، ميزان مصرف به چه ميزانی خواهد رسيد و به تبع آن، چقدر يارانه از اين بابت صرفه جويی خواهد شد. بنابراين بر اساس اين نظريه، ابتدا بايد سوبسيد حذف شود و تاثير آن بر الگوی مصرف و ميزان يارانهای که صرفهجويی میشود، معلوم گردد تا مشخص شود که به چه دهکهايی، چه مقدار و به چه شکلی میتوان پرداخت.
به گزارش "ايلنا"، عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی در ادامه با اشاره به نيات پشت پرده اجرای "طرح تحول اقتصادی" دولت گفت: متاسفانه هنوز ابعاد ايده نقدی کردن يارانهها مشخص نيست و شايد هنوز به صورت طرح درنيامده باشد،اما شنيده شده که قرار است که ابتدا با اين فرمهايی که توزيع کردند، از چند ماه مانده به انتخابات، شروع کنند به توزيع پول در بين مردم و يارانهها را هم حذف نکنند. اگر اين اطلاعات صحيح باشد، منظور اين است که چند ماه مانده به انتخابات، همه دعاگو باشند. اگر قديم شايعه بود که هر کس به فلان نامزد رای دهد، يک نوبت چلوکباب به او میدهند، حالا ماهانه پول صد نوبت چلوکباب را به او می دهند.
نبوی با بيان اينکه ضمانت اجرايی برای توانايی حذف يارانهها پس از پرداخت معادل نقدی آن وجود ندارد، گفت: در اين صورت آيا میدانيد که چه فاجعهای برای کشور ايجاد میشود؟
نبوی افزود: ممکن است گفته شود اين همان تزی است که در گذشته هم مطرح شده است و اينها شجاعت اجرای آن را دارند. در واقع اين اتهامی به دست اندرکاران فعلی است! چرا که اينها به محض اينکه روی کار آمدند، اولين اقدامی که انجام دادند، تثبيت قيمتها بود. افزايش قيمت بنزين را هم که با يک نسبت سالانه انجام میشد، متوقف و برنامه چهارم را اصلاح کردندکه قيمتها نبايد بالا رود. حتی به ياد داريم که دولت برای افزايش قيمت بنزين از ۸۰ به ۱۰۰ تومان، چقدر مقاومت کرد و تلاش کرد تا مسووليت آن را به گردن مجلس هفتم بياندازد، حالا جای سوال دارد که در اين مجموعه چه تحولی ايجاد شده است که ۹ ماه قبل از انتخابات رياست جمهوری به اين نتيجه رسيده است که کل ۹۰ هزار ميليارد تومان يارانهها را حذف کنند.