Click for Amazing Phone Card








شنبه 17 اردیبهشت 1384

جامعه شناسي انتخابات از ديدگاه جلايي پور، ايرنا

تهران بزرگ، خبرگزاري جمهوري اسلامي ‪۸۴/۰۲/۱۷‬
داخلي. سياسي. انتخابات‪. ۸۴‬
" حميدرضاجلايي‌پور" ، استاد دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران در سخناني با محور جامعه شناسي انتخابات، در نشستي كه اخيرا در اين دانشگاه برگزار شد، اين موضوع را با باز خواني جامعه دموكراتيك از منظر" توكويل" " يكي از پيشگامان جامعه شناسي، تحليل كرد.

تحليل جلايي پور ، به اين سوال پايه‌اي "توكويل" معطوف بود كه چرا در جوامع جديد همچون آمريكاي قرن نوزدهم، دموكراسي آزادمنش تداوم يابد; اما در فرانسه، كشور مهد آزادي، دموكراسي استبدادي و يا دموكراسي اكثريتي كه حقوق اقليت را محترم نمي‌شمرد، ادامه نمي‌يابد؟
به نظر جلايي پور درانديشه توكويل، جامعه دموكراتيك درعين آنكه مي- تواند مولد نظام‌هاي آزادانديش باشد، مي‌تواند پديدآورنده نظام استبداد مدرن نيز باشد.

مفهوم جامعه دموكراتيك توكويل از تقسيمات نظام‌هاي سياسي منتسكيو كه جوامع را به دو دسته دموكراتيك و غير دموكراتيك تقسيم مي‌كند،متمايز است.

از نظر توكويل، جامعه مدرن، نوعي از جوامع دموكراتيك است كه در اين جامعه خاص و نه نظام ويژه ( بر خلاف منتسكيو ) بشر ميل به آن دارد تا به شرايط برابر اجتماعي دست يابد و اين برابري كه مترادف با برابري فكري و اقتصادي همچنين بازتاب‌دهنده روابط خاص تجاري، صنعتي و ارگانيك هم نيست درمقابل و عليه مرزهاو قواعدي قرارمي گيرد كه اين قواعد و رسوم به طور موروثي، نابرابري‌هايي را در جامعه و بين افراد تثبيت مي‌كند واين برابري تمامي قواعد و الگوهايي را كه تمايلات موروثي و نابرابري‌ها را موجب مي شوند زير پا گذاشته، سست مي‌كند.

چنين جامعه‌اي بر خلاف نظام تشخيصي منتسكيو كه هدفش كسب افتخار و عظمت نيست بلكه ميل به برابر شدن و تامين رفاه بيشتر براي اكثريت را دارد ، خطرناك نيز مي‌باشد.

توكويل كه به گفته جلايي پور مداح دموكراسي قرن ‪ ۱۹‬آمريكا نيست و همچون محافظه كاران فرانسوي عصر خود اعتقادي به آن ندارد كه جامعه دموكراتيك، خبر متلاشي شدن و فروپاشي جامعه رامي دهد، براين باور است كه " جامعه دموكراتيك دگوگون‌كننده وضع بشر است."
اين دگرگوني از آنجا آغاز مي‌شود كه فرد در جامعه‌اي كه ميل به برابري دارد آزاد گذاشته شود كه به طور مستقل و تصميم گير برهستي خود حكومت كند اما از سوي ديگر، چنين جامعه آزادي استعداد آن را دارد تا پديدآورنده قدرت اجتماعي يا قدرت استبدادي باشد چرا كه در چنين جامعه‌اي كه فرد آزاد است، طبيعتا براي زندگي نياز به سامان و سازمان جمعي دارد، آن وقت است آنها كه مديريت اين سازمان جمعي را به عهده دارند مي‌توانند به نام مردم و نه به نام مذهب، كليسا و ياسنت بر مردم سوار شوند.

يك نمونه از قدرت اجتماعي يا لوياتان اجتماعي توكويل كه باجامعه دموكراتيك مطابقت دارد، دموكراسي پارلماني و يا رژيم پارلماني است.

دراين گونه دموكراسي، دولت دستيار مي‌تواند، دولت زورگو باشد همانطور كه بعداز انقلاب فرانسه، حكومت دموكراتيك آزادمنش شكل نگرفت.

دولت دستيار از آن جهت مي‌تواند برمردم سوار شود كه در جايگاه نماينده اكثريت، مي‌تواند به اقليت زور گويد و وقتي نماينده اكثريت شد ديگر از كرسي پارلمان هم پايين نمي‌آيد.

اما در فاصله چهار ياشش سالي كه نمايندگان به نام آزادي، مردم و دموكراسي در مقام اكثريت جاي دارند، مردم قدرت و امكان اعتراض، بسيج و سازماندهي را ندارند لذا جامعه جديد استعداد آن را دارد كه شهروند بي‌حس ، غير مسئول و نااميد بپروراند، شهروندان آزاد وبرابري كه به دليل نداشتن قدرت بسيج، تسليم هستند.

مكانيزم ديگر قدرت اجتماعي، عقيده عمومي است.

از آنجا كه در جامعه مدرن دموكراتيك، فرد، قدرت تشخيص امر درست و حقيقي را ندارد و نمي‌تواند در هر امري اظهار نظر بكندو اين اظهار نظر را به ديگري وامي گذارد لذا در اين بستر يعني واگذاري امر تشخيص به ديگري، عقايد عمومي شكل مي‌گيرد.

اين اجبار مراجعه به عقيده عمومي كه ممكن است، عقيده حقيقي نباشد، اثر گذار و شكل‌دهنده رفتار است كه به قدرت اجتماعي عرصه جولان مي‌دهد.

قدرت اجتماعي يا قدرت استبدادي از طريق مكانيزم ديگري نيز با عنوان جباريت كارشناسان يا جباريت نخبگان هم حيات مي‌يابد.

به سخن جلايي پور، نخبگان احزاب و مجامع علمي نيز تحت تاثير مكانيزم هاي عمومي و نه حقيقي هستند و مي‌توانند در محافل، سازمان‌ها و جمع خود برمردم سوارشوند.

اما به به گفته جلايي پور توكويل راه حل‌هايي را هم كه براي مقابله با قدرت اجتماعي ارائه مي‌دهد، كافي نمي‌داند، اولين برون رفت مي‌تواند ايجاد نيروي دادگستري باشد امااين نيرو هرچند هم كه بتواند دربرابر قدرت اجتماعي مقاومت كند امانمي تواند حريف گرايش مستمر قدرت اجتماعي شود.

از اين قرار، نيروي دوم، روزنامه‌ها هستند; اما روزنامه نگاران نيز دنبال آن چيزي هستند كه خود دوست مي‌دارند، پيداكنند و نه آنكه حقيقت را آشكار نمايند.

در ادامه بحث، سنديكاها، اتحاديه‌هاي مصرف‌كنندگان ، جنبشهاي فكري ، عامل سوم به شمار مي‌روند كه اين عامل نيز نمي‌تواند جلودار قدرت اجتماعي باشد ; چرا كه در جامعه مدرن دموكراتيك عقيده عمومي و يا گرايش هاي توده گرا كه تعبير پوپوليستي از آن مي‌شود آن قدر قوي است كه نيروي سوم هم توان مقابله باآن‌ها راندارد.

روشنفكران نيز از نظر توكويل تابع اصل " همرنگ جماعت شدن " هستند و خطر جو گرايي نيز آنها را همانند ساير افراد جامعه تهديدمي كند.

ازديد توكويل و از زبان جلايي پور، تنها راه حل اين است كه فرد آگاه، بصير باشد، اين فرد تفاوت بين امر حقيقي و عمومي را مي‌فهمد و توان تشخيص گرايش مسلط در جامعه يعني قدرت اجنماعي را دارد و به محض اين تشخيص بايد بتواند ازاين گرايش فاصله بگيرد و بتواند با فاصله به حركت خودادامه دهد.

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

جلايي پور اذعان مي‌كند كه انتقاد توكويل از روشنفكران فرانسوي به نابود شدن ايمان مذهبي فرد توسط روشنفكران برمي گردد.

دموكراسي در فرانسه‌اي كه فردش از ارزشهاي حقيقي اخلاقي و مذهب سيراب نمي شود، افيون استبداد اكثريتي مي‌شود.

اين استاد دانشگاه با بررسي روند اجتماعي ايران به اين نتيجه ميرسد كه قدرت اجتماعي در ايران نيز قوي است.

وي توضيح مي‌دهد كه بودجه حكومتي متكي به نفت، وجود يك عقيده عمومي ضديت با حكومت و به بياني ديگر مخدوش شدن آموزه‌هاي منتسكيو مبني بر تفكيك قوا و آموزه‌هاي توكويل اين قدرت اجتماعي را قوي كرده است.

وي بيان داشت وقتي حكومت حامل دين باشد و حتي به نام ناسيوناليسم ايران يا اسلام و تماميت ارضي برمردم سوار شود، نه فقط زور سياسي بلكه قدرت اجتماعي ديني نيز دارد.

وي راه حل را در شكل‌گيري جنبش‌هاي فكري، اجتماعي، نهادهاي مياني و رشد فزاينده فرديت مي‌داند.

دنبالک: http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/22206

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'جامعه شناسي انتخابات از ديدگاه جلايي پور، ايرنا' لينک داده اند.
خبرنامه گويا از هيچ نامزد انتخاباتي حمايت نمي کند. همه نامزدان مي توانند در اين صفحه تبليغ کنند. براي درج آگهي با اي ميل advertisement @ gooya.com تماس بگيريد.

Copyright: gooya.com 2005