كانديداي نهمين دوره رياست جمهوري گفت: من در 15 سال گذشته نه در دولتها بودم نه در مجلس و نه در قوه قضاييه حتي قبل از اينهم من نبودم يعني الان منتقد عملكرد حكومت ايران هستم.
متن كامل مصاحبه محسن رضايي با خبرگزاري رويترز به شرح ذيل است:
رويترز: با توجه به اينكه از پشتيباني گروههاي سياسي برخوردار نيستيد و نظرسنجيها هم خيلي در واقع راي بالايي براي شما نشان نميدهد، اميد و شانسي براي خودتان در انتخابات قائل هستيد؟
رضايي: فكر ميكنم اگر بتوانم پيامم را به مردم ايران برسانم، از شانس بالايي براي موفقيت برخوردار هستم چون مردم ما خواهان يك تغيير جدي هستند. آنها ميخواهند نظام باشد اما زندگيشان هم بهبود پيدا كند الان دنبال پيامهاي جديدي هستند كه بتوانند افكار آنها را مخاطب قرار بدهد. فكر ميكنم من اين برنامه را دارم و ميتوانم درد آنها را هم بيان كنم و هم راهحل برايش پيدا كنم. من در 15 سال گذشته نه در دولتها بودم نه در مجلس و نه در قوه قضاييه حتي قبل از اينهم من نبودم يعني الان منتقد عملكرد حكومت ايران هستم. من از چهارچوب نظام دفاع ميكنم اما از عملكرد حكومت هيچ دفاعي نميكنم بلكه خودم منتقد آن هستم ولي از ساختار نظام جمهوري اسلامي دفاع ميكنم.
رويترز: شما سالهاي زيادي با آقاي هاشمي همكاري نزديك داشتيد، چي شد كه تصميم گرفتيد با ايشان رقابت كنيد و از كانديداتوري ايشان حمايت نكنيد؟
رضايي: آقاي هاشمي هم متعلق به همين آرايش قدرت گذشته است و من فكر نميكنم ايشان بتواند طرح جديدي را ارائه كنند نه در سياست داخلي و نه در سياست خارجي، نميتواند تغيير جدي بوجود بياورد. اصولا من معتقد به تغيير آرايش قدرت در ايران هستم. منتهي اين را ميخواهم از طريق دموكراسي عملي كنم چون ما براي نظام زحمت كشيديم از راههاي ديگر نميخواهيم دخالت كنيم اگر آرايش قدرت در اين كشور تغيير نكند وضعيت موجود هم تغيير نخواهد كرد. بنابراين ما بدنبال اين هستيم كه وضعيت موجود تغيير كند يعني مردم بطور جدي احساس كنند زندگيشان عوض شده و نسبت به آينده اميدوار باشند لذا آقاي هاشمي و ديگر نامزدهاي انتخاباتي نميتوانند تغيير جدي بوجود بياورند و برنامههاي من با ايشان تفاوت دارد.
اقتصاد من يك اقتصاد غيردولتي است و آقاي هاشمي بيشتر به يك اقتصاد مختلط دولت و بخش خصوصي فكر ميكند ولي من به آزادسازي اقتصادي فراگير معتقدم. در بحث مديريت كشور آقاي هاشمي سعي ميكند همين مديريتهاي موجود را عمدتاً حفظ بكند اما من خواهان يك تغيير جدي در مديريت كشور هستم و لذا برنامههاي ما با آقاي هاشمي متفاوت است.
رويترز: موضوعاتي كه خيلي توجه مرا برانگيخته، اين است كه عده زيادي از مردم ميگويند كه در انتخابات شركت نميكنند و راي نخواهند داد، شما براي مردمي كه به سيستم پشت كردند چه پيامي داريد و به آنها چه خواهيد گفت؟
رضايي: مهمترين پيامم به مردم اين است كه ما ميخواهيم آرايش قدرت را عوض كنيم و مطمئن هستم كه با تغيير در آرايش قدرت وضع زندگي مردم بهبود پيدا ميكند البته مشكل من اين است كه برداشت مردم اين است كه خوب منهم در اين حكومت بودم، من هم با اين آقايون بودم، يك مقدار طول ميكشد تا ما بتوانيم پياممان را صادقانه به آنها برسانيم اين درست است كه من در حكومت بودم اما در كليت حكومت بودم ولي در عملكرد حكومت نقشي نداشتم. آن زمان من در دفاع بودم و از سرزمينم دفاع ميكردم يا بعد آمديم در مجمع تشخيص مصلحت نظام سياستهاي كلي را تنظيم ميكرديم اما در هيچ كدام از اين سه قوه نبودم، لذا ميتوانم به مردم بگوييم كه ما متفاوت هستيم و ميخواهيم يك دولت متفاوت تشكيل بدهيم، يك دولت نو با شعار جنبش نوسازي و توسعه پايدار در واقع تنها يك جنبش نوسازي در ايران راه بياندازيم كه هم تفكر، هم دولت و هم برنامه جديد باشد.
رويترز: مساله خيلي مهم در حال حاضر پرونده هستهاي كشور شما است اگر در 27 خرداد به رياست جمهوري برسيد آيا رويكرد متفاوتي نسبت به حل مساله اتمي خواهيد داشت؟ اين رويكرد چه تفاوتي با رويكرد حال حاضر دارد؟
رضايي: مشكل اصلي را پرونده هستهاي نميدانم چون پرونده هستهاي كه حل شود يك مساله ديگري پيدا ميشود مهم اين است كه ما اين فضاي سياسي امنيتي كه بين ما و خارج از ايران حاكم است را به يك فضاي سياسي اقتصادي تبديل بكنيم تا زماني كه فضاي سياسي امنيتي بين ما و اروپا باشد يا بين ايران و كشورهاي ديگر تا اين پرونده حل شود يك پرونده ديگر درست ميكنند. اين پرونده را ما امروز حل كنيم اروپاييها ميگويند موشكهاي دوربردتان را بياييد حل كنيد او را هم حل بكنيم ميگويند مساله حقوق بشر را بحث كنيم خوب اين طور ما نميتوانيم. لذا من قبل از اينكه به اين پرونده اهميت بدهم به تغيير فضا و محيطي كه بين ما و جهان هست توجه خواهم كرد كه اين محيط را عوض بكنم و سياست تنشزدايي هم كاربرد خودش را تمام كرده يعني زماني سياست تنشزدايي سياست خوبي بود ولي عمرش به پايان رسيده است.
ما بايد از سياست همكاريهاي متقابل استفاده كنيم هر كشوري كه همكاري كند با آن همكاري ميكنيم و كسي هم همكاري نكند كاري با آنها نخواهيم داشت، مشكلي برايش درست نميكنيم اما همكاري ما هم با آن بيمعناست. من معتقد به جايگزيني سياست متقابل به جاي سياست تنشزدايي هستم ما اول بايد اين را حل كنيم اگر حل بشود ميتوانيم با اروپاييها به توافق برسيم فنآوري هستهاي داشته باشيم زير نظر آژانس و سازمان ملل آنها هم به نظر من مشكلي با ما نخواهند داشت منتهي ما بايد قبل از پرونده هستهاي، محيط تعامل بين خودمان و غرب را حل كنيم تا اين محيط سياسي امنيتي كه هست باشد اصلا اجازه به ما نميدهد يك همكاري درستي در منطقه داشته باشيم. آيا الان صلح، امنيت و توسعه در منطقه مهمتر است يا امنيت ايران، چه بسا يك ايران آزاد و مستقل اگر يك كمي بيشتر از اين هم قدرتمند باشد به نفع منطقه خواهد بود ولي يك ايران ضعيف ميتواند نقش موثري در صلح و امنيت منطقه داشته باشد. بنظر من نميتواند پس موضوع از نظر من اصلا پرونده هستهاي نيست مساله ما و غرب يك چيز ديگري است بايد بنشينيم و براي آن راه حلي پيدا كنيم.
رويترز: در ادامه همين مساله انرژي هستهاي به عنوان كسي كه مدت 16 سال در سپاه پاسداران فرماندهي آن را بر عهده داشتيد آيا ميتوانيد به طور قطع بگوييد كه سپاه در توسعه فناوري هستهاي هيچ نقشي نداشته و سوال بعد اينكه اصولاً چرا ايران فكر ميكند كه نيازي به تسليحات هستهاي ندارد در حالي كه كشورهاي منطقه مثل هند، پاكستان و اسرائيل داراي چنين توانمندي هستند؟
رضايي: علت اينكه سپاه ارتباطي با فناوري هستهاي ندارد سياستي است كه در زمان من در سپاه پايهگذاري شد چون ما نميخواستيم متهم بشويم به اينكه از فناوري هستهاي براي فعاليتهاي نظامي استفاده ميكنيم. خود من با هر نوع ارتباط سپاه با فنآوري هستهاي مخالفت كردم و اجازه ندادم در سپاه اين كار انجام بشود بعد از من هم اين سياست ادامه پيدا كرد و لذا شما مطمئن باشيد كه سپاه هيچ ارتباطي با فنآوري هستهاي ندارد. فنآوري هستهاي در سازمان انرژي اتمي ايران فعاليت كرد. بازرسان هم آمدند همه جا را كه شك داشتند يا ميخواستند بازرسي كردند و ديدند.
ايران بايد يك سياست ميانه را پيش بگيرد نه اينكه اصلاً فنآوري هستهاي نداشته باشد حتي براي توليد برق و نه اينكه برود به سمت توليد بمب اتم من هر دو را بنا به دلايل زيادي رد ميكنم اولاً اگر ايران به سمت سلاح هستهاي برود بر ميگرديم در آن فضاي سياسي امنيتي و من مخالفم كه در فضاي سياسي امنيتي بسر ببريم و به مصلحت كشور نيست و دوستان ما هم عقيدهشان همين بود اما از آن طرف هم قبول ندارم كه ما هيچ دسترسي به فنآوري هستهاي نداشته باشيم اين را هم به مصلحت نميدانم. ما فنآوري هستهاي ميخواهيم اما صلحآميز. در يك حد وسط نه بمب اتم و نه اينكه دست خالي باشيم يك چيزي اين وسط اين خودش خيلي معنا دارد اين يك پيام روشن دارد ما خواهان درگيري نيستيم.
رويترز: ميخواهم درباره رابطه شما و آمريكا صحبت كنم فكر ميكنيد هيچ امكاني براي شروع اين رابطه در كوتاه مدت وجود دارد و اين كه به عنوان رييس جمهور آيا مذاكراتي با آمريكا آغاز خواهيد كرد؟ تحت چه شرايطي؟
رضايي: خيلي چيزها ميتواند اتفاق بيفتد وليكن رابطه ايران و آمريكا رابطه سادهاي نيست ولي بنبست هم ندارد. خوب شما ميدانيد آمريكاييها از دوران آقاي دكتر مصدق تاكنون با ما سر ناسازگاري دارند. آن كودتايي كه انجام دادند يك بحث بود بحث بعدي حمله آمريكا به ايران بود در طبس. مساله بعدي كمك آمريكا به صدام. حقيقتا آمريكاييها كمكهاي جدي به صدام حسين كردند.
مساله بعد طالبان بود. طالبان 11 نفر از ديپلماتهاي ما را شهيد كرد و همان موقعي كه آمريكا از آن حمايت ميكرد قبل از 11 سپتامبر. حادثه بعدي حمايت آمريكا از منافقين بود. ببينيد چقدر خودشان از ما فاصله گرفتند يعني آمريكاييها بجاي اينكه جلو بيايند هي عقب عقب رفتند. فاصلهشان زياد شد. حالا اين فاصله يك شبه حل نميشود ولي من نميخواهم آب پاكي بريزم روي دست آنها منتهي مشكل كار خود آمريكاييها هستند. آمريكاييها بر سر دوراهي قرار دارند نميتوانند با ما بجنگند. يعني من مطمئنم آمريكاييها كاري نميتوانند با ما بكنند يعني مثل حمله به عراق يا افغانستان. اما از طرف ديگر ميخواهند جلو بيايند شجاعت لازم در دولت مردان آمريكا نيست خيلي با ابهام حرف ميزنند يعني اصلا پيشنهاد روشن و شفافي ندارند. ايران اكنون قيمتش خيلي بالاست و نقشش هم فوقالعاده بالا است آمريكا اگر در بحث ارتباط با ايران جدي باشد بايد يك پيشنهاد شفاف و روشن بدهد در غير اين صورت مشكل ادامه پيدا خواهد كرد منتهي اين بيشتر از دو سه سال طول نخواهد كشيد.
پيشبيني من اين است كه در سال 2006 و 2007 آمريكا يك چالش ديگر با ما شروع ميكند. يعني بعد از حادثه سوريه، لبنان و فلسطين كه آمريكا دنبال حل و فصل آنها است ميخواهد يك گامهايي را بردارد من پيشبينيام اين است كه 2006 و 2007 آمريكا خودش را آماده ميكند كه يك چالش با ما داشته باشند. چون ميدانم موفق نخواهند شد، بعد از اين شكست آمريكاييها يك پيشنهاد درست و حسابي به ما ميدهند و فكر ميكنم بعد از آن موقع وضع عوض خواهد شد.
اگر من رييس جمهور باشم برخورد آمريكا با ايران را خنثي ميكنم اولا سعي ميكنم كه حتي يك گلوله به سمت ايران شليك نشود فكر ميكنم ميتوانم اين كار را بكنيم و بعد هم كه آمريكاييها نا اميد شدند كه هيچ راهي از نظر نظامي، فشار اقتصادي، تحريم و غيره جواب نميدهد فكر ميكنم آقاي بوش يا نفر بعد از ايشان پيشنهادات سازندهاي به ايران خواهند داد آن موقع برخورد ما منطقي است چون من معتقدم كه هر كس با ما برخورد منطقي كند ما بايد با او با منطق جواب بدهيم.
من طرفدار ماجراجويي نيستم از آن طرف هم حاضر نيستم كشورمان را تسليم بكنم. ما ميخواهيم يك كشور پيشرفته مدرن مقتدر و با عزت در منطقه باشيم و فكر هم نميكنم كه كشورهاي ديگر به اندازه ما هم به دموكراسي معتقد باشند و هم خواهان صلح و ثبات در منطقه باشند. من اين را به همه دنيا قول ميدهم كه اگر ما مسوول دولت باشيم، ثبات را در منطقه حفظ ميكنيم و نميگذاريم هيچ ماجراجويي در اينجا اتفاق بيفتد. يك منطقه آرامي كه همه همتش را بگذارد براي اين كه توسعه صورت بگيرد. صلح و امنيت باشد و مردم اين منطقه هم مانند غرب و كشورهاي ديگر بتوانند از نعمتهاي توسعه برخوردار باشند فقر، مواد مخدر، تروريست و اشتغال و جنگ از بين برود يك زندگي با نشاطي ما براي خودمان و ملتهاي منطقه بوجود بياوريم.
رويترز: همكاري متقابل با غرب را در رويكرد شما چگونه خواهد بود؟ چطور ميخواهيد اين امر را محقق كنيد؟ چه روشي را براي اين تغيير استفاده خواهيد كرد و چه پيشنهاداتي را براي غرب خواهيد داشت كه اين همكاريهاي متقابل ممكن بشود؟
رضايي: اقتصاد غرب در يك حالت ركود خفيف قرار دارد و منطقهاي كه مادر آن زندگي ميكنيم يكي از مناطقي است كه ميتواند اقتصاد اروپا و آمريكا را نجات بدهد و ما طرحي خواهيم داشت براي اينكه يك تحول اقتصادي در ايران بوجود بياوريم، يك تحول خيلي عظيم و گسترده اما نه با دست دولت بلكه به وسيله مردم ايران. ما كل ايران را به ده منطقه تقسيم ميكنيم ده تا منطقه فدرال اقتصادي درست ميكنيم. معتقدم ما در سياست، امنيت و دفاع بايد متمركز عمل كنيم.
يعني همه تصميمات از تهران آغاز شود اما در اقتصاد، علم، فنآوري و صنعت و تجارت ما ميخواهيم بصورت فدارليسم كشور را اداره كنيم يعني من 10تا منطقه اقتصادي درست ميكنم در سراسر ايران كه اين مناطق اقتصادي يك برنامهريزي صنعتي فراگير را در ايران انجام ميدهد. اطراف ما 500 ميليون جمعيت وجود دارد از سمت عربستان و سوريه و تركيه بعد قفقاز آذربايجان، ارمنستان بعد بيايم سراغ سي اي اس و تركمنستان و از آنجا بيايم افغانستان و پاكستان.
اين منطقه يك منطقه 500 ميليوني است همين الان هم دويست ميليارد دلار صادرات و وارداتش هست يعني درآمد قابل توجهي همين الان هم توي منطقه داراست. ما اين 10 منطقه را درگير ميكنيم با 5 تا بازار مشتركي كه بيرون خودمان خواهند بود. يك بازار مشترك براي دروازه هم درباره سياياس و شرق درياي خزر، يك بازار هم با پاكستان، افغانستان، ايران و هندوستان و به آن بازار مشترك درياي عمان خواهيم گفت.
اين 10 منطقه را ما ميخواهيم درگير كنيم با اين 5 بازار مشترك و آنجا نياز داريم به سرمايه و علم و فنآوري اروپاييها و آمريكاييها. آمريكا و اروپا هم نياز به منابع طبيعي، نيروي انساني و موقعيت جغرافيايي اقتصادي دارند. ايران اينها را دارد غرب و اروپا هم فنآوري و تكنولوژي دارند اينها را ما با هم يكي ميكنيم و يك فعاليت گستردهاي را در سطح اين 500 ميليون بوجود ميآوريم. من طرحي هم براي همكاري متقابل آماده دارم و در اين 15 سال كه وقت گذاشتم به اين نتيجه رسيدم كه ما با يك طرح كاملا شجاعانه ميتوانيم يك تغيير جدي در زندگي مردم، توسعه اقتصادي و صلح و ثبات در منطقه ايجاد كنيم.
رويترز: نقش خصوصيسازي را چگونه پيگيري خواهيد كرد و عظيمترين موانع در راه خصوصيسازي چيست؟
رضايي: دولت ايران سنگينياش را انداخته روي اقتصاد، جثهاش را انداخته رو اقتصاد. بنابراين اگر ميخواهيم بخش خصوصي فعال بشود بايد دولت كنار بيايد منتهي من اعتقاد ندارم كه دولت اقتصاد را رها كند، دخالت نبايد بكند. بايد هدايت كند. اين طرحي كه من ميدهم اين است كه كل كشور را ده منطقه ميكنيم. دولتهاي ديگر هم حرف ما را درباره خصوصيسازي ميزدند اما دو تا مشكل داشتند يكي اقتصاد را نميفهميدند دوم اين كه طرح شجاعانهاي براي جراحيهاي عميق در اقتصاد ايران پيشنهاد نميدادند. من هم اقتصاد را ميفهمم هم اگر مسوول دولت باشم اقدامات شجاعانه و تحولآميزي در اقتصاد ايران انجام ميدهم. يعني سيستم پولي و مالي ايران را تغيير ميدهم.
سيستم قوانين و مقررات اقتصادي را يك بازنگري اساسي ميكنم. يك نهادهاي حمايتي جدي براي سرمايهگذاري در ايران درست ميكنم اما مخالفم كه دولت در زندگي خصوصي مردم دخالت كند. سليقههاي مختلف بايد در كشور ما بتواند ظهور و بروز داشته باشند ولي معتقدم دولت بايد نقش راهنما را بعهده بگيرد تا اينكه مردم با قلب و دلشان در حقيقت مظاهر زندگي را انتخاب كنند نه با برخورد فشار، اذيت كردن، ايجاد ترس و وحشت. البته شما ميدانيد بحث آزاديهاي كشورهاي جهان سومي تا بخواهد نهادينه بشود طول ميكشد شماها در غرب كه از آزادي استفاده ميكنيد از همان كودكي ياد ميگيريد كه چگونه از آزادي بهرهبرداري كنيد. در مدرسه، دبيرستان، كوچه، خيابان، يك محيطي است كه آزادي طوري در آن نهادينه شده كه همه اول ياد ميگيرند كه چگونه از آزادي استفاده كنند بعد از آزاديها استفاده ميكنند. اين را سر كلاس هم كسي آموزش نميدهد اما رفتارها اين را به هم ديگر منتقل ميكند.
از نظر مالي وضع خوبي در انتخابات ندارم. از حجم تبليغاتم شما ميتوانيد ببينيد. دليلش اين است كه من فقط ميخواهم متكي به مردم باشم اگر با رانتخواران بخواهم بالا بيايم و رييس جمهور بشوم فردا نميتوانم رانتخواري را در اين كشور از بين ببرم. نميخواهم با كمك آنها رييس جمهور شوم در غير اين صورت فردا نميتوانم تحولات بزرگ را انجام دهم به احزاب هم نميخواهم وصل شوم چون اگر به آنها هم وصل شوم همين وضع موجود ادامه پيدا ميكند. به همين خاطر ما يك شماره حساب را اعلام كرديم كه مردم كمك ميكنند.