Click for Amazing Phone Card








پنجشنبه 19 خرداد 1384

ايران: هراس از تحريمی فزاينده، جوزه گارسون، برگردان : سيامند

ليبراسيون, دوشنبه 6 ژوئن 2005
« شرکت در رای دهی, همچون نماز واجب است » : دو هفته پيش از انتخابات رياست جمهوری, رژيم ايران هر کاری برای راضی کردن 48 ميليون صاحبان حق رای برای شرکت در همه پرسی روز 17 ژوئن می کند. رهبر انقلاب, علی خامنه ای روز شنبه بازهم همگان را به « شرکت گسترده » در انتخابات فراخواند. امروز شرايطی نيست که جمهوری اسلامی بتواند از ميان رفتن مشروعيتش در اثر مشارکت اندک در انتخابات را توان بياورد, آن هم در زمانی که به علت تلاشهای هسته ای اش زير فشاری سنگين است ؛ جمهوری اسلامی بسياری چيزها را در صحنه ی بين المللی به قمار گذاشته است.
تا حالا که مبارزه ی انتخاباتی اصلا نگرفته ؛ در تهران هيچ کس, يا تقريبا هيچ کس نشانی از انتخابات با خود ندارد, مگر ترجيع بند « من که رای نمی دهم...». يک پيروزیِ لازم در فوتبال برای پذيرفته شدن تيم ملی به جمع تيم های صعود کننده به جام جهانی, ذهن مردم ايران بسيار بيشتر از انتخابات به خود مشغول داشته است.

نظامی سازی
حاصل اين انتخابات ارتباطی با شرکت گسترده ی تقريبا 80 درصدی مردم در 1997 [ دوم خرداد 1376 ] , که محمد خاتمی اصلاح طلب را, به مقام رياست جمهوری رساند, نخواهد داشت. حاصل رياست جمهوری دو دوره ای و هشت ساله ی خاتمی ای که حق ادامه ی رياست جمهوری پس از دو دوره را ندارد, توهم زدايی اصلاح طلبان که به او اميدهای بسياری داشتند, بوده است. در سال 2001 خاتمی با شوق و ذوقی آشکارا کمتر انتخاب شد ( 66 درصد ). از آن زمان تا کنون ميزان مشارکت همچنان رو به کاهش رفته است. گويی جبهه ی اصلاح طلبان با تحريم و عدم مشارکت مخالفت خود با اثرگذاری مذهبی ملاها بر همه ی شئون به نمايش می گذارد...
هراس تهران از تثبيت اين گرايش لااقل يک نتيجه ی مثبت در پی داشته است : اجازه دادن به انتخاباتی پلوراليستی. امری که از اول به دست نيامده بود. شورای نگهبان قانون اساسی ( اولترا محافظه کار ), که صلاحيت و « اسلاميت » کانديداها را تائيد و يا نفی می کند, بخشِ محافظه کارِ مسابقه را حذف کرده بود, يعنی مشخصا مصطفی معين, تنها کسی است که می تواند شانسی در مقابله با محافظه کاران داشته باشد. آنها به اين طريق تنها شش کانديدا را تائيد صلاحيت کرده بود : پنج محافظه کار, از جمله رئيس جمهور سابق هاشمی رفسنجانی, ويک سانتريست. تازه بدتر : در جمع وفاداران علی خامنه ای, چهار نفر از کانديداهای تائيد صلاحيت شده, از سردارانِ سپاه پاسدارانند. محسن رضايی که فرمانده ی پاسداران بود ؛ علی لاريجانی مسئول سرويس فرهنگی و تبليغاتی ؛ باقر قاليباف فرماندهی نيروهای هوايی را بعهده داشت, و سپس مسئول نيروهای حفاظت و امنيت, و احمدی نژاد که درخشش خود را در فرماندهی تيپ قدس و در کشتار ايرانيان در خارج از کشور, از جمله رهبر کرد قاسملو, نشان داده بود. همه ی عناصری که نگرانی هايی در باب ميليتاريزه شدن هر چه بيشتر رژيم را تحريک کنند, يک جاجمع شده بودند.
ابتدا بحرانی که با رد صلاحيت مصطفی معين آغاز شده بود, رهبر را ناچار کرد که هر چه سريع تر شخصا دخالت کند. علی خامنه ای در نامه ای که از تلويزيون پخش شد, از شورای نگهبان خواست که « تجديد نظری در تائيد صلاحيت » اصلاح طلبان صورت دهند, چرا که او معتقد بود « ترجيح در اين است که همه ی گرايشات سياسی » در همه پرسی مشارکت نمايند. واقعيت اين است که واکنش بين المللی تهران را به فکر کردن مجدد واداشت. اول از همه واشنگتن, که اعلام کرد از اين رد صلاحيت ها با هدفِ « آشکار تضمين کانديداتوری تنها کسانی که کاملا با گرايشِ سخت رژيم همراهند», « عميقا شوکه » شده است.

اصلاحات
ولی خطر رژيم را از داخل هم تهديد می کند. جريان معين و همينطور شيرين عبادی برنده ی جايزه ی صلح نوبل, تهديد به تحريم انتخابات کرده اند. بخصوص دانشجويان تهران و 167 داشگاه و مرکز آموزشی ديگر در داخل محوطه ی دانشگاهها با شعار « مرگ بر ديکتاتور » ( خامنه ای ) تظاهرات کرده اند. يکی از مخالفين رژيم معتقد است « شورای نگهبان هر چه از دستش برمی آمد برای خالی کردن زيرپای معين انجام داد. ولی رژيم در مقابل خطر انفجار توده ای و تکرار حرکت های وسيع دانشجويی از نوع سال 1999 مجبور به عقب نشينی شد». گويی رهبر هم فهميده که با وجود سرخوردگی و دلسردیِ پديد آمده توسط خاتمی, اما خاتمی همچنان می تواند برای موفقيتی عظيم به خود ببالد : ريشه ی اصلاحات را بارور کردن. احمد سلامتيان معتقد است « او نتوانست بطور جدی قدرت نهادهای غيرمنتخب را محدود کند. ولی توانست صدای زنان و دانشجويان را بشنود و نوعی خودمختاری را برای جامعه به رسميت بشناسد. او راه را برای يادگيری گفتگوی دمکراتيک گشود, تا جايی که امروزه جبهه ی محافظه کاران ناچار شده چيزی شبيه به گفتگو سردهد. تنها کسی که قادر است نوعی پلوراليسم حداقلی در جامعه ی ايران را تحمل کند, معين است, هرچند که خودش هم ريشه در جنبش اسلامی دارد». سعيد ليلاز در تحليلی مشابه می گويد : « هشت سال قبل قدرت در همه ی زمينه های زندگی خصوصی دخالت می کرد. امروز, حتی قوه ی قضائيه و نيورهای انتظامی هم مجبور به تغيير رفتار شده اند. توتاليتری ترين ابعاد رژيم در سايه قرار گرفته اند ».

حقِ بازخواست
مصطفی معين, تنها تهديد يک دستی قدرت, در ميان جوانانی که می خواستند اصلاح طلبان پر قدرت تر و پيگيرتر باشند, می تواند همچون هدفی در نظر آيد. هرچقدر که او جرئت داشته و از خامنه ای بازخواست کند, و او را به دليل فقدان حمايت مردمی, و اينکه عمده ی توجه اش متوجه روابط درون محفلی است, او را نقد کند.
آيا اين بازگشت مجدد اصلاح طلبان به روی زينِ کسب قدرت برای رقابت با کانديدايی که بيش از ديگران در نظر است, يعنی هاشمی رفسنجانیِ محافظه کار پراگماتيک نيست ؟ رئيس مجلس, دو دوره رئيس جمهور, کسی که عموما به عنوان فرد شماره دوی غير رسمی رژيم معرفی می شود, فردی که از شبکه های بسياری, بخصوص در جهان تجارت برخوردار است. موعظه گر گسترده ترين ليبراليسم اقتصادی, کسی که به قول رقبايش تنها دستور العملش در صورت انتخاب به رياست جمهوری « بچاپيد ! » خواهد بود. نه مثل بقيه ی کانديداها که اولويتی برای مسئله ی بيکاری قائل شده اند, در حالی که يک جوان از هر چهار نفر در ايران بيکار است.

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

در انتهای کار, بازی می تواند اصلا انجام نشود. البته در مقابل چهار کانديدای محافظه کار رفسنجانی 70 ساله تصويری ليبرال از خود ارائه می دهد, و خود را در سنگر مبارزه عليه هر نوع افراط و راديکاليسم رژيم, و طرفدار « توسعه ی روابط با کشورهای پيشرفته ی صنعتی » نشان می دهد. اگر که از بردنِ نام ايالات متحده در برنامه اش خودداری می کند, در عوض به عادی سازی رابطه با واشنگتن به عنوان يکی از برگ های برنده اش در مبارزه ی انتخاباتی فکر می کند. برای همه روشن است که منظور او از « يک ديپلماسی دو جانبه و سازنده » در رابطه با امريکائيهاست ...
در واقع, سئوال اصل ی اينجاست که آيا بسيجی در جبهه ی اصلاح طلبان و همينطور « سرخوردگان » از آنان صورت خواهد گرفت ؟ بدون ترديد تنها راه قابل حصول برای موفقيت مصطفی معين و اصلاح طلبان همين است, آنها طی دوره ی اخير کوشيده اند به نيروهای امنيتی هشدار بدهند که در کار انتخابات دخالت نکنند. بدون اين جهش, کانديدايی محافظه کار به راحتی می تواند رياست جمهوری را در اختيار بگيرد, يکی از معدود اهرم های قدرت که هنوز در دست ندارند, را به کف آورد.

دنبالک: http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/24108

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'ايران: هراس از تحريمی فزاينده، جوزه گارسون، برگردان : سيامند' لينک داده اند.
خبرنامه گويا از هيچ نامزد انتخاباتي حمايت نمي کند. همه نامزدان مي توانند در اين صفحه تبليغ کنند. براي درج آگهي با اي ميل advertisement @ gooya.com تماس بگيريد.

Copyright: gooya.com 2005