نهمین دوره ی انتخابات ریاست جمهوری ایران، با تحریم، تخلفات و تقلبات گسترده در دور اول آن و در نتیجه بازماندن آقای معین از دور رقابتها و با تخلفات و تقلبات گسترده در دور دوم آن، به پیروزی آقای محمود احمدی نژاد انجامید. نگارنده بر این باور است که انتخابات ریاست جمهوری اخیر و پیروزی آقای احمدی نژاد، بیش از پیش بر حقانیت ادعای مخالفان جمهوری اسلامی مبنی بر ناتوانی نظام و رهبر آن در اصلاح نظام صحه گذاشت و پیروزی آتی مردم ایران را در پی خواهد داشت.
١- تأیید ادعای مخالفین جمهوری اسلامی: مخالفین همواره میگفتند که رانت خواری، فساد، رشوه و تبعیض حکومت را فرا گفته و فقر و فساد در جامعه بیداد میکند. رهبر جمهوری اسلامی که قبلاً همه ی ادعاهای مخالفین را تکذیب میکرد، چند سال پیش به وجود فقر، فساد و تبعیض گسترده در کشور اعتراف و دستگاههای جکومتی را مأمور رفع آنها کرد. مخالفین گفتند که سیستم جمهوری اسلامی فاسد است و رهبر آن اسیر مافیاهای دیگر قدرت است و سیستم فاسد و رهبر آلت دست آن قادر به اصلاح نظام نخواهد بود. موارد زیر، که بر گرفته از انتخابات ریاست جمهوری هستند، بر حقانیت مخالفین جمهوری اسلامی مهر تأیید نهادند.
١-١- همهی نامزدهای ریاست جمهوری، که خود از مسؤولین رده بالای جمهوری اسلامی بودند، بالاتفاق در تبلیغات ریاست جمهوری به فسادهای کنونی رژیم پرداختند و وعدهی اصلاح نظام را به مردم دادند؛
١-٢- مهدی کروبی با وعدهی پرداخت ماهانه پنجاه هزار تومان به افراد بالای ١٨ سال، رأی بسیاری را به خود جلب کرد که حاکی از وجود مشکل فقر گسترده در کشور و ناتوانی قبلی نظام بر حل آن است؛
١-٣- شعارهای آقای احمدی نژاد عبارت از مبارزه با فقر، فساد و تبعیض از قبیل محو رانت خواری و پرخوری مدیران، کوتاه کردن دست یک خانواده (آقای رفسنجانی) از نفت، از بین بردن فساد اداری و برقراری امکان اعتراض یک فرد عادی حتی به ارشدترین مدیران ادارات، کنترل تورم و از بین بردن فقر و بیکاری ... ، [شعارهای اصلاح اقتصادی و مدیریتی (نه ساختار غیردموکراتیک) نظام و ازبین بردن فقر اقتصادی جامعه] و از مبارزه با ابتذال فرهنگی بودند. در بخش مبارزه با ابتذال فرهنگی، اطرافیان آقای احمدی نژاد صحبت از جداسازی خانمها و آقایان در برخی اماکن عمومی و سخت کردن کار بر دخترها و پسرها و خانمها کردند. مخالفین آقای احمدی نژاد، افزایش تحدید بیشتر آزادیهای سیاسی را نیز به اهداف احمدی نژاد افزودند. آقای احمدی نژاد گفتههای اطرافیان خود و مخالفین را شایعهی رقبا دانسته و تکذیب کرد. واقعیت جامعهی ایران نشان میدهد که بیشتر به اصطلاح شمال شهریهای شکم سیر، که اقلیت جمعیت ایران را تشکیل میدهند و با داشتن پول و پارتی، کارهای اداریشان را براحتی به انجام میرسانند، دغدهی اصلیشان تجملات و راحتی عیش و نوش و خوشگذرانی و داشتن دوست دختر و پسر و آرایش چهره و شیوه ی لباس پوشیدن است؛ برعکس، مشکل اصلی بسیاری از روستائیان و مردم باصلاح جنوب شهری تهران و شهرستانهای کشور، که بیشتر جمعیت کشورمان را تشکیل میدهند، فقر اقتصادی است. انگشت گذاشتن آقای احمدی نژاد بر این درد اکثریت مردم و سرازیری بسیاری از آرای آنان به سوی وی، ناتوانی قبلی جمهوری اسلامی بر حل این مشکلات را تأیید کرد؛
١-٤- نیروهای راستگرا و اقتدارگرا در جریان انتخابات با شدت بیشتر بر فساد موجود در نظام تأکید و بدین ترتیب، ادعای مخالفین جمهوری اسلامی را تأیید کردند؛ لیکن، به طرفداران حزباللهی خود این فکر را القا میکردند که از ابتدای پیروزی انقلاب تنها قوهی قضائیه همیشه در اختیار آقا، که یک حزباللهی است، بوده، حکومت یکدست نبوده و بنابراین در واقع حزبالله بر کشور حاکم نیست و مسؤولین غیر حزباللهی و کم اعتقاد به نظام بوده و گوش به فرمان آقا نیستند و همینان عامل همه ی نابسامانیها، ظلم و فساد فراگیر در ادارات و جامعه هستند و دل پاک، مطهر و مبارک آقا!!! نیز از دست مسؤولین خون است و با انتخابات مجلس هفتم، قوهی مقننه در اختیار حزبالله قرار گرفت و چنانچه ریاست جمهوری و پیرو آن قوه ی مجریه نیز در اختیار حزبالله قرار گیرد، حکومت حزب الله بر همه ی قوای کشور کامل و ایران بهشت خواهد شد،
٢- پیروزی آتی مردم ایران: اکنون آقای احمدی نژاد، به عنوان آئینه ی تمام قد نمایایگر آرمانهای نظام و نامزد آقای خامنهای از دیدگاه مردم، بر آقای رفسنجانی، به عنوان آئینه ی تمام قد نشان دهندهی عملکرد نظام در طول مدت ٢٦ سال گذشته، پیروز شده و اگر تا به حال در نظر طرفداران آقای خامنه ای و جمهوری اسلامی، چهرهی واقعی ایشان و حکومت اسلامی پنهان بودند، با انتخاب احمدی نژاد اکنون دیگر همهی بهانهها و پردهها به کنار رفته و آنان به صورت عریان به صحنهی آزمایش به وسیلهی طرفدارانشان و سایر مردم ایران آمدهاند. نگارنده اگرچه بر این باور است که احمدی نژاد در تحقق شعارهای اصلاح اقتصادی و مدیریتی (نه ساختار غیردموکراتیک) نظام و از بین فقر اقتصادی جامعه و مبارزه با ابتذال فرهنگی و تحدید بیشتر آزادیهای سیاسی پیروز نخواهد شد، چند گزینهی زیر را برای آقای احمدی نژاد، از نقطه نظر پیروزی یا شکست در برنامههای بالا، فرض کرده و اثر آنها را در پیروزی مردم ایران مورد بررسی قرار میدهد.
٢-١- در تحقق هم شعارهای اصلاح اقتصادی و مدیریتی (نه ساختار غیردموکراتیک) نظام و از بین بردن فقر اقتصادی جامعه و هم شعارهای فرهنگی و تحدید بیشتر آزادیهای سیاسی پیروز خواهد شد. از اصلاح اقتصادی و مدیریتی (نه ساختار غیردموکراتیک) نظام و از بین رفتن فقر اقتصادی جامعه، اکثریت مردم محروم کشورمان بهرهمند خواهند شد که این آرزوی هر ایرانی است و یک پیروزی بزرگ برای مردم ما به حساب میآید. از نظر تحقق شعارهای فرهنگی و تحدید بیشتر آزادیهای سیاسی، بر این باورم که زمان سختگیریهای زیاد گذشته است و با انتخاب احمدی نژاد، جای نگرانی زیاد برای آزادیخواهان، ماهوارهداران، دوست دختر و دوست پسرداران و خانمهای کمحجاب نیست. احتمال دارد که در ابتدا، برای دلخوشی روحانیون راستگرای قم و حزباللهیها، مقداری سختگیریهای خیابانی و جداسازی خانمها و آقایان در برخی اماکن عمومی صورت گیرد و آزادیهای سیاسی مقداری محدودتر شود؛ اما، جداسازیهای جنسیتی باعث بروز مشکلاتی برای مردم خواهد شد و مأمورین حکومتی مانند تجربه های مقطعی سختگیریهای گذشته برای برخورد با جوانان و جمعآوری ماهوارهها، حریف مردم نخواهند شد و کارهای استبدادی و طالبانی حکومت، بیش از گذشته آن را در معرض فشارهای کشورهای دیگر و مجامع حقوق بشری قرار داده و آبرویش را خواهد برد؛ بنابراین، اینگونه سختگیریها ممکن است برای دلخوشی طرفداران حکومت در مقاطعی کوتاه به اجرا درآیند، ولی، پیش نخواهند رفت و این تبها نیز مانند تبهای مقطعی گذشته پس از مدتی فرو خواهند نشست؛
٢-٢- در تحقق شعارهای اصلاح اقتصادی و مدیریتی (نه ساختار غیردموکراتیک) نظام و از بین بردن فقر اقتصادی جامعه پیروز شده، لیکن در اجرای شعارهای فرهنگی و تحدید بیشتر آزادیهای سیاسی شکست خواهد خورد. در این صورت اکثریت مردم ایران از اقدامات پیروز شده سود خواهند برد و راستگرایان براحتی قادر خواهند بود که اقلیت حزباللهیهای چشم و گوش بسته مقلد و مطیع ناراحت از برخی ناکاستی های فرهنگی، را از نظر مذهبی توجیه نمایند؛
٢-٣- در تحقق شعارهای اصلاح اقتصادی و مدیریتی (نه ساختار غیردموکراتیک) نظام و از بین بردن فقر اقتصادی جامعه پیروز نشده، ولی در تحقق شعارهای فرهنگی و تحدید بیشتر آزادیهای سیاسی پیروز خواهد شد. به دلایلی که در بند ١-٢ آمد، احمدی نژاد نخواهد توانست شعارهای فرهنگی و تحدید بیشتر آزادیهای سیاسی را محقق کند؛ با این حال، به فرض محال تحقق آنها، این کارها اگرچه در کوتاه مدت ممکن است دلخوشی راستگرایان شکم سیر را فراهم آورد؛ اما، عدم تحقق شعارهای اصلاح اقتصادی و مدیریتی (نه ساختار غیردموکراتیک) نظام و از بین بردن فقر اقتصادی جامعه، با وجود بودن تمام قوای قضائیه، مقننه و مجریه در دست راستگرایان، موجب خواهد شد که بهانه از دست راستگرایان در آید و اعتبار آقای خامنهای و جمهوری اسلامی، حتی در میان طرفداران عادیشان، که روز بروز بیشتر زیر بار سنگین فقر له می شوند، کم شود و در نتیجه از سوی آنان مورد تهدید قرار گیرند که این به نفع جنبش آزادیخواهی مردم ایران تمام خواهد شد؛
٢-٤- در تحقق هم شعارهای اصلاح اقتصادی و مدیریتی (نه ساختار غیردموکراتیک) نظام و از بین بردن فقر اقتصادی جامعه و هم شعارهای فرهنگی و تحدید بیشتر آزادیهای سیاسی شکست خواهد خورد. به نظر نگارنده، وقوع این حالت، محتملترین حالت بین چهار حالت فرضی است، زیرا، به دلیل وجود سرنخهای اقتصاد ایران در دست مافیاهای اقتصادی و قدرت کم رئیس جمهور در رژیم ایران، تحقق شعارهای اصلاح اقتصادی و مدیریتی (نه ساختار غیردموکراتیک) نظام و ازبین بردن فقر اقتصادی جامعه تعلیق به محال است و تحقق شعارهای فرهنگی و تحدید بیشتر آزادیهای سیاسی نیز به دلایلی که در بند ١-٢ نوشته شد، ناممکن به نظر میرسد. در این صورت، به دلیل فشار فقر روی طرفداران خامنهای و جمهوری اسلامی، ریزش این نیروها روزافزون شده و توجیههای مذهبی عدم تحقق شعارهای فرهنگی از سوی راستگرایان، آنان را قانع نخواهد کرد؛ بنابراین، همهی مردم ایران در جنبش آزادیخواهی بر علیه آقای خامنهای و جمهوری اسلامی وارد خواهند شد.