خبرگزاري فارس: روز پنجشنبه هفته گذشته در محل سازمان تربيت بدني نشست هم انديشي كارشناسان و دست اندركاران فوتبال ايران برگزار شد كه زمينه ساز برخي انتقادات شد چرا كه به نظر مي رسد برخي قصد دور زدن افكار عمومي و پاك كردن صورت مسئله را دارند.
به گزارش خبرگزاري فارس، در حالي كه پس از عملكرد فني نامطلوب و غير قابل قبول تيم ملي فوتبال كه تداوم وضعيت ماه هاي گذشته(پس از صعود به مرحله نهايي جام جهاني) بود، رسانه ها به عنوان نماينده افكار عمومي شروع به انتقاد كردند. برخي تلاش كردند تا آن را احساسي بدانند تا از اين فضا رهايي يابند. آنها كه ديگر مردم را هم به عنوان حامي همراه خود نمي ديدند(سكوهاي خالي ورزشگاه آزادي گواه اين مدعا است) سعي خود را معطوف كردند تا به سوي افراد محافظه كار رفته و جهت انتقادات را به سوي غرض ورزي رسانه ها(يار دوازدهم ماه هاي گذشته) بكشند. فدراسيون در اين راه از برخي رسانه ها مانند صدا و سيما به عنوان رسانه اي ملي كه وظيفه اي خطير را هم بر عهده دارد، نيز استفاده كرد. در يكي از برنامه ها ي سيما شاهد پخش برنامه اي نود دقيقه اي در حمايت از سرمربي كروات تيم ملي بوديم. در اين برنامه تلاش شد تا با كشاندن برنامه به مباحث حاشيه اي از فشارها كاسته شود. اين حمايت تعجب برانگيز در حالي صورت گرفت كه هيچ منتقد جدي در برنامه حضور نداشت و اين خود گوياي بسياري مسائل است. البته سكوت مديران اين شبكه نيز تعجب برانگيز است.
اين مساله گذشت تا اينكه محمد علي آبادي، رئيس سازمان تربيت بدني هم تاب نياورد و به گونه اي غير مستقيم خواستار بهبود وضعيت شد.
به راستي چگونه مي شد اين وضعيت نابسامان را به سامان كرد؟ بسياري از كارشناسان كه هرگز مورد توجه فدراسيون نبودند، از تغيير در كادر فني مي گفتند، اما فدراسيون هر منتقدي را با صفت و لحني دور كرد. برخي را خائن ناميد و گروهي را ناكارشناس. آنان را به داشتن كارنامه اي موفقيت آميز از سوي منتقدين اصرار داشتند. در صورتي كه خود در گزينش هايشان به اين مورد كمتر توجه داشتند. در اين فضا بود كه به يك باره طرح برگزاري نشستي با حضور كارشناسان و دست اندركاران فوتبال(شما بخوانيد فدراسيون فوتبال) به ميان آمد؛ طرحي كه هدف از آن بررسي دقيق مشكل و ريشه يابي آن بود، اما به راستي چنين اتفاقي روي داد؟ موضوعي كه به نظر پاسخش منفي است.
در اين نشست از مربياني چون بيژن ذوالفقارنسب، فيروز كريمي و مجيد جلالي دعوت به عمل آمد. گزينه نخست كه فردي محافظه كار در فوتبال به شمار مي رود و به ندرت لب به انتقاد مي گشايد. گزينه دوم نيز سرمربي راه آهن است و پرونده اين تيم با صنعت نفت هم چنان در ديوان عدالت اداري مفتوح است و چنين انتخابي جاي تعجب دارد. از سويي، وي تيمش در آخرين ديدار با 6 گل شكست خورد و اين با عيار فدراسيون كه نتيجه گرايي بود كاملا متغاير است. گزينه سوم هم كه در عين بهت همگان دعوت نشد تا تنها منتقد اين جلسه كه سردمدار جريان نوگراي مربيان فوتبال است، نتواند سخنان اين گروه را بيان كند. او فردي بود كه به دليل مخالفت با تفكرات فني برانكو بارها مورد انتقاد فدراسيون و جريان نزديك به آن قرار گرفته بود. او كه هيچ فردي به كارشناس بودنش شكي نداشت، در اين جلسه حضور نيافت تا شائبه حذف مخالفان از سوي فدراسيون به گونه اي جدي تر مورد توجه قرار گيرد.
اين جلسه برگزار شد، اما هرگز گزارش مستدل از مباحث آن اعلام نشد تا اين پرسش پيش آيد كه دستاوردهاي اين جلسه كارشناسانه چه بود. البته ساير گزينه ها نيز يا كارمندان فدراسيون بودند يا مديران سازمان ورزش كه نمي توان از آنها انتظار چنداني در بازگويي مسائل داشت كه اگر چنين بود، شرايط به گونه اي ديگر رقم مي خورد و وضعيت تيم ملي چنين نبود.
اصغر شرفي در اين خصوص مي گويد:" مشكل فدراسيون فوتبال اين است كه افراد موجه را طرد كرده و تمام وقتش را براي حذف منتقدان صرف ميكند؛ اين در حاليست كه مردم ايران ما را قبول دارند.
" وي ادامه مي دهد:" اين طرز تفكر كه هر كسي منتقد فدراسيون است، پس بايد حذف شود باعث شده تا افراد كارشناس و كساني كه خاك فوتبال را خوردهاند خودشان را كنار بكشند. اين موضوع در نهايت به ضرر فدراسيون و فوتبال ايران تمام خواهد شد."
مربي اسبق تيم ملي متذكر مي شود": اگر دادكان ما را قبول ندارد مشكل خودش است، اما مردم ما را قبول دارند. تاريخ بعدها درباره اين افراد قضاوت خواهد كرد."
شرفي با اشاره به انتقادات دادكان از صفايي فراهاني، اظهار مي دارد: "عدهاي ميخواهند فقط حضور داشته باشند و وقتي به آنها صندلي ميدهند مواضعشان 180 درجه تغيير ميكند. يك فرد بايد نسبت به عقايدش پايبند باشد و نخواهد به هر قيمتي كه شده صندلياش را حفظ كند."
وي تصريح مي كند:" دادكان بايد با انتقادات منطقي توجه كند و طرز تفكرش را تغيير دهد. دادكان منتقدان فدراسيون را طرد ميكند و ما را در تصميم گيريهاي دخالت نميدهد. متاسفانه طرز فكر آنها اين است كه امثال ما را كنار بگذارند."
ناصر ابراهيمي عنوان مي كند:" محمد دادكان احترام پيشكسوتان را نگه نميدارد و تصور ميكند هم سالان خودش پيشكسوت هستند."
وي اظهار مي دارد:" در اين جلسه بايد از افرادي دعوت شود كه سابقه فعاليت در تيم ملي را دارند. امثال پروين، پورحيدري، حبيبي و من كه 11 سال در تيم ملي بوديم ميتوانيم بهتر در مورد تيم ملي نظر بدهيم، اما فدراسيون به اين موضوع بيتوجه است." سرمربي اسبق تيم ملي فوتبال مي افزايد:"
دادكان هر مربي كه در مقطع خاصي خوب نتيجه ميگيرد را دعوت به همكاري ميكند. او قبلا از كربكندي نام ميبرد، اما چون ذوب آهن سه هفته است كه نتيجه نميگيرد او را به جلسه دعوت نكرده است. متاسفانه دادكان مربيان تيم ملي در ادوار گذشته را قبول ندارد. ياوريها، ابراهيمي ها و كساني كه در تيم ملي حضور داشتند آرزوي مربيگري در تيم ملي را ندارند. به هر حال وقتي ما را دعوت نميكنند نميتوانيم سرمان را پايين بيندازيم و به اين جلسات برويم."
حسن روشن مي گويد:" جلسات هم انديشي فدراسيون فوتبال با اين رويه برگزاري به نفع فوتبال نيست."وي مي افزايد:" اينكه سازمان تربيت بدني براي كمك به فوتبال جلسهاي برگزار كند، كار قابل توجهي صورت گرفته است، اما بايد ديد نحوه برگزاري اين نشست چگونه است. بايد در اين جلسات چهره هاي موافق و مخالف فدراسيون فوتبال و البته منتقدان ديدارهاي تيم ملي شركت كنند. حكايت فدراسيون فوتبال يك طرفه نزد قاضي رفتن و راضي برگشتن است. اينكه با چهره هاي موافق در سازمان تربيت بدني حاضر شوي، قطعا به نتيجهاي رضايت بخش ميرسي."
مدير فني اسبق تيم فوتبال جوانان ايران كه به دليل مخالف با سياست هاي فدراسيون استعفا كرد، يادآور مي شود: فدراسيون ميتواند حتي از نظرات منتقدان خود استفاده كند. اگر حرف آنها درمورد برانكو و تيم ملي منطقي باشد به صلاح فوتبال مملكت است كه از نظرات آنها نيز استفاده شود."
در خصوص اين جلسه و اهدافش هنوز ابهامات فراواني وجود دارد. آيا هدف از تشكيل آن، كارشناسي بود يا ترفندي جهت تغيير و سوق دادن رسانه ها و افكار عمومي به سوي نقاط تاريك؟
اين پرسش را بايد ار حاضران در آن نشست كارشناسانه پرسيد، اما اميدواريم ثمرش موفقيت تيم ملي در آلمان باشد.