البته از امروز خيلیها منتقد تيمملی میشوند، اما يکی از معدود چهرههايی که از ماهها قبل منتقد فدراسيون فوتبال و تيمملی بود حالا هم میتواند به دفاع از نظرياتش بپردازد.
خداداد عزيزی در روزهايی که تيم ايران فاقد يک ستاره و منجی بود و با افتضاح از جامجهانی حذف شد مثل همه ايرانيان از ناکامی حاصل شده ناراحت است. صحبتهای ما را با حماسهساز ملبورن بخوانيد.
خداداد، باز هم حرفهای تو درست از آب درآمد.
به خاطر اينکه نان را به نرخ روز نخوردم و آنچه به ذهنم میرسيد بيان کردم اما متأسفانه برخی دوستان کارشناس برای بهدست آوردن دل مسئولان به ناحق از کادر فنی تيمملی حمايت و درواقع به فوتبال ايران خيانت کردند و مسلماً الان هم بهسرعت تغيير موضع میدهند و میشوند دشمن برانکو و يارانش!
چه کسی بايد پاسخگوی مردم باشد؟
در ساعاتی که فوتبال پخش میشد حتی يک مگس در خيابان پرسه نمیزد! چون تمام مردم با عشق و اميد پای تلويزيون نشسته بودند تا شاهد موفقيت بهترين تيم فوتبال سالهای اخير کشورمان باشند اما اين دو شکست فاجعهآميز باعث خجالت همه مردم ايران و زير سئوال رفتن فوتبال کشورمان در مجامع بينالمللی شد. بدون شک مسئولان تيمملی بايد جواب مردم را بدهند، آنهايی که به صحبتهای ما توجهی نکردند. آقای دادکان بايد جواب بدهد، آقای رئيس فدراسيون که به منتقدان انگ باجخواهی و فوتبال نفهمی و... چسباند و از برانکو حمايت کرد. آقای دادکان که با قلدری برای همه سينه سپر میکرد و منتقدان دلسوز را دشمن قسم خورده تيمملی معرفی مینمود حالا بايد بگويد چه کسانی دوست نادان و چه افرادی دشمن دانا بودند، حالا سينه سپر کند و جواب ۷۰ ميليون ايرانی را بدهد. گفته بودم گذشت زمان همه چيز را مشخص میکند و حالا به آن روز رسيدهايم. البته چه فايدهای دارد چون تيمملی اوت شد. آبروی فوتبالمان رفت، آقايان هم سالها بر مسند کار بودند، هرکاری عشقشان میکشيد انجام دادند، حق و حقوقشان را گرفتند، به هرکسی دوست داشتند حال دادند، حال هرکسی را هم دوست داشتند گرفتند و نهايتاً میروند و ما میمانيم و اين فوتبال تحقير شده و دلهای شکسته مردم! چون نوشدارو پس از مرگ سهراب فايدهای ندارد.
بازی با پرتغال را چطور ديدی؟
تهران هستم و فردا (امروز) به مشهد برمیگردم. با تعدادی از دوستان، بازی را تماشا میکرديم و يکی از بچهها توپهايی که به دست دروازهبان پرتغال میخورد را شمارش کرد. در کل ۹۰ دقيقه بازی و همچنين وقتهای تلف شده توپ ۳ مرتبه به دستهای "ريکاردو" سنگربان پرتغال خورد و البته ايشان فقط يک مرتبه به خاطر ضربه سر هاشميان شيرجه زد! خودتان بگوييد با اين آمار و ارقام، ما چه حرفی برای گفتن داشتيم؟ در يک صحنه برانکو داشت با دکمه پيراهنش بازی میکرد و تا دوربين را ديد سريع از جايش بلند شد و دستهايش را تکان داد! فکر کرده ما بچه هستيم! فکر کرده خيلی زرنگ است و البته تا حدودی درست فکر میکند چون توانست با همين سياهبازیهايش ۴، ۵ سال فوتبال ما را به بازی بگيرد و کلی پول به جيب بزند و الان هم به قول معروف "ککش" نمیگزد و اصلاً به تهران برنمیگردد. تيمملی ما به بدترين وضع ممکن از جامجهانی حذف شد. در جام ۹۸ حداقل فوتبال بازی کرديم اما الان از تمام تيمهای آسيايی ديگر هم بدتر هستيم، حتی از عربستان و اين مايه خجالت و تأسف ماست.
ارنج و تاکتيک تيم برای اين ديدار مناسب بود؟
ببينيد قبل از جامجهانی هم گفتم، آقايان از قصد چند بازيکن خوب کشور را به آلمان نبردند تا مجبور به تعويض عزيزدردانههايشان نشوند. الان مدعیام حتی با وجود دوری از تمرينات، از برخی دوستان عزيز بهتر و مفيدتر بازی میکنم.
کريم باقری و نيکبخت از هم پستیهايشان يک سروگردن بالاترند. مبعلی، مجيدی و سامره هم میتوانستند کنار تيمملی باشند اما خيلی از شايستهها به جامجهانی نرفتند تا مربی مجبور به تعويض ضعيفها نباشد. برانکو در مصاحبههايش اعلام کرد سالهاست در ايران يک چپپای مادرزاد پيدا نکرده و عليرغم اين توهين آشکار مورد حمايت رئيس فدراسيون قرار گرفت.
دادکان که فوتبالی است چرا از برانکو حمايت میکرد؟
آن موقع که حرف ما را قبول نداشت و الان هم برگردد با همان لحن و ادبيات خاص خودش از کارهايش دفاع میکند و اگر امثال من بدهکار آقايان نشوند جای شکرش باقی است. اگر اينچنين ناراحت هستم به خاطر تيمملی ايران و مردم کشورم است چون با آقای دادکان که مورد احترامم قرار دارد مشکل شخصی ندارم اما دوست دارم بدانم چرا اينقدر از برانکو حمايت شد. برانکويی که میدانستيم هيچی نبوده و حفظ او هدر دادن فرصتهای طلايی، سوزاندن سرمايه ملی و دور ريختن پول بيتالمال است. برای بازی ايران با اردن بنده و وحيد هاشميان با حمايت و دستور اکيد جناب مهرعليزاده رئيس وقت سازمان تربيتبدنی به تيمملی رفتيم، اما دادکان و برانکو در ملاقاتهای جداگانه به ما میگفتند: من شما را به تيمملی برگرداندم و منت چند نفر سرمان بود! گفتم: آمدهايم به تيم ايران خدمت کنيم نيامدهايم پولی بگيريم يا به شهرت و موقعيت برسيم، منت سرمان نگذاريد که خدا را شکر و با لطف بیدريغ پروردگار در مهلت ۵، ۶ دقيقهای که يافتم دوباره برای تيم کشورم مفيد واقع شدم ولی افسوس که آقايان از ما طلبکار هم هستند. چقدر گفتيم تيمملی برای حضور شايسته در جامجهانی به بازی تدارکاتی نياز دارد اما ترسيدند که در صورت شکست در بازیهای تدارکاتی برکنار شوند و نتيجهاش شکستهای تاريخی اينچنينی در مسابقات رسمی بود. ما تمام اين حرفها را زديم اما گوش مسئولان فوتبال حکايت در و دروازه بود و امروز همه ما تحقيرشدهايم و بايد ۴ سال ديگر صبر کنيم تا جامجهانی ۲۰۱۰ شود و...