• انديشمند پاکستانی در گفت وگو با «ايران ديپلماتيک»، گفت و گو از آرمن نرسيسان
«طارق علی» انديشمند پاکستانی تبار ی است که در ميان سازمان ها و جنبش های ضد جنگ و مخالف جهانی سازی از اعتبار و احترام بسياری برخوردار است. وی در حال حاضر، نشريه New Left Review را منتشر می کند.
تحولات عراق و انتخابات رياست جمهوری آمريکا و سياست واشنگتن در خاورميانه موضوعاتی هستند که وی در ارتباط با آنها به پرسشهای «ايران ديپلماتيک» پاسخ داده است. متن اين گفت وگو از نظر خوانندگان گرامی می گذرد.
\ ايالات متحده جنگ عليه ترور را با استانداردهای خا ص خود هدايت و رهبری می کند و به نظرمی رسد که شکست خورده است. چه اقداماتی را بايد برای کاهش تهديدات تروريستی در جهان انجام داد؟
> بگذاريد اول مشخص کنيم که چه چيزی تروريسم است و چه چيزی نيست. تروريسم شخصی توسط مردمهای کوچک عليه ساختمانها يا اموال يا شخصيت ها (ترور سران کشورها) صورت می گيرد. عليرغم خشونت موجود، اين روش ضعيف و ناکارآمدی برای مبارزه است. اين تصور که اين تهديد جدی عليه آمريکاست، صحيح نيست. اين يک دشمن راحت و ساده است تا با آن بتوان يک حمله و اقدام نظامی را توجيه کرد.
مقاومت در برابر دشمن هم هميشه توسط امپرياليست ها و استعمارگرها برچسب ترويستی خورده است. مثل آنچه که در کنيا توسط بريتانيا، در الجزاير توسط فرانسه و در فلسطين توسط اسرائيل و درعراق و ويتنام توسط آمريکا اتفاق افتاده است. اما اين مقاومت ها در برابر اشغالگری و لذا مشروع و قانونی است. آنها خشونت انحصاری قدرت اشغالگر را به چالش می کشند. يک نوع ديگر هم تروريسم دولتی است که اعمالی هستند که توسط رژيم های ديکتاتوری عليه مردم کشور خودشان انجام می شود. مثال از اين نوع بسيار زياد است. همچنين می توان به اعمالی که قدرتهای بزرگ برای اشغال کشور مورد علاقه شان انجام می دهند، اشاره کرد ايالات متحده آمريکا به تنهايی بيش از هر قدرت ديگری در نيمه آخر قرن بيستم، آدم کشته است. آمريکا تنها کشوری است که از سلاح های شيميايی و اتمی برای کشتن شهروندان غيرنظامی استفاده کرده است.
\ فکر می کنيد در عراق جنگ داخلی صورت بگيرد؟
> در حال حاضر، مقاومت در برابر اشغال خارجی وجود دارد. اگر زمانی نيروهای خارجی عراق را تخليه کنند، شايد بحران داخلی با رهبران کرد که از حمايت اسرائيل برخوردار هستند و می خواهند عراق فدرال را از بين ببرند، صورت گيرد. البته اين يک احتمال است، اما من فکر می کنم اکثر عراقی ها خواهان کشور دموکراتيک و متحد هستند.
\مخالفان جنگ و اشغالگری امروزه چه اقداماتی بايد انجام دهند؟
> آنها بايد خواهان پايان اشغالگری باشند به غير از تظاهرات و اعتراضات خيابانی مورد ديگری هم بايد در نظر گرفته شود. ابزارهای اطلاعاتی جانشين بايد تأمين شوند. به عنوان مثال، وب سايت اشغال عراق هم اکنون کار عالی در اين زمينه انجام می دهد. در نهايت مقاومت در عراق است که آينده و سرنوشت اين کشور رامشخص می کند.
\ فکر می کنيد پس از انتخابات نوامبر تغييری در سياست خارجی آمريکا در رابطه با اسرائيل صورت گيرد؟
> اگرچه شکست بوش در اين انتخابات مهم خواهدبود، اما احمقانه است اگر فکر کنيم با جان کری تفاوتی حاصل می شود. جان کری يک صهيونيست وفادار است. در مورد عراق، او سعی خواهدکرد تا رنگ و بوی بين المللی به آن بدهد، اما در اينجا لزوم راه اندازی يک جنبش ضدجنگ بزرگ در آمريکا ضروری است تا کمک کند که جنگ پايان يابد. نافرمانی هايی که در ارتش آمريکا در عراق ديده می شود، نشان می دهد که وضعيت بد است.
\ ايران مسأله مشترکی بين ۲نامزد رياست جمهوری است. فکر می کنيد پس از انتخابات، آمريکا چه سياستی را در رابطه با ايران پيش بگيرد؟
ـ فکر نمی کنم بوش و کری هيچ کدامشان به ايران حمله کنند. افتضاح عراق مانع اين احتمال می شود و لذا پنتاگون با ماجراجويی های جديد مخالفت خواهدکرد. همچنين اين موضوع نيازمند سربازگيری های جديد در ايالات متحده است، چون بطور قطع داوطلبان برای جنگهای جديد کم خواهندبود. چيزی که احتمال دارد، اين است که آمريکا به راکتورهای اتمی ايران حمله کند. حکومت ايران در افغانستان و عراق از آمريکا پشتيبانی و حمايت کرده است، اما اينها برای واشنگتن کافی نيست.
\ طرح خاورميانه بزرگ آمريکا با برخی مقاومت ها در منطقه روبرو شده است. فکر می کنيد آمريکا اين طرح را دنبال می کند؟ اتحاديه اروپا با آمريکا در اين زمينه همراهی خواهدکرد؟
> سياست آمريکا با هيچ مقاومتی در منطقه روبرو نشده است. چه کسی مقاومت کرده است. قذافی به پسر خوبی تبديل شده و «جک استراو» از او به عنوان يک دولتمرد يادکرده است. مصر، عربستان سعودی و کشورهای خليج فارس همگی رژيم دست نشانده در عراق را پذيرفته اند. اردن کشور تحت الحمايه آمريکا و اسرائيل است و زندان های اين کشور مکانی برای شکنجه تروريست های دستگير شده است.
همچنين ايران و سوريه در مقابل اين طرح اقدامی عملی انجام نداده اند.
ايالات متحده يک انتخاب دارد. می تواند يک خروج منظم در پيش بگيرد و اشتباه بزرگ خود را قبول کند و يا اينکه تحقير شود و با شرمساری بيرون برود. اين در حالی است که اتحاديه اروپا هم پراکنده و دستخوش چنددستگی است و در هر حالتی، يک موجوديت سياسی بسيار ضعيف است.